عضو مجمع تشخیص مصلحت نظام با تأکید بر ضرورت شناسایی علتهای واقعی افزایش قیمتها و و گرانی ها، گفت: اگر عوامل مؤثر در افزایش قیمت کالا و خدمات، کنترل و ریشهای حل نشود، همین طور ادامه خواهد داشت. هزینه تمام شده در دستگاههای عمومی بسیار بالا است. ناترازی بودجه و ناترازی بانکها به عنوان یک دستگاه عظیم تولید نقدینگی روزانه چند هزار میلیارد تومان به حجم نقدینگی کشور میافزاید. این نقدینگی عامل بزرگی در تورم و گرانی است. ما مبادی زایش گرانی را رها کرده ایم و بعد میخواهیم صرفا با اهرمهای فرعی، و آن هم گران کردن نرخ کالا و خدمات در بازار داخلی، جبران کنیم که از این طریق جبران پذیر نیست.
شعار سال: مجید انصاری، عضو مجمع تشخیص مصلحت نظام، گفت: درست است که امروز بحث آرد مطرح شده و یا بحث سوخت مطرح است، اما هر یک از اینها بر کالاهای پیوسته و مشاغل وابسته تأثیرات خودش را دارد و سلسله وار این گرانی ها به سایر بخش ها منتقل می شود و کمر مردم و به خصوص اقشار ضعیف جامعه زیر بار این گرانی ها خرد خواهد شد.
ارزیابی شما از دیدار اخیر فعالان سیاسی با رئیس جمهور چیست؟
با توجه به اینکه افراد متعدد و از جریانات سیاسی مختلف دعوت شده بودند، طبعا زمان کوتاهی در اختیار هر فرد برای بیان دیدگاه، پیشنهاد و انتقاد قرار داشت و امکان تبادل نظر و بحثهای جدی بر روی موضوعات نبود. این دیدارها نوعا به همین صورت برگزار میشود. چون زمان محدود است و شاید اصل دیدار موضوعیت داشته باشد و طبعا در همین محدوده کوتاه هم رد و بدل میشود مفید خواهد بود.
چه مباحثی در این دیدار مطرح شد؟ شما به چه موضوعاتی اشاره داشتید؟
هر کدام از دوستانی که در آن دیدار شرکت کردند از زاویه دید خودشان یک یا چند مسأله با اهمیت را بیان کردند. من هم به صورت فهرست وار به چند مسأله اشاره کردم. ابتدا هم من و هم تقریبا همه کسانی که صحبت داشتند، از ایشان به خاطر تشکیل جلسه تشکر کردیم.
من از کم کردن تشریفات در سفرها و برنامههای داخلی رئیس جمهور تشکر کردم و گفتم تشریفات و پروتکلها در سفرهای خارجی یا تعامل با مهمانان خارجی امری در چهارچوب پروتکلهای رسمی شناخته شده و ضروری، است، اما در داخل هر قدر ما از تشریفات کم کنیم طبعا مفیدتر خواهد بود و ارتباط با مردم تسهیل میشود؛ و گفتم آرزوی من این بود که واحد تشریفات در سفرهای داخلی حذف شود.
اما یکی از موضوعاتی که مورد تأکید قرار دادم این بود که نوعا روزمرگی آفت دولتها و مجلسهایی است که پس از انتخابات روی کار میآیند. پس از استقرار نمایندگان مجلس و به خصوص رئیس جمهور و دولت ها، به خاطر وجود حجم بالایی از کارهای روزمره، نوعا در انبوه کارتابلهای امور جاری غرق میشوند و فرصت انجام کارهای بزرگ و زیربنایی را از دست میدهند.
از این جهت من پیشنهاد کردم که در همین آغاز کار دولت جدید، در کنار انجام کارهای جاری چند مسأله مهم و زیربنایی که مشکل اساسی کشور هستند در عرصههای مختلف اقتصادی و غیر اقتصادی مورد توجه قرار بگیرد و همه همت دولت صرف انجام و به سامان رساندن این امور شود تا بعد از پایان دوره چهار ساله یا هشت ساله ریاست جمهوری شاهد باشیم که مسیر برای اداره بهتر کشور هموارتر شده است. البته ما انتظار معجزه نداریم، اما قطعا در این فرصت امکان اینکه برخی مسائل اساسی و به خصوص مشکلات مزمن و ریشه داری که حل نشده و به خاطر حل نشدن آنها همچنان مردم با مشکل مواجه هستند، برطرف شود.
از این امور زیربنایی و مشکلات مزمنی که در نظر دارید برای ما مثال میزنید؟
چون آنجا مثالها را ذکر نکردم و کلی گفتم، طبعا اینجا هم نمیتوانیم بگویم، ولی اگر قرار باشد روزی این مسائل و مشکلات اساسی را بیان کنم از من خواسته شود، روی مسأله کار کرده ام و میتوانم فهرستی از مسائل اساسی به ویژه در حوزه مسائل زیرساختی و اقتصادی و مسائلی که جنبه پیشران برای سایر بخشها دارد از جمله در حوزه سیاست خارجی و روابط بین الملل دارم که بعدا اگر لازم باشد ارائه میکنم.
مسأله دیگر، تأکید بر این داشتم که خوشبختانه در آغاز کار دولت ما در مقطع تدوین و تنظیم برنامه هفتم توسعه کشور هستیم. به همین جهت الآن دولت مشغول تدوین برنامه هست و مجمع تشخیص مصلحت هم مشغول بررسی سیاستهای کلی برنامه هفتم در کمیسیون است و به زودی به صحن مجمع خواهند آمد. من تأکید کردم که ضرورت دارد در تدوین برنامه هفتم، بر اساس آسیب شناسی از عدم موفقیت کامل و مطلوب برنامههای قبلی مطالعه صورت بگیرد و برنامهای که تدوین میشود مناسب و ناظر بر اولویتهای کنونی و برون رفت از مشکلات کشور باشد؛ که ان شاء الله با تصویب و اجرای آن ما شاهد تغییر و تحول باشیم.
همین جا عرض کردم متأسفانه علی رغم اینکه سند چشم انداز ۲۰ ساله کشور با اهداف کمی و کیفی معین را در سال ۸۴ داشتیم و توسط مقام معظم رهبری ابلاغ شد، اما امروز که تقریبا در دو سه سال پایانی سند چشم انداز ۲۰ ساله هستیم در بسیار از شاخصها حتی از مبدأ تصویب و ابلاغ آن سند عقبتر هستیم. این ضایعهای است که با زحمت با برنامهها و اسناد را تصویب میکنیم و در اجرا با مشکلات مواجه میشود؛ لذا بر این اساس من تأکید داشتم برنامه هفتم پویا و کارآمد تدوین و تصویب شود و به اجرا در آید.
مسأله بعد، ضرورت استفاده از تجربه دولتهای قبل و گرفتن گزارشات مربوط به ارزیابی عملکرد آنان و شناخت نقاط قوت و ضعفشان و همچنین پیشنهاداتی که احیانا در پایان آن گزارشات برای بهبود اوضاع وجود دارد را مورد تأکید قرار دادم. گفتم که الآن بیش از یک سال است که جمعی از مدیران و نخبگان عملکرد هشت ساله دولت آقای خاتمی را با نظارت خود ایشان مورد ارزیابی و بررسی قرار داده اند، نقاط قوت و ضعف آن را بررسی و تحلیل کرده اند و احتمالا آماده استفاده باشد و پیشنهادات خوبی هم برای آینده و برون رفت کشور از مشکلات کنونی دارند. احتمالا سایر دولتها هم چنین کاری را کرده باشند؛ من اطلاع ندارم. تأکید کردم خوب است این گزارشات را دریافت کنید و در تهیه برنامه هفتم و اداره امور کشور مورد استفاده قرار بگیرد.
تأکید دیگر من این بود که به هر حال در انتخابات ریاست جمهوری ۱۴۰۰ عدهای شرکت کرده اند و به شما رأی داده اند و جمعی هم به هر دلیل در انتخابات شرکت نکردند. به نظر من ضرورت دارد که رئیس جمهور محترم و دولت در جهت حفظ و تقویت امید و اعتماد مردم، خصوصا کسانی که با امید در انتخابات شرکت کرده اند و همچنین جلب اعتماد کسانی که شرکت نکردند، تلاش مضاعفی کند تا ان شاء الله شاهد نوعی همبستگی و امید و نشاط بیشتر در جامعه باشیم.
باید نظارت دولت بر قیمتها و کنترل گرانی بیشتر شود
باید نظارت جدی باشد تا مردم احساس «بی دولتی» نکنند
بالأخره نکته پایانی که من بر آن تأکید کردم این بود که باید نظارت دولت بر قیمتها و کنترل گرانی بیشتر شود و نظارت جدی باشد تا مردم احساس «بی دولتی» نکنند. خصوصا دستگاههای دولتی ارائه دهنده کالا و خدمات بیشتر باید مورد دقت قرار بگیرند که متأسفانه بعضی از این دستگاهها به جای کاهش هزینههای جاری و غیر ضروری برای ارائه ارزانتر کالا و خدمات، به راه آسان متوسل میشوند و فورا نرخها و تعرفهها را افزایش میدهند که موجب وارد شدن فشار مضاعف بر مردم است؛ لذا من بر ضرورت اعمال کنترل بیشتر بر قیمت ها، خصوصا قیمت کالا و خدماتی که دستگاههای دولتی ارائه میدهند، تأکید داشتم.
اینکه اینقدر کالاها را گران کنیم که قاچاق آنها مقرون به صرفه نباشد، یک استدلال معیوب است
به نظر شما افزایش قیمت گندم و سایر کالاهای مرتبط با معیشت مردم به بهانه مبارزه با قاچاق چه قدر منطقی است؟
بحث افزایش قیمتها و گرانی عللی دارد که اگر آن علتهای واقعی شناسایی نشود و نسبت به رفع آنها اقدامی صورت نگیرد، ما در گردابی از گرانیهای متوالی یا دومینویی گرفتار خواهیم شد که سلسله وار بر روی هم تأثیر میگذارند و مجدد آن عوامل بازتولید میشود و نقطه توقفی برای آن نخواهد بود. یعنی درست است که امروز بحث آرد مطرح شده و یا بحث سوخت مطرح است، اما هر یک از اینها بر کالاهای پیوسته و مشاغل وابسته تأثیرات خودش را دارد و سلسله وار این گرانیها به سایر بخشها منتقل میشود و کمر مردم و به خصوص اقشار ضعیف جامعه زیر بار این گرانیها خرد خواهد شد.
اگر حکومت و دولت نتوانند جلوی قاچاق را از مبادی ورودی و خروجی بگیرند، چه طور میتوانند جلوی گرانفروشی، احتکار و کم فروشی بازار داخلی را در مقیاس ایران بزرگ در واحدهای خرد و کلان بگیرند؟!
ما اگر قادر نیستیم جلوی قاچاق را از طریق کنترل مرزها، که امری غیر ممکن نیست، بگیریم چه طور میتوانیم به مردم وعده بدهیم جلوی گرانیهای ناشی از این تصمیمات را در مقیاس بازار گسترده داخلی به تفکیک مغازههای بزرگ و کوچک کشور میتوانیم بگیریم؟! متأسفانه این روزها این طور مطرح میشود که، چون در این کالاها رانت و یارانه وجود دارد و از طریق خروج این کالاها دارایی و ثروت کشور را از دست میدهیم. اگر به این بهانه بگوییم اینقدر این کالاها را گران میکنیم که قاچاق آنها مقرون به صرفه نباشد، این یک استدلال معیوب است.
چون محاسبه قیمتها در داخل با ریال و در کشورهای همجوار با ارز آن کشورها است و گاهی تفاوت ارزش ریال با ارز کشورهایی که به آنجا قاچاق میشود به گونهای است که ایجاد چنین توازنی را غیر ممکن میکند. باید دید چرا قاچاق میشود و قاچاقچیان چه کسانی هستند. اگر حکومت و دولت نتوانند جلوی قاچاق را از مبادی ورودی و خروجی بگیرند، چه طور میتوانند جلوی گرانفروشی، احتکار و کم فروشی بازار داخلی را در مقیاس ایران بزرگ در واحدهای خرد و کلان بگیرند؟!
مسأله دیگر این است که اگر عوامل مؤثر در افزایش قیمت کالا و خدمات، کنترل و ریشهای حل نشود، همین طور ادامه خواهد داشت. هزینه تمام شده در دستگاههای عمومی بسیار بالا است. ناترازی بودجه و ناترازی بانکها به عنوان یک دستگاه عظیم تولید نقدینگی روزانه چند هزار میلیارد تومان به حجم نقدینگی کشور میافزاید. این نقدینگی عامل بزرگی در تورم و گرانی است. ما مبادی زایش گرانی را رها کرده ایم و بعد میخواهیم صرفا با اهرمهای فرعی، و آن هم گران کردن نرخ کالا و خدمات در بازار داخلی، جبران کنیم که از این طریق جبران پذیر نیست.
البته عوامل بیرونی مثل گران شدن قیمت جهانی گندم و جنگ ویرانگر روسیه علیه اوکراین هم داریم. اما این عوامل همه قضیه نیست. سایر کالاها هم همین طور خواهد بود. هر کالایی که از مرزهای ما خارج میشود بر بازار داخلی تأثیر دارد. مثل صیفی جات، محصولات کشاورزی و سایر محصولاتی که در داخل تولید میشود.
اگر ما قادر نیستیم جلوی کامیون گندم و آرد یا تانکرهای سوخت و امثال اینها برای قاچاق را بگیریم، آیا میتوانیم به مردم اطمینان بدهیم که ما جلوی ورود اسلحه و مهمات جنگی را گرفته ایم؟!
ما یک بار برای همیشه باید مسأله قاچاق را حل کنیم و اگر ما قادر نیستیم جلوی کامیون گندم و آرد یا تانکرهای سوخت و امثال اینها برای قاچاق را بگیریم، آیا میتوانیم به مردم اطمینان بدهیم که ما جلوی ورود اسلحه و مهمات جنگی را گرفته ایم؟! واقعا این باعث هراس اجتماعی میشود. ما باید اقتدار خودمان را در کنترل قاچاق و بستن مرزها نشان بدهیم. در غیر این صورت قاچاق در هر حوزهای دارد خودش را نشان میدهد؛ یک روز در حوزه دارو و درمان، یک روز در حوزه واکسن، یک روز در حوزه خودرو.
قانون واردات نوع خاصی از خودرو را منع میکند و بعد میبینیم در گمرکات ما این خودروها دپو شده و با شیوههای مختلف این خودروهای ممنوع سر از نمایشگاههای مختلف تهران و شهرهای بزرگ در میآورد. همه اینها نشان میدهد ما در بازرگانی خارجی و کنترل مرزها و سیاستهای ارزی، پولی و بانکی دچار مشکلات اساسی هستیم و تا این مشکلات اساسی را حل نکنیم به دور باطل کاهش ارزش پول ملی، افزایش تورم و وارد کردن فشار مدام بر دوش مردم و طبقات ضعیف جامعه باید ادامه بدهیم.
چنین القا شده که گویی جناحها با هم جنگ واقعی یا مخاصمه دارند و دشمن هم هستند
امام در نامه منشور برادری تأکید کردند که وجود اختلاف سلیقه یک امر ضروری و مفید است
به نظر شما همین که رئیس جمهور با همه جناحهای سیاسی کشور دیدار داشته باشد چه قدر به اتحاد همه نیروهای کشور برای حل مشکلات کشور کمک میکند؟
قطعا این دیدارها مفید خواهد بود. حداقل به لحاظ نمادین هم شده، اینکه فعالان سیاسی، احزاب، گروه ها، جناحها و گرایشهای مختلف در یک جا جمع میشوند و حول محور منافع ملی با حضور رئیس جمهور تبادل نظر میکنند و حرف میزنند و انتقاد میکنند، هم تمرینی برای همکاری و هم افزایی مسالمت آمیز و خالصانه جریانات برای منافع ملی است و هم تأثیر اجتماعی و سیاسی فراوانی برای هواداران و فعالان خواهد داشت.
متأسفانه در کشور چنین القا شده که گویی جناحها با هم جنگ واقعی یا مخاصمه دارند و دشمن هم هستند؛ و حتما باید با زبان تند، اهانت، طرد، لعن و حذف با همدیگر صحبت کنند. این آسیبی است که در جوامع هست. زمان حیات حضرت امام هم بعضا دیده میشد؛ لذا وقتی مجمع روحانیون مبارز با حمایت امام از جامعه روحانیت مبارز منشعب شد و دو گروه شدند، یک عده شروع به پرهیز کردند که اختلاف و دعوا شده است. امام در نامه منشور برادری که در پاسخ به اخوی ما آقای محمدعلی انصاری راجع به همین سؤال مفصل بیان فرمودند، تأکید کردند که وجود اختلاف سلیقه یک امر ضروری و مفید است. اما مهم این است که محور فعالیت این تشکلها جلب مشارکت مردم، رضایت خدای متعال و منافع کشور باشد؛ نه برای منافع شخصی، باندی و گروهی.
این گونه جلسات از این حیث هم میتواند فرهنگ سازی داشته باشد و هم واقعا کمک کند. امیرالمؤمنین (ع) فرمود «من شاور الرجال شارکهم فی عقولهم». یعنی کسی که با صاحب نظران مشورت میکند در واقع شریک اندیشه آنها میشود. از این جهت هم برای دولت و هم برای جریانات مفید هست که حرف و منطق یکدیگر را بشنوند و در این تعامل به راه بهتر و مفیدتر دست پیدا کنند.
البته ارتباط با جریانات مختلف سیاسی و اجتماعی صرفا نباید به تشکیل این گونه جلسات محدود باشد. بلکه به طور تخصصی هم دستگاهها میتوانند با افراد، شخصیتها و نخبگان مربوط به همان حوزه تخصصی همواره تعامل داشته باشند. دولت اگر میخواهد برنامه مهمی را به اجرا بگذارد یا لایحهای را به مجلس بدهد، در سایت ها، فضای مجازی و طرق مختلف نظرات صاحب نظران، اندیشمندان، احزاب، جریانات و گروهها را دریافت کند. این تعامل به طرق مختلف مکاتبه ای، فضای مجازی، تشکیل جلسات چند جانبه از جمله این نوع جلسات میتواند به هم افزایی توان ملی نخبگی کشور بیافزاید و به جمع بندیهای بهتری منتهی و منجر شود.
شعار سال، با اندکی تلخیص واضافات برگرفته از جماران، تاریخ انتشار:۱۶ اردیبهشت ۱۴۰۱، کد خبر: ۱۵۵۰۵۹۸، www.jamaran.news