به نظر فائو، کشاورزی خانوادگی در عین اینکه محصولات غذایی سنتی را حفظ میکند و در حالی که به یک رژیم غذایی متعادل و حفاظت از تنوع زیستی کشاورزی و استفاده پایدار از منابع طبیعی کمک میکند، فرصتی نیز برای تقویت اقتصادهای محلی است، به ویژه هنگامی که با سیاستهای خاص با هدف حمایت اجتماعی از خانوار زراعی برای تعدیل انواع فقر و ارتقای استاندارد زندگی و رفاه جوامع ترکیب شود.
شعار سال: پس از آنکه فائو؛ سال ۲۰۱۴ را سال بین المللی "کشاورزی خانوادگی" اعلام کرد. در ادامه این ابتکار، پلتفرم دانش کشاورزی خانوادگی، ایجاد و اطلاعات مربوط به کشاورزی خانوادگی از سراسر جهان از جمله دادههای تاریخی، قوانین و مقررات ملی، سیاستهای عمومی، دانش بومی، بهترین شیوههای فنی، دادهها و آمارهای محلی و منطقهای مربوطه، تحقیقات، مقالات و نشریات موضوعی جمع آوری گردید. تا اینکه در سال ۲۰۱۷، مجمع عمومی سازمان ملل قطعنامهای را تصویب کرد که در آن بازه زمانی (۲۰۱۹-۲۰۲۸) به عنوان دهه کشاورزی خانوادگی از سوی سازمان ملل متحد رسما اعلام شد که هدف اصلی آن حمایت از مزارع خانوادگی از طریق یک برنامه اقدام جهانی؛ مرکب از هفت محورکاری اقدامات در سطح محلی و جهانی بود. در این میان، حمایت اتحادیه اروپا نیز از مزارع خانوادگی از طریق طرح سیاست مشترک کشاورزی (CAP) در بازه زمانی (۲۰۱۴-۲۰۲۰) جدی و صریح بوده است. " طرح کشاورزان کوچک"، بخشی از بسته حمایتی اصلاحات کشاورزی (CAP) است که پس از سال ۲۰۱۳ اجرایی گردید. این طرح پیشران، به زارعان خرده پا و خانوار زراعی بهره بردار فرصت میداد تا با تعدیل تشریفات اداری در مسایل فنی، کمکها و پرداختهای هدفمند را برای جایگزینی همه انواع پرداختهای دیگر بپذیرند. همچنین اصلاحات (CAP) برای سالهای ۲۰۱۴-۲۰۲۰ یکپارچگی بیشتری از لحاظ حرفهای به هیات مدیرههای صندوقهای اعتباری منطقهای و افزایش سرمایه برای تقویت ساختاری این صندقها به همراه آورد. این شامل امکانی نو برای کشاورزان خانوادگی جوان برای ثبت شرکتهای حقوقی خانوادگی، آموزش مدیریت مزرعه، شرکت در نمایشگاههای بین کشوری، دریافت زمین، حمایت اطلاعاتی، کمکهای راه اندازی کسب و کار در مناطق روستایی و حاشیه کلان شهرها، آشنایی با صاحبان برندهای تجاری، احراز هویت صنفی هر زارع خرده پا به همراه اتصال آنها به زنجیرههای ارزش متنوع ملی یا بین المللی بود و کشاورزان جوان واجد شرایط را با ترکیبی از اقدامات آموزشی- ترویجی و کمکهای لجستیک از جمله کمکهای اعتباری-مالی، کمکهای راه اندازی، آموزش فنی اینترنت اشیاء، بهپادهای باغی-زراعی، خریدهای حمایتی از طریق اتصال به صنایع تبدیلی تکمیلی نگهداری و باراندازها، اتصال به بازارهای محلی و پلتفرمهای خدمات مشاوره، پشتیبانی مینمود. همه این تلاشها برای حمایت از توسعه کشاورزی خانوادگی، به ویژه در مقیاس کوچکتر (هر چند تجاری) طراحی شد و امروزه به نتیجه رسیده است. مزارع خانوادگی در اتحادیه اروپا حداقل ۹۰ درصد از کل مزارع را در ۱۸ کشور عضو اتحادیه تشکیل میدهند. در بقیه کشورها نیز به استثنای استونی با (۷۸.۶ درصد) و فرانسه با سهمی معادل (۶۸.۳ درصد) سهمی بیش از ۸۰ درصد را در ساختار نظام بهره برداری از اراضی کشاورزی اتحادیه به عهده دارند. در ۲۲ کشور عضو هم مزارع خانوادگی بیش از نیمی از مساحت کشاورزی تحت بهره برداری را پوشش میدهند. کمترین سهم در نظام بهره برداری خانوادگی هم اسلواکی با (۱۶.۳ ٪)، چک (۲۱.۹ ٪) و بلغارستان (۲۲.۲ ٪) بسیار کمتر از میانگین این نوع از نظام بهره برداری در اتحادیه اروپا معادل (۶۲.۳ ٪) میباشند. بالاترین سهم هم با بیش از ۹۰ درصد در ایرلند، مالت و اسلوونی به چشم میخورد. در سال ۲۰۱۸-۲۰۱۶، تعداد ۱۰.۵ میلیون مزرعه در اتحادیه اروپا وجود داشت که اکثریت قریب به اتفاق آنها معادل (۹۵.۲ ٪) به عنوان مزارع خانوادگی طبقه بندی میشدند. این مزارع خانوادگی حدود ۸۰ درصد از سر ریز نیروی کار و حدود ۶۰ درصد از کل مساحت اراضی کشاورزی مورد استفاده، واحدهای دامی و و بیش از ۶۱ درصد ارزش محصول کشاورزی را به خود اختصاص دادند. حدود یک سوم مدیران مزارع خانوادگی ۶۵ سال یا بیشتر سن داشتند. با این مقدمه میتوان عنوان نمود که مزارع خانوادگی بر ساختار کشاورزی اتحادیه اروپا از نظر تعداد، سهم آنها در اشتغال کشاورزی و مساحت زمینی که کشت میکنند و حتی ارزش محصولی که تولید میکنند، تسلط دارند. بر اساس تعریف فائو، اصطلاح "مزرعه خانوادگی" از این پس برای اشاره به هر مزرعه تحت مدیریت خانواده استفاده میشودکه حداقل ۵۰ ٪ یا بیشتر از نیروی کار عادی کشاورزی اش، توسط کارگران خانواده تامین میشود. تقسیم دقیق تری را میتوان بین آن مزارعی که نیروی کارشان، منحصراً توسط خانوار زراعی تأمین میشود (مزارع فقط با کارگران خانواده) و مزارعی که ۵۰ درصد یا بیشتر (اما نه ۱۰۰ ٪) نیروی کار را کارگران خانواده تشکیل میدهند، از سایر مزارع تفکیک نمود. حدود (۹۳ ٪) از مزارع در اتحادیه اروپا در سال ۲۰۱۶ مزارعی بودند که تنها با کارگران عضو خانواده فعالیت میکردند. در تمام مزارع اتحادیه اروپا، مزارع خانوادگی ۸۱.۴ درصد از نیروی کار ساده کشاورزی را استفاده میکردند. این میزان اندکی کمتر از دو سوم کل مساحت زمینهای کشاورزی زیر کشت را در بر میگرفت. مدیران مزارع خانوادگی در سال ۲۰۱۷ سطحی معادل ۱۰۸ میلیون هکتار از اراضی کشاورزی را زیر کشت بردند که کمی کمتر از دو سوم (۶۲.۳ ٪) از مساحت کشاورزی تحت بهره برداری در اتحادیه اروپا را تشکیل میداد. مزارع خانوادگی ۶۲.۵ درصد از کل دام تحت پرورش را در اتحادیه تشکیل میدهند و توانستند ۵۹.۵ درصد از محصولات دامی تولیدی اتحادیه را در سال ۲۰۱۶ تولید نمایند. ذکر این نکته هم ضروری است که مزارع غیرخانوادگی حدود ۵۰۹۰۰۰ مزرعه؛ کمتر از ۵ درصد از کل مزارع اتحادیه اروپا در سال ۲۰۱۶ تشکیل میدادند، اما کمی بیش از یک سوم از کل مساحت کشاورزی مورد بهره برداری را کشت میکردند. البته از نظر وسعت، در اروپا، به طور متوسط، مزارع خانوادگی از مزارع غیرخانوادگی مساحت کشاورزی تحت بهره برداری کوچکتری دارند. از نظر اندازه متوسط مقیاس اقتصادی، میانگین تعداد کارگران و میانگین تعداد واحدهای دامی، مزارع خانوادگی کوچکتر از مزارع غیر خانوادگی هستند. در سال ۲۰۱۸، حدود ۹.۹ میلیون مزرعه خانوادگی در اتحادیه اروپا وجود داشت که از این تعداد حدود یک سوم (۳.۴ میلیون) در رومانی، (۱.۴ میلیون) در لهستان در، ایتالیا (۱.۱ میلیون) و در اسپانیا (۸۰۰ هزار نفر) قرار داشتند. به طور متوسط بزرگترین مزارع خانوادگی در بریتانیا معادل (۶۸ هکتار در هر مزرعه) و پس از آن لوکزامبورگ (۶۲ هکتار در هر مزرعه) و دانمارک (۵۲ هکتار در هر مزرعه) قرار میگیرند. در مقابل، کوچکترین مزارع خانوادگی با وسعت متوسط بین ۱ تا ۲.۵ هکتار در کشورهای مالت، قبرس و رومانی میباشند. آمارها نشان میدهد که نیروی کار در مزارع خانوادگی معادل چهار پنجم کل نیروی کار در تمام مزارع در اتحادیه اروپا میباشد. در ایرلند، اتریش و اسلوونی، مزارع خانوادگی بیش از ۹۰ درصد نظام دامپروری (بر حسب واحدهای دامی) را تشکیل میدهند که بسیار بالاتر از میانگین اتحادیه اروپا (۶۲.۵ درصد) است. در مقابل، این سهم در اسلواکی، چک و استونی کمتر از ۲۰ درصد میباشد. مزارع خانوادگی همچنین اکثریت قریب به اتفاق ارزش بازاری محصولات کشاورزی تولید شده توسط بخش کشاورزی را در بسیاری از کشورهای عضو اتحادیه را پوشش میدهند با در نظر گرفتن این مهم که میانگین اتحادیه اروپا معادل ۵۹.۵ ٪ میباشد این سهم به ویژه در ایرلند (۹۲.۸ ٪)، اسلوونی (۸۹.۱ ٪) و یونان (۸۸.۴ ٪) است. در نقطه مقابل در کشورهایی نظیر اسلواکی، چک و استونی این سهم حدودا برابر یا کمتر از ۲۰ درصد از ارزش بازاری محصولات کشاورزی تولید شده است. یکی از مسائل مهم مربوط به کشاورزی خانوادگی، هرم بالای سنی یا پیری مدیران مزارع است که این پدیده خطر جدی برای توسعه پایدار کشاورزی خانوادگی به دنبال دارد. در سال ۲۰۲۰، بیش از ۳.۳ میلیون مدیر مزرعه مزارع خانوادگی در سن ۶۵ سال یا بیشتر در اتحادیه اروپا فعالیت مینمودند که این میزان بیش از یک سوم از کل مدیران فعال در بخش کشاورزی کشورهای عضو بود. درصد مدیران بین ۵۵ تا ۶۴ سال حدود یک چهارم کل مدیران و تعداد مدیران کمتر از ۴۰ سال حدود ۱۰ درصد از کل مدیران مزارع را در همه انواع نظامهای بهره برداری کشاورزی را در اتحادیه تشکیل میدادند. چالشهای اصلی پیش روی مزارع خانوادگی اغلب منعکس کننده مسائلی است که برای همه انواع کسب و کارهای کوچک رایج است: دسترسی به منابع (مانند زمین و سرمایه) یا دسترسی به بازارها (به ویژه در رابطه با قدرت چانه زنی مزارع کوچک در زنجیره ارزش غذایی).
گسل جمعیتی دانش بین نسلی فنون و اصول کشاورزی، یک چالش اجتماعی برای مزارع خانوادگی ایجاد میکند، زیرا مسائل جانشینی بین نسلی بر پایداری کشاورزی خانوادگی تأثیر میگذارد. اما این مهم؛ یعنی پر کردن گسلهای دانشی یا انتقال دانش، بینش و مهارتهای بین نسلی نیز با برنامه انتقال دانش از کشاورزان خبره به جوانان و تورهای ترویجی برگزار شده رو به کاهش است. به نظر فائو، کشاورزی خانوادگی در عین اینکه محصولات غذایی سنتی را حفظ میکند و در حالی که به یک رژیم غذایی متعادل و حفاظت از تنوع زیستی کشاورزی و استفاده پایدار از منابع طبیعی کمک میکند، فرصتی نیز برای تقویت اقتصادهای محلی است، به ویژه هنگامی که با سیاستهای خاص با هدف حمایت اجتماعی از خانوار زراعی برای تعدیل انواع فقر و ارتقای استاندارد زندگی و رفاه جوامع ترکیب شود.
اختصاصی پایگاه تحلیلی خبری شعار سال