پایگاه تحلیلی خبری شعار سال

سرویس ویژه نمایندگی لنز و عدسی های عینک ایتالیا در ایران با نام تجاری LTL فعال شد اینجا را ببینید  /  سرویس ویژه بانک پاسارگارد فعال شد / سرویس ویژه شورای انجمنهای علمی ایران را از اینجا ببینید       
جمعه ۳۱ فروردين ۱۴۰۳ - 2024 April 19
کد خبر: ۳۸۷۲۸۳
تاریخ انتشار : ۲۹ اسفند ۱۴۰۱ - ۲۰:۰۷
اخیرا مرکز پژوهش‌های مجلس آمار بازماندگان از تحصیل و ترک تحصیل را منتشر کرد. آماری که به گفته علی‌اصغر سعیدی، جامعه‌شناس نشان از فشار تورم روی دوش خانواده‌ها و ناامیدی آن‌ها از نظام آموزشی می‌دهد. اما آیا تله فقر در انتظار خانواده‌های جاماندگان از تحصیل است؟

شعار سال: بیش از ۹۱۱ هزار نفر در سال تحصیلی ۱۴۰۰-۱۴۰۱ از تحصیل بازماندند و ۲۷۹ هزار دانش‌آموز هم ترک تحصیل کردند. علی‌اصغر سعیدی، جامعه‌شناس می‌گوید: «خانواده‌ها به دلیل تورم و وضعیت بد اقتصادی فرزندان خود را به مدرسه نمی‌فرستند.»

اخیرا مرکز پژوهش‌های مجلس آمار بازماندگان از تحصیل و ترک تحصیل را منتشر کرد. آماری که به گفته علی‌اصغر سعیدی، جامعه‌شناس نشان از فشار تورم روی دوش خانواده‌ها و ناامیدی آن‌ها از نظام آموزشی می‌دهد. اما آیا تله فقر در انتظار خانواده‌های جاماندگان از تحصیل است؟

بر اساس داده‌های مرکز پژوهش‌های مجلس در سال تحصیلی ۱۴۰۰-۱۴۰۱ بیش از ۹۱۱ هزار نفر در سنین ۶ تا ۱۷ سال از تحصیل جا مانده‌اند و ۲۷۹ هزار دانش‌آموز نیز ترک تحصیل کرده‌اند. رقمی بزرگ که بسیاری از کارشناسان اقتصادی و جامعه‌شناسان آن را هشدارآمیز خوانده‌اند.

حدود ۷۰ درصد از کودکان بازمانده از تحصیل در دهک اول تا پنجم قرار دارند. دهک دوم نیز در این آمار بیشترین سهم را به خود اختصاص داده است.

پیش از این نیز سازمان سنجش از کاهش داوطلبان کنکور در سال ۱۴۰۰ خبر داده بود. ضمن این‌که تعداد داوطلبان ریاضی و تجربی نیز کاهش داشته است. احتمالا برخی پس از طی کردن مقاطع تحصیلی در آموزش‌وپروش از آموزش عالی صرف نظر کرده‌اند. علی‌اصغر سعیدی، جامعه‌شناس اقتصادی در گفتگو با تجارت‌نیوز دلایل و تبعات این موضوع را بررسی می‌کند.
خروجی دانشگاه‌ها، فارغ‌التحصیلان بی‌کیفیت است

دلایل روی گردانی از تحصیل چیست؟ آیا صرفا کرونا منجر به انصراف و بازماندن از تحصیل شده است؟

دلایل جاماندن از تحصیل متفاوت است. برخی عوامل اجتماعی، اقتصادی و فرهنگی را عامل بازماندن از تحصیل می‌دانند. به طور کلی این‌ها عوامل بیرونی هستند.

دلیل دیگر آن ریشه در درون نظام آموزشی دارد. برخی بر این باورند که فرزندان، نیروی کار خانواده هستند و فرستادن آن‌ها به مدرسه به افزایش هزینه‌های خانواده و حتی کاهش درآمد آن‌ها منجر می‌شود؛ به ویژه در مقاطع پایین تحصیلی. چون بازده سرمایه‌گذاری پایین است. یعنی اگر فردی ۶ سال زمان بگذارد و مدرک ابتدایی بگیرد، انتظار درآمدی زیادی ندارد.

در حال حاضر افرادی که دیپلم گرفته‌اند هم انتظار درآمدی زیادی ندارد. حتی فارغ‌التحصیلان مقطع لیسانس در برخی رشته‌ها نیز انتظار درآمدی ندارند.

به تعبیر اقتصادی هزینه فرصت آموزشی بالاست. یعنی تعداد سال‌های آموزشی نه‌تن‌ها درآمدی ایجاد نمی‌کند بلکه هزینه‌ها را هم افزایش می‌دهد؛ بنابراین زمانی که هزینه فرصت بالا می‌رود خانواده‌ها تصمیم می‌گیرند که فرزند خود را به مدرسه نفرستند.

زمانی که اقتصاد به صورت طولانی مدت در رکود باشد، انتظار از آموزش برای بهبود معیشت هم کاهش پیدا می‌کند.

آموزش مقوله‌ای مجرد نیست. باید این پدیده را در چهارچوب سیاستگذاری اجتماعی دید. منظور از سیاستگذاری اجتماعی هم مجموعه‌ای از اقدامات از جمله سیاست بهداشت، آموزش، تامین اجتماعی و… است که به کاهش نابرابری منجر می‌شود؛ بنابراین یک نظام آموزشی باکیفیت می‌تواند روی نظام اشتغال تاثیر بگذارد و برعکس.

متاسفانه اکنون خروجی بخش اعظم دانشگاه‌های ما فارغ‌التحصیلان بی‌کیفیت هستند. زمانی که نظام اشتغال به سمت خصوصی شدن می‌رود و دولت هم استخدام ندارد، می‌بینیم که بیکاری هم افزایش پیدا می‌کند. به این دلیل که بخش خصوصی نیروی کار بی‌کیفیت را نمی‌خواهد. نداشتن نیروی کار ماهر نیز به همان بخش خصوصی آسیب وارد می‌کند.

زمانی که اقتصاد به صورت طولانی‌مدت در رکود باشد، انتظار از آموزش برای بهبود معیشت هم کاهش پیدا می‌کند.

پس از انقلاب ۵۷ در ایران تغییرات فرهنگی شکل گرفت. نقش آموزش در ارتقای تحرک اجتماعی خانواده‌ها بیشتر شد. مردم به این فکر کردند که با آموزش می‌توانند سرمایه فرهنگی خود را افزایش دهند و بعدا می‌توانند این سرمایه را تبدیل به سرمایه اقتصادی یعنی شغل، درآمد و مهارت کنند. اما زمانی که رکود اقتصادی طولانی شد، باعث شد که تقاضای آموزش هم کاهش یابد.

آمار جاماندگان از تحصیل در سال تحصیلی ۱۴۰۰-۱۴۰۱ نسبت به سال ۱۳۹۴-۱۳۹۵ به میزان ۱۷.۱۵ افزایش داشته است. این آمار نشان‌دهنده چیست؟ چه اتفاقی در ساختار اقتصادی و اجتماعی رخ داده است؟

جاماندگی از تحصیل یک پدیده برای کشور‌های در حال توسعه است. اما همانطور که گفتیم پس از انقلاب ۵۷ مردم به تدریج خواستار بهبود شرایط اجتماعی خود شدند. بهترین و تنها راه هم دسترسی به آموزش بود.

رکود اقتصادی دست‌کم در یک دهه اخیر و عدم امکان تبدیل سرمایه فرهنگی به سرمایه اقتصادی باعث شده که تمایل به آموزش کاهش یابد؛ لذا فکر می‌کنم این پدیده ناشی از وضعیت بد اقتصادی و تورم باشد. چون امکانات آموزشی هم افت ناگهانی نکرده است و دست کم مدارس برای مقاطع ابتدایی در دسترس است.

این‌که تله فقر در انتظار خانواده‌هاست یا نه، بستگی به ادامه وضعیت اقتصادی آن‌ها و وضعیت نظام آموزش دارد. دولت باید در مقاطع آموزشی پایین و حتی آموزش عالی، یارانه دهد.

بازماندن از تحصیل و ترک تحصیل چگونه بر فقر تاثیر می‌گذارد و خانوار‌ها را دچار تله فقر می‌کند؟

هم فقر خانواده‌ها بر آموزش و بازماندگی از آموزش تاثیر دارد هم آموزش بر فقر. به نظر می‌رسد خانواده‌ها بهترین راه برای کسب درآمد را استفاده از نیروی کار فرزندان خود می‌دانند. چون فکر می‌کنند در سال‌های بعد می‌توانند آموزش را جبران کنند، اما نمی‌توانند زندگی را با تورم بالا بچرخانند؛ لذا یکی از راه‌های ترمیم معیشت این است که فرزندان را به بازار کار بفرستند تا کمک خرج آن‌ها شود.

اگر دولت می‌خواهد آمار جاماندگان را کاهش دهد باید یارانه‌های متعددی به این نوع خانواده‌ها پرداخت کند. (از پرداخت هزینه لباس، رفت‌وآمد و غذا به دانش‌آموزان و دانشجویان تا کمک هزینه زندگی به والدین)

با توجه به تجارب کشور‌های دیگر این سریع‌ترین راهی است که برای کاهش جاماندن از تحصیل انجام داد. اما این‌که خانواده‌ها را دچار تله فقر می‌کند یا نه بستگی به ادامه وضعیت اقتصادی این خانواده‌ها و وضعیت نظام آموزش دارد.

به نظر می‌رسد که انصراف از تحصیل در کوتاه‌مدت وضعیت اقتصادی خانواده‌ها را بهتر می‌کند، اما در بلندمدت یا حتی در میان‌مدت به ضرر جامعه است. به همین دلیل است که می‌گوییم دولت باید در مقاطع آموزشی پایین و حتی آموزش عالی یارانه دهد. چون بازده سرمایه‌گذاری اجتماعی در آموزش بسیار بیشتر است. البته ممکن است موارد (خانواده‌ها) فرق کنند.»

ترک تحصیل و جا ماندن از تحصیل چه تبعات اقتصادی و اجتماعی دارد؟ سرنوشت بازماندگان از تحصیل چه می‌شود؟

این موضوع ایجاد نابرابری می‌کند و می‌تواند تبعات سختی داشته باشد. چون وقتی فرد تحصیل نمی‌کند سرمایه فرهنگی هم به دست نمی‌آورد، بنابراین از داشتن برخی از مشاغل جا می‌ماند. بازماندن از تحصیل در مقاطع مختلف تبعات متفاوتی دارد. در مقطع ابتدایی، بی‌سوادی برخی مانع توسعه اجتماعی می‌شود.

نظام آموزشی فقط یادگیری برخی دروس نیست. هر نظام آموزشی یک برنامه پنهان دارد که همان اجتماعی کردن فرد و آشنا کردن او با قواعد اجتماعی است؛ لذا بازماندگی طولانی‌مدت نوعی محرومیت اجتماعی به دنبال دارد. اگر افزایش جرایم را هم بررسی کنید، یکی از دلایل آن، بازماندن از تحصیل است؛ بنابراین نه‌تن‌ها اجباری کردن آموزش بلکه ضمانت آموزش در مقطع ابتدایی وظیفه دولت است.

عمدتا خانواده‌هایی که مجبورند فرزند خود را از مدرسه بیرون بیاورند و به بازار کار بفرستند، بازار کار غیررسمی در انتظار آنهاست. اگر چه در بازار کار غیررسمی، درآمدی دارند، اما عوارض اجتماعی سختی هم ممکن است به دنبال داشته باشد، مانند بزهکاری و….

شعار سال، با اندکی تلخیص و اضافات برگرفته از سایت تجارت نیوز، تاریخ انتشار:۲۸ اسفند ۱۴۰۱، کدخبر: --، tejaratnews.com

اخبار مرتبط
برچسب ها: آمار جاماندگان از تحصیل در سال تحصیلی ۱۴۰۰-۱۴۰۱ ، جاماندگان از تحصیل در سال تحصیلی ۱۴۰۰-۱۴۰۱ ، آمار جاماندگان از تحصیل ، افزایش آمار جاماندگان از تحصیل در سال1400-1401 ، جاماندگی از تحصیل ، پدیده جاماندگی از تحصیل در کشورهای در حال توسعه ، کاهش تمایل به آموزش ، نقش رکود اقتصادی در کاهش تمایل به آموزش ، عدم امکان تبدیل سرمایه فرهنگی به سرمایه اقتصادی ، افت امکانات آموزشی ، تاثیر ترک تحصیل بر فقر ، تله فقر برای خانواده ها بازمانده از تحصیل ، تاثیر فقر خانواده‌ها بر آموزش ، تاثیر آموزش بر فقر ، فرستادن فرزندان به بازار کار برای ترمیم معیشت ، راهکارهای کاهش جاماندن از تحصیل ، دلایل انصراف از تحصیل ، تبعات ترک تحصیل ، محرومیت اجتماعی ناشی از ترک تحصیل ، اجباری کردن آموزش ، وظیفه دولت برای ضمانت آموزش در مقطع ابتدایی ، نقش آموزش در ارتقای تحرک اجتماعی خانواده‌ها ، انتظار از آموزش برای بهبود معیشت ، دلایل روی گردانی از تحصیل چیست؟ ، ۷۰ درصد از کودکان بازمانده از تحصیل در دهک اول تا پنجم ، بیشترین آمار ترک تحصیل در دهک اول تا پنجم ، آمار بازماندگان از تحصیل ، ترک تحصیل دانش آموزان به علت فقر
خواندنیها-دانستنیها
نام:
ایمیل:
* نظر:
* :
آخرین اخبار
پربازدیدترین
پربحث ترین