* خانم پیشداد نزدیک به دوازده سال از تأسیس خانه کتابدار کودک و نوجوان میگذرد؛ چه ضرورتی در دایر کردن این مرکز بود و فعالیتهای آن در چه حوزهای است؟
خانه کتابدار کودک و نوجوان، خانه پدری من است که آن را دوباره ساخته و وقف این کار کردهایم. سال 1380 تصمیم به اختصاص فضای این خانه به فعالیتهای عام المنفعه گرفتیم. با توجه به ضرورتی که در توجه به کتاب و کتابخوانی حس میشد در نهایت آن را به کتابخانه و مرکز کتابدار تبدیل کردیم. شرایط در کشورمان به گونهای است که بیش از پیش به فعالیتهای بخش خصوصی در حوزه کتاب و کتابداری نیاز داریم. از همین رو در اسفند ماه سال 1383 به طور رسمی فعالیت هایمان را با هدف ترویج کتابخوانی و تربیت کتابداران مجرب آغاز کردیم. کتابخانه کودک و نوجوان و کتابخانه خانواده نیز در همین رابطه تأسیس شد. بیشتر از سه هزار شهروند طی این مدت عضو کتابخانه ما شدهاند و مخازن کتابخانهمان هم به بیش از 25 هزار کتاب مجهز شدهاند. البته فعالیتهای خانه کتابدار تنها به ارائه خدمات کتابخانهای محدود نمیشود و در این مرکز برنامهها و کارگاه های متعددی برای علاقهمند کردن مردم و بویژه کودکان به مطالعه اجرایی و برگزار میشوند.
* اعضای خانه کتابدار بیشتر به کدام گروه سنی یا قشر اجتماعی تعلق دارند؟
فرق چندانی ندارد؛ اعضای ما از همه گروههای سنی و اجتماعی هستند. از کودکان یک ساله گرفته تا افراد سن و سال دار در کتابخانههای این مرکز عضو هستند. البته در آغاز فعالیتهایمان بیشتر افراد محلی در کتابخانه عضو میشدند. اما هماکنون، بعد از گذشت بیش از یک دهه اعضایی از تمام تهران در زمره مراجعهکنندگانمان قرار دارند. جالب این جاست حتی افرادی که از این محله رفتهاند هم همچنان به خانه کتابدار رفت و آمد دارند؛ با وجود این عمده مراجعهکنندگان ما محلی هستند. از جمله اقدامات این مرکز که همچنان تداوم دارد میتوان به برگزاری کارگاههای آموزشی کتابداران و ترویج کتابخوانی اشاره کرد. تا به امروز هفده دوره از این کارگاهها برگزار شده و علاقهمندان بسیاری در آنها شرکت کردهاند. در نظر گرفتن سبد ویژه خانواده هم برنامه دیگری است که به طور جدی دنبال میکنیم. در این برنامه برای پدر و مادر و فرزندان آنان کتابهای مناسب را در نظر گرفته و در اختیارشان قرار میدهیم. در این سبد که نوعی کتابخانه مینیاتوری و سیار به شمار میآید لوحهای فشرده و کتابهای مختلفی را جای دادهایم. معمولاً زنان بهعنوان نمایندگان خانواده، سبدها را تحویل گرفته و بعد از مطالعه همه اعضای خانواده به مرکز آمده و به گفتوگو و تبادل تجربه با کارشناسان ما مینشینند. بعد از آن هم سبدهایشان را عوض میکنند.
* انتخاب کتابهای این سبد با نظر کارشناسان کتاب است؟
در حوزه کتابهای کودک و نوجوان معمولاً از تجربیات دوستان فعال در شورای کتاب کودک بهره میگیریم. نمایشگاههای کتاب هم برنامه دیگری است که هرازگاهی در مدارس، مراکز فرهنگی و موزههای سطح تهران به مناسبتهای مختلف برگزار میکنیم. از سوی دیگر یکی دیگر از مهمترین فعالیت هایمان طرح «بامداد کتابخانهها» برای تجهیز کتابخانههای تهران و مناطق محروم روستایی کشور است. در حدی که امکاناتمان اجازه بدهد و مطلع بشویم برای تجهیز کتابخانههای مناطق روستایی تلاش میکنیم. به همین منظور از میان کتابهای موجود در بازار کتاب با مشورت کارشناسان ادبیات کودک و نوجوان آثاری را انتخاب کرده و با آنها کتابخانهها را تجهیز میکنیم. علاوه بر این از دل خانه کتابدار مؤسسه خوبی پدید آمده که فعالیت آن تولید اسباب بازیهای فکری است. در این مرکز اسباب بازیهای فکری- مهارتی تولید میشوند که تا به امروز 10 مدل آن وارد بازار شده است. خواندن تنها به کتابهای کاغذی محدود نمیشود و اسباب بازیهای فکری هم برای کودکانی که سواد خواندن ندارند نوعی خواندن به شمار میآید.
* به 25 هزار منبع کتابخانهایتان اشاره کردید. این منابع بیشتر در چه حوزههایی هستند؟
همه کتابها، بجز کتابهای آموزشی و دانشگاهی در میان آثارمان جای گرفتهاند. البته این کتابها به هر حال باید آموزشی در پی داشته باشند.
* شما تأکید دارید کتابهای آموزشی جایی در میان منابع شما ندارند، با این تفاسیر، آموزشی که در کتابهای مذکور مد نظرتان است چیست؟
این که میگویم آموزش، به معنای آموزش مدرسهای نیست. محتوای کتابها باید به گونهای باشد که حرفی برای گفتن داشته باشند. محتوای کتابها باید مخاطبان را به مطالعه بیشتر جذب کنند و این مهمترین هدفی است که ما در انتخاب کتابها مد نظر داریم.
* عنوان مرکز شما خانه کتابدار است، اما بخش مهمی از فعالیتهایی که به آن اشاره کردید در ارتباط با کتابخانههای کودک و نوجوان و بزرگسالان است!
اتفاقاً یکی از مهمترین فعالیت هایمان تربیت کتابدارانی است که بتوانند مردم را به مطالعه علاقهمند سازند. همان گونه که اشاره شد تا به امروز هفده دوره از کارگاههای آموزشی برای کتابداران و مروجان کتابداری برگزار شده است. هر کدام از این کارگاهها معمولاً 30 ساعت آموزش و گاهی حتی بیشتر از آن را شامل میشوند. در این کارگاهها معمولاً کلیتی از کتابداری کودک و نوجوان و همچنین ادبیات این بخش آموزش داده میشود. علاوه بر این در ارتباط با مخاطب شناسی هم صحبتهایی میشود تا کتابداران بدانند که کودکان چه ویژگیهایی دارند و به چه آثاری تمایل دارند. بعد از این چندین ساعت در ارتباط با نحوه ارتباط گرفتن با کودکان صحبت میشود. نحوه رفتار کتابداران با کودکان و اینکه شناخت کافی از این گروه کم سن و سال داشته باشند از اهمیت بسیاری برخوردار است. یک کتابدار علاوه بر ادبیات باید در حد نیاز با روانشناسی هم آشنا باشد تا قادر به مخاطب شناسی باشد و بر اساس همان شناخت هم بتواند آنان را به مطالعه کتابهایی با موضوعات مناسب سن و سلیقهشان تشویق کند.
* پس در زمان کوتاهی که کارگاهها برگزار میشوند علاقه مندان را با بخشی از پیش نیازهای فعالیت در این حرفه آشنا میکنید؟
همین طور است. علاوه بر این چندین ساعت از زمان برگزاری این کارگاهها به ترویج کتابخوانی اختصاص پیدا میکند. همراهی کتابداران با کودکان در خواندن کتابها از اهمیت زیادی در تشویق آنان به مطالعه برخوردار است. کتابدار حرفهای حتی میتواند با استفاده از داستانهای کتابها، کودکان را به قصه گویی برای دیگر اعضای کتابخانه تشویق کند. باید تلاش شود تا فرزندان ما لذت مطالعه را فراتر از نصیحت و اندرز درک کنند. تا زمانی که چنین اتفاقی رخ ندهد ما حتی از بزرگسالان هم نمیتوانیم انتظار کتابخوان شدن داشته باشیم. تلاش میکنیم تا راه و روشهای علاقهمند کردن کودکان به مطالعه را به کتابداران آموزش بدهیم.
* بعد از برگزاری دورههای آموزشی از کتابداران مذکور برای فعالیت در خانه کتابدار هم دعوت میکنید یا تنها به دنبال آموزش آنان هستید؟
شرایط مالی این مرکز به گونهای نیست که قادر به استخدام این افراد باشیم اما جالب است که بدانید بسیاری از آنان آنقدر عاشق این کار میشوند که داوطلبانه و بدون هیچ چشمداشتی با ما همکاری میکنند. این همکاری علاوه بر اینکه برای ما سودمند است به کتابداران هم فرصتی برای کاربردی کردن آموزش هایشان میدهد. حتی در بین برخی از افرادی که به کارگاههای ما مراجعه میکنند کارشناسان فارغالتحصیل رشته کتابداری در مقاطع کارشناسی ارشد هم دیده میشوند. بخش دیگری از افراد شرکتکننده در دورههای آموزشی مذکور مادرانی هستند که بعد از آموزش به صورت داوطلبانه در کتابخانه مدارس فرزندان خود مشغول کار میشوند. حتی برخی از آنان به راهاندازی کتابخانه در مدرسههای مذکور هم کمک کردهاند.
* این فعالیت افرادی است که در کارگاههای شما شرکت میکنند؛ خودتان چقدر با مدارس همکاری دارید؟
کتابخانههای دیواری یکی از طرحهای مرکز کتابدار است که در برخی از مدارس تهران اجرایی شده است. کتابخانههای سیار کوچکی را در کلاسها نصب میکنیم و متناسب با مقطع تحصیلی دانشآموزان آن کلاس، کتابهایی در آنها قرار میدهیم. بعد از آن هم یک نفر از خود دانشآموزان را بهعنوان کتابدار انتخاب میکنیم تا او کتابها را در طول ماه به همکلاسیهایش امانت بدهد. در پایان هر ماه مربیان مرکز به طور جداگانه به هر کلاس رفته و با دانشآموزان در ارتباط با آثاری که خواندهاند به بحث و تبادل تجربه میپردازند.
* تا به امروز چه تعداد از مدارس به کتابخانههای دیواری مجهز شده اند؟
متأسفانه این همکاری بیشتر به کتابخانههای اطراف خودمان محدود شده است. به هر حال انجام چنین اقداماتی به تمایلی دو سویه نیاز دارد و ما به تنهایی قادر به انجام آن نخواهیم بود. باید مدیران و معلمان هر مدرسه نسبت به این کار اظهار تمایل کنند؛ ما که نمیتوانیم به زور این کار را انجام بدهیم.
* مدیران مدارس را چطور از این طرح و تمایل خودتان برای اجرایی کردن آن مطلع میکنید؟
با اطلاعرسانی و حتی صحبت مستقیم، آنان را در جریان میگذاریم. متأسفانه مدیران اغلب مدارس علاقهای به شرکت در این طرح ندارند یا فرصت ندارند یا تنها برای درس دانشآموزان اهمیت قائل هستند و خودشان هنوز به ضرورت مطالعه پی نبردهاند. با وجود این در منطقه 11 که خودمان در آن مشغول فعالیت هستیم استقبالها بیشتر بوده است. اگر مدرسهای اعلام علاقهمندی کند ما از آبان تا اردیبهشت ماه با آنان همکاری خواهیم داشت.
* شما از بیتوجهی مدیران مدارس و آموزش و پرورش میگویید، این در حالی است که عادت به کتابخوانی باید از خانواده و بعد هم مدرسه آغاز شود. در شرایطی که ما در کشورمان از همکاری این بخش برخوردار نیستیم میتوان به تأثیر مراکزی همچون مرکز کتابدار در کتابخوان شدن مردم امیدی داشت؟
قبول دارم که از مهمترین تکه این پازل محروم هستیم؛ با این همه نمیشود که دست روی دست بگذاریم و کاری نکنیم. هرکدام از ما به هر اندازهای که قادر هستیم باید برای نهادینه کردن مطالعه تلاش کنیم. اغلب مربیان ما بدون هیچ چشمداشتی و تنها از سر عشق و علاقه کار میکنند وگرنه نه ما درآمدی برای پرداخت به آنان داریم و نه اینکه از این مدارس منفعتی نصیبشان میشود. حتی کتابهایی که به وسیله آنها کلاسها را تجهیز میکنیم هم کاملاً رایگان در اختیار دانشآموزان قرار میگیرند. با وجود این باز هم تمایل چندانی وجود ندارد و مدیران مدارس همکاری نمیکنند. نمیدانم چرا به ظاهر طرح را قبول میکنند اما در عمل خلاف آن را عمل میکنند. البته معلمان و مدیرانی هم بودهاند که همکاری کردهاند و حتی با انتقال به مدرسه دیگری باز هم دست از کار نکشیده و به سراغ ما آمدهاند.
* وقتی ضرورت مطالعه حتی در نظام آموزشی درک نشده چطور به موفقیت این قبیل اقدامات امید دارید؟
متأسفانه تفکر غالبی که در آموزش و پرورش رایج است بهایی برای کتاب و کتابخوانی خارج از درس قائل نیست. معلمی که خودش اهل مطالعه نیست چطور میتواند دانشآموزان را به مطالعه علاقهمند کند؟ با وجود این باز هم تأکید میکنم که با وجود تمام کم و کاستیها باید در حد توانمان هر کاری از دستمان برمی آید انجام بدهیم. نمیدانم چقدر در این راه اثرگذار خواهیم بود اما از هیچ کاری فروگذار نخواهیم کرد. البته تأکید میکنم که برای امثال ما کمیت مهم نیست؛ حتی اگر قادر به علاقهمند کردن تعداد کمی از افراد به مطالعه باشیم آن هم برایمان امیدوارکننده است. ما حتی اگر با یک مدرسه هم بتوانیم همکاری داشته باشیم برایمان ارزش بسیاری دارد و از کمک هایمان دریغ نمیکنیم. ای کاش همان قدر که در هفته کتاب به کتاب توجه میشود در دیگر ایام سال هم شاهد چنین برخوردهایی بودیم.
* مستقل از شورای کتاب کودک کار میکنید یا نظارتی از سوی این شورا بر فعالیت هایتان هم وجود دارد؟
از همان ابتدای شروع فعالیت هایمان همکاری نزدیکی با شورای کتاب کودک داشتیم. نه تنها کتاب هایمان با راهنمایی استادان این شورا انتخاب میشوند بلکه حتی در ارتباط با مربیانمان هم از کمکهای این شورا بهره میگیریم. بیاغراق اتاق فکر این مرکز، شورای کتاب کودک است و ما به این مسأله افتخار میکنیم چراکه استادان بنام و مجربی در آن مشغول فعالیت هستند. خانم انصاری و زنده یاد خانم میرهادی که افتخار شاگردی ایشان را داشتیم به ما کمکهای بسیاری کردند؛ کمکهایی که همچنان از سوی استادانی مانند خانم انصاری ادامه دارد. در فعالیتهای شورای کتاب کودک، انتشار فرهنگنامه کودک و نوجوان به تنهایی برای تمام کودکان و نوجوانان این سرزمین کاری بسیار با ارزش به شمار میآید. ما امکان تألیف و انتشار چنین اثری را نداریم از همین رو تلاش میکنیم تا گامی مؤثر در ارتباط با کتابخوان شدن مردم برداریم.
* به انتشار فرهنگنامه کودک و نوجوان بهعنوان مهمترین فعالیت شورای کتاب کودک اشاره کردید؛ خروجی مرکز شما غیر از ارائه خدمات کتابخانهای و برگزاری کارگاههای آموزشی چیست؟
ما امکان انتشار چنین فرهنگنامه منحصر به فردی را نداریم؛ قرار هم نیست که داشته باشیم. همان طور که اشاره شد به دنبال تربیت کتابدار و همچنین انجام فعالیتهای مرتبط با ترویج کتابداری هستیم. شاید جالب باشد بدانید یکی از اعضای نوجوان سابق ما هماکنون معلم شده و تلاش بسیاری هم برای علاقهمند شدن شاگردان خود به مطالعه انجام میدهد. تربیت چنین افرادی خروجی خانه کتابدار و هدف ما از تأسیس این مرکز است.
* از خانم میرهادی یاد کردید که بواسطه تحصیل در کشورهای اروپایی توانست با شیوههای نوین آموزشی جهان آشنا شده و آن را در بازگشت به کشور کاربردی کند. با این حساب فعالیتهای شما که مدعی بهره گرفتن از تجربیات شورای کتاب کودک هستید چقدر مبتنی بر استانداردهای جهانی است؟
ما هم تلاش میکنیم تا از یافتههای جهانی در راستای تحقق اهدافمان بهره بگیریم. البته نباید فراموش کرد که لزوماً همه طرحهایی که در جهان مطرح میشوند قابل اجرا در کشور ما نیستند و برخی از آنها کاملاً بومی و ویژه همان فرهنگها و شرایط هستند. اهمیت همین فرهنگنامهای که بحث آن به میان آمد به دلیل بومی بودن آن است وگرنه تا پیش از آغاز تألیف فرهنگنامه مذکور فرهنگنامههای دیگری هم در کشورمان منتشر شده بودند؛ منتهی هیچکدام مبتنی بر شرایط زندگی در ایران نبود و نمیتوانستند برای کودکان ما چندان قابل درک باشند.
* با توجه به اینکه مهمترین هدف خانه کتابدار تربیت کتابداران مجرب است چقدر با کتابخانههای کشور برای برگزاری کارگاههای آموزشی برای کتابداران آنها تعامل داشته و دارید؟
تا به حال پیش نیامده که برای کتابداران کتابخانهای، کارگاه آموزشی برگزار کنیم. با این همه به تمام کتابخانهها برگزاری این دورهها را اطلاع میدهیم. هر کسی که اعلام علاقه کند میتواند در کارگاههای ما شرکت کند. کتابداری یکی از مهرههای اصلی در علاقهمند کردن کودکان به مطالعه است. با این همه هنوز آن طور که باید و شاید به این حرفه توجه نمیشود. البته شرایط در مقایسه با چندین سال قبل خیلی بهتر شده اما هنوز مطلوب نیست. متأسفانه حتی خود کتابداران هم نگاه جدی به این شغل ندارند. آخرین نکتهای که علاقه مندم در این گفتوگو دربارهاش بگویم این است همه ما شنیدن و بعد از آن خواندن را فرا بگیریم. از صمیم قلب گوش فرا بدهیم و قبل از آنکه خواهان اصلاح دیگران باشیم از خودمان شروع کنیم. فراموش نکنیم حتی اگر کتابخوان هستیم باز هم کافی نیست و باید کتابهای بسیاری بخوانیم. از این طریق میتوانیم به مرور شاهد توجه هر چه بیشتر مردم به کتاب و کتابخوانی باشیم.
با اندکی اضافات و تلخیص برگرفته از روزنامه ایران صفحه 12، تاریخ انتشار: دوشنبه 15 آذر 1395، شماره: 6374 .