پایگاه تحلیلی خبری شعار سال

سرویس ویژه نمایندگی لنز و عدسی های عینک ایتالیا در ایران با نام تجاری LTL فعال شد اینجا را ببینید  /  سرویس ویژه بانک پاسارگارد فعال شد / سرویس ویژه شورای انجمنهای علمی ایران را از اینجا ببینید       
کد خبر: ۴۸۱۲۲
تاریخ انتشار : ۰۷ بهمن ۱۳۹۵ - ۱۲:۱۴
«رضا بابایی»، پژوهشگر فرهنگی در یادداشتی تلگرامی با عنوان «تفاوت اصلی میان مجتهدان سنتی و روشنفکران دینی» نوشت:
شعارسال: روشنفکران دینی و مجتهدان سنتی، هم در «شیوۀ اجتهاد» با یک‌دیگر اختلاف دارند و هم در «محل اجتهاد». تفاوت در شیوۀ اجتهاد، آن است که مثلا گروه نخست (روشنفکران دینی) بیش از گروه دوم (مجتهدان سنتی)، الزامات عقلی و قواعد عرفی را مهم می‌شمارند، و گروه دوم بیش از گروه اول، در ظواهر متون و نصوص توقف می‌کنند.

اما به گمان من اختلاف اصلی در شیوۀ اجتهاد نیست؛ در «محل اجتهاد» است؛ یعنی در جایی است که مجتهد یا روشنفکر، نیاز به نوآوری و تغییر می‌بیند.

به عبارت دیگر، اختلاف اصلی، آن نیست که یکی به متون و نصوص دینی وفادارتر از دیگری است. شاید مجتهدان سنتی کمتر از روشنفکران دینی، مخالف مفاد و مضمون برخی متون و گزاره‌های دینی فتوا نداده‌اند. بسیاری از فتاوا نیز مستندی جز اصول عملیه ندارد؛ یعنی نمی‌توان از متن دین سندی برای آنها یافت. اگر نمی‌توانیم برای برخی آراء و اندیشه‌های روشنفکران دینی سندی روشن و گویا در متن دین بیابیم، برای برخی آرای سنتی هم نمی‌توان.

اختلاف اصلی میان روشنفکران دینی و مجتهدان سنتی، در محل اجتهاد است؛ یعنی در جایی که دست به اجتهاد زده‌اند تا به احکام جدید دست یابند. اگر روشنفکر دینی در مسائلی همچون کمّ‌وکیف حجاب، جزا، قصاص، ارث زنان، جهاد و شیوۀ حکومت بر مردم، سخنانی متفاوت گفته‌اند، مجتهدان سنتی نیز در مسائلی همچون نماز جمعه و اعتکاف احکام جدید آورده‌اند.

برای نمونه، می‌توان در تاریخچۀ احکام «نماز جمعه» و «اعتکاف» نگریست تا معلوم شود که هر چه جلوتر آمده‌ایم احکام این دو تغییر کرده است. اکثر فقهای بزرگ شیعه در اعصار پیشین (مانند شیخ طوسی، سید مرتضی، ابن ادریس) نماز جمعه را جز در زمان حضور امام معصوم یا نایب خاص ایشان، حرام ‌دانسته‌اند. دربارۀ اعتکاف هم بیشتر فقهای پیشین، آن را جز در مسجدی که امام معصوم در آن نماز گزارده است (مانند مسجد الحرام، مسجد مدینه و مسجد کوفه) روا نشمرده‌اند. روایات نیز در تأیید این فتاوا بسیار است. با وجود این، فقهای معاصر ما توانسته‌اند برای نماز جمعه در عصر غیبت و اعتکاف در هر مسجدی، وجه شرعی بیابند. چرا؟ برای آنکه در آن دو سود معنوی یافته‌اند و احالۀ آنها را به زمانی خاص یا در مکانی خاص صلاح ندانسته‌اند. بنابراین از راه اجتهاد در متون، به فتاوایی دست یافته‌اند که آشکارا بر خلاف ظهور و مفاد انبوهی از روایات صحیح السند است. اگر همین مقدار اجتهاد و تجدید نظر و نوآوری را در مسائل دیگر (مثلا در ارث زنان یا جزا) صلاح بدانند، راه بر آنان همان‌قدر باز است که در جواز اعتکاف و نماز جمعه باز بود.

در مقابل، روشنفکران دینی، موضوعات و مسائلی دیگر را برای اجتهاد برگزیده‌اند؛ مسائلی همچون ارث زنان، جزا، دیات، حقوق بشر و آزادی‌های مدنی. اگر مجتهدان سنتی نیز در همین مسائل، آن‌گونه رفتار می‌کردند که مثلا در اعتکاف و نماز جمعه عمل کردند، شاید به همان نتایجی می‌رسیدند که روشنفکران دینی رسیده‌اند.

از همین‌جا می‌توان دریافت که صفت‌هایی همچون «سنتی» و «روشنفکر»، بیش از آنکه از دو شیوه در اجتهاد و دین‌شناسی خبر بدهند، از دو گونه حساسیت و مساله‌شناسی سخن می‌گویند و نیز از دو نگاه به انسان و جامعه و آینده. اگر شیوۀ این دو گروه در اجتهاد و دین‌شناسی يا یک‌دیگر متفاوت است، بیش از آنکه به سرمایه‌های دینی و علمی آنان بازگردد، در گرو حساسیت‌های برون‌دینی و نگاه جهان‌شناختی آنها است. بنابراین نمی‌توان گفت که تفاوت اصلی میان روشنفکران دینی و مجتهدان سنتی، در میزان دانش یا پایبندی آنان به متون و گزاره‌های دینی است؛ زیرا هر دو کم‌و‌بیش به یک‌اندازه از نصوص و متون فراتر می‌روند؛ اما هر یک در جایی که لازم می‌بیند. یکی می‌کوشد فقه را در اعتکاف و نماز جمعه و گسترش قلمرو ولایت و مانند آن به‌روز کند و دیگری در حجاب و دیات و ارث زنان و حقوق بشر.

اگر مجتهدان سنتی، فقه را در ارث و دیات و جزا و حجاب، به‌روز نمی‌کنند، از آن رو است که نیازی به تغییر در این حوزه‌ها نمی‌بییند؛ نه از آن رو که شیوۀ اجتهاد آنان به گونه‌ای است که در این حوزه‌ها قادر به نوآوری نیست.

باری؛ تحول در دین‌شناسی سنتی، بیش و پیش از هر چیز به تغییر در روحیات، حساسیت‌ها و نگاه عالمان دینی به انسان و جامعه نیازمند است و این تغییر در بیرون از دستگاه اجتهاد رخ می‌دهد. این گمان که کیفیت دین‌شناسی‌ها متأثر از کمیّت دینداری‌ها است، سخت خطا است؛ زیرا آنچه دین‌شناسی‌ها را متفاوت می‌کند، بیشتر باورها و دل‌نگرانی‌های برون‌دینی انسان‌ها است، تا میزان پایبندی‌ آنان به متون و نصوص. هیچ کس از هیچ راهی نمی‌تواند ثابت کند که دینداری و خداباوری گروهی از دین‌شناسان بیشتر یا کمتر از گروهی دیگر است.

با اندکی تلخیص و اضافات برگرفته از پایگاه خبری تحلیلی انصاف، تاریخ انتشار: 4 بهمن 1395، کدخبر: 50629، www.ensafnews.com

اخبار مرتبط
نام:
ایمیل:
* نظر:
* :
آخرین اخبار
پربازدیدترین
پربحث ترین
پرطرفدارترین