یک سالی به تبعید امام مانده بود و یکی از طلبه ها که علاقه شدیدی به امام داشت و باید هر روز او را می دید و از دوری ایشان ناراحت می شد، برای این کار هر روز در بیرونی منتظر می ماند تا آقا از آنجا عبور کنند و او آقا را ببیند، از طرفی قرار بود این طلبه از ابتدای ماه که مستمری بگیر می شد برای ازدواج به دیار خود برود.
روزی که می خواستند شهریه ها را پرداخت کنند قرار بود من درباره شهریه او با آقا صحبت کنم. خدمت آقا رسیدم و گفتم که او قرار است برای ازدواج به ولایت خود برود و مخارجی بر روی دستش می ماند اگر ممکن است شهریه اش را افزایش دهید چون طلبه خوب و درسخوانی است که امام در جواب من گفتند: من اضافه ای ندارم که به کسی پرداخت کنم، اگر او طلبه درسخوانی است چرا هر روز بخشی از وقت خود را در بیرونی منزل من می گذراند و خود را معطل می کند؟!
آنجا بود که فهمیدم آقا تا چه اندازه به مسائل دقت می کنند و همه افرادی را که به بیرونی رفت و آمد می کنند زیر نظر دارند و حواسشان هست بدون اینکه آن فرد متوجه این مطلب شود.
با اندکی تلخیص و اضافات برگرفته از پایگاه اطلاع رسانی و خبری جماران، تاریخ انتشار: 3 اردیبهشت 1396، کدخبر: 625008، www.jamaran.ir