شعارسال: کسانی که رخدادهای گستره آموزشوپرورش را دنبال میکنند گهگاه به خبرها و سخنانی میرسند که به راستی سازگار کردن آن ها، بسیار دشوار است. یکی از موضوعاتی که چندین سال است خبرهای ناهمساز از آن به گوش میرسد بحث نیروی انسانی آموزشوپرورش است. دو سال پیش علیاصغر فانی وزیر وقت آموزشوپرورش از زیادی بودن نیروی انسانی در آموزشوپرورش گفت: «معتقدیم که تعداد نیروی انسانی آموزشوپرورش باید در حدود ۷۵۰ هزار نفر ثابت نگه داشته شود. نباید نیروی انسانی جدیدی وارد آموزشوپرورش شود. مشکلات معیشت فرهنگیان حل نمیشود مگر با کاهش نیروی انسانی آموزشوپرورش. امیدواریم تدبیر دولت یازدهم در ایجاد امید بین دانشآموزان و همکاران فرهنگی راهگشای تحقق در عدالت آموزشی شود.» هماکنون با گذشت تنها دو سال، پیاپی از بحران نیروی انسانی در آموزشوپرورش سخن میرود و این که برای تامین نیروی این نهاد باید به فکر چاره بود. برای نمونه چند روز پیش، اسفندیار چهاربند رییس مرکز برنامهریزی منابع انسانی و فناوری اطلاعات، تامین معلم برای کلاسهای درس را اصلیترین اولویت آموزش وپرورش دانست و از پیشبینی کمبود نیروی انسانی به واسطه بازنشستگی تعداد زیادی از نیروهای شاغل درآینده خبرداد. از سویی دیگر اسدالله عباسی، عضو کمیسیون آموزش و تحقیقات مجلس شورای اسلامی در مورد وضعیت تامین نیروی انسانی در آموزشوپرورش برای سالهای آینده گفت: «تا سال۱۴۰۰ نیاز به تامین نیروی انسانی زیادی داریم که میزان آن نزدیک به ۶۰۰ هزار معلم برآورد شده است.» وی در ادامه گفته: «با توجه به حجم وسیع نیاز به نیروی انسانی باید سیاستی برای رفع این مشکل به کار گرفته شود که از جمله این سیاستها میتوان به به کارگیری آموزشدهندگان و نیروهای حقالتدریسی اشاره کرد.» همه بحث به گمانم به همین نیروهای حقالتدریسی برمیگردد و سیاستی در آموزشوپرورش که به دنبال کاستن چشمگیر نیروهای رسمی و کوچکسازی هر چه بیشتر آموزشوپرورش دولتی رایگان است.
با کنار هم گذاشتن خبرهای گوناگون آموزشوپرورش در این زمینه، میتوان پی برد که ایدهآل و هدف فرادستان آموزشوپرورش کشور، هر چه بیشتر پولی کردن آموزش است. هماکنون حدود ۱۲ درصد از آموزشوپرورش ما را مدرسههای غیردولتی تشکیل میدهند که بخش بزرگی از نیروهای آن، از آموزشوپرورش حقوق دریافت نمیکنند. علیاصغر فانی که از ۲۵ درصد نیروی اضافی سخن میگفت گویا مد نظرش این بود که این ۱۲ درصد باید به چیزی حدود ۳۰ درصد برسد تا بتوان شمار یک میلیونی آموزگاران آموزشوپرورش را به ۷۵۰ هزار نفر رساند. کسانی هم که از بهرهگیری از نیروهای حقالتدریس سخن میگویند، هدفشان کاستن از آموزگاران رسمی است که در نهایت به کوچکسازی آموزشوپرورش دولتی رایگان میانجامد. اما نکته مهم این است که تجربه کشورهای کامیاب و پیشرو در آموزشوپرورش، این روشها و رویکردها را تایید نمیکند. یعنی راه بهسازی آموزشوپرورش و دستیابی به آموزشوپرورش کیفی فراگیر، از رهگذر پولیسازی آموزش و کاستن از نیروهای رسمی نمیگذرد. درخور درنگ تاکیدی است که به درستی بسیاری از فرادستان آموزشی کشور به وجود یک تربیت معلم نیرومند نیاز دارند. اما پرسش این است که چگونه از یکسو در اندیشیدن کاستن نیروهای رسمی آموزشوپرورش هستیم و از سوی دیگر وجود یک نهاد تربیت معلم نیرومند را برای بهسازی آموزشوپرورش بایسته میدانیم؟
همچنین باید توجه داشت وقتی سخن از نیروی انسانی در آموزشوپرورش میشود، بحث تنها بر سر آموزگاران نیست. میتوان پرسید که آیا هماکنون مدرسههای ما کتابخانه و کتابدار دارند؟ پاسخ این است که در برخی از مدرسههای دولتی، شاید اتاقی پیدا شود که شماری کتاب در آن ریخته شده باشد اما کتابدار ندارند. آیا آموزش و مدرسه کیفی دولتی که میتواند ما را در رسیدن به آرمان عدالت نزدیک کند، کتابدار نمیخواهد؟! آیا مدرسههای ما هوشمند هستند؟ پاسخ این است که در دولت دهم و در زمان وزارت حاجی بابایی در تعدادی از مدرسهها، اتاقی را تر و تمیز کردند و رایانهای در آن گذاشتند و ناگهان مدرسه به این طریق، شد مدرسه هوشمند! آیا مدرسه هوشمند، مسوول رایانه نمیخواهد؟ پاسخ این است که اگر به راستی هوشمند باشد، باید داشته باشد. آیا مدرسههای ما، مسوول بهداشت و سلامت دانشآموزان دارند؟ پاسخ این است که ندارند. بنابراین به نظر میرسد که آموزشوپرورش ما تکلیفش با نیروی انسانی و تعریف و شمار آن و روش تامین آن روشن نیست و همین است که هرازگاهی، هر مسوولی، سخنی میگوید و راهکاری پیشنهاد میدهد. در حالی که هنوز به نیروهای انسانی زیادی نیار دارند، اما از ضرورت کاهش نیروی انسانی سخن میگویند.
سایت شعار سال، با اندكي تلخيص و اضافات برگرفته از پایگاه خبری تحلیلی معلم ایرانی، تاریخ انتشار: 19 تیر 1396، کد مطلب: 16361:www. moallemirani. com