پایگاه تحلیلی خبری شعار سال

سرویس ویژه نمایندگی لنز و عدسی های عینک ایتالیا در ایران با نام تجاری LTL فعال شد اینجا را ببینید  /  سرویس ویژه بانک پاسارگارد فعال شد / سرویس ویژه شورای انجمنهای علمی ایران را از اینجا ببینید       
کد خبر: ۸۲۳
تعداد نظرات: ۱ نظر
تاریخ انتشار : ۱۵ مهر ۱۳۹۴ - ۰۹:۴۴
نمادهای پاگانیسم هم‌‌اکنون رواج بسیاری یافته‌اند و در سه قرن گذشته صدها ابلیسک در نقاط مختلف جهان ساخته شده است. شاید بتوان این سازه شرک‌آلود را جزو معدود نمادهایی دانست که تا بدین حد در میادین و اماکن مختلف جهان مورد استفاده قرار می‌گیرند. نمونه‌های مختلف ابلیسک‌ها را می‌توان در کشورهایی چون آمریکا، انگلستان و ... مشاهده نمود.

شعار سال: نمادهای پاگانیسم هم‌‌اکنون رواج بسیاری یافته‌اند و در سه قرن گذشته صدها ابلیسک در نقاط مختلف جهان ساخته شده است. شاید بتوان این سازه شرک‌آلود را جزو معدود نمادهایی دانست که تا بدین حد در میادین و اماکن مختلف جهان مورد استفاده قرار می‌گیرند. نمونه‌های مختلف ابلیسک‌ها را می‌توان در کشورهایی چون آمریکا، انگلستان و ... مشاهده نمود.

در اقصی‌نقاط جهان از مسجد بزرگ سلطان احمد ترکیه تا صحن کلیسای اعظم سنت پیتر در واتیکان و محوطه کاخ سفید آمریکا شاهد ستون‌هایی با رأی هرمی‌ شکلی هستیم که سر به فلک کشیده‌اند. این ستون‌ها نمادهایی از الحاد و پاگانیسم نزد ادیان باستانی مصر بودند که در بازه‌های مختلف زمانی تفاسیر مختلفی از آنها شده است. امروزه ابلیسک‌ها تبدیل به یکی از نمادهای مورد احترام فراماسونری و پیروان فرقه‌های شیطان‌پرستی شده و این گروه‌های در چند قرن گذشته سعی داشته‌اند که آنها را در جای جای جهان پراکنده سازند.



*نگاهی به پیشینه نمایه ابلیسک

ابلیسک (obelisk) که برگرفته از واژه‌ای یونانی به معنای ستون برافراشته است یک بنای یادبود باریک با قاعده‌ای مربع‌شکل بوده که در بخش فوقانی آن یک هرم قرار داده شده است. بر ساس اساطیر مصر باستان این بنا با خدای خورشید یعنی "رع" (Ra) مرتبط می‌شد. بدين صورت که اين نماد اشعه‌ای از اشعه‌های خورشيد بود که به صورت سنگي درآمده است و "رع‌" الهه خورشيد درون اين سنگ قرار دارد. در زبان مصر باستان بر اين بنا نام "تِجِن" (Tejen) نيز می‌نهادند، مصريان معتقد بودند بدنه بلند و باريک ابليسک مظهر دفاع و محافظت و هرم رأسی بنا نيز مظهر دورکردن نيروهای منفی و باد و توفان است. ابليسک در دوراني نيز نماد ازيريس(Osiris) شد. زيرا اعتقاد بر اين بود که اين الهه توانسته بر تمامی خدايان ديگر تفوق بيابد به همين دليل دارای قدرت‌هايی از هر يک از خدايان ديگر شده بود و لذا ابليسک، نمادی که متعلق به رع بود (خدای خورشيد يا رب السماوات) نصيب ازيريس (خدای مرگ و دنيای زيرزمين) شد. نفس ازيريس، باع (Ba) به نام بانبجِت (Banebdjed) خوانده می‌شد و اين باع بود که حيثيت و شخصيت و قدرت را براي ازيريس به همراه داشت و نماد بانبجت نيز قوچ بود و اين دليلی بود برای پرستش اين حيوان توسط عده اي از مردم مخصوصاً در شهر منديز (Mendes) در زمان باستان. از اینجاست که رابطه میان ابلیسک و فرقه‌های فراماسونی و ایلومیناتی آغاز می‌شود .

با اندکی اضافات و تلخیص برگرفته از وبسايت عماریون، تاریخ انتشاردوشنبه 28 آبان1393، کد مطلب: ۳۴۸۹۷: www.ammariyon.ir

اخبار مرتبط
انتشار یافته: ۱
در انتظار بررسی: ۰
غیر قابل انتشار: ۰
دوره های سه گانه شیطان پرستی
Iran (Islamic Republic of)
۰۶:۰۷ - ۱۴۰۲/۱۰/۲۷
0
0
شیطان پرستی سه دوره تاریخی دارد : « شیطان پرستی بدوی » « شیطان پرستی قرون وسطا » « شیطان پرستی مدرن »

شيطان پرستي بدوي :
شيطان پرستي بدوي، شالوده اي خرافي داشته و به نوعي، انحراف از مسير تعاليم پيامبران گذشته بوده است. اديان ابتدايي هم چون اديان ابراهيمي، در جهت ترويج و شکوفايي توحيد و خداپرستي مي کوشيدند و سعي مي کردند اعتقاد به خدا و زندگي ابدي را ميان مردم گسترش دهند.
مردم به پيروي از تعاليم پيامبران، کشت و زرع، باران، آفتاب و ساير نمودها و پديده هاي طبيعي را نشانه اي از پروردگار و لطف و رحمت او مي دانستند و همواره مي کوشيدند با ايمان، نيايش و آيين هاي معنوي، رحمت و برکت او را در زندگي خود جاري سازند.
اما با وقوع خشک سالي ها، آفت ها و ديگر بلاياي طبيعي، به تدريج انحراف هايي مبني بر وجود الهه ي شر و بدي در مقابل خداي يکتا، پديد آمد.
انسان ها در زمان هاي قديم در برابر هر چيزي که قدرت مقابله با آن را نداشتند و از درکش عاجز بودند، تسليم مي شدند و سجده مي کردند، باور اين که شر و شيطان به طور مستقل، منشأ قدرت و اثر در عالم است، به باور دوگانه گرايي در اُلوهيت و ربوبيت انجاميد .
مردم گمان کردند که با نيايش خداي خير و رحمت به تنهايي منافع شان تأمين نمي شود و به پرستش نيروهاي شر نيز نياز دارند؛ از اين رو جشن هاي باروري مي گرفتند و در آن زنان و مردان با هم آميخته، موسيقي هاي محرک مي نواختند.
مردم گاهي خون انسان ها و کودکان را تقديم شياطين مي کردند. ريختن خون « نشانه ي تقدس » اين مراسم به شمار مي رفت. قرباني کردن فرزند نخست به ويژه پسرها، در بسياري از قبايل بدوي از جمله در ميان عبرانيان رايج بوده است.
آيين آميزش آزاد، نيايش و طلب باروري و برکت از جمله مراسم در اين دوره بود. در سرزمين مصر، الهه ي مذکر که نماد آن خورشيد بود، « اُزيريس » نام داشت و الهه ي باروري همسر او، « آيسيس » ناميده مي شد. اين اعمال بر اساس قوانين سحر و جادو معاني خاصي پيدا مي کردند؛ نمونه، اعمال جنسي عَلَني و جشن هايي که در آن رفتارهاي غير اخلاقي آشکارا انجام مي شد با « قانون تشابه » در جادوگري هماهنگ بود. اين قانون مي گويد:
« هر چيزي مشابه خود را ايجاد مي کند»؛ از اين رو براي باروريِ هر چه بيش تر زمين، بايد عمل جنسي و باروري را آشکارا و دسته جمعي در برابر زمين انجام داد تا محصول بيشتري ايجاد شود.
در بسياري از کشورهاي جهان هنگام کاشت يا برداشت محصول، رابطه ي جنسي همسران و غيرهمسران رايج بوده و در موارد زيادي هنوز هم ادامه دارد. بر اساس شواهد تاريخي، شيطان پرستي در زمان پديد آمدن زبان، خط و زمان مادها، سومريان، بابليان و... نيز ادامه داشت تا در قرون بعد از آن، شکلي ديگر يافت.

شيطان پرستيِ قرون وُسطا

با نگارش نهايي تورات و کتاب مقدس مسيحيان، رفتن به سمت علم و دانش، عملي ضد دين و شيطاني پنداشته مي شد و شيطان به صورت مظهر دانايي و راهنماي بشر به سوي درخت معرفت درآمد. در حکاکي هاي « لويي برتون » از شياطيني که « جان واير » شناسايي کرد. رابطه ي شيطان با علوم و فنون به خوبي روشن است. در نگرش يهودي - مسيحي، فرشتگان اسير خدايند و شياطين آن دسته از فرشتگاني هستند که براي به دست آوردن آزادي سر به عصيان گذاشته اند. تبعيعت انسان از شيطان نيز باعث آزادي از فرمانبري در برابر پروردگار است.
اين احساس آزادي به ويژه براي کشاورزان و کارگران ضعيفي خوشايند و خواستني بود که در قرون وسطا از همدستي کليسا و اشراف رنج مي بردند و به نام خدا در بند مقامات ديني و دينوي بودند. آن ها از تخيل نيروهاي مرموز و سيه چهره با پوست کلفت و چروکيده که شبيه پوست زحمت کشيده و رنج ديده ي خودشان بود، احساس آرامش و همدلي بيش تري مي کردند. از اين رو در سده هاي پاياني قرون وسطا ميل به شيطان پرستي و جادوگري در ميان مردم اروپا بالا گرفت؛ به ويژه گردهمايي هايي با نام سَبت در روز شنبه برگزار مي شد و در آن رابطه ي آزاد جنسي انجام مي شد، و شرکت کنندگان با اين اعمال، مخالفت با تعاليم کليسا و احساس خوشايند آزادي را ابراز مي کردند.
بايد توجه داشت که اين اعمال غيراخلاقي براي آن ها چندان غيرقابل تحمل نبود؛ زيرا آموخته بودند که ناموس شان را در اختيار اربابان و اشرف قرار دهند. البته معناي نمادين باروري آن جشن ها در دوره ي باستان و زندگي بدوي نيز براي اين رعيت هاي کشاورز قابل توجه بود. آن ها اعتقاد داشتند که از جانب شيطان، خير و برکت زيادي به انسان رسيده و گاهي هم اگر قصد شيطان، شر بوده، وقتي انسان هاي پرهيزگار و نيکوکار منصفانه با او رفتار کرده اند، حاصل کارش، به خير منجر شده است. گروهي از يهوديان در طول قرون وسطا علوم و انديشه هاي به جا مانده از يونان و متون اسلامي را به خوبي فرا گرفتند. اين در حالي بود که کتاب مقدس آنان پي گيري دانش را عصيان در برابر خدا معرفي مي کند و همين منع را عده اي دليل اصلي ماندگاري شيطان پرستي مي دانند. البته يهوديان، نظريات و انديشه هاي عارفان مسلمان را تقريباً بدون تأخير از طريق اعراب يهودي به دست مي آوردند و به خوبي فرا مي گرفتند.

شيطان پرستيِ مدرن
« شيطان پرستي مدرن » از نيمه ي قرن شانزدهم آغاز شد. « کاترين دومديچي »از يک خانواده ي بزرگ يهودي و دختر « لورنز » جادوگر بزرگ، همسر « هنري دوم » پادشاه فرانسه بود. وي پس از مرگ همسرش مراسم « بلک مَس » را بين اشراف و درباريان فرانسه بنيان گذاشت. اين مراسم از روي مدل آيين هاي جادويي باروري باستاني و بدوي و گردهمايي هاي جادوگران در قرون وسطا بازسازي شد و در مدت کوتاهي به دربار ساير کشورهاي اروپا از جمله انگلستان، آلمان و اتريش راه يافت.
بعد از اجرای مراسم « بلک مَس » نوزاداني به دنيا آمدند که پدران شان معلوم نبود و مادران شان نيز آن ها را نمي خواستند. در اين جا بود که ابتکار « کاترين دِشي » ( با نام مستعار لاوازين ) مراسم « اتاق درخشان » طراحي و آيين شيطان پرستي تکميل شد. اين مراسم، بازتوليدِ آيين قرباني انسان بدوي بود. اتاق درخشان کاملاً سياه پوش و تنها منبع روشنايي آن يک شمع بود. نوزادان در اين اتاق، قرباني مي شدند و خونشان به شيطان تقديم مي شد.
اين قضيه پس از مدتي افشا شد و عده اي بازداشت و مجازات شدند؛ اما هنگامي که شخصيت هاي بلندپايه ي کشوري در معرض اتهام قرار گرفتند، مقامات، دستور توقف پي گيري را صادر کردند و اين مراسم به طور مخفيانه و محرمانه ادامه يافت. البته برخي بر اين عقيده اند که شيطان پرستي مدرن را عده اي از اَشراف انگلستان درحدود قرون چهارده و پانزدهم ميلادي، (که عضو گروه فراماسونري « اردو تمپل ارينتز » به رهبري « سرفرانسيس دشوود » بودند در قالب باشگاه « آتش جهنم » در شهر لندن بنيان نهادند. شهر لندن از اوايل قرن نوزدهم مرکز شيطان پرستان در اروپا شد.
اين آيين ها در طول قرن هاي هفدهم و هجدهم در قالب گروه هاي سري ادامه يافت که اشراف ايجاد و آن ها رهبري مي کردند؛ گروه هايي نظير « ژرمن باکسن »، « پسران نيمه شب »، « موهاکس ها » و « نفرين شدگان ».
بعضي از اين گروه ها مثل باشگاه آتش جهنم بسيار گسترده بودند و شاخه هاي متعددي داشتند. سرانجام اين گروه ها به شکل گيري انجمن هاي فراماسونري در انگلستان و فرانسه و از مجموع آن ها « گراند لژها » ايجاد شد و سپس در تمام اروپا، امريکا و به تدريج در تمام دنيا رخنه کرد. در قرن نوزدهم براي ترويج و ايجاد مقبوليت شيطان پرستي، کوشش هايي صورت گرفت. ديانا وگان در کتابي با نام « اعترافات داستان زنان »، شيطان پرستي را مطرح کرد. او نقل مي کند که چگونه در اين گروه ها و محافل براي پرستش شيطان اعمال غير انساني انجام مي دادند و در انتظار روزي بودند که اصول اخلاقي مقبول جامعه را براندازند.
البته بعدها دروغ بودن اين داستان مشخص شد؛ ولي تأثير خود را براي معرفي و ترويج شيطان پرستي و سنجش اقبال مردم به آن گذاشته بود. در آغاز قرن بيستم، چهره ي برجسته ي شيطان پرستي، به نام « آليستر کراولي تحقيقاتش را درباره ي حقيقت بشر و اعمال شيطاني در سال 1898 م هنگام پيوستن به گروه « هرمتيک اوردر » آغاز کرد. سپس به جامعه ي جادوگران انگليسي زبان محلق شد که افرادي مثل « دبليو بيتس »، « آرتورمکن » و « ديون فورچون » از اعضاي آن بودند.
وي بعدها به طور شخصي، اعمال شيطاني بي سابقه اي را ابداع کرد و طرفداراني را نيز براي خود فراهم آورد که انجمن « شيطان براي شيطان » را به رهبري وي تشکيل دادند. اين امر باعث شد پايگاهي دائمي در جزيره ي چفالو واقع در سيسيل داير کند و نام آن را « صومعه ي تِلِما » بگذارد. او در سال 1947 م از دنيا رفت و در مراسم تدفينش مراسم بلک مس اجرا شد.
مراسم شيطان پرستي مدرن، مراسمي براي دعوت از شيطان باطني و حس اهريمني دروني است که با اعمال جنسي آرام و ارضا مي شود. آن ها جسم پرست اند و اعتقاد دارند هر آن چه وجود دارد، مديون آلت تناسلي آدمي است و انسان بايد کامل ترين لذت جسماني و جنسي را در اين دنيا ببرد. آن ها هم چنين معتقدند بعد از مرگ، روح کساني که در دنيا لذت جسماني لازم را نبرده اند، به اين دنيا بر مي گردد تا لذت جنسي خود را کامل کند. در چنين مراسمي، مخلوطي از اسپرم، همراه ادرار با عنوان « آب مقدس » بر روي حاضران پاشیده می شود .

#پرستش_جن #پرستش_جن_شیطان #انسان_محوری #انسان_گرایی #جن_گیری #جن_شیطان #تحریف_پیامبران_الهی #تحریف_مسیحیت #تناسخ #تحریف_تورات_انجیل #تفتیش_عقاید_کلیسا #بدعت_دردین_مسیح #اومانیسم #اباحی_گری #آتئیسم #ادیان_پاگانیستی #ادیان_ستاره_پرست #خرافات #زنا_با_محارم #سحر_جادو #ستاره_پرستان #فرقه_های_پاگانیستی #فرقه_سازی_در_مسیحیت #فرقه_های_ستاره_پرست #قربانی_کردن_انسان #قاتلان_روانی #قرون_وسطی #قرون_وسطی_شکنجه #قرون_وسطی_کیمیاگری_جادو #مراسم_های_پاگانیستی #صفات_یهودیان #همجنس_بازی #جاهلیت #جهان_باستان #فراماسونری #انجمن_های_سری #ایلومیناتی #فرقه_های_سری #فرقه_های_مخوف #کابالا #فرقه_های_ضاله #فرقه_های_عجیب
نام:
ایمیل:
* نظر:
* :
آخرین اخبار
پربازدیدترین
پربحث ترین