شعارسال: مال «اسکویلکیل» مشتریان خیلی کمی دارد و با اینکه هنوز باز است و فروشگاههایی در آن فعالاند، دیگر شور و حال سابق را ندارد و بخشهای زیادی از آن، دیگر کار نمیکنند. 10 سال پیش، این مال با 90 فروشگاهش دارای رونق فراوانی بودند و شور زندگی زیادی در آنها دیده میشد. نوجوانهای زیادی به آنجا میرفتند و جشنوارههای متعددی در آن برگزار میشد. رستورانهایش فعال و شلوغ بود. مدیر یکی از رستورانهای آنجا میگوید: «رستوران پر از آدم بود. ما میلیونها تماس در روز داشتیم که میپرسیدند هنوز باز هستید یا نه؟» مدیریت این مال، در ماه می امسال تصمیم گرفت که روزهای تعطیلی مستاجران باقیمانده در این مجتمع را از 60 روز در سال به 90 روز افزایش دهد.
پیشبینی شده است که تا سال 2022، از هر چهار مال در امریکا یک مال از حوزه فعالیت تجاری خارج شود. مالها قربانی تغییر ذائقه مشتریان، افزایش شکاف ثروت و استقبال مشتریان از خرید آنلاین شدهاند. طبق پیشبینی کارشناسان، تنها در سال جاری میلادی ممکن است 8 هزار و 600 فروشگاه بسته شوند که بسیاری از آنها شعبههای برندهای معتبر هستند. امسال تاکنون 5 هزار و 300 شعبه از فروشگاههای خردهفروشی تعطیل شدهاند که در میان آنها، نامهای بزرگی مثل «سیرز»، «مکیز»، «جیسیپنی» و «کیمارت» دیده میشوند. در ماه مارس شرکت «سیرز» که یک هلدینگ مالهای زنجیرهای و مالک فروشگاههای «کیمارت» است، اعلام کرد که شک بزرگی دارد در این کسبوکار باقی بماند و 300 فروشگاه خود را تعطیل خواهد کرد. در ماه آوریل، شرکت «پیلس» اعلام کرد که 400 فروشگاه کفش خود را به عنوان بخشی از برنامه اعلام ورشکستگی خود تعطیل خواهد کرد که این میزان، جدا از 400 فروشگاه دیگر است که هماکنون برنامهریزی برای تعطیلی آنها انجام شده است. مجموعه مالهای «ریدیوشاک» طی دو سال دو بار اعلام ورشکستگی کرده است. امسال 9 فروشگاه زنجیرهای خردهفروشی ملی در امریکا مدارک مربوط به ورشکستگی را پر کردهاند.
از بین رفتن مشاغل محلی بزرگترین اتفاقی است که کارشناسان آن را آخرالزمان خردهفروشی مینامند. از سال 2002، فروشگاههای زنجیرهای 25 درصد از مشاغل خود، معادل 448 هزار شغل، را از دست دادهاند و در عین حال، تعداد تعطیلی فروشگاهها در امسال، از بدترین آمار تعطیلی فروشگاهها در زمان رکود بزرگ در سال 1929 نیز پیشی گرفته است. در این بین، رشد خردهفروشیهای آنلاین نتوانسته این زیانها را جبران کند و بخش تجارت الکترونیک ظرف 15 سال گذشته، تنها 178 هزار شغل به تعداد مشاغل افزوده است. بخشی از این مشاغل در مراکز بزرگ توزیع شرکت «آمازون» ایجاد شده است که در سرتاسر امریکا باز میشوند و مکانشان خیلی از محل مالهایی که به بستهشدنشان کمک کردهاند، دور نیست. یکی از آنها در پنسیلوانیا، در 72 کیلومتری مال «اسکویلکیل» واقع شده است.
اما مراکز توزیع آمازون، مراکز کار به حساب میروند، نه مکانهایی برای جمع شدن. مال مکانی برای هردوی این منظورها است. از وقتی که 61 سال پیش اولین مال سربسته در حاشیه شهر مینیاپولیس افتتاح شد، مالهای خرید به جایی برای طبقه متوسط امریکایی تبدیل شد که بیش از اینکه در آن خرید کنند، در آنجا جمع میشدند. بچهها در مالها بازی میکردند، مادربزرگها چیزهایی را که میخواستند پیدا میکردند، اقیانوسی از پارکینگهای بزرگ در کنار مالها به چشم میخورد و غذاهای زیادی در آنها سرو میشد. خوب یا بد، مال عرصه عمومی مردم این مناطق طی 60 سال گذشته بود.
سؤال اینجاست که وقتی مالها ناپدید میشوند چه اتفاقی میافتد. به مالی که در بچگی میرفتید فکر کنید؛ بوی انواع عطرها و خوردنیها، فوارهها، پوسترهای رنگارنگ و برندهای معروفی را به یاد میآورید که بچهها در کنار آن بزرگ میشدند. نیمی از قرن بیستم و تقریبا 20 سال از قرن جدید را مردم در این مالها سپری کردهاند. این مالها اکوسیستمهایی بودند که ترکیبی از جامعه و سرمایهداری محسوب میشدند که هرچه شما نیاز داشتید یا نداشتید در آن فروخته میشد. این تجربهای بود که سرتاسر امریکا از روی یک الگو تکثیر شد: مال «ساوثدیل سنتر» در منطقه ادینا در مینهسوتا. این مال در سال 1956 افتتاح شد و معمارش ویکتور گروئن اتریشی بود. فکر او این بود که جایی در حاشیه شهر به صورت سربسته درست کند که شامل ساختمانهای مسکونی، بیمارستان و فضای اداری و تجاری باشد و فروشگاههای مختلف در کنار هم باشند. در مرکز مجتمع هم یک فضای وسیع به سبک اروپایی با یک مجسمه باشد با کافههای دارای فضای باز و همچنین یک پرندهخانه.
ساختن مالها بهسرعت با الگو گرفتن از نخستین مال امریکا شروع شد و هکتارها زمین کشاورزی تبدیل به جایی شد که «اهرام سالهای رونق اقتصادی» در آن ها بنا میشد. با تسهیلات مالیاتی که در قبال ساختن این مالها اعمال میشد، سرمایهگذاری زیادی در آنها صورت گرفت و شبکه بزرگراهی بینایالتی نیز به شکوفایی آنها کمک کرد. این اتفاقات در دهههای 1960 و 1970 رخ داد.
در دهههای 1980 و 1990، مالها تثبیت شدند، از فرهنگ پاپ بهره گرفتند و تورهای خوانندگان و برنامههای زنده تلویزیونی در آن ها اجرا میشد. به تدریج مالهای بزرگتری ساخته میشدند و تعدادشان هم بالاتر میرفت. در سال 1992، گزارشگر روزنامه نیویورک تایمز توانست طی 90 رانندگی حوالی میدان «تایمز» نیویورک، 48 مال را به شمار آورد. در همان سال، مال امریکا به عنوان بزرگترین مال کشور در مینهسوتا افتتاح شد که بسیار وسیع بود و بیش از 500 فروشگاه داشت. بین سالهای 1956 تا 2005، در مجموع هزار و 500 مال در آمریکا ساخته شد و نرخ رشد آن ها اغلب از نرخ رشد جمعیت پیشی میگرفت.
مثل هر رونقی، رونق مالها نیز نمیتوانست برای همیشه باقی بماند. کاهش رونق در اواسط دهه 2000 بهآهستگی شروع شد. افزایش خرید آنلاین و رکورد بزرگ مالی باعث کاهش فروش کالا و غذا در خردهفروشیهای بلندآوازهای مثل «جیسیپنسی» و «میسیز» شد که بسیاری از مالهای امریکا را در مالکیت خود داشتند. بین سالهای 2010 تا 2013، رفتن به مالها در ایام تعطیلات که شلوغترین ایام خرید سال به شمار میرود، تا 50 درصد کاهش یافت.
برخی از موارد پیدرپی مردن مالهای بزرگ، چیزی است که اقتصاددانها به آن به دیده یک اصلاح بازار نگاه میکنند. رونالد فریدمن، یکی از افراد طرف قرارداد موسسه «مارکوم» که روی روندهای مصرف کار تحقیق میکند، میگوید: «ما بیش از اندازه دارای خردهفروشی هستیم.» تخمین زده شده است که برای هر نفر در امریکا 2.4 متر مربع فضای خردهفروشی در مقابل حدود 0.23 متر مربع سرانه فضای خردهفروشی اروپا وجود دارد. تقریبا 60 درصد فروشگاههای «میسیز» که ناچار به تعطیلی شدهاند، در 16 کیلومتری یک فروشگاه «میسیز» دیگر قرار داشتهاند.
با این حال، افزایش جمعیت امریکاییها ایجاب نمیکند که حتی یک فروشگاه «میسیز» دیگر ساخته شود. در زندگیهای دیجیتال ما، بسیاری از امکاناتِ عالیتر از مالها با یک کلیک در اختیار گذاشته میشود. به علاوه، مالها برای اوقات فراغت و خرید سر فرصت طراحی شده و طوری هستند که شما باید ماشین را پارک کنید و برنامهای برای وقتگذرانی داشته باشید. امروزه، بیشتر این وقت به زندگیهای شلوغتر ما، مشاغل دوم و اپلیکیشنهایی اختصاص داده میشود که به ما اجازه میدهد با آنها غذا سفارش دهیم به جای اینکه به یک فودکورت برویم. لئونارد شلزینگر، استاد کسبوکار دانشگاه هاروارد، میگوید: «مالها برای الگوهایی از تعامل اجتماعی ساخته شدهاند که بیشازپیش دیگر وجود ندارند.»
دن بل، فیلمسازی که سری فیلمهای «مالهای مرده» را در «یوتیوب» تهیه میکند، میگوید: «امریکاییهای جوانتر به مالها به عنوان روشی ازمُدافتاده نگاه میکنند. آنها به مال به عنوان یک چیزی متعلق به دوره پدر و مادرشان نگاه میکنند، نه چیزی که متعلق به خود آنهاست.» ویدئوهایی درباره اینکه مالها به عنوان معابد تجاری امریکا به رو افول هستند، میلیونها بیننده پیدا کرده و او هر هفته صدها پیام از کودکان و نوجوانانی دریافت میکند که به او میگویند دوست ندارند پایشان را درون یک مال سنتی بگذارند. او میگوید: «وقتی که شما وارد یک مال مرده میشوید، همزمان شوکه میشوید و غمزده. فکر میکنم این احساسی است که خیلی از جوانها دارند. مثل این است که دارید غرق شدن کشتی تایتانیک را نگاه میکنید.»
سایت شعارسال، با اندکی اضافات و تلخیص برگرفته از سایت هشتگ، تاریخ انتشار: 5مهر1396، کدخبر: -: www.8tag.ir