شعارسال: در آستانه برگزاری نمایشگاه مطبوعات، حجتالاسلام والمسلمین مهدی خداجویان، معاون فرهنگی مجموعه شهدای انقلاب اسلامی(سرچشمه) و عضو هیات تحریریه نشریه خیمه، به بررسی وضعیت رسانههای تخصصی دینی و ظرفیت نمایشگاه مطبوعات برای تقویت آنها، پرداخت. مشروح این مصاحبه تفصیلی در ذیل آمده است.
به نظر شما رسانههای تخصصی دینی کشور در حال حاضر چه کمبودهایی دارند؟
ضمن تشکر از پرداخت به این موضوع مهم ابتدا باید عرض کنم لازم است ما رسانه تخصصی دینی در کشور را تعریف کنیم، چند درصد از رسانههای تخصصی ما، رسانههای دینیاند؟ مثلا باید بدانیم سازمان تبلیغات اسلامی که وظیفه سازمانی و ساختاری آن تبلیغ اسلام است اگر رسانهای به نام خبرگزاری مهر دارد، این یک خبرگزاری عمومی محسوب میشود نه یک خبرگزاری دینی، اگر حوزه علمیه وارد فضای خبری میشود خیلی اوقات درگیر اخبار سیاسی میشود در حالی که رسانه تخصصی دینی تعریف دارد، اگر ما قائلیم که دین به همه شئون زندگی مربوط است، پس از منظر دین میشود به همه شئون زندگی نگاه کرد و از منظر رسانه دینی باید همه شئون زندگی کنیم اما در حال حاضر، برعکس، از همه شئون زندگی به دین نگاه میشود که مشکل بزرگ رسانههای دینی ما به شمار میرود. گاهی ما خیلی هزینه میکنیم تا یک مجله، سایت و خبرگزاری داشته باشیم اما تعریف و هدفمان را درست مشخص نکردهایم. صرف اینکه رسانه ما به یک سازمان یا نهاد دینی منتسب و متصل باشد، آن رسانه را دینی نمیکند. برای مثال که البته در آن مناقشه نیست و شان رسانه دینی بالاتر است، فرض کنید رسانه دینی را با یک رسانه ورزشی مقایسه کنیم. رسانه ورزشی چه برنامه تلویزیونی نود باشد، چه روزنامه باشد و چه این نشریات تخصصی ورزشی موجود، آیا همگی به جز مسایل ورزشی به نکته دیگری میپردازند؟ و اگر میپردازند آیا خارج از نگاه ورزشی است؟ خیر. مثلا اگر بخواهد به غذا بپردازد، به غذایی میپردازد که مرتبط با سلامت و سلامت ورزشکاران باشد یا اگر به مسایل سیاسی ورود کند، به آن مسایلی از سیاست میپردازد که تصمیماتش بر حوزه ورزش اثر گذاشته باشد. رسانههای دینی ما هم اگر میخواهند به سیاست وارد شوند باید این رویکرد را داشته باشند که فلان اتفاق سیاسی، تقویت جریان دینی است یا خیر؟ تقویت جریان انقلابی است یا خیر؟. مثلا رسانه دینی میخواهد به بهداشت بپردازد، در همین دو سه سال اخیر مساله طب اسلامی و سنتی که خیلی مطرح است، آیا رسانههای دینی ما از منظر دین و نه از منظر بازیهای جناحی و سیاسی به این موضوع پرداختهاند یا نه؟ مثلا بحث چند ماه اخیر ما، انتخاب هیات دولت بوده است آیا رسانههای دینی ما از موضع دینی به برنامههای وزیر ورزش و جوانان یا مثلا هر وزیر دیگری نگاه میکنند، آیا رسانههای دینی ما از موضع دینی به بحران خشکسالی میپردازند یا خیر؟ اگر ما میخواهیم وارد حقوق شهروندی شویم از منظر دین به عنوان حقالناس نگاه میکنیم یا نه؟ این نکاتی هست که عمل به آن میتواند رویکرد رسانههای تخصصی دینی را اصلاح کند.
پس با این تعریف از دیدگاه شما بعضی رسانهها وجود دارند که فکر میکنند کار دینی انجام میدهند، در حالی که اساسا رسانه دینی نیستند؟
بله، رسانههایی عمومی وجود دارند که وابسته به یک جریان سازمانی دینی یا جریان فردی دینی هستند اما این انتساب باعث نمیشود که لزوما رویکرد محتوایی آن رسانهها را هم دینی تلقی کنیم.
در حال حاضر چه رسانههایی را به عنوان رسانه تخصصی دینی تلقی میکنید؟
نمیتوانم دقیقا بگویم چند مورد داریم اما فصلنامههای تخصصی دینی که کار علمی انجام میدهند، بعضی فضاها و رویکردها در خبرگزاری ایکنا، شبستان، رسا و امثال آن، کار رسانهای تخصصی دینی به شمار میآید، همچنین در بعضی سایتها مثل سایت عقیق یا مجله خیمه و ... .
رسانههای دینی چه اقداماتی باید انجام دهند تا مخاطبان بیشتری را جذب و اقناع کنند؟
اولین اقدام همان اصلاح رویکرد است که عرض کردم. یعنی اگر بنده میخواهم اخبار عمومی بخوانم حتما سراغ رسانه عمومی میروم چرا باید سراغ یک رسانه تخصصی که معمولا دسترسی به آن، نسبت به یک رسانه عمومی بزرگ کمتر است، مراجعه کنم؟ الان مثلا دو سه روز است که رادیوی اربعین راه افتاده، آنهایی که در فضای سفر اربعین هستند، همه، آن را در ماشین میگیرند و گوش میکنند، اگر آنجا بیاید بگوید آقای فلان و آن سازمان چه گفت، من کانال را عوض میکنم چون این خبر را در شبکه دیگری میتوانستم گوش دهم، اما این شبکه را دنبال میکنم چون میخواهم تمام اخبار مربوط به اربعین را دنبال کنم. اینگونه است که یک رسانه تخصصی دینی، شاخص میشود و مشتریهای خاص اما همیشگی خود را خواهد داشت. اتفاقی که در فضای تاکسیرانی رخ داد و چند مجموعهای که در گوشیهای موبایل خدمات تاکسیرانی ارایه میدهند، بر اساس نیاز مخاطب، خدمات میدهند و هم راننده و هم مشتری و هم مجموعه منتفع میشود، پس ما باید نیاز مخاطب را هم در نظر بگیریم.
سوال مهم همین است که نیاز مخاطب را چگونه تشخیص دهیم؟ و به نظر شما اولویتهای محتوایی کدام است؟
اولین و مهمترین نیاز مخاطب، «اطلاعرسانی دینی» است ببینید ما یک پراکندگی در اخبار دینی داریم. البته اتفاقات خوبی در چند سال اخیر افتاده است و سایت عقیق، جریان «هیات کجا بریم؟» را راه انداخته و من اگر بخواهم در هر نقطه شهر به هیات بروم، اطلاعات هیئتها برای من نمایش داده شده است...
البته خبرگزاری ایکنا هم امکان دسترسی به مشخصات همه جلسات قرآن استان تهران را فراهم کرده است، ملاحظه نکردهاید؟
احسنت، من این را نمیدانستم، این اطلاع رسانی مهمترین نیاز مخاطب و اولین قدم است. دومین اقدامی که یک رسانه تخصصی دینی باید انجام دهد این است که نسبت با اتفاقات مربوط به جریان دینی، خبر، نقد و تحلیل داشته باشد. برای مسایل به ظاهر غیردینی هم نقدی با نگاه دینی داشته باشیم مثلا برای بررسی وزیر ورزش و جوانان، نیاییم سر این بحث کنیم که وزیر متدین هست یا خیر؟ این بازیهای سیاسی است بلکه سایت دینی باید رویکرد و برنامههای وزیر و وزارتخانه را از نگاه هماهنگ بودن با جریان دین بررسی کند. یا اینکه مثلا اتفاق مهمی همچون قضیه سند ۲۰۳۰ در کشور رخ داد که مقام معظم رهبری شخصا به آن وارد شدند. تمام ماجرای آن سند، به جریان دینی مربوط بود اما مواجههای که با آن شد بیشتر جناحی و سیاسی بود. اتفاقا آن جا باید رسانههای تخصصی دینی بگویند رسانههای سیاسی! کنار بایستید زیرا این موضوعی است که باید به معارف دینی مربوط است و ازین منظر باید راجع به آن بحث شود. اگر گزارشها و یادداشتهای یک رسانه تخصصی دینی با این خط مشی باشد قطعا نیاز مخاطب برآورده میشود و همان اتفاقی میافتد که در قدیمیترین و حرفهایترین رسانه یعنی منبر میافتد، تکرار میشود. چون ما قائلیم که منبر قدیمیترین رسانه است که ویژگیهای خاص خود را هم دارد.
در اصل میتوان گفت منبر، قدیمیترین رسانه «دینی» است؟
خیر، چه دینی و چه غیردینی، آقای محسنیانراد در کتابشان مطرح میکنند قدیمیترین رسانهای که موجود است، رسانه منبر است که در فضای دینی هم طبعا اولین، محسوب میشود. ما در منبر، نقد و تحلیل و بیان واقعه و برآورده کردن نیاز مخاطب دینی را داریم و سعی بر این است که در پایان منبر، مخاطب، اقناع دینی شود پس رسانههای دینی ما به عنوان منبرهای نوین باید همین مسیر را پیش بگیرند که هم مخاطب خود را حفظ و هم اقناع کنند.
آیا رسانههای دینی این ظرفیت را دارند که یک پارادایم جدید در حوزه رسانهای کشور ایجاد کنند؟
بله، اتفاقا اگر ما تعریف درستی از رسانه دینی داشته باشیم در عملکرد خود هم باید دینی و اخلاقی عمل کنیم. یک سری مولفه اخلاقی وجود دارد که رسانههای دینی باید با پایبندی کامل به آن، خود را الگوی دیگر رسانهها کنند و به عنوان یک جریان در فضای رسانهای کشور، جایگاه خود را نشان دهند؛ مثلا یک رسانه دینی حق ندارد یک خبر ضعیف و ناموثق را پوشش دهد این آیه قرآن است که اگر آدم فاسقی برای شما خبر آورد، پیش از انتشار یا باور، تحقیق کنید، یک رسانه دینی حق دخالت در زندگی شخصی افراد و تجسس، حق پرداختن به خبرهای کم ارزش و اصطلاحاً زرد، حق تحقیر و تهمت ندارد. قرار نیست هر آنچه که میشنویم یا میبینیم را پیش از تحقیق و تبیین نشر دهیم، وقتی یک شبکه ماهوارهای یا شبکه تلگرامی معارض، خبری را پخش میکند که سندیت ندارد و موثق نیست اصلا انتشار که هیچ، چرا باید به آن نقد بنویسیم.
به عنوان سوال آخر، با توجه به اینکه در آستانه برپایی نمایشگاه مطبوعات قرار داریم، این فرصت را برای رسانههای دینی چگونه ارزیابی میکنید؟
ببینید رسانههای دینی میتوانند از فضای نمایشگاه مطبوعات استفاده کنند برای اینکه با هم یک تشکلی را شکل دهند، همدیگر را بشناسند و دست به دست هم دهند، رسانههای دینی میتوانند برای جریان رسانهای دینی در کشور شاخصهایی را مشخص کنند و یک اتحادی را به وجود آورند تا صنفی راه بیفتد که از جریانهای سیاسی هم جدا باشد. ما الان یک صنفی شبیه به این ایده داریم اما چند جوان روزنامهنگار هستند که مسلمان هستند اما از آن منظری که گفتیم به کار رسانهای دینی نمیپردازند و کار سیاسی، اقتصادی و ... هم انجام میدهند. در ایام نمایشگاه مطبوعات، رسانههای دینی باید از ایدههای یکدیگر و توان هم استفاده کنند و بدانند رقیب هم نیستیم و برعکس جریانات سیاسی و دیگران، دنبال هدفی مشترک هستیم.
شعارسال، با اندکی تلخیص و اضافات بر گرفته از خبرگزاری ایکنا ، تاریخ انتشار: 3 آبان 1396 ، کدخبر: 3656472 ، www.iqna.ir
ن.ف83