شعار سال: بارها کارشناسان نسبت به نیاز آبی بالای
چمن در اقلیم خشک و کم آب تهران
هشدار داده و خواستار اجرای این بخشنامه شدند. اما بیتوجه به این مهم، همچنان
سطوح وسیعی از عرصههای سبز شهری زیر پوشش چمن است، چمنهایی که دوام و بقایشان مستلزم
آبیاری روزانه و صرف انرژی و هزینههای هنگفت است و منابع اندک آبهای زیرزمینی
تهران را نیز هدر میدهد. در همین حال بسیاری از کارشناسان کاشت درختان مناسب با
اقلیم شهر تهران و ترجیحاً بومی پایتخت را جایگزین مناسبی برای چمنکاری میدانند.به
هر تقدیر با تشدیدتنش آبی در پایتخت به نظر میرسد دیگر وقت آن رسیده تا نظارتی
اصولی بر روند توسعه فضای سبز شهری صورت گیرد و تا جایی که ممکن است از کاشت
گیاهان آب بر با عمر کوتاه که هزینههای زیادی را برای نگهداری میطلبند خودداری
کرد.
این روزها با توسعه شهرها و افزایش آلودگی هوا نیاز به فضای سبز شهری
نیز افزایش یافته و شهرداریها در تلاشاند تا با توسعه فضاهای سبز و پارکها، نیاز
شهروندان را نسبت به عرصههای سبز بیش از پیش تأمین کنند.
درختان نقش عمدهای در تولید اکسیژن دارند اما روند موجود نشان میدهد
این مهمترین کارکرد درختان را گویی فراموش کردهایم. اینکه «ما در هوای درختان نفس
میکشیم.» برای همین لازم است هر جایی که امکان داشته باشد، نسبت به کاشت درخت همت
گماریم. با این حال چند سالی است که با وجود کاهش منابع آب در اغلب نقاط کشور
چمنکاری همچنان در الویت است حال آنکه درختان به دلیل نیاز کمتر به آب و ایجاد
سایه و تلطیف هوا و از همه مهمتر تولید اکسیژن میبایست در الویت توسعه فضاهای سبز
شهری قرار گیرند.
از این رو به عنوان یک متخصص علوم گیاهی توضیه میکنم در فضاهای سبز، پارکها
و حاشیه خیابانها و رفیوژهای میانی اتوبانها به جای چمنکاری از درختان حمایت
شود. حتی میتوان به جای یک ردیف درخت دو ردیف و یا بیشتر در برخی مناطق درختکاری
کرد تا این دیوارههای سبز علاوه بر ایفای نقش در تولید اکسیژن بتوانند در کاهش
آلودگیهای صوتی و آلودگی هوا نیز نقششان را ایفا کنند.
چه نوع درختانی باید کاشته شود؟
اما اینکه چه نوع درختانی باید کاشته شود پرسش همیشگی
کارشناسان و مجریان طرحهای توسعه فضای سبز شهری است. درختان را از نظر اینکه برگریز
هستند و یا همیشه سبز به دو گروه تقسیم میکنند.
درختان برگریز برگهای خود را در پاییز و زمستان میریزند مانند درخت تبریزی
و یا افرا. درختان دیگری هم هستند که برگهایی همیشه سبز دارند مانند درخت زیتون و
برگبو. گروهی از درختان همیشه سبز هم برگهای کوچک سوزنی دارند مانند کاجها و
گروهی که برگهای کوچک فلسمانند دارند، سروها هستند. برخی از درختان در خاکهای
مرطوب رشد میکنند مانند سپیدار و تبریزی که در مزارع کاشته شده و همچنان به عنوان
بادگیر از آنها استفاده میشود. سپیدارها
را معمولاً نزدیک هم میکارند. برخی نیز مانند بیدها آبدوست هستند و در حاشیه جویهای
آب و کنار استخرها کاشته میشوند.
اما درختان کاج در همهجا و در اغلب مناطق مختلف ایران کاشته میشوند. شاید به این دلیل که کاجها به
خشکی بسیار مقاوم هستند و با اقتصاد آب خو گرفتهاند. خاستگاه کاجها مناطق
سردسیری کره زمین است. در مناطقی همچون آلاسکا، شمال کانادا و شمال اروپا به صورت
جنگلمیرویند. در این مناطق بیشتر سال برف و یخ وجود دارد و تنها دو یا سه ماه
هوا مستعد است و درختان کاج عادت کردهاند که تمام فعالیتهای مربوط به رویش و
زایش خود را در این زمان کوتاه انجام میدهند ولی بقیه سال زندگی کندی را میگذرانند.
بنابراین کاجهایی که در سراسر ایران پراکندهاند برحسب خاستگاه خود عمل مینمایند
و در دو یا سه ماه تابستان فعالیتهای رویشی و زایشی خود را انجام میدهند. از این رو کاجهای اطراف ما و
آنها که در پارکها و بوستانها پراکندهاند چنانچه دقت شود رشد رویشی و زایشی خود
را در تابستان انجام داده و هماکنون در پایان تابستان ما میتوانیم مخروطهای
نورسته و کوچک آنها را مشاهده کنیم و اگر به نوک ساقههای آنها هم نیم نگاهی داشته
باشیم، میتوانیم رشد رویشی جدید آنها را در نوک سرشاخه تشخیص بدهیم.
درختان کاج جزو سوزنیبرگان هستند چون برگهای آنها سوزنی است و لذا راندمان
فتوسنتز آنها پایینتر از درختان پهنبرگ است. لیکن در عوض آنها همیشه سبز بوده و
در زمستان نیز فتوسنتز میکنند. فتوسنتز پدیده حیاتی فوقالعاده پیچیدهای است که
در برگهای سبز که در معرض نور آفتاب قرار دارند رخ میدهد. در این فرآیند دیاکسید
کربن هوا به وسیله برگ جذب و با مولکولهای آب موجود در گیاه و طی چرخههای پیچیده
بیوشیمیایی در پایان اکسیژن تولید کرده و متصاعد میکند، البته همراه با مولکولهای
آب. لذا اکسیژنی که ما انسانها و بقیه موجودات جهت تنفس نیاز داریم از برگ سبز درختان
تولید میشود. بنابراین چندان بیربط نیست اگر بگوییم «ما در هوای درختان نفس میکشیم.»
چنانچه منابع تولید دیاکسید کربن زیاد شوند مانند صنایع، جمعیتها و
غیره و منابع تشکیل اکسیژن کم شوند مانند درختان و گیاهان سبز و جنگلهای مناطق بارانی
در نتیجه ازدیاد دیاکسید کربن زمین گرم میشود و تغییرات آب و هوایی که ما اکنون
شاهد آنها هستیم در تمام اقلیمها و قارههای مختلف رخ میدهند.
بههر حال تنها کار کوچکی که ما میتوانیم انجام دهیم این است که هر اندازه
بتوانیم درخت بکاریم، به جای چمن درخت بکاریم و در کنار خیابانها و بولوارها و
آزادراهها درختان را افزایش دهیم و به یک ردیف درخت قانع نباشیم و دو ردیف و
بیشتر درخت بکاریم.
شاعری گفت: «برگ درختان سبز در نظر هوشیار - هر ورقش دفتریست معرفت کردگار»
حافظ نیز به اهمیت درخت پی برده و گفته «یعنی بیا ز آتش موسی نمود گل - تا از درخت
نکته توحید بشنوی.» واقعیت این است که اگر ما انسانها درک کنیم که درخت چقدر و چه
اندازه برای ما اهمیت دارد، آن وقت است که ما به خدا نزدیکتر شدهایم.
درختکاری در ماههای دی و بهمن بهتر از اسفند است
درختان پهنبرگ در پاییز برگریزی دارند. این نشانه آن است
که به خواب زمستانه نزدیک میشوند. البته اگر بخواهیم مطمئن باشیم که به خواب کامل
فرورفتهاند باید ماههای مهر و آبان و آذر را گذرانده باشند. لذا ماههای دی و
بهمن و اسفند درختان پهنبرگ باید در خواب کامل فرورفته باشند. بنابراین در این سه ماه به خوبی
میتوانیم درختکاری کنیم یا نهال غرس کرده و یا درختان را جابهجا کنیم. البته هر
روزی را که در اوایل زمستان انتخاب کنیم بهتر است. دلیل اینکه در این کار باید
تعجیل نماییم این است که بقیه زمستان را نهال یا درخت ما فرصت خواهد داشت که از
بارندگی که احتمالاً بعداً خواهیم داشت استفاده کرده و به خوبی بتواند در جایگاه
خود مستقر شود. درختکاری
در اسفند و فروردین منطقی نیست. چون نهالی را که غرس کردهایم سریعاً با هوای گرم
مواجه خواهد شد و در عین حال به آبیاری و مواظبت بیشتری نیاز خواهد داشت. به
اعتقاد من ایام درختکاری بهتر است به سه ماه زمستان تغییر یابد. یعنی به جای اینکه
به راحتی خودمان فکر کنیم باید به حال گیاه فکر کرد که برای آن چه کاری بهتر است
صورت گیرد. به هر حال گیاه یک موجود زنده است.
چرا نباید به درختان تهران زمستانها آب داد؟
پارک گفتوگو نزدیک منزل شخصی من است و بسیار دیدهام که
در پاییز و زمستان نیز به درختان آب میدهند و حتی بیموقع پای آنها را شخم میزنند
که بیحاصل است. درختان بزرگ اصلاً به آب نیاز ندارند چون ریشههای آنها همه جا
زیر چمن گسترده شده، لذا چمنها که آبیاری شوند درختان نیز آبیاری شدهاند.
البته در مورد پارک گفتوگو باید اشاره شود که مورد بیمهری قرار
گرفته است. بسیاری از باغچهها به جای اینکه گلکاری شوند، رها شده و در عوض جای خوبی
برای جولان گربهها شدهاند. در این بوستان از زیبایی خبری نیست. هیچکس آنجا نیست که به باغبانی
آشنایی داشته باشد. راه پیادهرو به پارک هم دارای آجرهای شکسته و فرسوده
باقیمانده از چندین سال پیش است. هر کس که راه میرود باید دقت کند که در هنگام
راه رفتن زمین نخورد و یا پایش لابهلای آجرها گیر نکند. البته دلم میخواست درمورد
وضع اسفناک پارک گفتوگو جداگانه بنویسم لیکن اگر گوشهای شنوایی باشد همین کوتاه
اکتفا میکند.
شعار سال، با اندکی تلخیص و اضافات برگرفته از روزنامه ایران، تاریخ انتشار 6 آبان 96، شماره: 205554
س.د۷۶