وقتی که فهم لازم درباره اولویت های فرهنگی نداریم:
این بازسازی خشن و پرهیاهو از آخرت، قرار است چه دستاوردی برای کشور و حداقل برای مردم منطقۀ فومن داشته باشد؟ آن هم در قطعه ای از گیلان که بهشت ایران است. آیا غیر از این می توان فکر کرد که امورات فرهنگی بدست جماعتی افتاده که حداقل توانمندی در ادراک اولویت های فرهنگی را ندارند؟ آیت الله سید محمدعلی ایازی مدرس حوزه، درباره فضاسازی جهنم در فومن گفت: متأسفانه کسانی که باید به کار خودشان برسند، به این حوزهها وارد میشوند. امروز کسانی میخواهند در حوزه دین وارد شوند، که قبلا در همه چیز وارد شدهاند؛ در اقتصاد، سیاست و فرهنگ. حالا در بحث روحانیت و دین هم میخواهند وارد شوند درحالیکه این کارشان نیست. نماینده ادوار مجلس، در نامه ای خطاب به فرمانده سپاه گیلان نوشت: متأسفانه اخیراً در شهرستان صومعهسرا، اقدامی صورت گرفته که نهتنها هیچ سنخیتی با کار فرهنگی و رسانهای ندارد، بلکه بر خلاف اهداف متعالی سپاه، باعث ایجاد هزینه برای نظام و نارضایتی بخش قابل توجهی از توده های مردم نیز شده است.با انتشار یادداشتی خطاب به سردار حمید دامغانی، فرمانده محترم سپاه قدس گیلان از ماجرای راه اندازی شبیه سازی جهنم در فومن به شدت انتقاد کرد.
کد خبر: ۳۹۸۱۸۹ تاریخ انتشار : ۱۴۰۴/۰۳/۱۲
صابر جباری، رئیس مرکز جوانی جمعیت و سلامت خانواده وزارت بهداشت :
رئیس مرکز جوانی جمعیت و سلامت خانواده وزارت بهداشت با اشاره به شکلگیری پدیده بیفرزندی در کشور، دلایل اقدام به سقط جنین در کشور را تشریح کرد. جباری بیان داشته که یکی از پدیدههای نگرانکنندهای که در کشور در حال رخدادن است، «بیفرزندی» است؛ بهگونهای که حتی برخی زوجین، این موضوع را بهعنوان شرط ضمن عقد خود اعلام میکنند که قصد فرزندآوری ندارند! در سال ۱۳۹۸ پیمایش ملی درباره سقط انجام شد که نشان میدهد سالانه بین ۲۳۰ هزار تا ۴۵۰ هزار مورد سقط جنین در کشور رخ میدهد، نتایج پیمایش جدید درباره آمار سقط جنین نیز در خردادماه امسال منتشر خواهد شد. نخواستن فرزند بیشتر، بدموقع بودن بارداری و مشکلات مالی از جمله دلایل عمده سقط جنین در کشور ما هستند.
کد خبر: ۳۹۷۹۱۶ تاریخ انتشار : ۱۴۰۴/۰۲/۱۱
علی ربیعی:
علی ربیعی به اینکه برخی افراد اخیرا بهطور مکرر در خصوص خطر بیانگیزگی و از دست رفتن هسته سخت و ارتباط آن با نظام سیاسی به شکل مستقیم و غیرمستقیم سخنانی مطرح کردهاند واکنش نشان داد. وی بیان داشت که پیاده شدن این رویکرد، خطرناکترین رویکرد برای حفظ امنیت ملی، ثبات و آینده نظام سیاسی در کشور است. چندی پیش در مورد «پدیده اقلیت چشمگیر» و فریبایی و فریبندگی آن نوشتم. اقلیت چشمگیر در یک رابطه مناسکی و خیابانی، نوعی فریبایی و فریبندگی در درون خود دارد. بهطور کلی نظامهای سیاسی زمانی میتوانند موجودیت خود را حفظ کنند که براساس یک رضایت؛ مقبولیت و پذیرش عامه حداکثری جامعه را به دست آورده باشند. این نوع نسبت مردم با نظامهای سیاسی است که در درازمدت؛ ماندگاری، ثبات و حتی توسعه را ممکن میسازد. به نظر می رسد که صحبت های اخیر علی ربیعی در پاسخ به سخنان منان رئیسی نماینده مجلس با موضوع حساسیت به ناامید نشدن و حفظ جایگاه فعالان در هسته سخت نظام باشد.
کد خبر: ۳۹۷۷۳۳ تاریخ انتشار : ۱۴۰۴/۰۱/۲۲
انکار بعد از اعتراف :
دفتر محسن رفیقدوست، رئیس اسبق بنیاد مستضعفان، در واکنش به مصاحبه اخیر او با سایت دیدهبان ایران، توضیحاتی ارائه کرد. در این مصاحبه بیش از دو ساعته، رفیقدوست به خاطرات دوران مسئولیت خود پرداخت. در بخشی از این گفتوگو، او به موضوعاتی مانند ترور برخی چهرهها اشاره کرد که به گفته دفترش، به دلیل شرایط سلامت او و طولانی بودن مصاحبه، فاقد اصالت حقوقی و تاریخی است.در این بیانیه آمده است که با توجه به بیماری قبلی ایشان و زمان طولانی مصاحبه، مطالب طرح شده در بخش پایانی فاقد اصالت و استناد حقوقی، تاریخی و بین المللی است و رسانه منتشر کننده هم باید به این موارد پیش از انتشار توجه می کرد. انتظار می رفت رسانه منتشر کننده با توجه به شرایط کشور و الزامات بین المللی اقدام به انتشار مطالب می کرد.با توجه به جمیع جهات درباره روایت آقای محسن رفیق دوست و منافع نظام مقدس جمهوری اسلامی ایران؛ رسانه ها از پیش داوری وقضاوت درباره مطالب مطرح شده از سوی ایشان خودداری کرده و روایت درست را به لحاظ حقوقی از منابع رسمی دریافت کنند و ... . سوال اینجاست که آیا دفتر آقای رفیقدوست ادعای اختلال حواس و بیماری برای ایشان را دارند؟ یا قصد تطهیر او از اعترافات و بیانات مطرح شده وجود دارد؟
کد خبر: ۳۹۷۶۷۲ تاریخ انتشار : ۱۴۰۳/۱۲/۲۰
۹ اسفند سالروز درگذشت سیدجواد طباطبایی؛
سیّد جواد طباطبایی (۲۳ آذر ۱۳۲۴ – ۹ اسفند ۱۴۰۱) استاد دانشگاه و پژوهشگر ایرانیِ فلسفه، تاریخ، حقوق و سیاست ،عضو پیشین هیئت علمی و معاون پژوهشی دانشکدهٔ حقوق و علوم سیاسی دانشگاه تهران و مدیرِ گروه فلسفهٔ مرکز دائرةالمعارف بزرگ اسلامی بود.در اندک زمانی بعد از تدریس در دانشکاه، نزد دانشجویان دانشگاه تبریز محبوبیت فراوانی به دست آورد و کلاسهای درس وی با دانشجویان رشتههای گوناگون پر میشد. محبوبیت طباطبایی به اندازهای رسیده بود که دانشجویان نام او را به عنوان یکی از استادان محبوب به دیوار دانشگاه زده بودند و به دیگر استادان دانشگاه هشدار میدادند که سطح خودشان را به اندازهٔ وی برسانند. به گفته حسن منصور، از استادان وقت دانشگاه تبریز، جلسه تأیید علمی طباطبایی برای استخدام به عنوان هیئت علمی، به دلیل نبود افرادی در اندازهٔ علمی طباطبایی، به شکل صوری برگزار و تأیید شد. اما در جریان استخدام رسمی، سنگاندازیهایی انجام گرفت و در نهایت با وقوع انقلاب فرهنگی، استخدام او منتفی شد.با بازگشت به پاریس و ملاحظهٔ وقایع انقلاب، او دیدگاههایی را که اشاره به سرقت انقلاب میکنند یا عوامل خارجی را دلیل انقلاب میدانند، سطحی دانسته و شناخت انقلابیون ایران از آزادی و دموکراسی را «بدوی و ابتدایی» میخوانْد. او بر آن بود که انقلاب ایران نمیتوانست در جهت «تأسیس آزادی» باشد و آن را شکست مشروطه میدانست و در نتیجه، ناکامی پروژهٔ تجدد در ایران قلمداد کرد. از نظر وی: «میدان مبارزه برای حصول آزادی و استقرار نهادهای دمکراتیک، یکسره دراختیار روشنفکران آشفتهذهن و توده های متوهم قرار گرفت».طباطبایی عضوِ انجمن حکمت و فلسفه میشود، ولی در سال ۱۳۶۷ از آنجا اخراج میگردد. اخراج دوّمش از دانشکدهٔ اقتصاد و علوم سیاسی دانشگاه شهید بهشتی بود که، به گفتهٔ خودش، به «تحریک چند استاد سخت متوسط الاحوال» بود. او سپس به عضویت هیئت علمی دانشگاه تهران درآمد و معاون پژوهشی دانشکدهٔ حقوق و علوم سیاسی دانشگاه تهران شد. در همان زمان سردبیری نشریهٔ همین دانشکده را به عهده گرفت. او مدتی ممنوع از تدریس و سپس در سال ۱۳۷۴ اخراج شد.اگرچه خودش نمیدانست تحت چه عنوانی اخراج شده اما یکی از مسئولان به او میگوید که گفته شده طباطبایی لیبرال، لاییک، و ملیگرا است و از او میخواهد که اعتراضی به این اخراج بکند تا آن را بررسی کنند. در مقابل، طباطبایی میگوید که «من همانی هستم که هستم. واقعاً نه میدانند لیبرال چیست، نه ملیگرا و نه لاییک.پس از اخراج از دانشگاه تهران، طباطبایی به کار پژوهشی خود در مراکز دیگر ادامه داد و با امکاناتی که در پژوهشکدههای فرانسه، آلمان و آمریکا فراهم آمد پژوهشی دربارهٔ تاریخ اندیشه در ایران را دنبال کرد. در فرانسه عضو مرکز ملی پژوهشهای علمی فرانسه شد. در این کشور، با عضویت در هیئت علمی دایرةالمعارف فرانسه، برخی از مدخلهای آن را تدوین کرد. او از سال ۱۳۸۸ تا ۱۳۹۵ در مؤسسهٔ مطالعات سیاسی-اقتصادی پرسش به تدریس فلسفه پرداخت. بهمرور، بهویژه در دههٔ نود، تأکید او بر «امر ملی» بیشتر شد. او مدّتی نیز عضو هیئت علمی دائرةالمعارف بزرگ اسلامی بود.جواد طباطبایی برگزیدهٔ جشنوارهٔ فارابی سال ۱۳۹۶ شد و از رئیسجمهور ایران لوح تقدیر گرفت.طباطبایی که از سال ۱۳۹۷ برای درمان سرطان در آمریکا زندگی میکرد در شامگاه سهشنبه ۹ اسفند ۱۴۰۱ در بیمارستان هوگ ارواین ایالت کالیفرنیا روی در نقاب خاک کشید.
کد خبر: ۳۹۷۶۱۱ تاریخ انتشار : ۱۴۰۳/۱۲/۱۱
گرامیداشت نویسنده کتاب«عقلانیت و توسعه» :
خانه اندیشمندان علوم انسانی شامگاه ۳۰ بهمنماه، شاهد برگزاری مراسم «در پاسداشت عقلانیت و توسعه؛ آرا و آثار دکتر محمود سریعالقلم»، با هدف گرامیداشت این استاد روابط بینالملل و نویسنده کتابهایی چون «عقلانیت و توسعه»، بود. حسن آقاجانی، استاد دانشگاه علوم پزشکی تهران درخصوص سریع القلم بیان داشتند که در حوزه سیاست خارجی دکتر سریعالقلم به وابستگی متقابل تاکید دارد. این عاملی است که ریسکپذیری کشورها در مقابل یکدیگر را تعیین میکند. آقای دکتر سریع القلم همچنین توسعه انسانی را ریشه همه توسعهها میداند و به عقلانیت به عنوان بزرگترین سرمایه انسانها اهمیت ویژه میدهد و معتقد است جامعه باید حول این محور توسعه یابد. جواد اطاعت، عضو هیات علمی گروه علوم سیاسی دانشگاه شهید بهشتی بیان داشت که دکتر سریعالقلم بین دموکراسی و توسعه معتقد است که باید اولویت را به لیبرالیسم داد، زیرا در یک شرایط لیبرال و آزاد، توسعه رقم میخورد. طرفدار نخبهگرایی در توسعه است و اعتقاد دارد که نخبگان بسیار بیشتر از توده های مردم تعیینکننده اند. خصوصا که امروز توده مردم عمدتا تنها تحت تاثیر رسانه هستند. محمدباقر حشمتزاده، استاد بازنشسته روابط بینالملل دانشگاه شهید بهشتی عنوان کرد که امتزاج ایرانیت و جهانیت از ویژگیهای دکتر سریعالقلم است .حسین سلیمی، استاد روابط بینالملل دانشگاه علامه طباطبایی و رئیس انجمن علوم سیاسی ایران عنوان کرد که از دیدگاه سریع القلم، توسعه به معنای سازگاری با محیط جدید جهانی است و سیاست خارجی باید در خدمت توسعه باشد. رضا خجسته رحیمی، سردبیر مجله اندیشه پویا عنوان داشت که، دکتر سریعالقلم از همان دهه ۶۰، جامعه ایران را دعوت به توسعه کرد و تاکید نمود که انزوای کشور عقلانی نیست. ما راه دور و درازی را آمدهایم تا امروز به این فهم ساده رسیدهایم که عقبماندگی و توسعهستیزی فضیلت نیست.مسعود نیلی، عضو هیات علمی دانشکده مدیریت و اقتصاد دانشگاه شریف بیان کرد که افراد محدودی در حوزه اندیشهورزی و ارتقای فرهنگ عمومی تلاش میکنند یکی از این افراد، دکتر سریعالقلم است.
کد خبر: ۳۹۷۵۸۱ تاریخ انتشار : ۱۴۰۳/۱۲/۰۷
پیامدهای "دیکتاتوری حزبی" مائو در دورۀ دهسالۀ انقلاب فرهنگی:
دیکتاتوری در چین کمونیست نوعی "دیکتاتوری حزبی" بود. دیکتاتوری حزبی با دیکتاتوری فردی از این حیث متفاوت است که بالاترین فرد در ساختار قدرت، لزوما نمیتواند در همۀ موارد اختلافی، رأی خودش را به کرسی بنشاند و هر تصمیمی که میخواهد، اتخاذ کند. لنین و استالین نیز از این حیث تفاوت داشتند که لنین در چارچوب حزب کمونیست عمل میکرد و یک دیکتاتور حزبی بود، اما استالین با تصفیههای گستردهای که در حزب صورت داد، دیکتاتوری حزبی را به دیکتاتوری فردی تبدیل کرد. مائو با جناح راست حزب کمونیست چین اختلاف داشت و با اینکه مثلا دنگ شیائوپنگ در دورۀ انقلاب فرهنگی از حزب اخراج شد، ولی مائو نمیتوانست مثل استالین عمل کند. به همین دلیل دنگ در دوران تفوق سیاسی مائو زنده ماند ولی تروتسکی و بوخارین و سایر یاران لنین در دوران رهبری استالین یکییکی کشته شدند. نتیجۀ انقلاب فرهنگی، انزوا و عقبماندگی علمی و تکنولوژیک نسبت به کشورهای پیشرفته بود. دنگ شیائوپنگ رهبر اصلاحطلب چین و پیشنهاددهندۀ "سیاست درهای باز" در چنین شرایطی سکاندار کشور و حزب کمونیست گردید. سالهای پرتنش انقلاب فرهنگی، توده های مردم را برای دوری از گرایشهای عقیدتی مائوئیسم و همچنین استقبال از اصلاحات اقتصادی و ایدئولوژیزدایی آماده کرده بود. دنگ اعتقاد داشت میزان قدرت و نفوذ کشورها بستگی به قدرت اقتصادی و برتری تکنولوژیک دارد. به این دلیل، دستیابی به پیشرفتهای علمی-تکنولوژیک و توسعۀ قدرت اقتصادی چین را هدف عمدۀ اصلاحاتش قرار داد و در همین راستا بود که سیاست خارجی چین، بعد از وحدت ملی و حفظ تمامیت ارضی، در صدر اولویتهای این کشور در دوران دنگ قرار گرفت.
کد خبر: ۳۹۷۵۴۹ تاریخ انتشار : ۱۴۰۳/۱۲/۰۲
تحلیل ها و آرای موسی غنی نژاد:
در سالهای گذشته بسیاری از محققان در جریان بررسی ریشههای انقلاب اسلامی به تاثیر عوامل اقتصادی نیز اشاره کردهاند. این افراد معتقدند عواملی مانند شکاف طبقاتی در سالهای منتهی به انقلاب ۵۷ یکی از عوامل موثر در وقوع انقلاب اسلامی بوده اند. بااینحال برخی از اقتصاددانان همانند غنینژاد معتقدند که این ادعا صحت ندارد. براساس سخنان غنینژاد، هرچند که محمدرضاشاه هیچ اندیشه تئوریک اقتصادی نداشت، بااینحال برخلاف آنچه گفته میشود، سرسپرده امپریالیسم نیز نبوده است. غنی نژاد در پاسخ به سوال دلیل اصلی نارضایتی مردم از حکومت محمدرضاشاه پهلوی چه بود؟ معتقد است که «علت اصلی نارضایتی مردم این بود که احساس میکردند در جامعه نقشی ندارند و از فرآیندهای تصمیمگیری کنار گذاشته شدهاند. این احساس حذفشدگی و عدم مشارکت، بیش از هر عامل اقتصادی دیگری، موجب بروز نارضایتی و درنهایت وقوع انقلاب شد.». «در دهه ۵۰، با افزایش درآمدهای نفتی، شاه احساس کرد که دیگر نیازی به بخش خصوصی ندارد. پیش از این، در دورهای که منابع مالی کافی در دسترس نبود، بخش خصوصی و مردم برای شاه اهمیت داشت؛ زیرا این بخش سرمایهگذاران خارجی را جذب میکرد، خود نیز سرمایهگذاری میکرد و در نهایت به توسعه صنعتی کشور کمک میکرد. در آن زمان، عمده وامهایی که شاه از کشورهای خارجی میگرفت، صرف هزینههای تسلیحاتی میکرد و این منابع مالی برای اجرای برنامههای اقتصادی بلندپروازانه کافی نبود. اما در دهه ۵۰، افزایش درآمدهای نفتی این محدودیت را برطرف کرد. در بازهای کوتاه، حدود یک تا یکونیم سال، درآمدهای ارزی حاصل از صادرات نفت ایران از حدود ۲میلیارد دلار به ۲۰میلیارد دلار رسید و در نتیجه، درآمد نفتی کشور ۱۰برابر شد». برنامه «رصدخانه اقتصاد» در یک مصاحبه تصویری با عنوان «ریشهیابی سقوط شاه» با حضور موسی غنینژاد، به بررسی عوامل وقوع انقلاب اسلامی در سال ۱۳۵۷ پرداخته است.
کد خبر: ۳۹۷۴۷۷ تاریخ انتشار : ۱۴۰۳/۱۱/۲۳
در ۴۶ سالروز پیروزی انقلاب اسلامی:
رییسجمهور و اعضای هیئت دولت با استقبال حجتالاسلام سید حسن خمینی تولیت آستان مقدس امام خمینی وارد حرم ایشان شدند و با اهدای تاج گل با آرمانهای ایشان تجدید میثاق کردند. مسعود پزشکیان و محمدرضا عارف به اتفاق هیئت دولت چهاردهم در آستانه چهل و ششمین سالگرد پیروزی انقلاب اسلامی با حضور در حرم بنیانگذار فقید انقلاب اسلامی با آرمانهای امام (ره) تجدید میثاق کردند. در این مراسم حجتالاسلام سید حسن خمینی تولید آستان مقدس امام خمینی (ره) حضور داشت. پزشکیان رئیس جمهور با اشاره به وصیت نامه امام خمینی (ره) در مورد حدیث ثقلین گفت: حدیث ثقلین حجت جامع بر همه بشریت است، کاری کردند که قرآن نقشی جز در گورستان و مجالس مردگان نداشته باشد کتابی که انسان را از شر شیاطین و طاغوتها رها میسازد، دشمنان میخواهند ما را از این کتاب دور کنند.
کد خبر: ۳۹۷۴۰۵ تاریخ انتشار : ۱۴۰۳/۱۱/۱۴
صحبت های مسئله دار عارف در جلسه ستاد تنظیم بازار:
دکتر عارف معاون اول دولت چهاردهم در جلسه ستاد تنظیم بازار از پیوست معیشت حرف زد؟ موضوعی که باید بعنوان محور اقدامات دولت آنهم در شرایط بد اقتصادی قرار گیرد، در حد پیوست معیشت تقلیل جایگاه پیدا کرده است؟ دکتر عارف گفت که نباید افزایش قیمت ارز نیمایی روی قیمت کالاها اثرگذار باشد و همچنین نباید اجازه دهیم افزایش قیمت کالاها بشکل زنجیره ای روی هم اثربگذارد و ... . سابقه آشنایی و دوستی بیست و چند ساله اجازه تند صحبت کردن را نمی دهد. اما جناب دکتر عارف، در ادبیات توسعه اقتصادی در کشوری چون ایران و با توجه به محوریت حمایت اقتصادی از خانوار، پیوست معیشت معنا نمی دهد. پیوست معیشت گروه های آسیب پذیر ، برای اقتصاد لیبرال است دکتر جان. در خصوص قیمت ها هم باید خدمت استاد عزیزمان عرض شود که در اقتصاد بحثس بنام هم ترازی قیمت ها یا ترازیابی مجدد قیمت ها ، داریم. رابطه مکمل و متمم کالاها با یکدیگر را داریم. زنجیره تولید و محاسبه قیمت تمام شده داریم و .... . لطفا از ادبیات اقتصادی جوانان زنجیر چرخان سر کوچه بن بست استفاده نکنید. انجمن های علمی کشور،آمادگی مشاوره داوطلبانه به کارگزاران اجرایی کشور را دارند. اقتصاد و مدیریت با حرف سامان نمی گیرد. زیاده جسارت شد.
کد خبر: ۳۹۷۱۰۱ تاریخ انتشار : ۱۴۰۳/۱۰/۰۳
محمدرضا تاجیک تحلیلگر سیاسی:
تحلیل برآیند نیروهای یک جامعه و روند تغییرات آن با توجه به دو مولفه داخلی( شرایط حاکمیت و کارآمدی،مشروعیت و مقبولیت آن / وضعیت هسته سخت و سطح حرفه ای و غیر تهاجمی بودن آن / وضعیت مردم) و خارجی( کشورهای دوست ، کشورهای دارای منافع و متمایل به معامله ، کشورهای دشمن) قابل تبیین است. در کشورهای خاورمیانه بشکل سنتی دارای نوعی دو قطبی سازی بین تقابل مولفه های داخلی در برابر مولفه های خارجی بوده و در بین مولفه های داخلی نیز ، متاسفانه در غالب موارد، فعالیت مشارکتی بین سه زیر مولفه حاکمیت ، هسته سخت و مردم ، ملاحظه نمی شود و حاکمیت با نوعی نگاه بالا به پائین به شهروندان بر اساس انواع ایدئولوژی ها و طراحی ساخت ها و ساختارها، می نگرد. چنین میدان نیرویی ، فاقد پایداری طولانی مدت بوده و بعد از گذر از دوره حکومت داری میان مدت و با توجه به شکاف مردم- حاکمیت، شاهد حضور سرکوبگرانه هسته های سخت و برخورد های تند با مردم هستیم. شرایطی که بشکل تدریجی باعث محبوبیت زدایی، تغییر ارزش ها و کنار نهادن ایدئولوژی ها و بعضا تقدس ها در مردم و در نهایت ، سست شدن پایه های مشروعیت نظام ها می شود. نقطه عطفی که زیر بخش های مولفه خارجی، حداکثر استفاده را از آن نموده و تامین منافع خود را در کشور بحران زده، جستجو می کند. محمدرضا تاجیک، تحلیل گر سیاسی، بر اساس نوعی تحلیل روندی و تاریخی ، اقدام به بررسی سیر قهقرایی حکومت بشار اسد در سوریه نموده و نظرگاه هایی نیز در مورد شرایط ایران و برخی دیگر از کشورهای همسایه ، ارایه می دهد.
کد خبر: ۳۹۷۰۸۹ تاریخ انتشار : ۱۴۰۳/۱۰/۰۳
غلامعلی دهقان :
سیاست در کشورهای جهان سوم امری،محرمانه و بعضا انحصاری قلمداد می شود در حالی که در اصل امری همگانی و مشارکتی است. سیاست همانند سایر حوزه ها و نهادهای اجتماعی، نیازمند تخصص و فناوری و الزاما سیاستگذاری است. وقتی سیاست را به سلیقه، انحصار، ادعا و بدعت تقلیل داده و محدود می کنیم ، مشارکت همگانی و تخصص گرایی از درونش رخت بر بسته و تبدیل به پدیده ایجاد نظم از راه سرکوب می شود. اشتباهی که غالب دیکتاتورها ، حکومت های تمامیت طلب و دولت های کودتا ، مرتکب آن می شوند. در دیدگاه سیاسیون در چنین جوامعی ، دموکراسی معنا نداشته و در حداکثر موارد، دادن حق رای به مردم برای انتخاب از بین گزینه های تعیین شده توسط سیاسیون است. این در حالی است که در معنای واقعی، دموکراسی یعنی حق و توان مردم در مواجهه و برخورد با کانون های قدرت. چنین برداشتی از دموکراسی، سیاست را تحت نظارت اجتماع قرار می دهد نه اینکه اجتماع تابع سیاست باشد. سقوط حکومت اسد ، درس های خوبی برای کشورهای گوناگون و دولت های مختلف می تواند داشته باشد. غلامعلی دهقان معتقد است که در نیم قرن گذشته خاورمیانه شاهد سقوط حکمرانها بوده که در سقوطشان عوامل متعدد ولی مشترکی وجود داشته است. دلیل اول مشترک سقوط این حاکمان این بود که در این کشورها چیزی به اسم مشارکت سیاسی مردم به معنای واقعی کلمه وجود نداشت. به تعبیری این رهبران به مقولهای تحت عنوان توسعه سیاسی بیتوجه بودند. در این کشورها اگر مشارکتی بود هم صرفا جنبه نمایشی و تصنعی داشت. وقتی توسعه سیاسی مفقود شد و مردم در امر سیاست کشور برای خود نقشی قائل نبودند، بدیهی است در روزهای سرنوشت که پای نظام سیاسی کشور در میان است، به میدان نخواهند آمد.شخصی شدن قدرت و دور شدن از آحاد ملت زیربنای سیاست کشور را متزلزل و به تعبیری لق میکند و کافی است تندبادی بوزد و همه چیز را ویران کند. اتفاقی که در این کشورها رخ داد. به همین دلیل من معتقدم باید منافذ حضور مردم در امور سیاست را همیشه باز نگه داشت نه اینکه با بهانههای مختلف آنها را مسدود کرد. دومین ویژگی مشترک دولت های ساقط شده،اتخاذ رویکرد امنیتی در اداره کشور و دل خوش بودن به درآمدهای ناشی از اقتصاد رانتیر بوده(دولت رانتیر دولتی است که بیش از چهل درصد درآمدش از صادرات یک کالا تامین میشود) تا توده مردم در آرامش کاذب بسر برده و دور از دنیای سیاست باشند.دولتهای رانتیر پول و رانت میدهند و قدرت میگیرند. برخلاف کشورهای پیشرفته که مالیات میگیرند و به جامعه قدرت میدهند. وقتی دولت رانتیر شکل گرفت دولتها جامعه و شهروندان را به خود وابسته میکنند و نیازی هم به مشارکت واقعی و حضور نخبگان سیاسی و مشارکت طبقه متوسط نمیبینند. سومین عامل مهم سقوط حاکم در این کشورها شکل نگرفتن حتی یک طبقه اجتماعی حامی حکومت بوده است. کشورهای جهان سوم باید برای عبور از مرحلهگذار به توسعه همهجانبه از حمایت بخشی از جامعه برخوردار باشند. در این کشورها هیچگاه طبقه حامی که در روزهای سخت به میان آید ایجاد نشد. برای همین با یک تندباد سیاسی همه چیز یک شبه از میان رفت.در خصوص سوریه، واقعیت این است که اوضاع سوریه از دست جریان حاکم خارج و مخالفان اسد خیلی زود دست بالا را در تحولات جاری پیدا کردند. شرایط به شکلی بود که انگار نه حامیان بینالمللی وی و نه موافقین داخلی عزمی برای حمایت از اسد نداشتند.
کد خبر: ۳۹۷۰۱۴ تاریخ انتشار : ۱۴۰۳/۰۹/۲۰
دكتر امير شعباني، روانپزشك :
دولتها در حالي بيحفظ سلامت روان جامعه بيتوجهي كردهاند كه جامعه متخصصان روانپزشكي بارها به اشكال مختلف درباره تبعات افزايش اختلالات روان هشدار دادهاند. وقتي اختلالات روان، همچون حصار پيرامون يك فرد، يك خانواده، يك جامعه و يك ملت را محصور ميكند و دليل اختلال روان، تصميمات و سياستهاي دولتهاست و دولتها براي كاهش ضريب خطر و آسيب حاصل از آنچه خود باعثش بودهاند هيچ كاري انجام نميدهند و شرايط موجود را با تصميمات بدتر، پرآسيبتر ميكنند، نميتوان انتظار امواج آرامش در كانون خانواده و كانون اجتماع داشت.شواهد محكمي وجود دارد كه در كشور ما واقعا فراواني اختلالات روانپزشكي در كل و نيز شيوع اختلالات افسردگي بهطور ويژه، رو به افزايش است. وقتي درباره افزايش خشونت در جامعه بر مبناي سطح سلامت روان مردم صحبت ميكنيم، نبايد بحث را تنها به آموزش تكنيكهاي آرامسازي و تابآوري و حل مساله تقليل بدهيم. بديهي است كه چنين حرفي اصلا به معناي كماهميت پنداشتن آموزشهاي روانشناختي فردي و درمان انفرادي نيازمندان نيست و فراهمآوري دسترسي به منابع حمايتي و درماني و افزايش سواد سلامت روان مردم، از اهم وظايف حاكميتي و حرفهمندان اين رشتههاست. اما بايد دانست كه جلوگيري از وقوع سيلاب فقر، نابرابري و انواع آسيبهاي اجتماعي، اولويتي بالاتر از رسيدگي به تكتك آسيبديدگان سيل معضلات دارد. بدون پيشگيري موثر، كل نيروهاي درماني يك كشور - چه در ايران و چه در كشورهاي توسعهيافته - قادر به رسيدگي و پيگيري كافي امور درماني بيشتر نيازمندان نيستند.
کد خبر: ۳۹۶۸۹۷ تاریخ انتشار : ۱۴۰۳/۰۹/۰۶
از سنگ تا آهن:
سنگ آهن، ماده اولیه اصلی تولید انواع مقاطع فولادی است. شمش فولادی، انواع تیرآهن، میلگرد، پروفیل، نبشی، ناودانی و … با استفاده از سنگ آهن تولید و در ساختمان سازی و صنعت مورد استفاده قرار میگیرند. سنگ آهنها را بر اساس شیوه تشکیل آنها به چهار دسته رسوبی، آتشفشانی یا هیدروترمال، ناشی از حل شدن یا خارج شدن ناخالصیهای سنگ و در نتیجه بالا رفتن عیار آهن آن، ایجاد شده از تغییرات فیزیکی و شیمیایی بر روی کانسارهای سولفوری، تقسیم بندی میکنند. به طور کلی ناحیههای آهن دار ایران با توجه به نزدیکی آن نواحی به کانسارهای آهن به مناطق مختلف زیر تقسیم شده است. منطقهٔ اراک – ملایر، منطقهٔ کرمان – یزد (معدن گل گهر، معدن آهن چغارت، معدن سنگ آهن جلالآباد زرند، معدن آهن چاهگز بافق، معدن آهن سه چاهون بافق)، منطقهٔ اصفهان – کاشان، منطقهٔ خراسان، منطقهٔ تهران – قم – قزوین، منطقهٔ خلیج فارس و کوار. در این میان سنگ آهن چادرملو و گل گهر دو معدن اصلی سنگ آهن ایران میباشند که بیش از ۸۰ درصد تولید سنگ آهن کشور را تولید میکنند. مهمترین معادن سنگ آهن ایران عبارتند از: معدن چغارت، معدن چادرملو، معدن گل کهر، معدن سنگان، معدن جلال آباد زرند، معدن چاهگز بافق، معدن سه چاهون بافق، معدن آهنگران، معدن آهن بیجار.
کد خبر: ۳۹۶۷۹۴ تاریخ انتشار : ۱۴۰۳/۰۸/۲۶
معصومه بنیهاشمی کارشناس پژوهشی موسسه تحقیقات آب وزارت نیرو:
بر اساس آخرین گزارشات تبیین وضعیت نوسانات آب خزر و تراز آب دریا در بازه زمانی از سال ۱۳۷۵ تاکنون (۲۸ سال) با روند کاهشی مواجه بوده و در طی ۲۸ سال، بالغ بر دو متر (بطور دقیق به میزان ۲۱۰ سانتیمتر) از سطح تراز آب خزر کاسته شده است. حدود یکسوم کاهش اشاره شده (مجموعاً به میزان ۷۰ سانتیمتر) تنها در سه سال پیاپی ۱۴۰۰، ۱۴۰۱ و ۱۴۰۲ به وقوع پیوسته است. سال ۱۴۰۳ به عنوان چهارمین سال پیاپی کاهش فزاینده آب خزر پیشبینی شده و میزان افت سطح تراز آب خزر در این سال در شرایط خوشبینانه از ۱۵ سانتیمتر تا نهایت ۳۰ سانتیمتر مورد انتظار است. بر مبنای مطالعات انجام شده، کاهش تراز آب اخیر ناشی از افزایش دمای منطقه در مقایسه با میانگین بلندمدت و تأثیر آن بر افزایش میزان تبخیر از سطح دریا، کاهش بارش در حوضه آبریز خزر و کاهش حجم آبدهی رودخانههای اصلی است و این نتایج در شرایطی است که بر مبنای سناریوهای تغییر اقلیم، افزایش دما و کاهش بیشتر سطح تراز آب خزر تا پایان این قرن پیشبینی شده است.
کد خبر: ۳۹۶۷۵۷ تاریخ انتشار : ۱۴۰۳/۰۸/۲۲
سرنوشت"علی" یادگار فاطمی چه شد؟
۱۹ آبان هر سال یادآور اعدام دکتر سید حسین فاطمی وزیر امور خارجۀ دولت ملی دکتر محمد مصدق و مدیر روزنامۀ «باختر امروز» در سال ۱۳۳۳ خورشیدی است. عبدالناصر مهیمنی روایت میکند که پس از اعدام فاطمی، گویا محمدرضا پهلوی، فرزند او را تحت حمایت قرار داده بود. یک بار در سال ۱۳۶۳ به پوشه و پروندهای برخوردم که مربوط به سیروس فاطمی، پسر حسین فاطمی بود. متعجب شدم و گرفتم و با حوصله مطالعه کردم. از پراکندگی و نامرتب بودن نامههای پوشه حدس زدم که باید بعضی از نامهها و مدارک و مکاتبات مرتبط تحت نام دیگری، مثلاً پریوش سطوتی، بایگانی شده باشد! گشتم و حدسم درست بود و نامهها و پوشههای دیگری را در همان اتاق بایگانی یافتم و با رعایت تسلسل زمانی تا حدی که معلوم و مقدور بود مرتب و پرونده را یکجا و سپس مطالعه کردم. در آن پوشه و پرونده، من دهها نامه از پریوش سطوتی دیدم که از محل سکونتاش در جایی در حومه لندن و یا در زمانهای حضور و مراجعه به سفارت، خطاب به سفیر یا مقامات وقت سفارت ایران نوشته بود و وضعیت زندگی خودش و فرزندش و مخارج زندگی و نگهداری و تحصیل و مدرسه و معالجه خودش و فرزند نوشته و نسبتاً با تندی و اعتراض و طلبکارانه کمک مالی و افزایش مقرریاش را درخواست میکرد. نکته جالب این بود که تقریباً تمام آن نامهها با طی سلسله مراتب اداری در داخل سفارت یا کنسولگری به وزارت خارجه در تهران و از آنجا به وزارت دربار میرفت و با پاسخ مرتبط و متناسب (و تقریباً همگی به طور کامل با پاسخ مثبت) برمیگشت و معمولاً بین یک تا ۲ ماه طول میکشید. تا آنجا که به خاطر دارم مکاتبات خانم پریوش سطوتی تقریبا از حدود سالهای آخر دهه ۱۳۳۰ تا اوایل دهه ۱۳۵۰ و دوران کودکی و نوجوانی فرزند او را دربرمیگرفت. آنچه من در آن مکاتبات خواندم و دیدم بیشتر مسایل معیشتی و مالی بود و نیز یک نکته جالب دیگر این بود که هر بار که نامهها و ضمایم آن به دربار میرفت، با نامهها یا پاسخهایی در حاشیه نامهها بازمیگشت که حاوی عباراتی، چون «به شرفعرض رسید» یا «به شرفعرض ملوکانه رسید» و «مرحمت فرمودند»، «موافقت فرمودند» که درخواست او اجابت و نیاز او تأمین شود، از دربار پهلوی برمیگشت، و البته تقریباً به تمامی اجابت میشد، و ظاهراً معمولاً از محل همان امکانات و بودجه مالی که در اختیار سفارت بوده پرداخت میشد.
کد خبر: ۳۹۶۷۲۶ تاریخ انتشار : ۱۴۰۳/۰۸/۲۰
ابوالفضل فاتح،ايران را سياستي دگر بايد :
بخشی از خطا ذات نظرسنجیهاست. اما چه بسا «کمانگاری آرای ترامپ» ناشی از پدیده «آرای شرمگین» و «آرای پنهان» باشد. ترامپ در نزد طیفهایی از جامعه امریکا بهطور مثال دانشگاهیان یا زنان یا رنگینپوستان، شخصیت موجهی محسوب نمیشود. به نظر میرسد، گروه مهمی از این افراد که یا خاکستری یا پایگاه رای هریس بودهاند. کمپین هریس نیز بیش از آنکه به ترامپ ببازد به خود باخت. به رغم حمایتهای وسیع رسانهای و شخصیتهایی، چون اوباما و خوشبینی گروهی از نظرسنجیها، از انرژی کافی برخوردار نبود، شعار و برنامه مشخصی به ویژه در حوزه اقتصادی ارایه نداد و در سیاست خارجی با بازی دوگانه در موضوع غزه و لبنان و حقوق بشر، مسلمانان و طرفداران جنبشهای پیشرو را از خود مایوس ساخت و ائتلاف آنها دچار شکاف شد. برای ترامپ اصول و ارزشها قابل تجارتند. بیش از هر چیز امریکای سفید و پوپولیسم راستگرا و ناسیونالیسم افراطی ترجیح دارد و امریکای جدید با پیروزی ترامپ، پیشران سیاسی - نظامی اتحادیه راستگرایان جهان خواهد بود. دو ماه پر حادثه و چهار سال پر ماجرا در پیش است، در منازعه روسیه و اوکراین و در منطقه خاورمیانه، احتمالا ترامپ تمایلی به کشاندن بحرانها به دوران خود ندارد، مگر آنکه سریعا پایان یابد. پوتین، زلنسکی و نتانیاهو فرصتی یافتهاند تا زمان شروع ریاستجمهوری جدید برنامههای خود را به پیش ببرند. تانیاهو اگر ساقط نشود و بتواند، منطقه را هم به آتش خواهد کشید. در رابطه با ایران، اخیرا در همپیمانی با برخی دول عربی، اروپا تهاجم سیاسی بیسابقهای علیه جزایر ایران به انجام رساند که باید مراقبت داشت، امریکا و ترامپ با آنان پیوند نخورند و مساله جزایر را پیچیدهتر نسازند. پیشینه رابطه ایران با دولت ترامپ، پیچیدگیهای بسیاری دارد. ترامپ، واضع فشار حداکثری علیه ایران است. در شرایطی که از ترامپ تا نتانیاهو و از همپیمانان اروپایی تا منطقهایشان به تناسب جبهه متحدی تشکیل خواهند داد، ایران عزیز برای حفظ منافع و مصالح ملی و عبور از این گردنه خطرناک دوماهه و آن دوران پر ماجرای چهارساله، نیازمند طراحی راهبردی جدیدی است. سیاستی دگر باید.
کد خبر: ۳۹۶۷۰۵ تاریخ انتشار : ۱۴۰۳/۰۸/۱۷
داستان گرما و بی برقی، سرما و بی گازی:
ناترازی گاز مساله جدیدی نیست و هرساله با شروع زمستان با آن مواجه میشویم پیش بینیها حاکی از آن است که در سال جاری ناترازی ۳۰۰ میلیون متر مکعبی را در خوش بینانهترین حالت ممکن تجربه خواهیم کرد. در هفته اول دومین ماه از پاییز و کاهش چند درجهای هوا محدودیت گازی برای صنایع و پتروشیمیها آغاز شد. به دلیل برودت هوا محدودیتهای گازی آغاز شده و برخی از پتروشیمیها کاملاً از مدار خارج شده اند و برخی تنها با یک فاز مشغول به فعالیت هستند. در چنین شرایطی به نظر میرسد عدم النفع کشور بیشتر از سال گذشته باشد به طوری که سال گذشته ۷۵۰ میلیون دلار عدم النفع ایجاد شد و بخش اعظمی از صادرات و ارز آوری کاهش پیدا کرد و امسال هم این عدم النفع احتمالا بیشتر میشود. سوال اینجاست که آیا با توصیه به صرفه جویی (با وجود عدم تاکید روی استاندارد سازی وسائل گازسوز و کم توجهی به استاندارد کردن ساخت و ساز در کشور) و یا افزایش قیمت گاز، میتوان با این مشکل مقابله کرد؟ آیا وقت آن نرسیده است که مدیران صنعت نفت و گاز، لزوم سرمایه گذاری واقعی در این صنعت و دوری از شعار گرایی را اجرایی کنند؟ آیا زمان آن نرسیده که شاهد از مدار خارج کردن جماعت هرچند اندک مدیران درپیتی از این صنعت باشیم و روی شایسته سالاری و اراده ورزی مدیریتی برای توسعه صنعت و تامین منافع ملی سرمایه گذاری کنیم؟
کد خبر: ۳۹۶۶۰۶ تاریخ انتشار : ۱۴۰۳/۰۸/۰۹
آمار آماری نگرانکننده پوکی استخوان در کشور:
از هر دو زن یک نفر و از هر چهار مرد یک نفر در سنین بالای ۵۰ سال شکستگی ناشی از پوکی استخوان را تجربه میکنند. این در حالی است که بسیاری از زنان و مردان بالای ۷۰ سال کمترین اطلاعی درباره این بیماری ندارند و حتی یک بار هم برای سنجش تراکم استخوان اقدام نکردهاند! پوکی استخوان مانند آن مشکل کوچک یواشکی است که اغلب تا زمانی که خیلی دیر نشده است مورد توجه قرار نمیگیرد! اما خوب است بدانید که پوکی استخوان در ایران شیوع بالایی دارد و سالانه ۱۷۰ هزار استخوان در اثر پوکی دچار شکستگی میشوند! خطر پوکی استخوان بعداز۳۰سالگی و در زنان بهویژه بعد از یائسگی افزایش مییابد. یکی از عوامل دیگر، کاهش سطح هورمونهای جنسی است. تحقیقات نشان میدهند کاهش سطح استروژن، تشکیل و تولید استخوان را مختل میکند. علت این مسأله هم این است که استروژن در حفظ تراکم استخوان در زنان اهمیت دارد. به همین دلیل طی ۵ تا ۱۰سال اول پس ازیائسگی، زنان سالانه ۲ تا ۴درصد ازتراکم استخوانی را ازدست میدهند. چنانچه دولت دوربینیهای لازم برای پیشگیری و کاهش سرعت رشد این بیماری در جامعه را انجام ندهد، در سالهای آتی میبایست اقدام به پرداخت هزینه بالای درمان و تحمیل آن بر شبکه سلامت کشور کند.
کد خبر: ۳۹۶۵۴۴ تاریخ انتشار : ۱۴۰۳/۰۸/۰۵
سید یحیی یثربی:
شیوه مواجهه آدمی با مقوله مرگ تأثیر شگرفی بر شیوه زیستن او دارد به گونه ای که می تواند انسان را به سوی زندگی اصیل و معنادار سوق دهد یا موجب یأس, ناامیدی و پوچی و بی معنایی زندگی باشد. مرگاندیشی می تواند معنای متفاوت داشته و از منظرهای مختلف مورد توجه قرار گیرد. گاه مرگاندیشی به این معناست كه شخص همیشه به این توجه دارد كه زندگی تا بینهایت ادامه ندارد و در نهایت به دیوار مرگ بر میخورد. بالاخره ماهیت زندگی پس از مرگ با زندگی اینجا فرق میكند. باز به گفته علیبنابیطالب(ع): «الیوم عملٌ و لاحساب و غداً حسابٌ ولا عمل.» زندگی اینجا با زندگی آن طرف تفاوت اساسی دارد، زیرا، اینجا عمل هست ولی محاسبهای در كار نیست، آنجا محاسبه است و دیگر عملی در كار نیست. بنابراین، میان ماهیت دو جهان كه در یكی عمل هست و حساب و كتابی در كار نیست و در یكی فقط حساب و كتاب در كار است و دیگر نمیتوان دست به عمل زد، تفاوت بسیار است. پس، گاه مرگاندیشی، یعنی توجه داشتن به «نهایت داری» زندگی و اینكه زندگی یك امر نامتناهی و بیكرانه نیست. معنای دوم مرگاندیشی یعنی «ترسیدن از مرگ»، زیرا، یكی از معانی «اندیشه» در زبان فارسی، «ترس» است، مثلاً، در متون قدیم میگویند: «اندیشه مدار»، یعنی «مترس». پس، «اندیشه» همیشه مانند امروز به معنای «تفكر» نبوده است، از اینرو، «مرگاندیشی» گاه به معنای «ترس از مرگ» است. در روانشناسی انواع مختلفی از «فوبیا» یا ترسهای بیجهت تشخیص داده شده است؛ یكی از فوبیاها و ترسهای بیجهت، ترس از مرگاست. مرگاندیشی معنای سومی نیز دارد كه نه به معنای نهایت داری زندگی است و نه به معنای ترس از مرگ، بلكه به این معنا است كه كنشهای شخص چه واكنشی در پس از مرگ خواهد داشت. یکی از مهمترین اهمیت های مرگ اندیشی ،تاثیر آن بر معنای زندگی ناشی از رابطه انسان با هستی و هستی معطوف به مرگ اوست. اندیشه مرگ نیرویی برای گسست از پوچی روزمرگی و معناداری زندگی به شمار می آید. در مواجهه با نیستی و تکاپو در میدان مرگ، مرگ اندیشی قادر به کسب بصیرت نسبت به واقعیت جهان, آزادی و اصالت بخشیدن به زندگی و به تبع معنا و جهت دادن به زندگی است. حفظ هویت فردی, کشف امکانات وجودی در این دنیا, انتخاب آگاهانه و زندگی متفکرانه و مسوولیت در برابر خود و دیگران از پیامدهای زندگی اصیل و معنادار است.
کد خبر: ۳۹۶۳۷۲ تاریخ انتشار : ۱۴۰۳/۰۷/۲۱