شعار سال: افزایش درآمد
نفت از اوایل دهه 50 و نهادینه شدن فرهنگ مصرفی و توانایی دولتهای وقت برای تأمین
مواد غذایی از طریق واردات بتدریج بخش کشاورزی را به حاشیه اقتصاد کشور راند. به
موازات این استحاله اما ساختار اجرایی مدیریت کشاورزی و متأثر از اعتبارات دولتی
روز به روز با بالا رفتن تابلوهای جدید فربه و فربهتر شد. تابلوهایی که اگر
بالاهم رفتند اما هرگز و به دلیل ضرورت نداشتن پایین نیامدند.
در طول سالهای بعد از انقلاب متأسفانه بخش کشاورزی به طور کامل از
حاشیه درنیامد.تشکیل ستاد جهاد سازندگی نیز که بدون نقشه راه مشخصی به منظور کاهش
توسعه نیافتگی و فقر زدایی در روستاها تشکیل شده بود بسرعت و به دلیل حضور
نیروهای زیادی از آن در جنگ تحمیلی از مسیر اولیه تا حدودی باز ماند. وزارت جهاد سازندگی به رقابت با
وزارت کشاورزی و در روند حجیمسازی خود پرداخت تا سرانجام وزارت ادغام شده سنگین
تری در سال 1379 متولی کشاورزی کشور بشود.
در سالهای دولتهای نهم و دهم و با افزایش درآمد نفت بخش کشاورزی بیش
از پیش به حاشیه رفت. واردات مواد غذایی ازمحدوده کالاهای اساسی گذر کرد تا کشوری
که تولیدکننده میوه است، مصرف کننده پرتقال مصری و گلابی چینی و... شود. وزیری که
با قول و قرار دستیابی به خودکفایی در محصولات اساسی پا به میدان گذاشت تنها ظرف چهار
سال خودکفایی گندم به دست آمده درسال 1384 را به واردات شش میلیون تن در انتهای
وزارتش تبدیل کرد تا مانند همیشه کاهش بارندگی به عنوان متهم اصلی شناخته شود. کشت
و صنعت شکر با واردات سه برابر بیش از نیاز ورشکسته شد و حکایت در دیگر تولیدات
دست کمی از آن نداشت. حفر چند صد هزار چاه بیمحاسبه و کنترل، آخرین بقایای ذخایر
زیرزمینی آب را در تاراجی پرشتاب قرار داد. در تمام این سالها اما تغییر کاربری
اراضی و توسعه هیستریک ویلاسازی در شمال کشور این خطه سبز و هلندی بالقوه را به
زباله دانی بزرگ تبدیل کرد. سرانجام این روند از بین رفتن دومیلیون هکتار از اراضی
کشاورزی طی پنج دهه بود.
مدیریت کشاورزی دولت های یازدهم و دوازدهم با تمرکز و تغییر رویکردهای
کلان و با وجود ساختار سنگین و کم تحرک وزارت جهاد کشاورزی در شرایطی بر این عرصه
تخریب شده جلوس کرد که چهره دژم تغییرات اقلیمی و کاهش شدید منابع آب سطحی و زیر
زمینی نیز از نقاب درآمد نفت گذشته بیرون زده بود. از سویی بسیاری صاحبنظران ضمن
متهم کردن بخش کشاورزی در مصرف بالای آب، کوتاهترین راه حل را برای نجات بقایای
منابع آب تعطیلی کشاورزی کشور پیشنهاد میکردند. مجلس شورای اسلامی نیز در مقام
پرسش و نظارت از این بخش فاقد نگاه واقعگرایانه بود. اما دستاوردهای به دست آمده
دراین پنج سال برای ما درسهایی از قبیل اینکه با وجود ثابت بودن بسیاری عوامل چه
متغیرهایی موجب افزایش عملکرد کشاورزی شده است؟ به نظر میرسد با تمام تنگناهای
موجود آنچه در حال حاضر تغییر کرده است رویکردهای کلان نگر مدیریت و تمرکز
پایدارانه برای پیگیری آنها بوده است.
پارهای از دستاوردهای این بخش در پنج ساله اخیرعبارتند از: دستیابی به خودکفایی گندم درسه
سال اخیرو نیز شکر در سالجاری (تولید 5/1 میلیون تن)، دگرگونی اصلاحی در تولید
آبزیان و تولید تا مرز یک میلیون و 200 هزار
تن آبزیان در سال، افزایش هفت برابری تولید دانههای روغنی، موفقیتهای چشمگیری در
تولید مرغ گوشتی و تخم مرغ تا مرحله صادرات (با وجود کنترل بیماری آنفلوانزا)،
افزایش بهره وری به ازای هر متر مکعب آب از 920 به 1320 گرم محصول، افزایش
5/2برابر تولید میگو، افزایش نزدیک به چهار هزار هکتاری سطح گلخانهها، افزایش
بهره وری از آب دریا برای پرورش ماهی، رشد سه برابری احداث سردخانهها، احداث
ایستگاه پمپاژ اضطراری روی رودخانه کارون، مدیریت و کنترل واردات و تنظیم بازار بر
اساس قانون تمرکز، کاهش پنج میلیارد دلاری تراز منفی واردات و صادرات، تجهیز و
نوسازی در پروژه 550 هزار هکتاری استان خوزستان و عملیات وسیع آبرسانی در منطقه
سیستان و... را بایستی از فرازهای امیدوار کنندهای دانست که در مدیریت بخش
کشاورزی دولتهای یازدهم و دوازدهم رخ داده است.
اکنون سایه ظاهراً تیره تحریم اما بخش کشاورزی را بتدریج از حاشیه
درآورده و درکانون توجه برنامه اقتصادی کشور قرار داده است. بخشی که در چند دهه
اخیر با آغشتگی به بوی نفت در انباشت و سوت کشتیهای واردا ت در غربتی حزن انگیز
بهترینهای خودرا از زمین و آب به ساخت و سازهای مخرب تقدیم کرد اینک و چون ققنوس
سر از زیر خاکستر فراموشی در میآورد. بدون تردید به همان میزان که بتوانیم با
تکیه به قابلیتهای خود در بخش کشاورزی تولید پایدار داشته باشیم به همان اندازه
نیز بر سر میز مذاکرات از اعتماد به نفس برخورد خواهیم کرد. البته تا رسیدن به
مرحله آرمانی راه درازی در پیش داریم. منابع آبی کشور تنها پاسخگوی 40 تا 50
میلیون نفر است.
از بهترین مدیریت کشاورزی بیش از تأمین 60 تا 70 درصد غذای جمعیت فعلی
انتظاری نباید داشته باشیم. هر سال هم نباید انتظار نمودارهای تولید بالاتر داشته
باشیم. به هر حال این مدیریت با تنگناهایی گاه روبهرو است که گشودن گرهاش
الزاماً در دستان خودش نیست. وزارت
جهاد کشاورزی باید با پیکری سنگینتر از توانش دستیابی به آرمان »حکمرانی غذایی» را پی بگیرد. هنوز
جریاناتی با نفوذ هستند که افزایش تولید را برای این وزارت اساساً یک نمره منفی
تلقی میکنند. بعد از رکورد شکنی تولید گندم در سال 95 دیدیم که چگونه گروهی به
بهانههای کیفیت پایین گندمهای داخلی در تلاش گرم نگه داشتن تنور واردات بودند.
خوشبختانه فضای عمومی مجلس حال حاضر نیز از مطالبات ذهنی دست برداشته و بسیار واقع
گرایانهتر وزارت جهاد کشاورزی را رصد میکند.
اکنون همه نگاهها به سمت بخش کشاورزی و البته با افسوس از دست رفتن
منابع پر شمار آب و خاک و... است.
باید که در سایه تهدید تحریمها بار دیگر رنگی از سبز پایدار بر چهره مظلوم
کشاورزی کشور بزنیم.
شعار سال، با اندکی تلخیص و اضافات برگرفته از روزنامه ایران، تاریخ انتشار 24 شهریور 97، شماره: 6877