شعار سال: ناسیونال سوسیالیسم،
یعنی آن آلگوی اقتصادی که با چیرهدستی در ایتالیا طراحی و در آلمان تکمیل شد، ترکیبی
بود از اعطای معدودی امتیازهای اجتماعی و حمایت آهنین از مالکیت خصوصی و منافع بخش
صنعتی. این ترکیب طرحی به دست داد که عینا در دیکتاتوریهای سرتاسر جهان به کار
رفت.در سال 2016، کودتایی نرم با هیبتی کاملا مردانه و با مشارکت کامل سفیدپوستان
در یکی از متنوعترین کشورهای جهان به حکومت چندینساله چپگرایان در برزیل پایان
داد و بروبچههای نولیبرال میشل تمر را به قدرت رساند. هنوز هیچ نشده، لولا
داسیلوا، نماد سوسیالیسم برزیل، به اتهامی که در بهترین حالت ضعیف و در بدترین
حالت جعلی بود، راهی زندان شد. دو سال بعد نتیجه این وضعیت شد جائر بولسونارو، پوپولیست
ملیگرای قدرتمندی که هم از حمایت مردمی برخوردار است (چیزی که تمر نداشت) و هم از
حمایت دمودستگاه اقتصادی سفیدپوستان. او با وعده محافظهکاری اجتماعی و
لیبرالیسم شدید اقتصادی مردم را فریفته است.اگر تاریخ ایتالیا کمک میکند بفهمیم
امروز در برزیل چه میگذرد، این سیاست معاصر ایتالیاست که نشان میدهد برزیل صرفا
موردی منحصر به آمریکای لاتین نیست. حقیقت اینکه دولت اخیر ایتالیا -ائتلاف حزب
راست افراطی لیگ و پوپولیستهای پنجستاره- ظاهرا یک الگوی جدید جهانی عالی عرضه
کرده: پوپولیسم
ملیگرا.این الگو سه ویژگی مهم دارد؛ اولین ویژگی حمایت اجتماعی است. نخستین اقدام
دولت جدید ایتالیا دیدار با نمایندگان یکی از استثمارشدهترین گروههای اجتماعی
بود: پیکهای موتوری و کارگران تحویل محصولات با قراردادهای کوتاهمدت. گام بعدی
تصویب یک قانون کار سختگیرانهتر بود که آن را تحت عنوان «پایان بیثباتی» جا
زدند. سومین گام، تصویب قانون حداقل دستمزد بود که آن را تحت عنوان «الغای فقر» جا
زدند. مطمئنا هیچ کار مهمی برای کارگران مشاغل کوتاهمدت صورت نگرفت، قانون کار
مشکل را ولو سطحی رفع و رجوع نکرد و قانون حداقل دستمزد به یک برنامه کار اجباری
تقلیل یافت که در میان کشورهای اروپایی یکی از خشنترینهاست. ولی همه اینها نماد است و بعد از سه دهه هژمونی بیوقفه
نولیبرالیسم نمادها اهمیت زیادی دارند.ویژگی دوم ملیگرایی است. مسلما ممکن است
بپرسید رأیدهندگان به کاذببودن این سوسیالیسم پی میبرند؟ این جایی است که دولت به
بهانههای مختلفی متوسل میشود تا دفع شر کند. دولت بگیر و ببندی راه انداخته که
تبعات زیادی داشته: حملات متعدد نژادپرستانه در سرتاسر کشور، بازداشت میمو لوکانو،
شهردار حامی پناهجویان و سرزنش مدام مهاجران و انداختن ضعفهای کشور بر دوش آنها.
وقتی هم که نتوان تقصیر را گردن مهاجران انداخت، مقصر همیشگی اتحادیه اروپاست.
دولت نمیتواند به وعدههایش عمل کند؟ از دست اینهمه مهاجر و اینهمه مقررات ریز
و درشت اتحادیه اروپا.سومین ویژگی نولیبرالیسم است. اولین قانون بودجه دولت جدید
عبارت است از یک مالیات تکنرخی بهشدت کاهشی (به نفع ثروتمندان) و معافیتهای گسترده
برای کسانی که فرار مالیاتی دارند. طبق پیشبینی ناظران، این قانون نابرابری درآمد
را نه کاهش که افزایش میدهد و در حالی که بقایای دم و دستگاه لیبرال علیه کسری
بودجه بیش از حد دولت اعتراض میکنند، بسیاری از شرکتهای کوچک و متوسط اغوا شده و
پشت سر رئیس اتحادیه صنفی صنایع ایتالیا صف بستهاند. پوپولیسم ملیگرا عناصری را
گردهم آورده همچون خدمات اجتماعی جعلی، ملیگرایی شدید و نوعی رویکرد جبرانی حامی
تجارت. این الگو نیازمند یک توافق جدید و عظیم است که در آن ژستهای بهظاهر
اجتماعی همراه است با کاهش مالیات و از سوی دیگر ملیگرایی خشم اجتماعی را از نظام
اقتصادی ناعادلانه دور و به سمت خارجیها هدایت میکند. دو هزار سال پیش در رم باستان
این الگو را «نان و سیرک» مینامیدند. به مردم قرصهای نان بدهید و یک سیرک ملیگرایانه.
آنوقت نخبگان اقتصادی میتوانند در امن و امان ثروت انباشت کنند. امروز، این الگو
از واشنگتندیسی تا دهلینو، از مانیل (پایتخت
فیلیپین) تا برزیلیا یکسان است.استیو بنن، مشاور سابق ترامپ میگوید: تجربه
ایتالیا «سیاست جهان را تغییر خواهد داد». استدلال روشن است. در لحظه شورش جهانی
علیه «نخبگان»، هرگونه تلاش برای دفاع از نظامی بحرانزده و حفظ وضع توجیهناپذیر
موجود (که نمایندگانش هیلاری کلینتون، مرکل یا مکروناند) فقط عکسالعمل شدید مردم
را به دنبال دارد و بالقوه به همهگیرشدن خواستههایی سوسیالیستی میانجامد که
نماینده آن برنی سندرز در ایالات متحده است.پوپولیسم ملیگرا جادویی است برای خوشکردن
دل تودههای شورشی، آرامکردن بدنه اجتماعی و تداوم انباشت سرمایه. درست 10 سال
بعد از بحران اقتصادی جهانی سال 2008، ملیگرایی به نجات نولیبرالیسم میشتابد.
* لورنزو مارسیلی نویسنده، فعال سیاسی و مؤسس سازمان بینالمللی «بدیلهای
اروپا» است. او به همراه یانیس واروفاکیس، یکی از مؤسسان جنبش «دموکراسی در اروپای
2025» است.
منبع: الجزیره
شعار سال، با اندکی تلخیص و اضافات برگرفته از روزنامه شرق، تاریخ انتشار 1 آبان 97، شماره: 3275