پایگاه تحلیلی خبری شعار سال

سرویس ویژه نمایندگی لنز و عدسی های عینک ایتالیا در ایران با نام تجاری LTL فعال شد اینجا را ببینید  /  سرویس ویژه بانک پاسارگارد فعال شد / سرویس ویژه شورای انجمنهای علمی ایران را از اینجا ببینید       
کد خبر: ۱۷۰۸۶۴
تاریخ انتشار : ۰۱ آذر ۱۳۹۷ - ۱۰:۰۰
انتخاب مدیران لایه های زیرین در یک سازمان را می توان از اختیارات مسلم یک مدیر بر شمرد. اما نظریه پردازی و شاخص سازی برای انتخاب اصلح ،کمک کار مناسبی برای مدیران ارشد، در انتخاب مدیران لایه های زیرین است. بر این قاعده،متن زیر بدون کمترین سوگیری جناجی یا فردی،قصد تبیین این مسئله در روند انتخاب رئیس سازمان بهزیستی کشور را دارد.
شعار سال : انتخاب مدیران لایه های زیرین در یک سازمان را می توان از اختیارات مسلم یک مدیر بر شمرد. اما نظریه پردازی و شاخص سازی برای انتخاب اصلح ،کمک کار مناسبی برای مدیران ارشد، در انتخاب مدیران لایه های زیرین است. بر این قاعده،متن زیر بدون کمترین سوگیری جناجی یا فردی،قصد تبیین این مسئله در روند انتخاب رئیس سازمان بهزیستی کشور را دارد.
 
* مدیر درون سازمانی یا برون سازمانی : حوزه فعالیتی سازمان بهزیستی ، حوزه ای بسیار وسیع و عموما با قید فوریت است. ماهیت مباحث و فعالیت های این سازمان نیز ، عموما چند لایه ای و تبیینی است. یعنی نمی توان صرفا با رویکردی عاطفی ، اقدام به انجام کاری نمود و یا با رویکردی دستوری، کاری را جلو برد یا از بروز آسیبی خاص ممانعت ورزید.
بر اساس توضیحات ارایه شده، بهره مندی از توان تفکر سیستمی و مدیریت شبکه ای از الزامات موفقیت مدیران این سازمان بوده و دستیابی به این مهارت ، نیازمند سطح بالای تجربه و شناخت قبلی از سازمان، روندهای فعالیتی سازمان، مخاطبین و ارباب رجوع سازمان و سایر ذینفعان و ذی مدخلان مرتبط با سازمان است.
بر این قاعده، عقل سلیم حکم می کند که رئیس انتخابی برای سازمان بهزیستی کشور، الزاما می بایست درون سازمانی باشد. در سنوات قبل ، متاسفانه به کررات مشاهده شده است که مدیرانی از هلال احمر ، کمیته امداد، سازمان مدیریت بحران و مواردی همانند، برای مدیریت ارشد این سازمان انتخاب شده اند. توجیه ظاهری این انتخاب ها نیز به شباهت حوزه های فعالیتی ارتباطی بین سازمان بهزیستی و سازمان های مورد اشاره، مرتبط گردیده بود. اشتباهاتی که تاریخ مدیریت سازمان بهزیستی، می تواند گواه و شاهدی بی طرف ، بر اثبات سطح مخاطرات آن باشد.

* مدیر پزشک یا غیر پزشک : پزشک ها را می توان بعنوان بخشی از نیروهای تخصصی کشور با آی کیوی خوب دسته بندی نمود(مستند به سوابق تحصیلی و برتری در رقابت تحصیلی) . همچنین باید پذیرفت که بخش زیادی از خدمات ارایه شده توسط سازمان بهزیستی کشور، وابسته به خدمات و تخصص این عزیزان است. اما سازمان بهزیستی، از تجارب تلخ پزشک سالاری در نوعی رنج تاریخی است (ساخت یابی مدیریتی صدر تا ذیل سازمان با پزشکان).
معنای عبارات بالا، الزما در مفهوم کنار نهادن پزشکان بعنوان نامزدهای ریاست سازمان بهزیستی و دعوت از متخصصان سایر رشته ها نیست. تاکید نوشتار بر انتخاب مدیری قرار دارد که توان استفاده از متخصصان سایر رشته ها را نیز داشته باشد. 
بر اساس توضیحات ارایه شده، بنظر می رسد بهره گیری از افراد و پزشکان چند تخصصی (علاوه بر تخصص اصلی خود، دوره های تکمیلی را گذرانده باشند) ،  می تواند کمک کار مناسبی جهت پاسخگویی به چالش استفاده کارآمد از توانمندی نیروهای رشته های مختلف فعال در سازمان بهزیستی کشور، باشد.

* زن یا مرد : عواطف زنان را می توان بعنوان نقطه قوت آنان در روند خدمات رسانی در سازمانی مثل سازمان بهزیستی کشور، محسوب کرد. همچنین با توجه به مد مدیریتی در شرایط حاضر کشور، شاید انتخاب یک خانم بعنوان رئیس سازمان بهزیستی کشور، توجیه داشته باشد. اما نباید از این واقعیت غافل شد که ،سازمان بهزیستی برخلاف ظاهر آرام خود، نیازمند جنگندگی مستمر مدیران در پس پرده است. درگیری های مدیریتی و کارشناسی در روند تصویب بودجه ، در روند همکاری های بین بخشی، در روند مصوب سازی الزامات قانونی ، در روند برنامه ریزی فرابحشی ، در روند صیانت از حقوق افراد تحت تکفل و ارباب رجوع های سازمان، در روند مقابله با آسیب های اجتماعی و ..... ، نمونه ای از این درگیری هاست. سوال اینجاست که آیا با این سطح از درگیری ها، می توان از مدیر ارشد زن استفاده نمود(این توضیحات در معنای نفی توانمندی مدیران محترم زن، به هیچ وجه نیست)؟

* شخصیت سیاسی یا غیر سیاسی: گستردگی فعالیت در سازمان بهزیستی ، اجازه پرداختن به امور سیاسی را نمی دهد. وجود مردان سیاسی در راس سازمان بهزیستی کشور، هرچند ممکن است، سرعت جریان امور را در کوتاه و تا حدی در میان مدت افزایش دهد، اما عموما در میان و بلند مدت، اثرگذاری عکس خواهد داشت. مردان سیاست در ابتدا از قدرت و نفوذ برون دستگاهی خود جهت توسعه سازمان استفاده می کنند و سپس با توجه به واقعیت غیرقابل انکار تسلط، سعی در کاور کردن سازمان(پوشش دهی به سازمان و تحت اراده خود در آوردن بجای اعمال مدیریت بر سازمان) می کنند. آسیب های ناشی از  این شیوه برخورد با سازمان،تا زمان حضور مدیر سیاسی خود را نشان نداده، اما با رفتن مدیر ارشد سیاسی، هسته بحران های سازمانی را تشکیل می دهد.  بر این اساس ، بنظر می رسد که سازمان بهزیستی ، بیش از مدیر سیاسی، نیازمند مدیر غیر سیاسی می باشد.


تحلیل تاریخی موفقیت ها و ناکامی های روسای قبلی سازمان بهزیستی کشور: 

برخی از مهمترین عوامل موثر بر موفقیت و ناکامی های روسای قبلی سازمان بهزیستی کشور را می توان با بررسی شرایط فردی روسای قبلی سازمان. تحلیل کرد. تحلیل صورت گرفته،کمک کار مناسبی در انتخاب افراد شایسته خواهد بود. لازم بذکر است که به جهت ممانعت از هرگونه سو برداشت های احتمالی، متن حاضر، زحمت بررسی عقبه عملکردی مدیران مورد اشاره را بر خود خوانندگان واگذار کرده و تنها به ذکر نام و وضعیت مدیران در شاخص های مورد اشاره، اکتفا می کند.

* انوشیروان محسنی بندپی(برون سازمانی/ غیر پزشک/ سیاسی)
* همایون هاشمی(درون سازمان/ پزشک/ غیر سیاسی)
* احمد اسفندیاری(برون سازمانی/ پزشک/ سیاسی)
*ابوالحسن فقیه(برون سازمانی/پزشک/ سیاسی)
* محمد راه چمنی(برون سازمانی/پزشک/ سیاسی)
*غلامرضا انصاری(برون سازمانی/ غیر پزشک/ سیاسی)
* سید محمد جزایری(برون سازمانی/ پزشک/ غیر سیاسی)
*محمدرضا محمدی(برون سازمانی/پزشک/ غیر سیاسی)
*محمد یارگر روش(برون سازمانی/ پزشک/ غیر سیاسی)
* جواد اژه ای(برون سازمانی/ غیر پزشک/ سیاسی)
*ابوالفضل اجاره دار(بدرون سازمانی/ پزشک/ غیر سیاسی)
*محمود روحانی(برون سازمانی/پزشک/ غیر سیاسی)
*محمدعلی فیاض بخش(درون سازمانی/پزشک/ سیاسی)

با توجه به روندیابی فوق، بنظر می رسد که گزینه بعدی ریاست سازمان بهزیستی کشور، ترجیحا می بایست درون سازمانی،پزشک(با رعایت تحفظات)،مرد و غیر سیاسی باشد.

اختصاصی پایگاه تحلیلی خبری شعار سال

اخبار مرتبط
خواندنیها-دانستنیها
نام:
ایمیل:
* نظر:
* :
آخرین اخبار
پربازدیدترین
پربحث ترین