یادآوری این پیشینه تنها برای اثبات این نکته است که نشان داده شود وی بیش از اینکه در نزد علاقهمندان به اقتصاد سیاسی یک اقتصاددان و حتی بانکدار ورزیده باشد، یک چهره سیاسی تلقی میشود. کارنامه چندماهه او اما نشان میدهد برداشت عمومی از او که وی را بیشتر یک چهره سیاسی میدانند تا یک اقتصاددان که بتواند بانک مرکزی را مدیریت کند و با آموزههای دانش اقتصاد این نهاد را بهجایی برساند درست بوده است. وی در همان روزهای نخست که به بانک مرکزی آمد گروهی از کسانی که اقتصاددان نامدار شدهاند را فراخواند و وعده داد با آنها بیشتر نشستوبرخاست خواهد کرد و بهاینترتیب با کمترین هزینه توانست این افراد را در بهترین حالت به ناظران ساکت تبدیل کند که یک حرکت سیاسی تمامعیار بود. وی در گام بعدی اعلام کرد نمیخواهد بیشتر از اندازه لازم سخن بگوید و با این سخن گریبان خود را از دست رسانهها رها کرد.
بااینهمه همتی نشان داده است اگر درجایی متکلم وحده باشد یا اگر با جایی هماهنگی شده باشد و بهویژه اگر دوربین تلویزیون باشد با شتاب به حرف درمیآید و شخصیت سیاسی خود را بیشتر نمایان میکند. وی در روزهای تازه سپریشده گفتوگو با تلویزیون نکات پرشماری را بر زبان آورد که واکاوی دقیق آنها نشان میدهد این داوریها و سخنان هرگز در قامت سخنان یک اقتصاددان و حتی رئیس بانک مرکزی که به مباحث کارشناسانه اهمیت میدهد نبوده و بیشتر از هر چیز سیاسیکاری او را برملا کرد. شماری از اقتصاددانان در همین دو روز تازه سپریشده به نکاتی از سخنان غیر کارشناسانه و بیشتر سیاستمدارانه وی اشارهکرده و بهاحتمالزیاد در روزهای آتی دراینباره بازهم خواهند نوشت.
در این نوشته اما به یک نکته از سخنان لبریز از جنس سیاست وی اشاره میکنم که به نظر میرسد در روزهای آتی محل بحث فعالان اقتصادی نیز قرار گیرد. وی در سخنانش درباره صادرکنندگان ایرانی بهگونهای سخن گفت که انگار این گروه از فعالان اقتصادی کارمندان وی بهحساب میآیند و او کار آنها را در این چند ماه ارزیابی کرده و از کار آنها راضی نیست و این را با قاطعیت بر زبان آورد. وی با ترفندی بسیار عجیب بهجای اینکه جواب سخن مستدل و منطقی صادرکنندگان را بدهد که میگویند پیمانسپاری ارزی سیاستی تجربهشده و شکستخورده است و باید از دنیای کسبوکار ایران برای همیشه رخت بربندد، آنها را متهم کرد که 20 میلیارد دلار از ارز صادراتی خود را بهجایی که دولت برای منفعت خودش درست کرده است، نیاورده و دودستی تحویل ندادهاند. این سخنان شگفتانگیز که بوی پوپولیسم آن از هزار فرسخی به مشام میرسد شهروندان عادی و ناوارد به مسائل پیچیده تجارت خارجی ایران را به این نتیجه میرساند که این دولت و این بانک مرکزی نهادهای کارآمد و دلسوزند و این صادرکنندگان رانتخوارند که چون ارز صادراتی خود را به بانک مرکزی تحویل ندادهاند دلار گران شده و کالاها گران شدهاند و آنها در سختی و تنگنای معیشتی قرارگرفتهاند.
این شلیک انحرافی توپ ارزی از سوی رئیس سیاسیکار بانک مرکزی در حالی انجام میشود که کارشناسان میدانند نهادهای دولتی- خصولتی که اتفاقاً دولت در آنها سهم دارد و روسا و مدیران آنها با نظر دولت تعیین میشود سهم غالب در صادرات دارند و سهم صادرکنندگان خصوصی در بهترین شرایط کمتر از 10 میلیارد دلار صادرات در یک سال است. بیان این ادعا از سوی رئیس بانک مرکزی در تلویزیون و غیبت معنادار وی از حضور در جمع مدیران بنگاههای خصوصی در اتاق نماد سیاسیکاری یک مدیری است که باید بداند از این رفتار چیزی عایدش نمیشود. درباره سایر داوریهای وی نیز خواهم نوشت.
شعارسال، با اندکی تلخیص و اضافات بر گرفته از سایت خبری تحلیلی ساعت24 ، تاریخ انتشار: 5 آذر 1397 ، کدخبر: 405573 ، www.saat24.news