شعارسال: این یادداشت نقش طرح مسئله دارد و بناست نسبت به مسائل مربوط به شفافیت قیمتها در خدمات بیمارستانی جلب توجه کند. «شبکه مطالعات سیاستگذاری عمومی» در آینده مطالب پژوهشی مستقلی در این موضوع منتشر خواهد کرد.
درآمد
شفافیت در حوزههای مختلف سیاستگذاری، از جمله حوزههای مالی، در زمره مؤلفههای مهم و پذیرفتهشده است و روز به روز مکانیسمهایی در این جهت ایجاد میشوند. در عرصه سلامت نیز به اهمیت شفافیت مالی توجه شده است، چنانکه دیرزمانی است انتظار میرود همه مراکز پزشکی بزرگ و کوچک از پایانه پرداختی استفاده کنند تا نگرانی درباره مسائل مالیاتی برطرف شود. و بنا به آن چه خبرگزاری خانه ملت (خبرگزاری مجلس شورای اسلامی) در تاریخ 1 اسفند 1397 منتشر کرده است، این انتظار جامه قانونی به خود پوشیده است. طبق تبصره 2 از ماده 169 مالیاتهای مستقیم، از ابتدای 1398 پزشکها ملزم به استفاده از پایانههای پرداخت هستند. اگرچه این گام مثبتی است، همچنان وجوه مهمی از نظام سلامت، مانند قیمت خدمات بیمارستانی، نیازمند شفافیت است. این یادداشت به تجربه سیاستی مربوطی توجه میدهد.
بگذارید با مقایسهای شروع کنیم. فرض کنید کسی قصد خرید وسیلهای ورزشی دارد. در این صورت، فرد میتواند با رجوع به فروشگاههای ورزشی محصول مورد نظر را ببینید و قیمت آن را بررسی کند. به علاوه، میتواند به فروشگاههای آنلاین مراجعه کند و قیمت محصول را ببیند. حتی میتوان قیمت محصول در فروشگاههای مختلف آنلاین را مقایسه کند و بدین ترتیب گزینه مناسبتر و ارزانتر را بخرد. این الگویی است که در همه عرصهها انتظار آن را داریم. اما آیا قیمت خدمات درمانی و بیمارستانی چنین است؟ یا، بر عکس، برای پیشبینی و مقایسه قیمتهای این قبیل خدمات امکانات بسیار محدودی داریم؟
اهمیت و وجوه تمایز
مسائل مربوط به نظام سلامت از طرفی دارای اولویت بالا هستند و از طرف دیگر میتوانند بسیار هزینهبر باشند. ضمن آنکه ملاحظات نسبتاً متمایزی نیز در آنها وجود دارد. نخست، با ترکیبی از فوریت و نگرانی و هزینة بالا مواجه هستیم. موقعیت مشتریان محصولات روزمره (مثل لوازم ورزشی یا لوازم خانگی) بسیار متفاوت از مشتری مراکز درمانی و بیمارستانی است. چنانکه در بسیاری از موارد امور مربوط به حوزه سلامت فوریت دارند. در عین حال، افراد از حیث دانشی و انگیزشی در موقعیت مناسبی نیستند تا گزینهها و قیمتها را بررسی کنند و تصمیمِ آگاهانهای بگیرند. یعنی، عموماً افراد فاقد اطلاعات مربوط هستند و آرامش و خونسردی مناسب برای تأمل و بررسی را ندارند. ترکیبِ چنین مواردی با هزینههای بالا وضعیت را بغرنج میکنند.
دوم، گذشته از هزینههای بالا، تفاوت هزینه این قبیل خدمات نیز قابل توجه است. برای مثال، در تحقیقی هزینة یک فرآیند درمانیِ خاص در میان تعدادی از بیمارستانهای آمریکا مقایسه شده است. (داکت، 2014) طبق این بررسی، بیشترین میانگین هزینة برداشت کیسة صفرا بیش از دوبرابرِ کمترین میانگین هزینه است. اگرچه نفسِ این تفاوت مهم است، باید توجه کرد که نرخ کمترین میانگین 4000 دلار و نرخ بیشترین میانگین بیش از 8000 دلار است. باید افزود که تفاوت قیمت ارتباطی با تعداد عمل انجامشده در آن بیمارستان ندارد؛ به عبارت دیگر، چنین نیست که قیمت کمتر در یک بیمارستان به سبب تعداد بالای انجام آن عمل باشد. (همان)
چنانکه قابل انتظار است و در تحقیق مذکور نیز اشاره شده (همان)، یاشد بخشی از این تفاوت هزینه پذیرفتنی باشد. برای مثال، چه بسا تفاوت در مدت نگهداری بیمار در بیمارستان یا مواردی از این دست باشد. با این حال، همچنان به نظر میرسد این تفاوت قیمت ناموجه است و باید در جهت اصلاح آن کوشید.
حال، به رغم وضعیت نامناسب مشتریان خدمات بیمارستانی، هزینههای بالای خدمات، و تفاوت قیمت قابل توجه، همچنان امکان بررسی و پیشبینی قیمتهای بیمارستانی مهیا نیست. بر خلاف سایر کالاها که امکان بررسی و مقایسه قیمتها در آنها فراهم است، افراد محدودیت اطلاعاتی بسیار بیشتری درباره هزینهها دارند. سؤال این است که چگونه میتوان با سیاستگذاری مناسب در جهت رفع این مشکل کوشید.
به سوی شفافیت قیمتها
یکی از تجربههای تازة سیاستگذاری در این حوزه الزام بیمارستانها به اعلام عمومی هزینههای درمانی است. طبق اقدامات قانونگذارانه دولت ترامپ در ایالات متحده آمریکا، بیمارستانها از ابتدای سال جدید میلادی (1 ژانویه 2019) ملزم به انتشار عمومی تمامی هزینههای خود هستند. این اقدام بناست در جهت شفافیت قیمتها و ایجاد فضای رقابتی در عرصه هزینههای درمانی باشد. بدین ترتیب، در صورت توفیق، این سیاست به منصفانهشدن قیمتها منجر میشود و به بیماران و خانوادههای آنها برای تصمیمگیری آگاهانه کمک میکند.
اما واقعیت این است که چنین سیاستهایی به تنهایی به نتایج مطلوب منجر نخواهند شد. پیش از توضیح این مطلب، باید به وجه مثبت و فواید سیاستهای شفافیت قیمت اشاره شود. درباره اثرگذاری این قبیل سیاستها بررسیهایی انجام شده است. (براون، 2019) برای مثال، طی دورهای چهارساله تحقیقی درباره تأثیر اعلام عمومیِ قیمتهای عکسبرداری و نسبت آن با هزینة خدمات انجام شده است. یافتههای این تحقیق به سود اثرگذاری چنین سیاستهایی است. طی دورهای چهارساله، شرایط رقابتی باعث کاهش 4 درصدی هزینهها شده است.
با این حال، چنانکه گفته شد، اعلام عمومی قیمتهای خدمات بیمارستانی صرفاً زمینهساز هستند و امکان اقدامات دیگری را فراهم میکنند. اما بدون اقدامات تکمیلی، دستکم دو چالش عمده مانع از اثرگذاری این سیاستها میشود.
یک. چالش تفاوتهای فردی. مانع نخست تفاوت بیمههای مختلف در پوشش خدمات درمانی و همچنین تفاوت قراردادهای شرکتهای بیمهای با بیمارستانهاست. این امر باعث میشود افراد بتوانند با صرف مقایسة هزینة بیمارستانها به تصمیمی مناسب برسند. (براون، 2019) برای مثال، ممکن است شرکتی بیمهای طی قراردادی با بیمارستان بابت فرآیند درمانی الف 20 درصد تخفیف و برای فرآیند درمانی ب 10 درصد تخفیف بگیرد. اما شرکت بیمهای دیگر، بابت فرآیند درمانی الف تخفیفی نداشته باشد و در عوض فرآیند درمانی ب را با 40 درصد تخفیف به مشتریانش عرضه کند. در این صورت، هزینة خدمات درمانی بیمارستان به بیمار برای تصمیمگیری کمک نمیکند. آن چه نیاز است نمایش هزینهها متناسب با وضعیت خاص بیمار است. بدون توجه به این مطلب، چه بسا مقایسة قیمتها افراد را به تصمیم نادرست بکشاند و موجب پرداخت هزینههای بیشتر شود.
دو. چالش تخصصیبودن. چالش دوم پیچیدگی فرآیندهای درمانی و وجه تخصصی آنهاست. این چالش دو وجه دارد. اولاً بیمارستانها در اعلام هزینههای فرآیندهای درمانی از اصطلاحاتی استفاده میکنند که برای مخاطب عمومی (که بناست مخاطب لیست هزینهها باشند) هیچ آشنا نیست. مخاطب عمومی نمیداند حروف مخفف و اصطلاحات فنی نشانگر چه فرآیندی هستند. (پیر، 2019) در یکی از تحلیلها به نمونهای اشاره شده است که بیمارستان عنوان فرآیند کاردیولوژی (پزشکی قلب) را به صورت "HC PTC CLOS PAT DUCT ART” ثبت کرده است؛ در این مورد هزینه مربوط بیش از 42000 دلار بوده است. (همان(
ثانیاً مخاطب عمومی نمیتواند برای مشکلی که دارد چه ترکیبی از فرآیندهای درمانی لازم است. چنین نیست که فرآیندهای درمانی بستههای حاضر و آماده باشند و خودِ بیمار یا خانوادة او بدانند که کدام بسته مناسب آنهاست. بلکه هر بیمار بسته به شرایط خاص خود به ترکیبی متمایز از فرآیندهای مختلف نیاز دارد. این دو نکته باعث میشوند که عملاً مخاطب عمومی نتواند از اعلام عمومی هزینههای بیمارستانی استفاده کند. زیرا تشخیص معنای اصطلاحات و همچنین فرآیندهای مورد نیاز فقط از عهدة متخصص برمیآید. (براون، 2019)
اقدامات پیش رو
چنانکه گذشت، صرفِ اعلام عمومی هزینهها از سوی مراکز درمانی اگرچه گامی اولیه و لازم است، کمک چندانی برای رفع مشکل نمیکند. اما این اقدام ممکن است فرصتی برای شرکتهای پوششدهنده و همچنین شرکتهای دانشبنیاد و نوپا باشد. از طرفی، شرکتهای پوششدهنده میتوانند با فراهمکردن خدمات مشاورهای به صورت فردی یا از طریق سایت و نرمافزار، به مخاطبان خود کمک کنند تا از میان مراکز درمانی مختلف انتخاب مناسبی داشته باشند. از قضا، گامهایی در این جهت برداشته شده است. از جمله بعضی شرکتها برای کاهش هزینههای خود به افراد تحت پوشش چنین خدماتی ارائه میدهند. بدین ترتیب، افراد تصمیم آگاهانهای میگیرند و هزینهها هم برای افراد و هم برای شرکت پوششدهندة آنها کاهش مییابد. (براون، 2019) نکته مهم این است که اگرچه خدمت مذکور فقط به گروه خاصی از بیماران عرضه شده تا در تصمیمگیریهای خود از آن استفاده کنند، عملاً تأثیر این اقدام در جهت رقابتیشدنِ هزینههای درمانی بوده است. بدین ترتیب، افزون بر شرکتها و افراد تحت پوششان، همة دیگر افراد نیز از کاهش هزینههای درمانی نفع میبرند. (همان)
از طرف دیگر، با شفافیت قیمتهای فرآیندهای درمانی، این امکان برای شرکتها فراهم است که تدبیری بیندیشند و به مخاطبان عمومی کمک کنند. برای مثال، این حوزه فرصتی برای استارتآپهایی است که بتوانند از اطلاعات خام اعلامشده استفاده کنند و پلتفورمی برای مشاوره و راهنمایی مخاطبان عمومی فراهم کنند. ضمن آنکه دولتها نیز میتوانند از طریق حمایت از چنین خدماتی به صورت غیرمستقیم به دسترسپذیری خدمات درمانی و بیمارستانی برای شهروندان کمک کنند. به هر حال، برای تحقق شفافیت و منصفانهشدن قیمتها در عرصه خدمات درمانی و بیمارستانی راهی جز اقداماتی از این دست نیست.
منابع
خبرگزاری خانه ملت (خبرگزاری مجلس شورای اسلامی)، «کلیه صاحبان حرف و مشاغل پزشکی مکلف به استفاده از پایانههای فروشگاهی شدند» (1 اسفند 1397)
Brown, Zack (2019) "What would happen if hospitals openly shared their prices?", The Conversation (January 30, 2019): https://theconversation.com/what-would-happen-if-hospitals-openly-shared-their-prices-110352
Ducket, Stephen (2014) "Public hospital efficiency gains could save $1 billion a year", The Conversation (March 4, 2014): https://theconversation.com/public-hospital-efficiency-gains-could-save-1-billion-a-year-23779
Pear, Robert (2019) "Hospitals Must Now Post Prices. But It May Take a Brain Surgeon to Decipher Them.", The New York Times (January 13, 2019): https://www.nytimes.com/2019/01/13/us/politics/hospital-prices-online.html
شعارسال، با اندکی تلخیص و اضافات بر گرفته از سایت مرکز بررسی های استراتژیک ریاست جمهوری ، تاریخ انتشار: 23اسفند 1397 ، کدخبر:182411 ،www.npps.ir