اوطوری و همرای های او طوری این حرف رامیزنند که انگار میشود یک نظام توزیعی داشت که بتواند کالای چند قیمتی را بدون دزدی و رانت به دست مردم برساند. شوروی هم نتوانست چنین کاری کند، سوییس و آمریکا هم نمیتوانند.شوروی اینقدر در ایجاد چنان نظام توزیعی اصرار ورزید تا نابود شد اما کشورهای اروپایی و آمریکایی از همان اول فهمیدند نمیشود لذا رفتند سراغ بازار آزاد.
وزیر کنونیکار و رفاه رفاه مشاهده کرده است که: «برخی کالاها به نرخ اهردلار ۴۲۰۰ تومانی وارد میشود، اما با نرخ هردلار ۱۴ هزار تومانی به فروش میرسد و حتی در برخی کالاها محصول با نرخ هردلارمعادل ۵۰ هزار توماندر حال توزیع است"و نتیجه گرفته است که: «نظام توزیع ما در ارز و کنترل بازار کاملا ناعادلانه است.»درست است نظام توزیع درایران ناعادلانه است، چون تنها نظام توزیع عادلانه، نظام توزیع بازار رقابتی است .به این معنی که درآین نظام توزیع قیمت توسط دولت ابلاغ نمیشود بلکه توسط بازار کشف میشود. این را بپذیریم که دولت به جای بازی، باید داوری کند، به جای تعیین قیمت و کنترل تخصیص منابع، باید بر شکل گیری رقابت سالم در بخش خصوصی تاکید کند. برخی جار می زنند اگه قیمتها آزاد شود ، مردم پول ندارند برق و بنزین گران بخرند! همین جوری هم قیمت گوشت با حقوقها نمیخواند . آیا بازار آزاد بیعدالتی را افزایش نمیدهد؟توصیه بر حذف یارانهها نیست، بلکه نقدی کردن یارانه ها است.
منابع یارانه کنونی از محل ثروت نفتی تامین می شود که سرمایه ملی است. در همه این سالها، دولت ثروت نفتی رااز طریق جنس ارزان توزیع میکرده و می کند در نتیجه بیشتر ثروت نفتی به یه گروه خاص رسیده ودر عمل به جای اینکه نفت ملی شود دولتی شده و به ثروت نزدیکان دولت افزوده است.برای اینکه ثروت نفت واقعا ملی باشد و عادلانه به همه مردم برسد، تنها راهش این است که منابع حاصل از ثروت نفتی رو به صورت نقدی توزیع کنیم، و قیمتها را به بازار آزاد رقابتی بسپاریم. شاید گفته شود مگر احمدینژاد سال ۸۹ یارانهها رانقدی نکرد؟ مگر این سیاست ، سیاست تورمزای بدی نبود؟ شاید خسارتبارترین اتفاقی که در دولت دهم رخ داد بدنام کردن یک سیاست اقتصادی درست، با اجرای غلط آن بود. نقدی کردن یارانهها سیاست درستی بود که با اجرای سراسر اشتباه دولت دهم، بدنام شد.چرا؟ اولا، دولت دهم قیمتها رآ آزاد نکرد، بلکه باز قیمت ثابت یارانهای برای برق و بنزین و غیره تعیین کرد و درواقع یارانه پنهان در قیمت حذف نشد بلکه موقتا کم شد.
ثانیا، دولت دهم این سیاست را ناگهان اجرا کرد. تبدیل یارانه پنهان در قیمت به یارانه نقدی باید به تدریج و در طول دو سه سال انجام شود تا همه فرصت تطبیق با شرایط جدید رو پیدا کنند.ثالثا، دولت دهم مبلغ ثابتی برای یارانه نقدی تعیین کرد. اما با حذف یارانه پنهان، قیمتها آزاد و شناور میشوند و بنابراین درآمد ایجاد شده برای توزیع یارانه نقدی، هر روز در نوسان است. پس یارانه نقدی باید روزانه و پس از تحقق درآمد محاسبه شود نه این که از پیش تعیین شده باشد. چون دولت دهم یک مبلغ ثابت تعهد کرده بود، در سالهای ۸۹ و ۹۰ پول کم آورد لذا پول چاپ کرد که به جهش تورمی منجر شد. در سالهای اخیر هم آن مبلغ ثابت اینقدر کم ارزش شده که به لعنت خدا هم نمیارزد.
جمع بندی:
۱- نظام توزیعی چند قیمتی عادلانه، یک محال دست نیافتنی است. ما در انتهای یک کوچه بنبست گیر کردیم. شوروی درهمین جا نابود شد و بهتر است ایران هر چه زودتر از بن بست یارانه ای خارج شود.
۲- منابع یارانه از محل ثروت نفتتامین می شود و حق مردم است . راه درست توزیع این ثروت، به صورت نقدی است، نه به شکل پنهان در قیمت کالا.
۳- آنچه در سال ۸۹ انجام شد، نقدی کردن یارانهها نبود، بلکه بد اجرا کردن و بدنام کردن سیاست نقدی کردن یارانهها بود.
شعارسال، با اندکی تلخیص و اضافات بر گرفته از سایت خبری تحلیلی ساعت24 ، تاریخ انتشار: 17 تیر 1398 ، کدخبر: 450769 ، www.saat24.news