شعارسال: محمد ظهیری فرزند عبدالحسین ظهیری (فرش فروش) در 23 اسفند سال 1299 در ملایر متولد شد. محمد ظهیری پس از انجام تحصیلات ابتدایی و متوسطه وارد دانشکده کشاورزی کرج شد و لیسانس در رشته کشاورزی عمومی و آبیاری گرفت و به استخدام شهرداری تهران در آمد و به اداره لوله کشی آب تهران منتقل شد.
عبدالحسین ظهیری، نفر اول سمت چپ در باغ ظهیری ملایر
چندی نیز در فرانسه در امور آب مشروب و فاضلاب مطالعه و بررسی نمود و پس از تشکیل سازمان آب تهران، مدیر اداری آن سازمان شد. در سال 1342که حسنعلی منصور، نخست وزیر وقت وزارت آب و برق را تاسیس و منصور روحانی را در راس آن قرار داد، محمد ظهیری به معاونت آن وزارتخانه منصوب شد و به ترتیب معاون اداری و معاونت پارلمانی آن وزارتخانه را عهده دار بود.
مذاکرات مجلس شورای ملی درخصوص انتخاب معاون وزیر آقای محمد ظهیری
منصور روحانیقزوینی، وزیر آب و برق در سال 1325 کارمند اداره لوله کشی شهرداری تهران بود، دو سال از کار او در این اداره گذشته بود که شورای فرهنگی بریتانیا در سال ۱۳۲۷ ه خورشیدی آمادگی خود را برای پرداخت هزینه سفر مطالعاتی منصور روحانی و عزیزالله کهکشان در یونیورسیتی کالج دانشگاه لندن اعلام کرد. رییس این شورا در آن زمان وی.ئی.بلومفیل V.E.Blomfiele بود. محمد خلعتبری، شهردار وقت تهران از شورای فرهنگی بریتانیا خواست تا دو مهندس دیگر یعنی محمد ظهیری و تقی سرلک را هم برای این سفر مطالعاتی بپذیرد، اما ظاهرا فقط روحانی و کهکهشان در سال ۱۳۲۷ ش عازم انگلستان شدند.
محمد ظهیری
سازمان آب تهران در سال ۱۳۳۴ شمسی برای ده نفر از کارکنان خود تقاضا اعطا نشان از طرف محمدرضا پهلوی کرد که منصور روحانی در ردیف اول قرار داشت. شاه نشان درجه چهارم تاج را در چهارم آبان، روز تولدش، به روحانی هدیه کرد. عزیزالله کهکشان و محمد ظهیری نیز در شمار دریافت کنندگان این نشان بودند.
محمد ظهیری از موسسان اولیه کانون مهندسان ایران بوده و طبق اسناد در همان سالهای بدو تاسیس مبلغ 40000 به کانون جهت خرید عمارت کانون کمک کرده است.
محمد ظهیری پس از زلزله فرودین سال 1356 در ناغان چهارمحال بختیاری از طرف فرح پهلوی به عنوان مسئول بازسازی مناطق زلزله زده چهارمحال بختیاری منصوب میشود.
فرح پهلوی در حال بازدید از ناغان
وی قریب ده سال در سمت معاونت آب و برق انجام وظیفه کرد تا در سال 1350 به استانداری استان بنادر جنوب و بندرعباس که بعدا هرمزگان نام گرفت، رسید. ظهیری در برنامههای دولت در عمران جنوب فعالیتی داشت و در اسکلهسازی و تشکیل سازمان آب بندرعباس و سدسازی تلاشی از خود بروز داد. در عمران و آبیاری جزیره ابوموسی نیز سهمی داشت و مدتی مدیر عامل خانه بازرگانی ایران و اسپانیا بود.
می گویند؛ تنها عامل اتقال برق از جنوب کشور به ملایر و حومه حاصل خواست و پیگیریهای مجدانه ظهیری بود، طوری که خطوط انتقال برق از جنوب ابتدا به ملایر، بعد به پایتخت رسید!
محمد ظهیری در سالهای آخر حیات، اقدام به ساخت یک پروژه بزرگ به عنوان بنیاد فرهنگی فرشچی، مشتمل بر فرهنگسرا، کتابخانه و سالن همایش در زادگاه پدری خویش باغ ظهیری (در انتها خیابان شهید رجایی) کرد، وی جهت تامین هزینههای ساخت بنا فرهنگسرا، ویلای خود در نوشهر را نیز پشتوانه مخارج موقوفه خویش تعیین کرد.
محمد ظهیری در زمان افتتاح باغ ظهیری
کلنگزنی فرهنگسرا با حضور مسئولان وقت انجام شد و یک پارچه نیز بالا درب باغ ظهیری، جهت اختصاص این ملک به فرهنگسرا نصب گردید، در آن سالها (۱۳۸۸-۱۳۸۷) تیتر صفحه اول بسیاری از جراید و مطبوعات این بود: بزرگترین فرهنگسرا غرب کشور در ملایر ساخته میشود. که البته این فرهنگسرا به علت مرگ محمد ظهیری در سال 1389 متوقف و به سرانجام نرسید!
محمد ظهیری هیچگاه ازدواج نکرد و تمامی اموال خویش را وقف عام نمود و تنها بازمانده این خاندان، خواهر ایشان؛ بانو فروغ ظهیری است.
بانو فروغ ظهیری (خواهر محمد ظهیری) مدیر دبیرستان هفده دی در شرکت فرش ملایر سال 1348
شاهرخ ظهیری پدر صنایع غذایی ایران و بنیانگذار محصولات مهرام از اقوام محمد ظهیری بودهاند.
محمد ظهیری در سال 1348 خانهای قدیمی را در اقدسیه تهران، گلستان نبش بن بست رز خریداری و این خانه 1200 متری را در اوایل دهه 40 با تزئینات فراوان و منحصربهفرد بنا میکند. میگویند این خانه پس از انقلاب مصادره میشود اما برخی میگویند؛ قبل از حوادث انقلاب خانه به خانمی به نام لیلا فریدی منتقل شده است (طبق اسناد در سال 1353)
لیلا فریدی طبق اسناد این ملک را در سال 1379 به شهرداری تهران واگذار میکند ( البته قبل از این انتقال این خانه به عنوان محل اسکان شهرداران تهران انتخاب میشود) و این خانه میشود خانه و محل اقامت شهرداران تهران تا در نهایت امر محمود احمدینژاد به عنوان شهردار تهران انتخاب و اعلام میکند؛ این خانه اشرافی است و من در خانه خود اسکان خواهم داشت و در آنجا زندگی میکنم. خانه پیرو دستور شهردار وقت در اختیار سازمان فرهنگی و هنری شهرداری تهران قرار میگیرد تا به عنوان یک فرهنگسرا از آن استفاده شود که تحت مدیریت یکی از هنرمندان (شهره لرستانی) به خانه هنر و محلی برای گردهمایی هنرمندان پیشکسوت تبدیل میشود و مدت کوتاهی دبیرخانه فیلم شهر می شود تا اینکه این خانه به مدیریت روابط عمومی شهرداری تهران واگذار شد.
مدیریت روابط شهرداری اعلام میکند؛ هزینه نگهداری ملک اقدسیه بالغ بر ۲۵ میلیون تومان در ماه است و بهتر است این ملک از طریق مزایده به فروش به فروش برسد. و ملک دارای ارزش تاریخی نیست و معماری خاصی هم ندارد و افراد شاخصی هم در این ملک زندگی نکردند که بخواهیم آن را نگه داریم. این ملک دارای ۳ تخته فرش واجد ارزش بود که در انبار مرکز ارتباطات شهرداری قرار دارد و هیچ وسیله ارزشی دیگهای هم نداشته است.
در نهایت امر این خانه ارزشمند که پیشینه فراوانی دارد از لحاظ مکان رویداد و خانه تاریخی به دستور شهردار وقت پیروز حناچی به املاک شهرداری برای فروش و مزایده واگذار شده است. برحی از مدیران وزارتخانه میراث و شهرداری و … اعلام کردهاند این عمارت ارزش تاریخی و فرهنگی ندارد. چه کسی یا کسانی پشت این ماجرا هستند؟ چرا دسترسی به سوابق پرونده این عمارت بسته شد؟ وزارت میراث لیست ابنیه ثبت شده در فهرست آثار ملی بعد از سال 1340 را اعلام کند لطفا، شهرداری هم …. (آیندگان درباره این تفکر و تصمیم گیری، ما را سرزنش خواهند کرد)
شعارسال، با اندکی اضافات و تلخیص برگرفته از سایت اسکان نیوز، تاریخ انتشار: 8بهمن1398، کدخبر: 25392: eskannews.com