شعار سال:آیا شیوع ویروس کرونا هم تبدیل به نقطه امید دولت ترامپ برای تغییر حکومت ایران یا تغییر اساسی رفتار آن شده است؟ شماری از سیاستمداران تندرو آمریکایی و بسیاری از مخالفین حکومت ایران چنین باوری دارند. این دیدگاه ایفای نقش جدید نهادهای عمومی غیردولتی ایران در بحران اخیر را نادیده میگیرند. آنچه بهنظر میآید این است که بهجای وقوع تغییر رفتار مطلوب آمریکا، کوید-۱۹ و فشار فزاینده خارجی بر روی اقتصاد ایران، موقعیت نهادهای مذهبی و نظامی را مستحکمتر خواهد کرد.
از زمانی که دولت ایران اولین مورد ابتلا به ویروس را اعلام کرد تا کنون ایران همواره در بین ده کشوری که بیشترین آسیب را از کرونا دیده اند قرار داشته است. اما برخلاف نُه کشور دیگر، اقتصاد ایران حتی بیش از شیوع ویروس هم در وضع بسیار وخیمی بود. ناکارآمدی، فساد، تحریم و سقوط قیمت نفت، رکودِ تورمی ایران را بیشترین حد رسانده بود: ۴۱ درصد تورم، رشد اقتصادی منفی ۷.۲ درصد و ۲۰ درصد کسری بودجه برای سال ۱۳۹۹ که با ملاحظه اثر کرونا دستکم دو برابر خواهد شد.
همچون عرصههای دیگر، سیاست رسمی دولت ترامپ در مورد ایران هم پنبه کردن همه آن چیزی بود که اوباما رشته بود. او با خروج یکجانبه از توافق سال ۲۰۱۵ ایران و شش کشور، کارزار فشار حداکثری اقتصادی با هدف محدود کردن حضور ایران در خاورمیانه را کلید زد.
بر همین اساس، دولت آمریکا تاکنون دست رد به خواستههای مقامات ایران، رهبران اروپا، سناتورها و نمایندگان کنگره و رقیب انتخاباتیاش، جو بایدن، برای تعلیق موقت تحریمها بهخاطر کرونا زده است. آمریکا همچنین با درخواست بانک مرکزی ایران برای ۵ میلیارد دلار وام اضطراری صندوق بینالمللی پول مخالفت کرده است. این فشار اقتصادی در مدیریت شیوع بیماری و آثار ویرانگر آن بر اقتصاد ایران اثر خواهد گذاشت.
تحریمها در حال بیخاصیت کردن و بلاموضوع کردن دولت انتخابی در ایران است. نتیجهی غلبه نهادهای بیرون از بودجه و نظارت در انجام وظایف حاکمیتی میتواند سوق دادن بیشتر ایران به سمت حکومتی تکحزبی با غلبه نیروهای نظامی باشد.
دومین رزمایش همدلی و کمک مومنانه در قم، ۲۰ اردیبهشت ۱۳۹۹| عکس: محمدعلی مریزاد
وزارت خارجه آمریکا و خصوصا حسابهایش در شبکههای اجتماعی تلاش میکنند مردم ایران را قانع کنند که نهادها و بنیادهای غیردولتی ایران منابع کافی برای جنگ با بیماری را دارند و ایران احتیاجی به منابع خارجی ندارد. در ماه مارس وزارت خارجی آمریکا در متنی رسمی ادعا کرد که حکومت ایران دارایی کافی برای پاسخ دادن به نیازهای بخش سلامت را دارد. البته در این مدت آمریکا پیشنهاد کمک درمانی به ایران را هم مطرح کرد که مقامات ایران آن را رد کردند. استدلال ایران این بود که اگر آمریکا قصد کمک دارد، بهجای پیشنهاد کمکهای انساندوستانه، داراییهای ایران را آزاد کرد و تحریمها را معلق کند.
اما، بر خلاف دو سال منتهی به امضای برجام، بهنظر نمیآید اینبار افکار عمومی ایران آنچنان یک صدا در حال حمایت از لغو تحریمها باشد. در سال ۱۳۹۲ نامزدی که شعار حل مساله تحریمها را میداد به ریاست جمهوری انتخاب شد و مردم تهران، هر مرحله از پیشرفت مذاکرات را در خیابان جشن میگرفتند. مذاکرهکنندگان در رسانهها و شبکههای اجتماعی تحسین میشدند و نمایندگان حامی برجام اکثریت را در انتخابات مجلس سال ۱۳۹۴ بهدست آوردند. اما اینبار فضا به کل متفاوت است. در اسفند گذشته رکورد پایینترین مشارکت رایدهندگان در ادوار انتخابات مجلس ایران ثبت شد. بیش از آن هم در پاییز سال گذشته ناآرامیهای سراسری و واکنش سخت حاکمیت به آن احساس کم شدن اعتماد مردم به حکومت را فراگیر کرده بود. در نتیجه فشار افکار عمومی ایران، آنطور که در ۲۰۱۵ تجربه شد، برای رفع تحریمهای فعلی در غرب احساس نمیشود.
این وضعیت باعث شده تا آنچه دولت آمریکا درباره لزوم استفاده نهادهای عمومی غیردولتی ایران از منابع خود در بحران کرونا تبلیغ میکند رنگ واقعیت به خود بگیرد. سپاه پاسداران بناست سه و نیم میلیون خانوار (حداقل ۱۱.۵ میلیون نفر) را تحت پوشش کمک حمایتی بگیرد. کمیته امداد که در حال حاضر ۴.۳ میلیون خانوار را تحت پوشش دارد با رشد شتابنده مددجویان روبروست و ستاد اجرایی فرمان امام هم در اشکال مختلف (از اعطای وام تولیدی تا توزیع غذا و دارو) مشغول مقابله با بحران کرونا و عواقب اقتصادی آن است. بهواسطه ناامیدی از رسیدن کمکهای مالی خارجی و یا کمشدن تحریمها، مردم هم حضور این نهادها در عرصه حمایتهای اجتماعی را غنیمت میشمارند. حتی رییسجمهور و سیاستمداران نزدیک به اصلاحطلبان هم با علم به اینکه منابع بودجهیی دولت به هیچ وجه تکافوی هزینه سنگین کرونا را نمیکند، حضور نهادها و بنیادها را به این عرصه خیرمقدم گفتهاند. اما این شکل از دخالت نهادها در وظایف حمایتی حاکمیت عواقبی دارد که از قضا میتواند برخلاف محاسبات دولت ترامپ باشد.
اقتصاد ایران در سال جاری باز هم کوچکتر خواهد شد. چنانچه صندوق بینالمللی پول رشد منفی ۶درصد را برای آن پیشبینی کرده است. با چنین چشماندازی، نیاز به دخالت فزاینده نهادها و بنیاد در وظایف اجرایی دولت از ارائه خدمات درمانی گرفته تا پرداخت کمک هزینه به بیکاران در آینده نزدیک افزایش هم خواهد یافت.
هنوز برای ارزیابی چگونگی متحول شدن حکمرانی در ایران بر اثر ورود گسترده نیروهای مسلح و نهادها به عرصه حمایتهای اجتماعی زود است، اما بهنظر میرسد محدودیتهای بودجه نقش این نهادها را افزایش هم خواهد داد. به این ترتیب آنچه دولت پنهان خوانده میشود جای دولت انتخابی را در حمایتهای اجتماعی (وظیفه مرکزی نهاد دولت) خواهد گرفت. چنین روندی میتواند درست در نقطه مقابل هدف اعلام شده آمریکا برای تحریمها، یعنی آنچه «تغییر یا نرمال شدن» رفتار ایران نامیده میشود، باشد. در عوض، تحریمها در حال بیخاصیت کردن و بلاموضوع کردن دولت انتخابی، در هر حال تضعیف شده، در ایران است. نتیجه غلبه نهادهای بیرون از بودجه و نظارت در انجام وظایف حاکمیتی میتواند سوق دادن بیشتر ایران به سمت حکومتی تکحزبی با غلبه نیروهای نظامی باشد.
آنچه خواندید ترجمهای است از یادداشتی که در ۷ می ۲۰۲۰ در وبسایت روزنامه واشنگتنپست منتشر شده است.
امیرحسین مهدوی پژوهشگر اقتصاد سیاسی
برگرفته از فضای مجازی