شعار سال: آنچه این روزها بسکتبال و تیم ملی بزرگسالان این رشته را بر سر زبانها انداخته، بازی پوچی است که بدون هیچ بهانه قابل استنادی آغاز شد، اما میتواند تبعات سنگینی برای این تیم المپیکی داشته باشد. داستان از آنجا آغاز شد که رامین طباطبایی، رئیس فدراسیون بسکتبال در واکنش به برخی پرسشهای مطرح پیرامون وضعیت تیم ملی و مربیانش، صحبتهایی را عنوان کرد که گمانهزنیها را بیش از هر چیز به سمت تغییرات احتمالی سوق داد و پایان همکاری با مهران شاهینطبع! صحبت درباره شخص مهران شاهینطبع نیست، صحبت درباره مربیای است که تیم ملی بسکتبال را در بدترین شرایط ممکن تحویل گرفت و حالا در حالی کنار گذاشتن احتمالی او مطرح شده که این تیم به جهت سهمیهای که برای المپیک در اختیار دارد، در بهترین دوره خود قرار گرفته است. مهران شاهینطبع بهمنماه سال ۹۶ و درست یک ماه پس از آغاز دوره ریاست رامین طباطبایی در فدراسیون بسکتبال، هدایت تیم ملی را بر عهده گرفت. وی تیمی را تحویل گرفت که حتی بازی به عراق را واگذار کرده بود و باید امتیاز لازم برای ورود به جام جهانی و کسب سهمیه المپیک از این جام را در رقابت با تیمهایی مانند استرالیا، نیوزیلند، فیلیپین و... جمع میکرد. البته آنچه کار تیم ملی را در پنجرههای باقیمانده از انتخابی جامجهانی سخت کرده بود فقط امتیازات از دست رفته نبود، صحبتهایی که از ماست و دوغ شروع شد و تا قهر و غیبت و انتقاد مدعیان و حتی به میان آمدن پای رئیس کمیته ملی المپیک هم پیش رفت و باعث سنگینتر شدن سایه حواشی بر سر تیم ملی شد، خیلی بیشتر این تیم و تصمیمگیرندگانش را تحت فشار قرار داد. شاهینطبع، اما علاوه بر هدایت فنی بازیکنان، حواشی پیرامونی را هم مدیریت کرد و اینگونه تیم ملی را از دهان شیر بیرون کشید و به توکیو رساند. قرار بود اعزام آخر هم با نظارت و هدایت شاهینطبع انجام شود، اما بعد از چند ماه ورق به گونهای برگشته که عمل به این قول و قرار منوط به، اما و اگرهایی شده که قرار است توسط کمیته فنی تعیین شود، اما مشخص نیست با چه ملاکی.
* آن روی سکه رفاقت و حمایت
در دورهای که هدف همه رشتهها و تیمها و ورزشکاران از تمرین و اردو و اعزام، دستیابی به سهمیه المپیک بود، تیمملی بسکتبال به این مهم دست یافت. قاعدتا برای تعیین عملکرد یک مربی هم متر و معیاری منطقیتر از المپیکی کردن یک رشته نیست. قطعا به همین دلیل بود که رامین طباطبایی بعد از پایان کار ایران در جام جهانی و مسجل شدن سهمیه المپیک، تاکید کرد که قرارداد سرمربی تیم ملی به مدت یک سال و تا پایان المپیک تمدید خواهد شد. به هر حال مهران شاهینطبع در دوره ریاست محمود مشحون حضور در رأس کادر فنی تیم ملی را نپذیرفت، اما به فاصله چند ماه و درست یک ماه بعد از انتخابات فدراسیون بسکتبال برای این مسؤولیت اعلام آمادگی کرد. اما حالا چه شده که طباطبایی به فکر حذف شاهینطبع افتاده آن هم باوجود موفقیتهای او؟!
* تعویق المپیک بهانه است؟!
طباطبایی تعویق المپیک را بهانه تصمیمگیری درباره وضعیت کادر فنی عنوان کرده و گفته: «طبیعی است وقتی شرایط تا این حد تغییر کرده، باید روی خیلی از موارد دیگر تجدیدنظر شود، از جمله همکاری با مربیان؛ در این زمینه کمیته فنی و تصمیماتش تعیینکننده است. هر نظری این کمیته بدهد، همان را اجرا میکنیم». در این میان، اما نمیتوان از تاثیرات تصمیمی که فدراسیون بسکتبال برای «اعلام پایان مسابقات بدون قهرمان» گرفت، به سادگی عبور کرد. این تصمیم بیشتر از هر تیمی با اعتراض شهرداری گرگان همراه بود که مرحله مقدماتی لیگ را با صدرنشینی و تنها ۲ باخت میلیمتری به پایان رسانده بود. طبیعی بود که این تیم به دنبال احقاق حق خود از لیگ نیمهکارهای بود که برخلاف دیگر رشتهها که در وضعیت مشابه قرار داشتند، برای آن قهرمانی تعیین نشد و حتی اعزامهای بینالمللی احتمالی هم منوط به تصمیمگیریهای آتی شد! به نظر میرسد همین تصمیمات و اعتراضات بعد از آن- توسط گرگانیها- حالا یقه شاهینطبع را گرفته که اتفاقا بعد از مشورت با رئیس فدراسیون هدایت شهرداری گرگان را عهده دار شده بود، اگرنه تعویق المپیک به تصمیمگیری جدید درباره مربیای که کارنامه ملی و باشگاهیاش در همین یک سال گذشته گویای عملکردش است، چه ارتباطی دارد، آن هم در شرایطی که نه به بار است و نه به دار.
* دعوا بر سر «هیچ و پوچ»
به خاطر ادامه بحران کرونا هنوز هیچ مجوزی برای شروع فعالیتها آن هم در رشتهای پربرخورد مثل بسکتبال داده نشده است، تقویم فدراسیونهای جهانی و آسیایی این رشته برای ماههای آینده هنوز تصویب نشده و مهمتر اینکه برگزاری خود المپیک قطعی و صددرصد نیست. در این شرایط که تیم ملی نه تقویمی برای اردو دارد و نه برنامهای برای اعزام و اصلا مشخص هم نیست تا چه زمان این وضعیت ادامه خواهد داشت، صحبت از تغییر کادر فنی و تصمیمگیری برای آن چه لزومی دارد؟ حکایت آن، چه چیزی است جز گریه بر سر قبر خالی و دعوا بر سر هیچ و پوچ بویژه که در عمل هم ماههاست از پایان همکاری فدراسیون بسکتبال و سرمربی تیم ملی میگذرد. باوجود تاکیدی که بر تمدید یک ساله قرارداد مهران شاهینطبع شده بود، وی از شهریورماه گذشته قراردادی با فدراسیون ندارد. او بدون قرارداد ۲ بازی تیم ملی را اسفندماه گذشته در انتخابی کاپ آسیا مدیریت کرد، بنابراین در پس صحبت از بررسی و تصمیمات جدید چه دلیل و الزامی است؟
* چرخش یکباره رئیس بعد از ایجاد حرف و حدیث
رئیس فدراسیون بسکتبال با صحبتهای نهچندان قاطع خود درباره مربیان تیم ملی و بویژه مهران شاهینطبع و انداختن توپ تصمیمگیری برای آنها در زمین کمیته فنی، ابهامات پیرامون جابهجایی و تغییرات در کادر فنی تیم ملی را ایجاد کرد، اما بعد از فراگیری این موضوع، وی تغییر موضع داد! در اظهارنظر اخیری که طباطبایی پیرامون کادر فنی تیم ملی بسکتبال داشته اینگونه عنوان کرده که «فعلا تصمیم جدیدی نخواهیم داشت تا ببینیم چه میشود»؛ همین تغییر موضع هم خود جای سوال دارد و اینکه «بساط حرف از تغییرات چرا پهن شد که اینگونه جمع شود؟» شاید هدف باز کردن راهی برای جذب یک مربی خارجی بوده، اما آیا در این شرایط کرونایی چنین همکاریهایی شدنی است؟ اگر هم هدف در اختیار گرفتن یک ایرانی بهتر است، چه فاکتوری قرار است ملاک باشد جز کارنامه عملکرد؟ همینهاست که ابهامات این پرونده، در میان بودن پای برخی و شاید هم منفعتطلبیهای مقطعی فدراسیون را پررنگتر میکند.
* رئیس زهرچشم گرفت یا خودزنی کرد؟
بعید نیست مطرح شدن همه حرف و حدیثها پیرامون سرمربی تیم ملی بسکتبال برای «زهرچشم» گرفتن از او باشد و یادآوری جایگاه ریاست و تاثیرگذاری حرفها و تصمیماتش؛ به هر حال اینگونه تصور شده که در اعتراضات به تصمیم فدراسیون، رد پای شاهینطبع وجود داشته و قاعدتا این مسأله به مذاق رئیس فدراسیون خوش نیامده است، اما آیا وی این را در نظر داشته که همکاری و قرارداد برای آن، یک جریان دوطرفه است و شاید اصلا مهران شاهینطبع تمایلی به ادامه آن نداشته و حتی میتوانست به جای سکوت، همین را مطرح کند و اینگونه آب پاکی را روی دست فدراسیون بریزد، بویژه که چیزی برای از دست دادن ندارد؟ با همه اینها فدراسیون بسکتبال- به هر دلیلی- دست روی ویترین خود که اتفاقا موفقترین بخش کارنامهاش بوده، گذاشت و آن را درگیر حواشی کرد. این خودزنی فدراسیون مشخص نیست چه سرانجامی داشته باشد.
شعار سال، با اندکی تلخیص و اضافات برگرفته از روزنامه وطن امروز، تاریخ انتشار: ۲۵ خرداد ۱۳۹۹، کد خبر: ۲۲۰۶۰۸، www.vatanemrooz.ir