طبیعی است که مولفههای اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی جزء اصلیترین مولفهها در سوق پیدا کردن جامعه به سمت کاهش فرزندآوری است، اما در این میان نمیتوان از کمکاری دانشگاهها چشمپوشی کرد، چراکه اصلیترین بخش هرکشور برای انجام فعالیتهای پژوهشی در حیطههای مختلف مراکز آکادمیک اهستند، اما با نگاهی به رشته جمعیتشناسی اینطور به نظر میرسد که دانشگاهها نیز مانند مسئولان این مقوله را جدی نگرفتهاند. بهعبارت دیگر در کنار محدودیت دانشگاهها در پذیرش دانشجوی این رشته، فعالیتهای پژوهشی و تحقیقاتی هم آنطور که باید جدی گرفته نمیشود، درهمینراستا سراغ سه تن از اساتید جمعیتشناسی کشور رفتهایم تا برایمان از چگونگی رسیدن ایران به نقطه فعلی و چرایی کمکاری فضای آکادمیک کشور در این حوزه بگویند.
شعار سال: «فرزند کمتر، زندگی بهتر» شعاری که از دهه ۷۰ عملا سرلوحه کار مسئولان دولتی وقت قرار گرفت تا خانوادهها را نسبت به فرزندآوری بیرغبت کنند و درنهایت نیز طرفداران این شعار تا جایی پیش رفتند که نهتنها در آن برهه، بلکه در برهه کنونی نیز داشتن فرزند کمتر به یکی از مولفههای مدرنیته تبدیل شده و حالا اگر خانوادهای بیش از دو فرزند داشته باشد، جزء عجایب روزگار محسوب میشود. این شعار هرچند در یک برههای به نفع کشور محسوب میشد، اما تداوم آن باعث شده امروز ایران تا تبدیل شدن به کشوری پیر فاصله چندانی نداشته باشد و واژههایی، چون «کاهش نرخ باروری»، «کاهش رشد جمعیت»، «پیری جمعیت» به یکی از اصلیترین کلیدواژهها در حوزه جمعیتی تبدیل شود. به عبارت دیگر زنگ خطر جمعیتی کشور از ۱۰ سال پیش بهصدا درآمده است، اما همچنان از منظر بسیاری از متولیان امر جای نگرانی در این خصوص وجود ندارد! و علیرغم ابلاغ سیاستهای کلی جمعیت در سال ۱۳۹۳ توسط مقام معظم رهبری که در ۱۴ ماده تنظیم شده، خبری از اجرای این سیاستها نیست و گویی مسئولان مربوطه صدای آژیر قرمز جمعیتی را نشنیدهاند. سیاست کاهش نسل که توسط دولتها بهطور جدی دنبال شده و ایران را در آستانه کشوری پیر قرار داده است، مربوط به امروز یا دیروز نیست، این مهم که ماحاصل سیاستهای توسعهگرایانه و ضدفرزندآوری دولتهاست از اوایل دهه ۷۰ دنبال شده و تبعات سنگینی را برای کشور بههمراه آورده است. مقوله کاهش نرخ باروری و بالطبع نرخ پایین رشد جمعیتی کشور بهقدری جدی است که رهبری از اواخر دهه ۸۰ تا امروز بارها و بارها به آن اشاره کرده و حتی سیاستهای جمعیتی کشور را اشتباه دانستهاند.
ایشان در سال ۹۱ در این زمینه عنوان کردند: «این مساله تحدید نسل از اواسط دهه ۷۰ به این طرف باید متوقف میشد. البته اول که سیاست تحدید نسل اتخاذ شد، خوب بود، لازم بود، لیکن از اواسط دهه ۷۰ باید متوقف میشد. این را متوقف نکردیم؛ این اشتباه بود. عرض کردم؛ مسئولان کشور در این اشتباه سهیمند، خود بنده حقیر هم در این اشتباه سهیمم. این را خدای متعال و تاریخ باید بر ما ببخشد. نسل جوان را باید حفظ کرد. با این روند کنونی اگر ما پیش برویم - من چندی پیش هم در ماه رمضان در سخنرانی گفتم - کشور پیر خواهد شد. خانوادهها، جوانها باید تولید مثل را زیاد کنند؛ نسل را افزایش دهند. این محدود کردن فرزندان در خانهها، به این شکلی که امروز هست، خطاست. این نسل جوانی که امروز ما داریم، اگر در ۱۰ سال آینده، ۲۰ سال آینده و در دورهها و مرحلههای آینده این کشور بتوانیم آن را حفظ کنیم، همه مشکلات کشور را اینها حل میکنند.» با این حال و علیرغم توصیه چندباره رهبری در عمل مسئولان نهتنها سیاستهای تشویقی درستی برای بالا بردن نرخ باروری نداشته و ندارند، بلکه بهنظر میرسد قرار است سیاستهای اشتباه گذشته همچنان تداوم داشته باشد. نکته قابل تاسف اینجاست که به اذعان امیرحسین بانکیپور، نماینده مجلس نرخ رشد جمعیت کشور به زیر یکدرصد رسیده است و این یعنی هیچسیاستی برای متوقف کردن مسیر فعلی و تشویق خانوادهها به فرزندآوری وجود ندارد.
مدیرگروه جمعیتشناسی موسسه مطالعات و تحقیقات اجتماعی دانشگاه تهران:
دانشگاههای ما اصول استراتژیک جمعیتی را به معنای کاربردی آموزش نمیدهند
محمدولی علیئی، مدیرگروه جمعیتشناسی موسسه مطالعات و تحقیقات اجتماعی دانشگاه تهران با بیان اینکه موضوع جمعیتی کشور از سال ۷۲ وارد چالش شده است، گفت: «تا پیش از آن نهتنها کشور با مشکل جمعیتی روبهرو نبود بلکه رشد جمعیتی هم بالا بود، چراکه در دهه ۶۰ رشد جمعیتی کشور در جایگاه سوم دنیا قرار داشت، ولی از سال ۷۲ با برنامههای دولت سازندگی در آن زمان با کاهش رشد جمعیت روبهرو شدیم.» او با تاکید بر اینکه در سال ۷۵ که دومین سرشماری کشور بعد از انقلاب اسلامی انجام شد، هشدار جمعیتی کشور مشخص شد، اظهار داشت: «از آن زمان به بعد مقام معظم رهبری در این حوزه ورود و هشدارهایی را مطرح کردند که متاسفانه هشدارها چندان جدی گرفته نشد تا اینکه در سرشماری سال ۸۵ کاملا مشخص شد که جمعیت کشور درحال کاهش است و قطعا اگر این روند ادامه پیدا کند، در برههای دیگر این مساله غیرقابلجبران خواهد بود.» مدیرگروه جمعیتشناسی موسسه مطالعات و تحقیقات اجتماعی دانشگاه تهران اظهار داشت: «رهبری در سال ۹۳ سیاستهای کلی جمعیتی را ابلاغ کردند که بهعنوان یک هشدار جمعیتی به حکومت تلقی میشد و متاسفانه کار معینی برای اجرای این سیاستها نیز صورت نگرفت.»
کاهش موالید در ایران در برهه زمانی ۲۵ تا ۳۰ ساله رخ داده است
علیئی درباره اقدامات جامعه آکادمیک کشور در بحث جمعیتی تصریح کرد: «دانشگاههای ما اعتقادی ندارند به اینکه راهحلی برای این مساله داشته باشند و دلیلش هم آن است که روند تحول جمعیت در دنیا بهخصوص در کشورهای توسعهیافته محدود شده و همه این کشورها با مشکل جمعیتی روبهرو هستند، البته در این کشورها راهحلهایی برای رشد جمعیت وجود داشته و اجرایی هم شده که یکی از کمهزینهترین این راهحلها بحث جذب نیروی کار و مهاجران است که این مهم از آمریکای شمالی تا کشورهای اروپایی دنبال میشود. در کنار آن سیاست تشویق موالید است که ازجمله آن میتوان به ارائه تسهیلات مالی، تامین مسکن و... اشاره کرد و بهخاطر همین سیاستها مساله جمعیتی در این کشورها درحال کنترل است.»
او گفت: «فعالان جمعیت شناسی در ایران اتفاقات رخداده در دیگر کشورها را بهعنوان یک تجربه جبری در روند جمعیتشناسی میدانند و معتقدند هر کشوری که به اصطلاح درگذار جمعیتی از مرحله دوم که همان مرگومیر و موالید بالا بهخاطر رعایت مسائل بهداشتی به کاهش نرخ مرگومیر برسد، بهطور طبیعی با کاهش نرخ تولد نیز روبهرو خواهد شد و این مهم یک تجربه است. درحالیکه کاهش موالید در اروپا به دلایل مختلفی بستگی دارد که یکی از آنها اشتغال زنان و مردان است، یعنی هزینه زندگی در آنجا برعهده زن و مرد است و تفکیکی میان آنها وجود ندارد و به همین خاطر وقتی در اروپا طلاقی رخ میدهد، سرمایه میان زن و مرد تقسیم میشود، اما ما در ایران این مساله را بهصورت کاریکاتوری شاهد هستیم، از طرف دیگر کاهش موالید در اروپا بین ۷۰ تا ۱۲۰ سال زمان برد، اما در ایران این اتفاق در برهه ۲۵ تا ۳۰ ساله رخ داده است.»
مدیرگروه جمعیتشناسی موسسه مطالعات و تحقیقات اجتماعی دانشگاه تهران در همین زمینه افزود: «در اروپا مشخصههای صنعتی، تولید بالا، شهرنشینی و... از دیگر دلایل کاهش موالید است، اما در ایران همه این مولفهها بهصورت کاریکاتوری رخ داده است. در اصل اگر در اروپا شاهد کاهش موالید هستیم، اما در ازای آن مولفههای دیگر کسب شده، اما در ایران اینگونه نبوده است. همچنین کاهش موالید در اروپا بهعنوان یک نگاه علمی صورت گرفته، اما متاسفانه برخی جمعیتشناسان این مساله را بهعنوان یک جبر تلقی میکنند.»
ایران به مرحله تله جمعیتی بسیار نزدیک شده است
علیئی بیان داشت: «در ایران برخی معتقدند مساله کاهش جمعیت در ایران یک تئوری لجستیک است، درحالیکه اگر در اروپا چنین اتفاقی رخ داده، درگذار یک تحول خاصی صورت گرفته، اما ما چنین تحولاتی را در داخل کشور تجربه نکردهایم یا بهصورت نمادین و کاریکاتوری بوده است، به همین دلیل نباید خود را قانع کنیم که کاهش جمعیت در ایران مساله درستی است. وقتی کشوری به تله جمعیتی برسد و موالید آن از یک حد مشخصی کمتر شود، دیگر هیچگاه نمیتواند این عقبافتادگی را جبران کند و کاهش موالید هم از لحاظ روشی و بینشی در آن جامعه نهادینه میشود.» او با تاکید بر اینکه ایران به مرحله تله جمعیتی بسیار نزدیک شده است، اظهار داشت: «براساس آمار سازمان ثبت احوال در سال ۱۳۹۸، ۱۷۰ هزار موالید از جمعیت ایران نسبت به سال ۹۷ کاسته شده و تعداد موالید ما در این سال معادل تعداد موالید ایران در سال ۱۳۴۶ است، درحالیکه ایران امروز ۸۳ میلیون نفر جمعیت دارد، اما جمعیت کشور در سال ۴۶، ۲۸.۷ میلیون نفر بوده است، البته عوامل زیادی در رسیدن به این جایگاه اثرگذارند.» مدیرگروه جمعیتشناسی موسسه مطالعات و تحقیقات اجتماعی دانشگاه تهران گفت: «در میان جمعیتشناسان ایران، عدهای محدود تئوریهای غربی را قبول دارند و درمقابل عدهای دیگر اعتقاد دارند که ما چه بخواهیم و چه نخواهیم روند کاهش جمعیت رخ خواهد داد و متاسفانه اکثریت افراد چندان حساسیتی نسبت به این مساله ندارند.»
دانشگاههای ما اصول استراتژیک جمعیتی را بهمعنای کاربردی آموزش نمیدهند
علیئی بیان داشت: «در حوزه تربیت نیروی انسانی در رشته جمعیتشناسی باید بگویم همین میزان نیرو برای کشور چین هم مازاد خواهد بود، چه برسد به کشور خودمان و تنها تعداد معدودی از دانشگاههای کشور در این حوزه ورود کردهاند، اما نباید فراموش کرد که همه دانشجویان ما نظریهها، مباحث و محاسبات جمعیت را فرا میگیرند و اصول استراتژیک جمعیتی را به معنای کاربردی آن نمیآموزند. بهعبارت دیگر اصلا چنین واحدهای درسی را در دانشگاهها نداریم و دانشجویان این رشته در مقطع کارشناسیارشد تنها چهار درس اساسی دارند که در مجموع نیز ۱۱ واحد میشود و در هیچیک از این دروس به مواردی که در دنیای امروز باعث ایجاد تغییرات جمعیتی شده، پرداخته نمیشود؛ به همین دلیل ما نیازمند افرادی هستیم که تحلیلگر و پژوهشگر جمعیتشناسی استراتژیک باشند، درحالیکه هیچکدام از این مباحث در دانشگاههای ما مطرح نمیشوند و اگر هم گاها نقدهایی در این حوزه مطرح شود، گذراست.»
او در رابطه با اینکه امروزه کشورهای غربی، چین و هند که سابقه جمعیتی دارند، مباحث اقتصادی را در مساله جمعیتی دخیل کردهاند، گفت: «در کشور ما تنها دو واحد به جمعیتشناسی اقتصادی و اجتماعی اختصاص پیدا کرده و الا مبحث مستقلی در این حوزه نداریم و طبیعی است که با این دروس تغییری در سیاستهای جمعیتی کشور ایجاد نمیشود مگر اینکه مرکزی پیرامون این مساله دغدغه داشته باشد و بتواند کرسیهای علمیای را در این زمینه ایجاد کند و بعد از ایجاد گفتمان، شاهد بازنمایی مباحث جمعیتی در کشور باشیم تا نخبگان و مسئولان به این مهم حساس شده و ورود جدی داشته باشند.»
از راهاندازی کرسیهای علمی برای بررسی وضعیت جمعیتی کشور استقبال نمیشود
مدیرگروه جمعیتشناسی موسسه مطالعات و تحقیقات اجتماعی دانشگاه تهران گفت: «تا امروز از راهاندازی کرسیها پیرامون جمعیتشناسی استقبال چندانی نمیشد؛ چراکه اکثر فعالان این حوزه معتقد بودند که روند کاهش جمعیتی درنهایت اتفاق خواهد افتاد، متاسفانه عدهای هم که اعتقاد داشتند اصلا کشور با مشکل جمعیتی روبهرو نیست، در سمت مشاوران مسئولان قرار دارند و حتی امروز هم با توجه به شرایط جمعیتی کشور، همچنان روی اعتقاد خود هستند؛ البته با توجه به کاهش شدید نرخ موالید در سال ۹۸، این افراد دیگر جوابی برای توجیه این مساله ندارند و علیرغم اینکه نرخ رشد جمعیتیمان منفی شده، هنوز عدهای نمیخواهند از خواب بیدار شوند.»
علیئی بیان داشت: «برای تغییر وضعیت جمعیتی کشور نمیتوان به جمعیتشناسان اکتفا کرد، چراکه باید موانع رشد جمعیتی را شناسایی و آنها را از سر راه برداریم، البته این مساله در یک پروسه دو دههای رخ میدهد و مبانی جمعیتی اینگونه نیست که امروز تصمیم بگیریم کاهش یا افزایش داشته باشد و این مهم از نسلی به نسل دیگر قابلتغییر است. با این حال اگر برای این حوزه با عزم راسخ تصمیمگیری شود میتوانیم در این زمینه مشکل کشور را برطرف و ایران را بهعنوان یک الگو در دنیا معرفی کنیم.»
عضو هیات علمی دانشگاه تهران:
مسئولان از اساتید جمعیتشناسی برای مشورت گرفتن استفاده نمیکنند
شهلا کاظمیپور، جمعیتشناس با بیان اینکه هرچند مقوله جمعیت موضوعی اجتماعی محسوب میشود، اما اساسا بحثی علمی خواهد بود، گفت: «برخی مولفههای تحولات توسعهای باعث شده رشد جمعیتی در کشور ما کاهش پیدا کند. از قدیم چنین بوده که هرگاه خانوادهای سطح تحصیلات بالایی داشته و از رفاه بیشتری برخوردار بوده، درمقابل تعداد فرزندان کمتری هم داشته است، امروز هم با توجه به بالا رفتن میزان سواد جامعه شاهد کاهش فرزندآوری هستیم.»
نتیجه توسعه شهرنشینی و همگانی کردن آموزش، کاهش رشد جمعیت است
او ادامه داد: «در ابتدای انقلاب تنها ۴۷ درصد از جمعیت کشور باسواد بودند، اما امروزه این میزان به ۹۲ درصد رسیده است. همچنین آن زمان ۴۷ درصد جمعیت شهرنشین بودند، اما الان ۷۴ درصد شهرنشینند و این مولفهها، شاخصههای توسعه بهشمار میروند. از سوی دیگر ما بعد از پیروزی انقلاب اسلامی بهدنبال این بودیم که آموزش را همگانی کنیم و شهرنشینی توسعه پیدا کند، طبیعی است که پیامد آنها کاهش باروری و درنتیجه کاهش رشد جمعیت است و امروز بهجایی رسیدهایم که نرخ رشد جمعیت ما در سال گذشته ۰.۹۶ درصد شده که این مهم نشاندهنده سیر کاهنده رشد جمعیت در ایران است.»
این جمعیتشناس با بیان اینکه کاهش نرخ جمعیت را پیشبینی میکردیم، اظهار داشت: «کشورهای اروپایی و آمریکایجنوبی و... این مسیر را در ۵۰ یا ۷۰ سال پیش طی کردهاند، این مهم منحصر به ایران نیست که بخواهیم بگوییم ما این مساله را مدیریت نکردهایم، بلکه ایجاد این وضعیت ناشی از شاخصههای توسعه است و راهکار توقف این مسیر هم بازنگری در سیاستهای باروری خواهد بود. البته این سیاست نباید صرفا پرداخت به بحث باروری باشد و باید زیربناهای اجتماعی، اقتصادی و فرهنگی تقویت شود و احساس امنیت افراد افزایش یابد.»
نتایج اعمال سیاستهای افزایش باروری بهسرعت نمایان نخواهد شد
کاظمیپور تصریح کرد: «سیاستهای افزایش باروری بهسرعت جواب نخواهد داد و ما باید به این سمت برویم که سرعت کاهش باروری را کم کنیم. امروزه شتاب تغییر و تحولات اجتماعی و فرهنگی، تکنولوژیهای ارتباطی و... بسیار زیاد است و از آنجا که در ارتباط با این وسایل تأخر فرهنگی هم داریم، باید برای برونرفت از شرایط فعلی فکری شود. همچنین نباید فراموش کرد که بهطور مثال امروز رفتن به دانشگاه به یکی از ایدهآلهای نسل جوان تبدیل و قطعا ازدواج و فرزندآوری به اولویت دوم و سوم بدل شده است.»
او گفت: «اولویت اول جامعه تحصیل و اشتغال است و بحث ازدواج و فرزندآوری در اولویتهای بعدی قرار دارد. اگر بخواهیم این اولویت را پررنگ کنیم، باید کمی اولویتهای جامعه را تصحیح کنیم که ازجمله آن میتوان به کمکهزینههای تحصیلی و امکان کسب شغل اشاره کرد تا از این طریق نسل جوان بتواند به هر دو اولویت زندگیاش بپردازد.»
این جمعیتشناس افزود: «متاسفانه بسیاری از مسئولان ما در حوزه مسائل جمعیتی خودشان را ذیصلاح میدانند و تصور میکنند اصلا نیازی به مشورت گرفتن از جمعیتشناسان ندارند و حتی گاهی اینطور وانمود میکنند که جمعیتشناسان خودشان عامل کاهش جمعیتند، درحالی که کاهش نرخ جمعیت یک روند جهانی است که بهخاطر روند توسعهگرایانه ایجاد میشود و طبیعی است وقتی میگوییم ایران در بحث آموزش و... به فلان جایگاه رسیده، در مقابل هم با روند کاهشی جمعیت روبهرو هستیم.»
کاظمیپور با بیان اینکه مسئولان ما از اساتید جمعیتشناسی برای مشورت گرفتن استفاده نمیکنند، گفت: «نباید فراموش کرد که افزایش نرخ باروری نیز با اعمال سیاستهایی مانند پرداخت مبلغ مشخصی پول در قبال هر نوزاد و... محقق نخواهد شد و در وهله اول باید مولفههای دخیل در این مساله را بهطور کامل شناسایی و بعد برای از میان برداشتن آنها راهکارهایی را مشخص و ارائه کرد.»
نادری رئیس موسسه مطالعات و تحقیقات اجتماعی دانشگاه تهران:
دانشگاهها رویکرد نئومالتوسی را دنبال کردهاند
احمد نادری، رئیس موسسه مطالعات و تحقیقات اجتماعی دانشگاه تهران با تاکید بر اینکه اکثر کشورهای دنیا با بحران جمعیتی روبهرو هستند، گفت: «دلیل ایجاد بحران جمعیتی عناصر فرهنگی مدرن است که مهمترین آن فردگردایی مدرن است. بهعبارت دیگر هرچه جوامع فردگراتر شدهاند بیشتر به سمت بحران جمعیتی حرکت کردهاند و در این جوامع لذتها و تمایلات فردی اصالت پیدا میکنند و اساسا فردگرایی تنها توجه به خود فرد را مدنظر قرار میدهد. این مقوله جوامع مدرن را بهسمتی میبرد که احساس نیاز به فرزندآوری را کاهش داده و بهعبارت دیگر فرزندآوری همراه با مشقت زیاد معرفی شده و برای افرادی که به فردگرایی باور دارند، اصلا مطلوب نخواهد بود.» او ادامه داد: «هرچه جوامع مدرنتر شدند، از فرزندآوری بیشتر فاصله گرفتند و طبیعی است که بحران جمعیتی نیز بیشتر سراغ آنها آمده است و این یک روند جهانی محسوب میشود. امروز میبینیم بحران جمعیتی در کشورهای اروپایی ملموستر شده و سالهاست این کشورها کمبود جمعیتشان را با مهاجرپذیری جبران میکنند. آخرین موج مهاجرپذیری این کشورها مربوط به اتفاقات سال ۲۰۱۴ و جنگهای عراق و سوریه است که تنها کشور آلمان ۱.۵ میلیون مهاجر را پذیرفت که عمدتا نیروی کار محسوب میشوند.»
فرهنگ فردگرایی به کشور ما رسوخ کرده است
وی با بیان اینکه فرهنگ فردگرایی به جامعه ما نیز کشیده شده است، تصریح کرد: «ایران نیز بهموازات مدرن شدن از عناصر فرهنگی خودش فاصله گرفته و سیاستهای غلط نئولیبرال که از دهه ۷۰ بر ما تحمیل شده، کشور را به سمتی برده که فرزندآوری در ایران کمتر شود و از همان برهه تا امروز نیز چه در حوزه سیاستگذاری و چه اجرا دستهایی در کار بودهاند که فرزندآوری در ایران به مراتب کمتر شود. در اصل سیاستگذاریهای مغرضانه و شیوع فرهنگ مدرن در کشور باعث شد مقوله فرزندآوری در کشور کاهش یابد، حتی در برخی شهرها آمار فرزندآوری به زیر نرخ جایگزینی رسیده که یک خطر جدی بهشمار میرود.»
نادری تصریح کرد: «در سالهای اخیر و بعد از شبهه فتوای مقام معظم رهبری که مردم را به فرزندآوری دعوت کردهاند، حرکتهایی در این زمینه ایجاد شده، اما هنوز با جایگاه ایدهآل فاصله داریم تا بتوانیم ایران را نهتنها به یک کشور جوان تبدیل کنیم، بلکه قدرتمند باشیم، زیرا نباید فراموش کرد جمعیت در روابط بینالملل یک عنصر قدرت محسوب میشود و امروزه کشورهایی که جمعیت بیشتری دارند، از قدرت افزونتری برخوردارند و ما نیز باید به سمتی حرکت کنیم که فرزندآوری در ایران نرخ بالایی داشته باشد.»
مشی دانشگاهها در مقوله جمعیتی قابلقبول نیست
رئیس موسسه مطالعات و تحقیقات اجتماعی دانشگاه تهران گفت: «ما مشکلی از لحاظ منابع طبیعی و سکونت در کشور نداریم و قطعا اگر امکانات بهدرستی مدیریت شود، کشور ثروتمندی هستیم و میتوانیم تا ۲۰۰ یا حتی ۲۵۰ میلیون نفر جمعیت داشته باشیم. با این حال متاسفانه دانشگاههای ما آنطور که باید در بحث جمعیت ورود نکردهاند و اساسا تا امروز جامعه آکادمیک کشور مشیای را در این زمینه دنبال کرده که قابلقبول نبوده است، در اصل آنها رویکرد نئومالتوسی را دنبال کردهاند که اساسا جمعیت را دردسرساز میداند.»
او با تاکید بر اینکه این رویکرد معتقد است جمعیت بیشتر نیازمند منابع بیشتر خواهد بود و از آنجا که منابع محدود هستند، نباید اجازه افزایش جمعیت را داد، اظهار داشت: «در نظریه لیبرال، نظریه نئومالتوسی وجود دارد و گروههای جمعیتشناسی در دانشگاهها بهویژه در دانشگاه تهران مشی نئومالتوسی را در پیش گرفتهاند که باید این مسیر اصلاح شود و به سمت استفاده از نظریههای انسانشناسی و مردمشناسی در حوزه جمعیتی حرکت کنند و نباید بحث جمعیتی را با حساب دو دو تا چهار تا دنبال کرد.» نادری گفت: «قطعا تا زمانی که دیدگاه نئومالتوسی بر دانشگاهها حاکم باشد، پژوهشها نیز به سمتی خواهد رفت که مخالف فرزندآوری بیشتر و افزایش جمعیت خواهد بود و متاسفانه آسیبهای این مهم در نسلهای بعدی متوجه کشور خواهد بود. از سوی دیگر گروههای جمعیتشناسی در دانشگاههای کشور بسیار محدودند و قدیمیترین آن نیز مربوط به دانشگاه تهران است.»
گروههای جمعیتشناسی باید بازنگری شوند
عضو هیات علمی دانشگاه تهران با بیان اینکه گروههای جمعیتشناسی دانشگاهی باید بازنگری در رویکردها و پارامترهای خود داشته باشند، بیان داشت: «قطعا تا زمانی که پارادایم مسلط نئومالتوسی باشد، طبیعی است که دانشجویان هم در حوزه پایاننامهها و پژوهشها همین نگاه را دنبال میکنند که آسیبهای خاص خودش را هم خواهد داشت.»
او گفت: «قطعا ما باید از نظریههای توسعهگرایانه دست برداریم، چراکه این نظریه آسیبهای جدی به ما وارد کرده و در حوزه جمعیتی میبینیم که از دهه ۷۰ وقتی که پارادایم توسعه وارد کشور شد، آسیبهای جدی در حوزه جمعیتی ایجاد شد و متاسفانه نظریه توسعهگرایانه همچنان تداوم دارد و نباید فراموش کرد که نئومالتوسیها در دل نظریه توسعه تنفس میکنند و نظریه توسعه هم دو دو تا چهار تای کاملا مادی و بدون در نظر گرفتن مباحث فرهنگی است، درحالی که اگر به مولفههای فرهنگ سنتی خودمان برگردیم، اساسا رفتار متفاوتی نسبت به امروز خواهیم داشت.»
بررسی پایان نامههای دانشگاهی با موضوع جمعیت شناسی
کم کاری دانشگاهها در پژوهش جمعیت
طبیعی است که مولفههای اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی جزء اصلیترین مولفهها در سوق پیدا کردن جامعه به سمت کاهش فرزندآوری است، اما در این میان نمیتوان از کمکاری دانشگاهها چشمپوشی کرد، چراکه اصلیترین بخش هرکشور برای انجام فعالیتهای پژوهشی در حیطههای مختلف مراکز آکادمیک اهستند، اما با نگاهی به رشته جمعیتشناسی اینطور به نظر میرسد که دانشگاهها نیز مانند مسئولان این مقوله را جدی نگرفتهاند. بهعبارت دیگر در کنار محدودیت دانشگاهها در پذیرش دانشجوی این رشته، فعالیتهای پژوهشی و تحقیقاتی هم آنطور که باید جدی گرفته نمیشود، درهمینراستا سراغ سه تن از اساتید جمعیتشناسی کشور رفتهایم تا برایمان از چگونگی رسیدن ایران به نقطه فعلی و چرایی کمکاری فضای آکادمیک کشور در این حوزه بگویند.
جمعیت شناسی چگونه وارد دانشگاه شد؟
رشته جمعیتشناسی در دانشگاهها صرفا به مقطع کارشناسیارشد و دکتری محدود شده و دراین بین هم تنها تعداد محدودی از دانشگاهها مانند دانشگاه تهران، دانشگاه آزاد اسلامی، علامهطباطبایی شیراز و یزد اقدام به جذب دانشجو میکنند و طبیعی است که میزان تربیت نیروی انسانی دراین حوزه به مراتب کمتر از دیگر رشتههای علوم انسانی خواهد بود، اما با نگاهی به سایت گنج باید گفت فعالیتهای پژوهشی در بحث جمعیتی نیز حال و روز خوبی ندارد؛ چراکه از سال ۱۳۰۰ تاکنون تنها ۳۴۴ مقاله و رساله با موضوع «جمعیتشناسی» منتشر شده که بیشترین آن هم مربوط به سال ۹۰ با ۴۲ پایاننامه بوده است و وضعیت در سال گذشته، بهمراتب بدتر شده و تنها دو پایاننامه درآن سال با موضوع جمعیتشناسی منتشر شده است.
تنها ۳۴۴ مقاله با موضوع «جمعیتشناسی»
هرچند دانشگاهیان از سال ۱۳۰۰ دراین حوزه وارد شده، اما جالب اینجاست که درآن سال همان میزان پایاننامه در این خصوص منتشر شده که در سال گذشته بوده و این روند تقریبا تا سال ۷۴ ادامه داشته و طی این سالها درمجموع ۳۴ مقاله منتشر شده است. جالب اینجاست طول دهه ۷۰ و همزمان با اعمال سیاستهای فرزند کمتر، زندگی بهتر کمتر از ۳۰ مقاله در اینباره به چاپ رسیده است، با این حال وضعیت ورود جامعه آکادمیک کشور به مقوله جمعیتی از سال ۹۰ به بعد بهتر شده و شاید بتوان گفت عمده تحقیقات دانشگاهی در این دهه انجام شده تا جاییکه از ابتدای این دهه تا سال گذشته ۲۰۹ پایاننامه با موضوع «جمعیتشناسی» منتشر شده است.
درمیان همه دانشگاههای کشور نیز بیشترین سهم تحقیقاتی در حوزه جمعیتشناسی متعلق به دانشگاه آزاد اسلامی واحد تهرانمرکزی، دانشگاه علامهطباطبایی، دانشگاه تربیتمدرس، دانشگاه علوم پزشکی و خدمات پزشکی کرمان خواهد بود و دانشگاه تهران بهعنوان یکی از قدیمیترین دانشگاههای کشور جزء غایبان اصلی این حوزه محسوب میشود؛ این درحالی است که موسسه مطالعات اجتماعی این دانشگاه دارای گروه جمعیتشناسی است!
بیتوجهی دانشگاهیان به مقوله «کاهش نرخ جمعیت»
درکنار کمکاری دانشگاهها در بحث جمعیتشناسی، اما ورود آنها به مقوله «کاهش نرخ جمعیت» بهمراتب راضیکنندهتر است؛ چراکه دانشگاهها در طول ۹۸ سال گذشته توانستند ۸۱۰ پایاننامه و مقاله دراین زمینه منتشر کنند و سال ۹۷ با ۱۶۶ مقاله، بیشترین میزان مقالات منتشرشده را به خود اختصاص داده و دانشجویان مقطع کارشناسیارشد هم با ۷۹۶ پایاننامه، در صف اول بررسی این حوزه قرار دارند. نکته جالب درباره بررسی آکادمیک کاهش نرخجمعیت این است که دهه ۸۰ نیز کمترین فعالیت پژوهشی در این زمینه صورت گرفته و گویی سیاستهای کنترل جمعیت در کشور بدون پشتوانه و پایش علمی دنبال شده است و مولفههای فرهنگی، اقتصادی و اجتماعی آنطور که باید موردبررسی قرار نگرفتهاند و بهندرت میتوان در میان پایاننامههای منتشرشده، پایاننامهای را پیدا کرد که مباحث اقتصادی را موردبررسی قرار داده باشد.
سهم دانشگاهها از بررسی علمی «کاهش نرخباروری» تنها ۱۷۱ پایاننامه
مقوله «کاهش نرخباروری» در دانشگاههای کشور وضعیت بهمراتب بدتری نسبت به دو موضوع دیگر دارد؛ چراکه از سال ۱۳۴۶ تا سال گذشته تنها ۱۷۱ پایاننامه در این زمینه منتشر شده و در سال ۹۶ که براساس آمار سایت گنج بیشترین پایاننامه با موضوع «کاهش نرخ باروری» منتشر شده، تنها ۳۹ پایاننامه توسط اساتید و دانشجویان کار شده است. با این حال دهه ۹۰، دانشگاهها در اینباره به تکاپو افتادهاند و در سال ۹۱، با هفت پایاننامه شروع و در سال ۹۸ با ۱۰ پایاننامه به اتمام رسیده و سالهای طلایی فعالیتهای دانشگاهها دراین باره مربوط به سال ۹۵ و ۹۶ است. دراین میان دانشگاه محققاردبیلی، دانشگاه علوم کشاورزی و منابع طبیعی ساری، دانشگاه ارومیه، دانشگاه تربیت مدرس جزء دانشگاههای پیشرو بودهاند. آنچه واضح است عدمتمایل دانشگاهها برای ورود جدی به مقوله کاهش نرخ جمعیت و بررسی دلایل چرایی رسیدن کشور به جایگاه فعلی و ارائه راهکارهای علمی برای برونرفت از آن است؛ مسالهای که سه استاد جمعیتشناسی در گفتگو با «فرهیختگان» بر آن اذعان کرده و از وجود نظریههایی مانند نئومالتوسی و... سخن گفتهاند؛ بااینحال نمیتوان این مهم را نادیده گرفت که تا وقتی جامعه دانشگاهی با تمام توان وارد میدان نشده و به ارائه راهکارهای علمی برای تشویق جامعه به فرزندآوری نپردازد، نمیتوان انتظار داشت ایران از وضعیت قرمز جمعیتی خارج شود و در مسیر اصلاح روند گذشته و جبران عقبماندگیها دراین زمینه قرار گیرد.
شعار سال، با اندکی تلخیص و اضافات برگرفته از روزنامه فرهیختگان، کد خبر:۳۹۶۳، تاریخ انتشار: ۳۱ خرداد ۱۳۹۹، farhikhtegandaily.com