شعار سال: طی همین هفتهای که گذشت، کم نبود روزهایی که سهمهایی از صف خرید به صف فروش رفتند و برعکس! حداقل در دو روز یک شنبه و سه شنبه که حجم معاملات هم بسیار بالا رفت شاهد این ماجرا بودیم. این یعنی اوج هیجان و بی قراری پول در نمادها؛ و البته یعنی اوج ریسک! همزمان یک پدیده دیگر هم در بازار قابل رصد است و آن دوقطبی شدن بازار است. گویا سهام در محدوده تعادلی آرام ندارد و باید یا صف خرید شود یا صف فروش. به نحوی که حتی در بسیاری از روزها میبینیم که نیمی از سهمهای یک گروه صف خریدند و نیمی دیگر صف فروش! به طور مشخص در گروه سیمان و دارو سرمایه گذاری این روند قابل مشاهده بود. در این شرایط باز هم میتوان سهامداری کرد؟ با چه فرمولی؟ در ادامه ضمن ارائه توضیحاتی به مرور عملکرد هلدینگهایی میپردازیم که هفته قبل معرفی شدند.
سبدی از سهمهایی که بهانه دارند
«به سیگنالهای فردی اعتماد نکنید و صرفا سهامی را بخرید که خودتان دلایلی موجه برای رشد آن در افق زمانی مشخص دارید.» این یک اصل مهم و همیشگی سرمایه گذاری است که البته این روزها ضروریتر است. چرا که در شرایط نوسانات زیاد، اگر ندارید چرا سهمی را خریده اید، ممکن است خیلی زود در دامنه منفی دست به فروش بزنید و بعد در دامنه مثبت در صف خرید بنشینید! و این یعنی ضرر. اما اگر بعد از بررسی، دلایل و بهانههایی دارید که یک سهم حمایت خواهد شد و رشد میکند به تحلیل خودتان (با رعایت حد ضرر خودتان) پایبند بمانید.
داخل پرانتز به این موضوع هم توجه کنید که قبلا میگفتیم سهمهایی را که پشتوانه بنیادین دارند، بخرید و سهامداری کنید، اما اکنون میگوییم سهمهایی که دلیل و بهانهای دارند! چرا؟ چون شرایط بازار تغییر کرده است و سهم ارزنده بنیادین خیلی زیاد نیست. اما دلایل دیگر و بهانهها همچنان هست؛ از قرار گرفتن سهمی در سبد صندوق دولتی تا افزایش سرمایه یا عرضه اولیه زیرمجموعهها و البته مورداقبال بازار قرار گرفتن. در ادامه مثال میزنیم.
دلایل و بهانههای رشد برای قطب صعودی بازار
مثلا خودروسازان بزرگ این روزها به شدت مورد اقبال بازارند. دلایل و بهانهها از نظر بنیادین خیلی قوی نیستند، اما چیزهایی هست! افزایش قیمت خودرو در بازار و احتمال افزایش قیمت چندباره خودروسازان یک دلیل است. پیش فروش یک ساله محصولات بدون سود مشارکت (که احتمالا از هزینههای مالی خودروسازان به شدت میکاهد) نیز دلیل دیگر است. اما با همه اینها این گروه از نظر بنیادین اصلا قابل توصیه نیست. خودروسازان ضررده حتی با خبرهای خوب بالا هم نمیتوانند قیمتهای فعلی را توجیه کنند. اما اکنون مورداقبال بازار و نقدینگی هستند و این دلیل مهم تری است! بعد از افزایش سرمایه عدد اسمی قیمت سهام آنها هم پایین است و این هم یک دلیل ناموجه دیگر. با این حال قدرت نقدینگی ایران خودرو و سایپا آن قدر زیاد بوده که طی دو ماه اخیر بعد از بازگشایی، هرگز دچار اصلاح مداوم نشده اند و رشد خیره کنندهای داشته اند؛ بنابراین خودروسازها هنوز هم میتوانند گزینه سرمایه گذاری باشند. البته تا زمانی که تب نقدینگی در بازار و گروه باشد. البته صف میلیاردی آنها فرصت خرید راحتی به شما نمیدهد، اما طی همین دو ماه اخیر بارها در بزنگاهها فرصت خرید داده اند. مثلا ایران خودرو که الان ۵۳۰ تومان است در ۱۳۰ تومان، ۲۳۰ تومان و ۳۸۰ تومان تا صف فروش هم رفت، اما خیلی سریع برگشت.
از سبد دولتی تا هلدینگها و عرضه زیرمجموعهها
اگر خواستید سهم دیگری هم به سبدتان اضافه کنید، سهمهای حاضر در سبدهای دولتی گزینه بدی نیستند. سهمهایی مثل ایران خودرو، سایپا، ملی مس، فولاد و پالایشی ها. سهمهای فلزی البته رشد خوبی داشته اند، اما علاوه بر مورداقبال قرارگرفتن و حضور در صندوق بعدی دولتی، از مزیت رشد نرخ ارز و قیمتهای جهانی و رشد نرخ محصولات در بازار هم استفاده میکنند. این سهمها قطعا از نظر بنیادین وضعیت بهتری نسبت به خودروسازان و حتی پالایشیها دارند، اما پرنوسانتر هم بوده اند. همه اینها برای میان مدت باز هم میتوانند بازدهی مثبت بدهند مشروط به این که بازار دچار ریزش سراسری و غلبه فروش نشود.
هلدینگهایی که عرضه اولیه دارند نیز گزینههای بعدی هستند. شستا و تاپیکو و ثشاهد مثل قبل با قدرت رشد کردند و صباتامین که پیشتر رشد ضعیفی داشت به این قافله پیوست.
چه کنیم با بازار دوقطبی؟
حرف آخر این که این روزها بازار برای ریزش بهانه نمیخواهد، اما برای رشد بهانه قوی میخواهد. اگر میخواهید در بورس بمانید دنبال سهمهایی باشید که اولا دلایل و بهانههایی قوی برای رشد دارند. ثانیا خودتان صریحا به آن دلایل واقف اید. علاوه بر آن نقد نگه داشتن بخشی از دارایی هم گزینه بدی نیست.
شعار سال، با اندکی تلخیص و اضافات برگرفته از روزنامه خراسان، تاریخ انتشار: ۲۱ تیر ۱۳۹۹، کد خبر: ۷۰۰۹۷۷، www.khorasannews.com