شعار سال: این روزها و به بهانه اعتراضات پیاپی کارگران در اقصی نقاط کشور از کنتورسازی قزوین در شمال غربی ایران گرفته تا هپکو اراک در مرکز و نیشکر هفت تپه در جنوب ایران، بنا داریم گذری کوتاه داشته باشیم بر تاریخچه جنبش کارگری در ایران و اوضاع و احوال این روزهای جنبش و سندیکاهای کارگری. نخستین اتحادیههای کارگری در ایران همزمان با انقلاب مشروطه بنا نهاده شدند.
دیری نپایید که همزمان با انحراف انقلاب مشروطه این اتحادیهها هم مورد هجمه قرار گرفتند و از صحنه کنار رفتند. از این تاریخ به بعد تا سال ۱۳۲۰ جنبشهای کارگری دیگر فعالیت علنی نداشتند تا با روی کار آمدن محمدرضا پهلوی دوباره مجال فعالیت علنی پیداکردند. در این سالها حامی اصلی جنبش، حزب توده بود که داعیه اصلی خودرا بر حمایت از طبقه کارگر (پرولتاریا) در مقابل طبقه سرمایهداری تحت عنوان شعارهای سوسیالیستی قرار داده بود.
جنبش تا سال ۱۳۳۲ که حزب توده مورد غضب شاه قرار نگرفته بود پویاترین سالهای خودرا سپری میکرد و در اکثر کارخانجات کشور سندیکاهای کارگری قوی ذیل حمایت این حزب که خود نیز توسط اتحاد جماهیر شوروی مورد حمایت بود، شکل گرفته بود.
پس از کودتای ۲۸ مرداد و رخدادهایی که گریبان حزب توده را گرفت جنبش کارگری نیز برای سالیان سال به حاشیه رفت و فعالیت چشمگیری از آنها تا پیش از انقلاب و شکل دهی اعتصابات سرسری دیده نشد. اعتصابات سراسری کارگران در پیش از انقلاب تاثیر قابل توجهی در به ثمر رسیدن نهال انقلاب داشت. با پیروزی انقلاب بارقههای امیدی در دل کارگران بوجود آمده بود. آنها با مشاهده شعارهای متعالی انقلاب اسلامی ایران که غایت خود را نه تنها حمایت از مستضعفین ایران بلکه مستضعفین کل دنیا قرار داده بود، امید به آیندهای روشن پیدا کرده بودند.
در ماههای ابتدایی انقلاب خانه کارگر که همان کارویژه سندیکاهای کارگری را داشت برای نخستین بار تشکیل شد و در ۱۱ اردیبهشت ۵۸ نیز یکی از بزرگترین اجتماعات کارگری تاریخ ایران به مناسبت روز جهانی کارگر و با سردادن شعارهایی در حمایت از جمهوری اسلامی برگزار شد که نشان از امید بالای کارگران به آینده پیش رو بود.
اما اوضاع به همین منوال نماند با آغاز جنگ تحمیلی و به وجود آمدن شرایط استثنایی در ایران کارگران و مطالبات انها به حاشیه رفته و در طول ۸ سال دفاع مقدس کمتر به آنها پرداخته شد. این شرایط تا پایان جنگ ادامه داشت.

با پایان جنگ و با روی کارآمدن دولت سازندگی انتظار کارگران بر این بود که تحولی همگام با روشن شدن چرخهای توسعه در زندگی این موتور محرکهای اقتصاد ایران بوجود بیاید، ولی خلاف این مسیر همان شد که مرحوم هاشمی قبلا به آن اشاره کرده بود، کارگران همگام با مردم مستضعف روز به روز در زیر چرخهای توسعه دولت هاشمی خرد و خردتر شدند و صدایی نداشتند که به جایی برسد و بعضا اگر هم داشتند اعتنایی بدان نمیشد.
سنگ بنایی که هاشمی رفسنجانی در اقتصاد ایران گذاشت تا به امروز و با وجود فراز و فرودهای جزئی همچنان باقی است یعنی سیاستهای نئولیبرالی حاکم بر اقتصاد، سیاست، فرهنگ و....
یکی از مشخصههای اصلی این سیاست عدم اجازه به تشکلیابی کارگران بود. پاشنه آشیلی که امروز و پس از به ثمر نشستن این سیاستها بیش از پیش اثر خودرا نمایان کرده. اعتراضاتی که کارگران در اقصی نقاط کشور در جهت مطالبات برحق خود انجام میدهند، ولی فاقد هر گونه ابزاری درجهت رساندن صدای خود به آنها که باید هستند. نمونه حی و حاضر اعتصابات ۷۰ روزه کارگران نیشکر هفت تپه بود که پس از پنجاه و چند روز بتازگی به انها رسیدگی شد یا کارگران هپکو که تاهمین امروز بدلیل بلاتکلیفی خود دست به اعتراضهای چنیدن باره میزنند.
نکتهای که وجود دارد این کارگران همیشه دست به اعتصاب و اعتراضات مسالمت امیز نمیزنند وقتی کارد به استخوانشان برسد دیگر کسی جلودار انها نخواهد بود و بدون شک تبعات بعدی انها دامن نظام را خواهد داشت.

اینکه چرا بی توجهی به دغدغه این قشر زحمتکش و همیشه در صحنه نظام تبدیل به رویهای نزد مسئولان شده خود بحث مفصلی را میطلبد که در این مرقومه مجال آن نیست، ولی انچه مورد بحث ماست این مطلب است که کارگران اگر بازهم نتوانند صدای خود را از طریق تریبونی یا اهرمی به گوش مسئولان برسانند قطعا و یقینا استانه تحمل آنها نیز سرآمده و بعد تبعات اقدامات بعدی آنها به عهده کسانی است که با استثمار کارگران خون آنها را در شیشه کرده و در نظام اسلامی ظلمی آشکار بر آنها روا میدارند.
شعار سال، با اندکی تلخیص و اضافات برگرفته از خبرنامه دانشجویان ایران، تاریخ انتشار: اول مهر ۱۳۹۹، کد خبر: ۳۷۰۹۹۲، iusnews.ir