شعار سال:در دوران دانشجويي توفيق داشتم در محضر دو استادي كه هردو آشتياني ناميده مي شدند با دو رويكردمختلف درخصوص نوع ودرجات معرفت نسبت به "دين و فلسفه آن "آشنا شوم:
نخست رويكرد سنتي نسبت به دين و علوم قديم در درس حكيم الهي مرحوم استاد سيدجلاالدين آشتياني بود كه نادره روزگار معاصر و به روايت هانري كربن و به شهادت آثار ايشان ، ملاصدراي زمان ناميده شد.درس ها وافاضات متعالي سيدجلال بويژه در حكمت مشاء و به بهانه درس "شرح منظومه"ملا هادي سبزواري و"اسفار اربعه "ملاصدرا ،تلنگري عميق بر انديشه هاي ديني وبر هم زننده اوراق دفتر مكاتب بود. شرح اين هجران وتاثير كلام آن "فيلسوف قلندر" در مجالي ديگر حكايت خواهدشد.
دوم رويكرد جديد نسبت به دين ومعرفت با حضور دركلاس هاي "جامعه شناسي دين "و "جامعه شناسي معرفت " شادروان استاد دكترمنوچهرآشتياني بود
كه با روشي كم نظير واستادنه به نقل نظريه ها ونقد انديشه هاي فردريش هگل، مارتين هايدگر ، كارل ماركس، ماكس شلر، كارل مانهايم ،گادمر، اودآً وديگر صاحبنظران فلسفه جديد و جامعه شناسي مي پرداخت .
دكتر آشتياني كه خود دانش آموخته دانشگاه هايدلبرگ آلمان بود با اشتياق و تسلط كافي مفاهيم ، ابعاد، مولفه ها اصلي و زواياي كاربردي جامعه شناسي دين و جامعه شناسي معرفت را مي گشود وبا نگاهي به جامعه ايراني از تعامل واثرات انديشه ها غربي و رسوبات سنتي در ايدئولوژي ها ، سياست ها ، راهبردها وجبهه گيري هاي معاصر درايران سخن مي گفت.
منوچهر آشتياني مساله كنوني ايران را "فقرمعرفت ناب "، سطحي نگري ، تلاش قدرت براي گسترش قشري انديشي و"ضعف تحليل در معارف ديني"مي دانست و راه حل ان را در كنكاش مفهوم " مومن واقعي"،جستجوي مسير رهايي از اوهام وتوسل به انديشه ورزي منطقي در راستاي وصول به عقلانيت جمعي معرفي مي كرد.
آشتياني شيفته مارتين هايدگر بود ولي از نقد انديشه واراي و ي دريغ نمي كرد و ابايي از آن نداشت كه يك چپگراي منطقي خوانده شود واز اين رو از افرادي چون "احسان طبري"و"خليل ملكي" با همه انتقادني كه به حزب توده داشت به نيكي ياد مي كرد.
درس جامعه شناسي دين دكترآشتياني متفاوت واز نظر تحليل مفاهيم و تئوري هاي اين حوزه پر اهميت ،جذاب، غني و در ايران بي نظير بود . آشتياني با خطي خوش وبا زحمت بسيار جزوات متفاوت و ممتازي در جامعه شناسي دين فراهم كرد ودر اختيار دانشجويان دوره هاي دكتري قرار داد كه تاكنون همانند آنها را در هيج نوشتاري نيافته ايم .
او با انديشه هاي احمد فرديد، دكتر غلامحسين صديقي وصادق هدايت ازنزديك اشنا بود و تحت تاثير افكار دايي خودشاعر سنت شكن ونو انديش "نيما يوشيج" قرارداشت
آشتياني بعد از انقلاب در دانشگاهاي علامه طباطبايي، تربيت مدرس و امام صادق فرصت تدريس يافت و اثار پرمغزي در فلسفه جديد وجامعه شناسي دين از خود به يادگار گذاشت.
نامش جاويد باد
ابراهيمباي سلامي عضوهيات علمي دانشگاه تهران
پایگاه تحلیلی-خبری شعار سال، برگرفته از فضای مجازی