شعار سال: شاید صریحترین پیامی که این روزها میتوان به دولتمردانی داد که بازارها را به حال خود رها کردهاند تا فشارها به اوج برسد، این است که نسخه رستگاری اقتصاد ایران در جیب غربیها نیست
حرف و حدیثها در بازار ارز این روزها عجیب و غریب است. دولت میگوید که در شدیدترین فشارهای تحریمی قرار گرفته و تیم اقتصادی دولت در سایه این تحریمها، ناکارآمدی خود را لاپوشانی میکنند. کار از گفتار درمانی گذشته است و اکنون سناریوهای دولت برای فرار از پاسخگویی در برابر مسئولیتی که پذیرفته است، وارد فاز جدیدی شده است. اینکه فشارهای تحریمی به اوج رسیده، نکته درستی است؛ اما سیاستهای غلط دولت در عرصه اقتصاد موجبشده فشارهای تحریمی با ضریب فزآیندهای خود را در داخل کشور نشان دهد.
نسخه رستگاری اقتصاد ایران در جیب آمریکاییها و غربیها نیست
برخی سناریوها حتی در بدبینانهترین حالت گواه این را میدهند که دولت در تمامی بازارها کار را رها کرده و مدیریتی انجام نمیدهد تا فشارها به حداکثر برسند و باز هم بتواند حربه مذاکره با غربیها را به کار بگیرد؛ غافل از اینکه نسخه رستگاری اقتصاد ایران، قطعاً در جیب آمریکاییها و غربیها نیست. حال تقریباً به صراحت میتوان گفت که این همه بینظمی و بیبرنامگی برای کنترل بازارها، دیگر امری طبیعی نیست و اکنون که فنر بسیاری از قیمتها رها شده؛ دولت هم خود را به بیخیالی زده است؛ فارغ از اینکه عده کثیری از مردم زیربار فشار تورمی بیتدبیریهای دولت درحال له شدن هستند. این را آمار رسمی دولت گواهی میدهند. بیعملی دولت در ایجاد درآمدهای پایدار و کاهش هزینههای خود طی هفتسال گذشته موجب شد، دولت در غیاب درآمدهای سرشار نفتی، بودجه سالجاری را با بیش از ۲۴۰هزار میلیارد تومان کسری ببندد و در نیمه اول امسال بخشی از این کسری را به اذعان گزارشهای رسمی از طریق پایه پولی جبران کند که منجر به تشدید تورم در همه بازارها شده است.
اما بدتر از همه نرخ ارز است که فنر آن چنان رها شده است که حتی رئیس کل بانک مرکزی هم دیگر در مورد آن پاسخگو نیست و کار تصمیمگیری را به مردم واگذار میکند. او چهارشنبه در حاشیه جلسه هیئت دولت، در اظهاراتی عجیب اعلام کرد که کشور سه هفته پرفشار را پیشرو دارد و هر چه مردم در بازار ارز تصمیم میگیرند، خودشان انجام دهند.
این سخنان همتی ساعتی پس از سخنرانی روحانی در جلسه هیئت دولت مطرح شد؛ سخنرانیای که بهصورت زنده در حال پخش بود و در آن، روحانی «مذاکره» را به وقت نیاز، به سیاق امام حسن مجتبی(ع) اقدامی صحیح توصیف کرد. ساعتی بعد هم همتی در حیاط دولت اعلام کرد، هرچه مردم در بازار ارز تصمیم میگیرند خودشان انجام دهند.
دیوار اعتماد بین مردم و بانک مرکزی فرو ریخته است
البته همتی بهانه پرریسک بودن بازار ارز را پیش کشیده و با این موضوع، میخواهد بار مسئولیت را از دوش سیاستهای نه چندان صحیح خود ظرف ماههای گذشته بردارد. اینطور است که هر چه او میگوید، بازار برعکس آن را میپذیرد و عمل میکند. درست مثل روزهایی که او از آرامش در بازار ارز میگفت و در رسانهها صحبتهایی از او انتشار مییافت که خبر از کاهش نرخ ارز میداد و مردم را تهدید به نخریدن ارز میکرد؛ اما چهارراه استانبول تا میدان فردوسی، روزهای شلوغی را در واکنش به سخنان او به خود میدید؛ گویا دیوار اعتماد بین مردم و بانک مرکزی فرو ریخته است.
در این مدت که پازل گفتار درمانیهای رئیس کل بانک مرکزی روزبهروز تکمیلتر شود، دلالان در چهارراه استانبول مستقر هستند و نبض بازار را بهدست گرفتهاند. عدهای هم پشت سیستمهای کامپیوتری نشسته و کانالهای تلگرامی را ساپورت میکنند؛ بلکه بتوانند نرخهای جدیدی را بر بازار ارز تحمیل و سرمایههای بادآورده خود را دوچندان کنند؛ تا جاییکه پای نرخسازان برای دلارهای فردایی نیز دوباره به بازار ارز باز شده است.
معاملات فردایی در پستوی کانالهای تلگرامی
همین چند روز پیش بود که ولیالله سیف، رئیس کل سابق بانک مرکزی، که بسیاری دلیل تغییرش را افزایش لجامگسیخته قیمت دلار میدانستند و عبدالناصر همتی، رئیس کل کنونی بانک مرکزی، را منجی بازار قلمداد میکردند، در یادداشتی با توصیههایی به بانک مرکزی، خواستار مراقبت بیشتر میردامادنشینان نسبت به بازار فردایی شده بود.
سیف با بیان اینکه مهمترین عامل برهم زدن بازار ارز، معاملات فردایی است، به این نکته اشاره کرده بود که بازار غیر رسمی معاملات فردایی که تجربه نشان داده، علیرغم دستورات و اقدامات قهری توانسته است به فعالیتهای خود ادامه دهد و عملاً با استفاده از کانالهای تلگرامی و شبکه مجازی تعیین کننده نرخ ارز در اقتصاد باشد، به نوعی باید تحت کنترل بانک مرکزی قرار گیرد.
اما این تنها موضوعی نیست که تبوتاب بازار ارز را بیشتر کرده است؛ بلکه واقعیت آن است که چند حرکت اشتباه بانک مرکزی کار را به اینجا رسانده است و بهنوعی تقویتکننده معاملات فردایی شده؛ چراکه حجم تقاضاهای وارده به بازار آزاد، صرافیها و سامانه نیما بهدلیل چند تصمیم بانک مرکزی بسیار فزونی یافته و گویا شرایط فعلی بازار ارز نیز یارای پاسخگویی به این تقاضاها را ندارد و بیشتر با عملیات سفتهبازانه تلاش میکند تا شرایط را پیش برد.
مروریبر مجموعه اقداماتی که از اسفندماه سال گذشته تاکنون از سوی بانک مرکزی در بازار ارز و سیاستگذاریهای مرتبط با آن انجام شده، نشان میدهد که چند شریان ورودی اصلی بازار ارز از سوی بانک مرکزی بسته شده که اتفاقاً اثر خود را به مرور بر نرخ ارز بر جای گذاشته است.
کارنامه عملکردی بانک مرکزی از بهمن و اسفندماه سال گذشته تاکنون نشان میدهد که با توقف عملیات رسمی واردات در مقابل صادرات از یکسو و تعیین مهلتهای بازگشت ارز به یکباره از سوی دیگر آن هم به میزان ۱۰۰درصد صادرات انجام گرفته، بسیاری از صادرکنندگان و واردکنندگان برای تأمین ارز مورد نیاز خود در رفع تعهد ارزی یا تأمین نیاز واردات خود، روانه بازار آزاد و صرافیها شده و عملاً بازار غیررسمی را برای تأمین نیازهای خود شکل دادهاند. ضمن اینکه به موازات حجم تقاضاهای سامانه نیما نیز بیشتر و بیشتر شده و عملاً بانک مرکزی با جلوگیری از پروسه واردات در مقابل صادرات، منجر به شکلگیری تقاضایی عظیم در سامانه نیما شده است.
گلوگاههایی که راه نفس بازار ارز را بستند
اینجاست که نهتنها راه برای تأمین مواد اولیه مورد نیاز تولید بسته شد، بلکه صادرکنندگانی که تا پیش از این بهدلیل دستورالعملهای بانک مرکزی ارز مورد نیاز خود را در اختیار واردکنندگان قرار داده بودند، عملاً نمیتوانستند رفع تعهد ارزی شوند و واردکننده نیز اجازه نداشت ارز دریافتی از صادرکننده را برای ترخیص کالاهای مانده در گمرکات به کار ببندد.
درحالیکه تجربه سال۹۷ بهخوبی نشان داده بود که تا جاییکه بانک مرکزی بر سر ایدههای اشتباه خود در بازگشت ارز صادراتی پافشاری کرد و دستورالعملها و آییننامههای رفع تعهد ارزی را با سبک و سیاق خاص و بدون توجه به واقعیت بازار و فعالیتهای اقتصادی نوشت، کار پیش نرفت؛ درحالیکه با گشایشی که از دیماه سال۹۷ شکل گرفت، نه تنها نرخ ارز برای ماههای متمادی آرام بود و با نوسانات منطقی به کار خود ادامه داد، بلکه کمترین فشاری نیز بر روی بانک مرکزی در این حوزه قرار گرفت و کار بهراحتی پیش میرفت.
اما از یکجا به بعد، حوالی بهمنماه سال گذشته مجدد با کندی حرکت بانک مرکزی در تأیید پروندههای رفع تعهد ارزی واردات در مقابل صادرات از یکسو و عدمتخصیص ارز خریداری شده از سوی واردکننده از صادرکنندگان از سوی دیگر، باز هم روند رو به رشد نرخ ارز آغاز شد. البته بانک مرکزی آن روزها دلیل جلوگیری از واردات در مقابل صادرات را «خالیفروشی پروانههای صادراتی» میدانست و آن را عاملی برای افزایش قیمت ارز معرفی میکرد، اما اکنون تجربه نشان داده که با توقف واردات در مقابل صادرات نیز همچنان نرخ ارز رو به افزایش است.
در نهایت در میان همه هیاهوی دلالان در بازار و افزایش بیسابقه نرخ ارز، باز هم میردامادنشینان سیگنالهای غلطی به بازار ارز میدهند و دلالان هم بهدلیل بیحسی بازار درمورد گفتار درمانیهای مقامات ارشد بانک مرکزی، همچون اسبهای افسارگسیخته، بر پیکر بازار تاخت و تاز میکنند؛ اما وقت آن رسیده که بازار را دریافت و با مکانیزمهای اقتصادی و منطقی هدایت آن را بهدست گرفت و در برخی سیاستهای ماههای اخیر بازنگری کرد.
شعارسال، با اندکی تلخیص و اضافات برگرفته از روزنامه سبزینه ، تاریخ انتشار: 27 مهر1399 ، کدخبر:89345 ، www.sabzineh.org