شعار سال: یکی از کارکردهای بازار سرمایه یعنی بورس اوراق بهادار، فرابورس، بورسهای کالایی و همچنین بورس انرژی تأمین مالی شرکتهای دولتی و شرکتهای بزرگ حاضر در بورس است که معمولاً با انتشار اوراق یا فروش سهام جدید یا صرفنظر از حقتقدمها و صرف سهام به جمعآوری نقدینگی اقدام میکنند که اقدام بسیار مناسبی به شمار میرود. اکنون همه کارشناسان بر آن اذعان دارند که اقتصاد ایران در سالهای پس از انقلاب تمرکز ویژهای به تأمین مالی یا از فروش نفت یا از بانکها داشته است و این سیاست غلط ضررهای زیادی را به کشور رسانده، بانکها را مانند قارچ گسترش داده و خلق پول و تورم افسار گریختهای را بر کشور تحمیل کرده است.
اصلاح تأمین مالی در اقتصاد؛ بورس بهجای نفت و بانک
مسئولان دولتی نیز بر این نکته اذعان داشته و سعی دارند با اصلاح ساختاری جلوی این ضرر را بگیرند، دژپسند در اینباره گفته است: اقتصاد ایران سالهاست که وابستگی مفرطی به درآمدهای حاصل از فروش نفت دارد؛ بههمین دلیل تأمین مالی اقتصاد ایران عمدتاً با رویکرد اتکا به نفت انجام میشد و هم در دولت بودجه وابسته به نفت داشتیم و هم خارج از دولت وابستگیها به درآمد نفتی قابلتوجه بود.
طبق گفته مسئولان دولتی اقتصاد ایران در سال۹۸، ۲۶۴هزار میلیارد تومان از بازار سرمایه تأمین مالی کرده و این درحالی است که در ۱۰ماه ابتدایی سال۹۹، تأمین مالی به ۵۰۰هزار میلیارد تومان رسیده، یعنی به اندازه دوبرابر سال ۹۸.
تأمین مالی از بورس اقدام بسیار درستی است، اما باید بر این نکته تأکید کرد که تأمین مالی بیش از حد از بورس باعث ضربه زدن به این بازار شده است، واقعیت آن است که بازار سرمایه ایران هنوز بازاری کوچک و کمعمق است، بسیاری از سهام شرکتهای بزرگ هنوز در بورس عرضه نشده و مطالعات نشان میدهد حتی شرکتهای عرضه شده بزرگ نیز شناوری کمی در بازار دارند و بهطور متوسط با ۳۰درصد شناوری خود معامله میشوند.
نکته دیگر، ضعف بازار سرمایه ایران که آن را بسیار آسیبپذیر کرده، اجرایی نشدن ابزارهای بینالمللی و تجربه بورسهای دنیا است، بازار فیوچرز یا آتی ایران نسبت به بازار سهام بسیار کوچک است و بازار ایران یک بازار یک طرفهای است که معاملهگران تنها درصورت بالارفتن سهام سود میبرند.
بهدلایل فوق تأمین مالی بیش از حد دولت از بورس باعث ضربه زدن بر بازار سرمایه شده است و بازار بیش از ششماه است که فاز ریزشی به خود گرفته و این ریزش حتی در روزهای آخر سال نیز ادامه داشته و مسئولان شورایعالی بورس برای اینکه بتوانند شدت ریزش را بگیرند، با کمکردن دامنه منفی باعث تغییر فاز ریزشی از قیمتی به زمانی شدهاند، یعنی الگوی ریزش از قیمتی به حالت پیچیده زمانی تبدیل شده است.
وزیر اقتصاد مدعی است در سال۹۹ دولت از راه عرضههای مناسب چه در قالب شناوری و چه در قالب عرضههای اولیه، همچنین در قالب افزایش سرمایه و ارتقای بازار بدهی و انتشار انواع اوراق تأمین مالی کرده و این روش بر عمق بازار سرمایه نیز کمک کرده است که عملاً این اتفاق باعث ریزش بازار سرمایه شده است.
تأمین مالی برای دولت کمتر از ۱۰درصد بوده است؟!
اما این روزها دژپسند سعی کرده با بیان اینکه تأمین مالی صورت گرفته در بورس را برای کل دستگاهها بوده، دولت را در این تأمین مالی بیتقصیر بداند، وی تصریح کرده است: امسال ۵۰۰هزار میلیارد تومان تجهیز منابع مالی از طریق بازار سرمایه انجام شد؛ اما باید به صراحت بگویم که برخی به غلط این موضوع را منعکس کردند که دولت ۵۰۰هزار میلیارد تومان از بازار سرمایه تأمین مالی کرده که هرگز چنین چیزی درست نیست. این تجهیز مالی برای اقتصاد کشور از طریق بازار بدهی و بازار سهام برای همه بخشهای دولتی، خصوصی و نهادهای عمومی مانند شهرداریها صورت پذیرفت.
ابتدا وزیر محترم اقتصاد باید بداند، دولت مسئول اقتصاد بوده و همانگونه که در توسعه بیش از حد نظام بانکداری مقصر است، در توسعه بیدرایت بازار سرمایه بدونتوجه به پیشنیازها نیز مقصر است و به گفته کارشناسان، بیشتر تأمین مالی برای دولت بوده است. تأمین مالی بسیار بالا از بازار سرمایه همزمان با عرضه سهام عدالت تعادل بازار سرمایه را برهم زد، حال آنکه ورود مردم در ابتدای سال۹۹ به دعوت دولت بوده و دولت نمیتواند خود را از اتهام بازارسازی برای تأمین مالی تبرئه کند. دژپسند گفته است بودجه تا بهمن ۹۹ برای مصارف سرمایهای و هزینهها ۵۲۵هزار میلیارد تومان بوده و دولت فقط از بازار سرمایه ۳۰هزار میلیارد تومان بهره برده که این بیان توسط مسئول اقتصاد کشور بیشتر شبیه به جوک است، چگونه از بازار سرمایه بیش از ۵۰۰هزار میلیارد تومان تأمین مالی کرده و برای خود تنها ۳۰هزار میلیارد تومان برداشت کرده است؟ آیا بدهی دولت به سازمانهای دولتی، خصوصی و بانکها استفاده شخصی دولت نیست؟
وزیر گفته است فروش دارایی دولت ۳۰هزار میلیارد تومان بوده که این رقم باید توسط کارشناسان به دقت بررسی شود، آیا نوسانگیری حقوقیهای وابسته به دولت در بورس، مالیاتهای خرید و فروش سهام، عرضه اولیههای دولتی، افزایش شناوری برخی از شرکتها درآمدزایی و انتفاع برای دولت ندارد؟
دژپسند ورود غیرحرفهایها و سیاسی کردن را باعث ریزش بازار سرمایه دانسته، درصورتیکه همین مردم به دعوت رئیسجمهور و وزیر اقتصاد به بورس اعتماد کردهاند، ورود غیرحرفهایها نیز باید با تدابیر دولت و سازمان بورس اجرایی میشد که مسئول این ناساماندهی نیز شخص وزیر اقتصاد و دولت است.
تأمین مالی یکهزار و ۴۰۰ هزار میلیارد تومانی عدد درشتی نیست؟!
نکته دیگر نگاه به سال آینده و تأمین مالی دولت از بورس است، تأمین مالی سهبرابری بورس در سال۱۴۰۰ به گفته بسیاری از کارشناسان غیرممکن است؛ اما وزیر اقتصاد این نکته را قبول ندارد و گفته است: تأمین مالی یکهزار و ۴۰۰ هزار میلیارد تومانی در سال۱۴۰۰ برآورده است و اگر بتوانیم شرایطی را فراهم کنیم که عرضههای اولیه با روند مناسب استمرار پیدا کند و عوامل ناپایداری بورس را خنثی کنیم، تأمین مالی یکهزار و ۴۰۰ هزار میلیارد تومانی عدد درشتی نیست.
تأمین مالی در بورس چقدر بوده است؟
یک کارشناس بازار سرمایه هم در اینباره به بازار گفت: تأمین مالی دولت از محل فروش سهام از حدود ۱۱هزار میلیارد تومان در بودجه سال۱۳۹۹، به ۹۵هزار میلیارد تومان در بودجه۱۴۰۰ افزایش یافته که رقم قابلتوجهی است. به عبارت دقیقتر براساس ارقام پیشبینی شده در بودجه سال آتی، فروش ۹۵هزار میلیارد تومان سهام شرکتهای دولتی و فروش ۱۲۵هزار میلیارد تومان اوراق بدهی دولتی دیده شده، بهعبارتی بورس محل تأمین بیش از یکپنجم بودجه پیشنهادی ۱۴۰۰ به مجلس خواهد بود.
سیدحسن ملیحی ادامه داد: برای اینکه نشان دهند چنین ظرفیتی در بازار وجود دارد، مصاحبهای انجام دادند که تأمین مالی در حد ۵۰۰هزار میلیارد تومان از بازار سرمایه در سال۹۹ انجام شد، این حرف درستی نبود، حجم نقدینگی که وارد بازار سرمایه شد، نزدیک به ۲۰۰هزار میلیارد تومان بود.
ملیحی افزود: نکته دوم این است که سال ۱۳۹۹ قابلمقایسه با سال۱۴۰۰ نیست و در سال آینده با توجه به سیاستهای انتخاباتی دولت، دلار روند کاهشی به خود خواهد گرفت، درنتیجه درآمد و ارزش شرکتها بهصورت قابلتوجهی کاهش پیدا میکند. از طرف دیگر قیمتهای حاملهای انرژی در سال جدید افزایش پیدا خواهد کرد، هزینه منابع انسانی نیز با رشد بالایی مواجه بوده، این عوامل باعث ریزش بورس در آینده خواهد داشت، علت اینکه دامنه نامتقارن هم در این بازار گذاشته شده، همین عامل است. دولت میداند که بورس پتانسیل بالایی در سال آینده نخواهد داشت و بههمین دلیل سیاستهای حمایتی را در این بازار اجرایی کرده است و بحث بیمه سهامداران خرد مطرح شده است.
نشانههایی مانند تعیین حداقل کف سرمایهگذاری صندوقهای با درآمد ثابت در سهام که محل سرمایهگذاری افراد ریسک گریز است، برای کمک به کاهش زیان و کنترل بازار سهام که افراد ریسکپذیر برای کسب سودهای بالا وارد آن شدهاند، نشانههایی خوبی نیست. برای اینکه اتهام بازارسازی دولت در سال۱۳۹۹ توجیه شود، دژپسند در مصاحبههای اخیر خود گفته که دولت از بازار سرمایه منفعت بسیار کمی برده است، اولاً دولت جزئیات ۵۰۰هزار میلیارد تومانی که در مصاحبههای قبلی خود به آن اشاره کرده تبیین کند تا بدانیم چطور به این رقم رسیده است؟ ثانیاً سال آینده با سال۹۹ فرق دارد و از بازار بورس بهعلت نداشتن نقدشوندگی نمیتوان انتظار تأمین مالی زیادی در سال ۱۴۰۰ داشت و بههمین علت صحبتهای دژپسند دقیق نیست.
ملیحی در بخش دیگری از اظهارات خود به رمزارزها اشاره کرده و تصریح کرد: کریپتوکارنسی یا رمزارزها حوزه متفاوت از بورس است، ممکن است بازارها در کلان بر یکدیگر تأثیر بگذارند؛ اما اگر بخواهیم جلوی سرمایهگذاری در بخشی را بهعلت حمایت بخش دیگر بگیریم، کار درستی نیست. فرد سرمایهگذار در رمزارزها باید ریسک سرمایهگذاری و پتانسیل آنها را بداند دولتها نیز باید در اینباره دقت کنند و از این ظرفیت استفاده کنند. مهمترین نکته در رمزارزها، میزان استفاده و همهگیری آن در بین جامعه بینالملل است و فرد سرمایهگذار باید اخبار مربوط به آن را به دقت رصد کند؛ زیرا تحولات بینالمللی میتواند قیمتها را نوسان دهد. اینکه بگوییم ریزش بورس بهعلت ورود نقدینگی به رمزارزهاست تحلیل اشتباهی است، بازارها باید همدیگر را به تعادل برسانند و بازار سرمایه ما در سالجاری ارقامی بالاتر از ارزش ذاتی خود را تجربه کرد و باید اجازه داد با ایجاد تعادل، بازار ارزنده گردد تا بتواند سرمایهگذاران خود را حفظ کند.
تأمین مالی ۵۰۰هزار میلیاردی با عرضه اولیهها ممکن است
کارشناس ارشد بازار سرمایه نیز درباره تأمین سرمایه دولت از بازار سرمایه گفت: اگر بخواهیم عرضه اولیه و اوراقهای عرضه شده و نوسانهای حقوقی مرتبط با دولت را حساب کنیم، امکان دارد دولت از این بازار ۵۰۰هزار میلیارد تومان تأمین سرمایه کرده باشد، البته وزن عرضه اولیه و اوراقهای عرضه شده در این بخش بسیار بیشتر از نوسانگیری دولت است.
امین بهمنش در پاسخ به این سؤال که آیا صحبتهای وزیر اقتصاد برای فرار از بازارسازی بوده است، گفت: دولت قطعاً برای تأمین مالی از بورس، بازارسازی کرده و در ابتدای سال سهمها را بهصورت شارپی بالا برده و این نکتهای است که همه کارشناسان بر آن اذعان دارند. تأمین مالی یکهزار و ۴۰۰هزار میلیارد تومانی دولت از بورس در سال۱۴۰۰ با این بازار امکانپذیر نبوده، مگر اینکه در سال جدید وضعیت دیگری داشته باشیم.
شعار سال، با اندکی تلخیص و اضافات برگرفته از سبزینه، تاریخ انتشار: ۲۴ اسفند ۱۳۹۹، کد خبر: ۹۳۴۸۱، sabzineh.org