شعار سال: خود تیمها اظهار میکنند بازیها فشرده و در فاصله سهروز یکبار برگزار میشود و این موضوع فشار زیادی را به آنها تحمیل میکند، اما حریفان نیز در چنین وضعیتی قرار دارند و آنها هم باید در چنین فواصلی بهمیدان بروند. نکته بعدی ممکن است این اتفاق بهخاطر شرایط جوی رخ داده باشد، اما با توجه به اینکه میدانستیم باید به کدام کشورها برویم و قبل از آن نیز باید نوع تمرینات و ساعت آن و شرایطش را با شرایط کشور میزبان تنظیم میکردیم، این موضوع هم نمیتواند دلیل مناسبی برای عدم توفیق نمایندگان ایران باشد و با این توضیحات افت تیمهای ایرانی در دور برگشت در مقایسه با دور رفت رقابتها بهصورت واضح مشخص است.
به سراغ یکی امیر حاجرضایی از کارشناسان قدیمی فوتبال ایران رفتیم و با او درخصوص نتایج و آخرین وضعیت نمایندگان کشورمان در فصل جاری لیگ قهرمانان آسیا به صحبت پرداختیم.
ابتدا صحبتمان را درباره پرسپولیس فینالیست دور قبلی رقابتها آغاز کنیم، درحالیکه این تیم خوب نتیجه میگرفت ناگهان قافیه را به الوحده امارات باخت و کار برای این تیم درمقابل حریف اماراتی گره خورد.
براساس گفتههای یحیی گلمحمدی آنها تنبیه شدند، بهخاطر شروع بدی که داشتند، البته اینکه در نیمهدوم توپ و میدان و مالکیت در اختیار سرخپوشان بود یا درکل بر توپ و میدان تسلط داشتند، کاملا مشخص بود، اما این موضوع هیچگاه برای پیروز شدن یک تیم کافی نیست و بهدرد موفقیت نمیخورد. شما براساس مالکیت توپ باید موقعیت ایجاد کنید و ایجاد موقعیت ممتاز است که به گل منجر میشود، در غیر این صورت ممکن است چند موقعیت ایجاد شود و چند موقعیت هم بههدر رود؛ بنابراین به تیمی که مالکیت توپ دارد، همیشه سه امتیاز را نمیدهند. در ضمن تیم اماراتی بعد از اینکه بازی رفت را واگذار کرد، تحلیل خیلی خوبی از پرسپولیس داشت، چراکه در نیمهدوم بازی برگشت با یک دفاع کاملا سازمانیافته پرس را از نیمدایره زمین خودی شروع کرده و با پرس شدید و بستن فضاها فرصتها را از پرسپولیس گرفته و نتیجه را حفظ کرد؛ همان اتفاقی که در بازی رفت رخ داد و پرسپولیس در دقایق ابتدایی بازی به گل رسید. این اتفاق در بازی برگشت بهنوعی بهشکل معکوس تکرار شد و تیم اماراتی در دقایق ابتدایی به گل رسید و بازی نیز با همان تکگل تمام شد. به هر صورت پرسپولیس صعودش را مسجل کرده و امیدوارم بتواند بهعنوان تیم صدرنشین این صعود را حتمی کند.
با توجه به وضعیت سرخپوشان و شرایط موجود و البته نتایجی که بهدست آمده و وضعیت کلی تیمها در فصل جاری باز هم این قدرت و شانس را برای پرسپولیسیها قائل هستید که بتوانند تا فینال لیگ قهرمانان آسیا دوباره صعود کنند؟
وقتی فوتبال تمام میشود، یعنی همهچیز به پایان رسیده و این یعنی بازی قبلی ربطی به بازی آینده ندارد و شما به سابقه نمیتوانید مراجعه کنید و درواقع باید نگاهتان به آینده باشد؛ بنابراین درحالحاضر فکر نمیکنم تحت هیچشرایطی هیچکارشناسی بتواند براساس منطق این را پیشبینی کند که در آینده پرسپولیس تا راههای دور و فینال رقابتها دوباره میرسد و من هم قاعدتا نمیتوانم چنین پیشبینیای داشته باشم. باید تا شهریورماه صبر کنیم و ببینیم که تا مرحله یکهشتم نهایی وضعیت تیمهای ما درصورتیکه صعود کنند به چه صورت بوده و تازه آن زمان شاید بتوان در این خصوص باز هم پیشبینی نه، اما کمی به تحلیل پرداخت.
به استقلال برسیم، این تیم هم در دور رفت البته بهجز دیدار مقابل الدحیل قطر که نتیجه را واگذار کرد، نشان داد حرفهای زیادی برای گفتن دارد.
درباره استقلال باید عرض کنم که آنها هم شروع خیلی خوبی داشتند و دو بازی سخت را با گلهای فراوان برده و امیدها را زنده کردند، اما از بازی مقابله الدحیل دوران افت آنها نیز آغاز شد. البته میتوان باز دلایلی از نوع ایرانی برای ناکامی آبیپوشان در دو، سه دیدار اخیر پیدا کنیم که در فوتبال مدرن این دلایل مردود است، یعنی اینکه بگوییم شرایط بازی در فواصل اندک و فشردگی رقابتها سخت است یا شرایط آبوهوایی بد است، اینها امروز در فوتبال مدرن قابل پذیرش نیست و آن چیزی که در پایان مسابقه باقی میماند، نتیجه مسابقه است. تحلیل هرکدام از بازیها واقعا زمان زیادی میبرد، بااینحال من معتقدم استقلال از ناحیه دفاعی آسیبپذیر است، هرچند خوشبختانه مدافعان این تیم جوان هستند و اگر آموزش ببینند میتوانند خیلی از معایب بازیهای خود را برطرف کرده و کیفیت بازی خود را بالا ببرند. برای این موضوع میتوانم یک نمونه مثال بزنم، در اصول دفاعی که بهصورت آکادمیک تعریف شده است هرگز و هرگز یک مدافع نباید اجازه بدهد که یک مهاجم با توپ بچرخد و دیدید که در بازی الدحیل در بازی رفت، مهاجم سیهچرده تیم قطری چطور در محوطه جریمه استقلال چرخید و گل چهارم را زد. اینها درواقع بر طبق اصولی است که در خطوط دفاعی استقلال رعایت نمیشود، هرچند اشتباه در همه دنیا و در نزد بهترین تیمها و بهترین مدافعان هم رخ میدهد، اما من درباره استقلال باید بگویم همچنان برای تیم شدن کار دارد و خیلی فشرده باید کار کند تا نقایص را برطرف کرده تا اگر احتمالا برای مرحله حذفی صعود کرد، دیگر شاهد چنین مشکلاتی نباشیم. هرچند این کار کردنها بیشتر در جهت آموزشی است و باید این دفاع را مقتدر کرد. گاهی اوقات از زبان کادرفنی استقلال میشنوم که آنها میگویند ما بهترین خط هجومی را داریم یا به شیوه تهاجمی علاقهمندیم و نظریه و دکترین ما و فلسفه ما حمله کردن است که البته این موضوع کاملا حرف قشنگی است و آنها روی همین فلسفه گلهای زیادی زده و هواداران خود را برخلاف گذشته نزدیک به دفعات خوشحال کردهاند، اما این یک نیمه قضیه است و نیمهپنهان آن به خط دفاعی برمیگردد. شما فرض کنید خط دفاعی خیلی خوبی دارید، اما مهاجمانتان نمیتوانند گل بزنند، این موضوع چه ثمری دارد؟
هرکدام از آنها رشتههای دیگری را پنبه میکند.بله، درست است، چون اینها با همدیگر مرتبط و پیوسته هستند، چون باید ما در خط حمله و در خط دفاعی یک تعادل و بالانس داشته باشیم و این تعادل و بالانس در تیم استقلال دیده نمیشود.
قبل از تحلیل نتایج و وضعیت تیمهای فولاد و تراکتور درخصوص استقلال این سوال بهوجود میآید که قبل از آغاز رقابتها اینطور گفته میشد که آبیپوشان در گروه مرگ قرار دارند، آیا واقعا چنین امری درست بود؟یک اصطلاحاتی بهخصوص در فوتبال ایران رایج است که بهصورت کلی مفهومی ندارد، مثلا یک تیمی بازی را میبازد و بارها بهدفعات از فلان گزارشگر شنیدهایم که با اینکه فلان تیم باخت چیزی از ارزشهایش کم نشده است. این صحبتها شعارگونه است یا اینکه مثلا برای نیمهدوم بازی میگویند نیمه مربیان، این درحالی است که اصولا از وقتی که بازی سوت آغازش خورده میشود برای مربی و بازیخوانی کادرفنی است و آنها باید تحلیل کنند و درواقع مربی باید تا پایان مسابقه بتواند بازی را مدیریت کند، حالا اینکه بین نیمهتدابیری بهکار میبرد که اگر جلو است نتیجه را حفظ کند یا عقب است نتیجه را تغییر بدهد. این موارد هم در فوتبال وجود دارد، بنابراین برخی مسائل که در فوتبال ما رایج است و ما به آن پناه بردهایم و در وجود ما نهادینه شده است که این جملات را بگوییم من شخصا این چنین صحبتهایی را قبول ندارم، چون اصلا این اظهارات و حرفها با روح فوتبال همخوانی ندارد.
به فولاد برسیم؛ قبل از انجام بازی دور آخر حذف این تیم از دور رقابتها مسجل شده است.فولاد تیم خوبی است، اما تیم خوب برای لیگ ایران! یعنی اگر بخواهد فراتر از لیگ ایران در آسیا باشد به خیلی چیزها نیاز دارد، البته در فولاد وجوه مثبتی وجود دارد، بهطور مثال مدیریت سعید آذری یا مربیگری جواد نکونام در این تیم جواب داده یا استفاده از نیروهای بومی و اینکه شکل و نمایش تیمیشان ارائه فوتبال مبتنیبر بازی روی زمین و پاسهای زیاد است. این موارد خیلی خوب است، اما این تیم مشکلات دیگری دارد، فرض بفرمایید ۳ بازیکن خارجی این تیم یعنی کولیبالی پاتوسی و شیمبا دارند به دوران بازنشستگی نزدیک میشوند و معتقدم این دسته از بازیکنان میتوانند در لیگ داخلی مثمرثمر باشند، اما در بازیهای خارجی باید از بازیکنان سرعتی استفاده کنند و نیاز است که یکی، دو بازیکن سرعتی را بهخدمت بگیرند تا بتوانند فراتر از مرزهای ایران با تیمهای خارجی رقابت کنند. فولاد تیمی است که طی دوسال گذشته در فوتبال ایران نتایج خوبی گرفته و قابل احترام است، اما عرض کردم در داخل محدوده کشورمان.
به هر صورت فولاد با ۴ گلی که مقابل العین در دیدار پلیآف بهثمر رساند، امیدهای زیادی را زنده کرد.بله، ما هم در بازی اول استقلال شاهد بهثمر رسیدن ۵ گل به الاهلی بودیم و خیلی هم خوشحال شدیم، اما هر بازی و هر تیم و هر گروه شرایط و وضعیت خاص خودش را دارد، وقتی که به مراحل بالاتر و دورهای بعدی رسیدیم، اتفاقات دیگری افتاد. بهطور مثال الاهلی که تا پیش از این رقابتها بحران زده بود و در ردههای میانی جدول لیگ برتر عربستان قرار داشت، میآید و تیم سوم لیگ برتر ما یعنی استقلال را متوقف میکند یا الوحده که در رده هشتم جدول لیگ امارات قرار دارد، صدرنشین فوتبال ایران و فینالیست دور قبلی مسابقات را شکست میدهد. البته این اتفاقات همیشه در فوتبال وجود دارد، اما اگر یک مقدار واقع بین باشیم و از صدر به عمق برویم خیلی چیزها را پیدا کرده و کمبود آنها را در فوتبال ایران مشاهده میکنیم.
به تراکتور برسیم؛ این تیم اگرچه روی کاغذ حذف نشده، اما شانس کمی برای صعود دارد.تراکتور در لیگ ایران در فصل جاری حرکت سینوسی داشت و خیلی بالا پایین شد و الان هم در ردههای پنجم و ششم جدول لیگ ایران نوسان دارد، این تیم قدرت بردن و زور پیروز شدن را ندارد و الان هم در آسیا با ۴ تساوی و یک برد شانس کمی برای پیروزی دارد. من یک نیمه از بازی تراکتور مقابل نیروی هوایی عراق را دیدم؛ ممکن است هموطنان آذری از این اظهارنظر من دلخور شوند، اما صادقانه عرض میکنم که من در ایران به هیچتیمی تعلق خاطر ندارم بهجز تیم ملی کشورم برای من برد و باخت آنها و موفقیت یا ناکامیشان درعرصه داخلی هیچ فرقی نمیکند. اما در خارج از کشور و در بازیهای بینالمللی قضیه فرق کرده و دوست دارم آنها موفق شوند، بر همین اساس طی نیمهای که از دیدار تراکتور مقابل حریف عراقی دیدم با اینکه تیم عراقی ۱۰ نفره بود، اما تمام مدت بازی و توپ و میدان در اختیار آنها بود و بهقدری به تراکتور فشار میآورد که تیم تبریزی فقط زیر توپ میزد و قدرت اینکه توپ را پس گرفته و با پاسهای پیدرپی فشارشکن بشود، اصلا نداشت و بهشدت از این وضعیت بهشخصه ناراحت شده، البته این موضوع دلایل دیگری هم دارد، مثل تغییرات پیدرپی در کادر فنی و شاید عوامل دیگر.
بهعنوان سوال آخر نکته مثبت و امیدوارکنندهای هم در بین تیمهای ایرانی وجود دارد؟بعد از گفتن برخی انتقادات و البته یکی، دو نکته مثبت باید عنوان کنم که هر ۴ تیم از مربیان فوتبالی در سطح بالا برخوردار هستند تا جایی که آنها در میادین بینالمللی زیادی مثل جام جهانی فوتبال بازی کردهاند و فوتبال را بهخوبی میفهمند. درواقع چیزهایی که من میگویم مفهومش این نیست که من میدانم و آنها نمیدانند، بلکه مفهوم آن فقط یک یادآوری تذکر و هشدار و یک دوباره دیدن است، در غیر این صورت بهطور قطع آنها بیشتر از من هم میدانند.
شعار سال، با اندکی تلخیص و اضافات برگرفته از فرهیختگان، تاریخ انتشار ۹ اردیبهشت ۱۴۰۰، کد خبر: ۵۴۰۵۱، farhikhtegandaily.com.