شعار سال: فوتبال، واژهای آشنا برای همه مردم جهان. واژهای که همه را به یاد یک توپ گرد و ۲۲ بازیکن میاندازد. واژهای که همراه آن پله، مارادونا، گولیت، مسی، رونالدو و ... هزاران اسم دیگر ردیف میشوند. اسامی که ستارههای نسل خود بودند و نامشان جاودان شده است. اسامی که باعث شدند تا انسانهای زیادی در روی کروه خاکی نام آنها را صدا بزنند و دلیل اتحاد آنها شوند. مهم نیست در شمالیترین نقطه آمریکا باشی یا در جنوبیترین قسمت آسیا. در پیونگ یانگ باشی یا سئول. وقتی تیم مورد علاقه ات بازی دارد، برایت اهمیتی ندارد شخصی که در استادیوم کنارت نشسته یا دارد از تلویزیون تماشا میکند، هم زبانت است یا همرنگت. گرایش سیاسی اش با تو یکی است یا عضو دو حزب مختلف. شما آن زمان تنها به یک چیز فکر میکنید. پیروزی.
برای همین است که فوتبال را مهمترین وسیله برای برقراری صلح و دوستی تلقی میکنند. اما همین استادیومهای ورزشی گاهی محلی برای جدال خواستگاههای سیاسی شده است. فرقی ندارد در اسپانیا و کاتالونیا باشد یا وسط جام جهانی. در سالهای اخیر هم تب و تاب سیاسی وارد فوتبال ایران شده و تبعاتی هم برای ما داشته است.
همین هفته پیش بود که یک پست اینستاگرامی باشگاه پرسپولیس و روایت یک اتفاق تاریخی، باعث شد تا هندیها که این روزها میزبان لیگ قهرمانان آسیا هستند؛ واکنش تندی نشان بدهند و از نماینده فوتبال ایران به AFC شکایت کنند. اتفاقی که با واکنش سریع باشگاه پرسپولیس روبرو شد و مدیران سرخپوشان تهرانی بلافاصله عذرخواهی کردند و گفتند با مسئول این اتفاق برخورد خواهند کرد.
این اتفاق تنها مربوط به امروز نیست و ریشه تاریخی دارد. با اینکه در اساسنامه فیفا بارها قید شده که فوتبال محل تبلیغاتهای سیاسی نیست، اما اتفاقات سیاسی همیشه وارد آن شده و حواشی زیادی داشته است.
سایمون کوپر نویسنده کتاب «فوتبال علیه دشمن» در کتابش درباره مقوله فوتبال و سیاست اینطور مینویسد: «فوتبال از آنچه فکر میکردم، اهمیت بیشتری داشت. موسولینی و فرانکو اهمیت این بازی را درک کردند و جان میجر، نلسون ماندلا و پل بیا، رئیس جمهور کامرون، هم همین طور. به خاطر فوتبال، نیکولای استاروستین به گولاگها (اردوگاههای کار اجباری) شوروی تبعید شد، ولی همین فوتبال بود که زندگی اش را در آنجا نجات داد. او کاملا از اوضاع تبعیدگاه شگفت زده بود و نوشت: «مسئولان اردوگاه، حاکمان مرگ و زندگی هزاران هزار نفر... در مسائلی که به فوتبال مربوط بود کاملا سخاوتمندانه رفتار میکردند. قدرت افسارگسیخته آنها در ارتباط با زندگی انسانها قابل مقایسه با تسلط فوتبال بر آنها نبود.»

بازی قرن که سیاسی شد
جام جهانی ۱۹۹۸ اوج درگیری فوتبال و سیاست بود. ایران باید در حساسترین زمان ممکن مقابل آمریکا قرار میگرفت. دیداری که ممکن بود حکم صعود ایران به مرحله حذفی جام جهانی را امضا کند. ملی پوشان کشورمان موفق شدند در یک دیدار تماشایی، با گلهای حمیدرضا استیلی و مهدی مهدوی کیا، آمریکا را شکست دهند تا دیداری که به نبرد قرن شهره شده بود را با پیروزی پشت سر بگذارند. کلینتون، رییس جمهور وقت آمریکا از آن دیدار به عنوان یک اتفاق تلخ یاد کرد و البته هواداران فوتبال کشورمان نیز به خیابانها آمدند و جشن گرفتند؛ جشنی شبیه به شکست سیاسی و ورزشی آمریکا از ایران.
طارمی و پنالتی جنجالی
تقابل ایران و عربستان نیز در سالهای اخیر همواره حساس بود. وقتی پرسپولیس در عربستان به مصاف النصر رفت و با سه گل شکست خورد، یکی از گلزنان حریف پس از گلزنی، شادی گل عجیبی داشت و با قرار دادن دست زیر گردن خود و نشان دادن حالت بریدن سر، به ابراز خوشحالی پرداخت که حتی تماشاگران حریف هم به تبعیت از وی، همین حرکت را انجام دادند. چند روز بعد پرسپولیس در تهران به مصاف النصر رفت تا همه چیز را جبران کند و صدرنشین بماند؛ چون در صورت شکست، کار برای صعود به مراتب سخت میشد. حریف با لباسی شبیه کماندوها وارد میدان شد تا همه چیز رنگ و بوی جنگ بگیرد. طارمی پنالتی گرفت و خودش نیز مصر بود که ضربه را بزند. با اعتماد به نفس مثال زدنی در حضور ۱۰۰ هزار تماشاگر با ضربه چیپ، دروازه النصر را باز کرد تا همه را یاد پنالتی علی کریمی به عربستانیها در سرزمین خودشان بیندازد. طارمی پس از گل به همان سبکی که در عربستان دیده بود، شادی گل انجام داد و دستش را زیر گردنش قرار برد.
نقش رسانهها در اوج گیری اختلافات
رسانهها در جامعه فعلی تاثیرات زیادی روی افکار عمومی دارند و بارها در آتش این اختلافات سیاسی دمیدند و آن را شعله ور کردند. همین چند سال پیش بود که یک روزنامه ورزشی معروف پس از پیروزی نماینده ایران مقابل یک تیم عربی کاریکاتوری روی جلد خود برد که حواشی زیادی به همراه داشت و حتی صدای اعتراض عرب زبانان ایرانی را هم در آورد. این رفتارهای هیجانی به جای اینکه تاثیر مثبتی روی جامعه بگذارد، بیشتر باعث اختلافات نژادی و سیاسی میشود و دودش گریبان کل جامعه را میگیرد.

نقش باشگاهها در بازیهای سیاسی
با اینکه بارها در اساسنامه فیفا قید شده است که فوتبال محل تبلیغات سیاسی نیست، اما میبینیم که باشگاههای ایرانی مخصوصا در تقابل با کشورهای عربی همواره از الفاظ نامناسب استفاده میکنند و بازی با آنها را میدان جنگ میبینند. این اتفاقات زمانی رخ میدهد که مدیران باشگاههای ما سواد فوتبالی ندارند و از گعدههای سیاسی وارد دنیای فوتبال شده اند و به دنبال شهرت هستند.
فوتبال و آشتیهای سیاسی
تیم ملی ایران پس از انقلاب برای اولین بار به جام جهانی ۱۹۹۸ صعود کرد و پس از مشخص شدن قرعهها، همه چشمشان به بازی ایران و آمریکا بود. دو کشوری که در دو دهه اخیر آن زمان کشمکشهای زیادی داشتند، اما پیش از شروع مسابقه بازیکنان دو تیم دست در دوش یکدیگر با هم عکس یادگاری گرفتند تا نشان دهند هرچقدر در دنیای سیاست باهم مشکل دارند، اما در زمین فوتبال به دنبال هدفی دیگر هستند. ازای نوع اتفاقات را هم میتوان در تیم ملی اسپانیا دید. با اینکه سالهاست کاتالانها با پایتخت نشینان اسپانیا مشکل و قصد جدایی دارند، اما در تیم ملی همواره در کنار هم بازی میکنند و این اتحاد را میتوان در قهرمانی در یورو و جام جهانی دید.

شاید همین هاست که فوتبال را مقولهای علیه دشمنی میکند. چیزی که در سیاست چندان قابل پذیرش و هضم نیست. فوتبال شاید بهترین بهانه باشد برای آن که همه با هم باشند و برهم بودنها کم شود به حمایت سلیقهای و هیجانی از یک تیم در مقابل تیم دیگر.
شعار سال، با اندکی تلخیص و اضافات برگرفته از خبرآنلاین، تاریخ انتشار: ۳ اردیبهشت ۱۴۰۰، کدخبر: ۱۵۰۷۷۴۵، www.khabaronline.ir