شعار سال: حبیب اله افتخاری/ دانشجوی دکتری فلسفه تعلیم و تربیت؛ نتایج اقتصاد منهای فرهنگ و نگاهی بر الگوهای مصرف ایرانیان
به گزارههای زیر دقت کنید:
آخرین آمار ارائه شده از سوی سازمان جهانی خوار بار (فائو) از هدررفت ۳۵ میلیون تن مواد غذایی در ایران حکایت دارد؛ میزان غذایی که با آن میتوان ۱۵ میلیون ایرانی را سیر کرد.
بر اساس گزارش سازمان جهانی خوار بار (فائو)، ایران از جمله کشورهایی است که هرساله درصد بالایی از مواد غذایی تولیدی را به هدر میدهد. برآوردهای فائو نشان میدهند هر روز بهازای هر نفر ۱۳۴ کیلوکالری غذا در ایران به هدر میرود، یعنی سرانه هدررفت روزانه غذا در ایران ۱۳۴ کیلوکالری است. همچنین گزارشهای غیررسمی نشان میدهد که ۳۵ درصد محصولات کشاورزی تولیدی در ایران به هدر میرود.
بر این اساس از ۱۰۰ میلیون تن محصول کشاورزی تولیدی در کشور ۳۵ میلیون تن در سال دور ریخته میشود. این رقم معادل غذای ۱۵ میلیون نفر است. در این زمینه میتوان به ۳۰ درصد ضایعات در نان، ۳۰-۲۵ (و حتی ۵۰) درصد ضایعات در میوهها و سبزیجات، ۱۰ درصد ضایعات در برنج، ۲۵ درصد ضایعات در خرما و… اشاره کرد.
سرانه مصرف سالیانه نان مردم ایران ۱۶۰ کیلوگرم در مقایسه با سرانه ۲۵ کیلوگرم در جهان است. این آمار به این معنی است که ایرانیان ۶ برابر مردم نقاط دیگر نان استفاده میکنند.
در ایران هر فرد به طور متوسط روزانه ۱۷۰ لیتر آب مصرف میکند که ۲ برابر مصرف جهانی است. این در حالی است که وضعیت بارندگی در ایران یک سوم بارندگی در جهان است و در ایام خشکسالی به ۲۰۰ تا ۲۰۵ میلی متر در سال نیز میرسد. با این حال مصرف آب در بخش شرب و بهداشتی دو برابر اروپاست.
متوسط مصرف سرانه برق خانگی در ایران ۲۹۰۰ کیلووات ساعت است، در حالی که متوسط مصرف جهانی برق خانگی کمتر از ۱۰۰۰ کیلووات ساعت است. بدین ترتیب متوسط مصرف سرانه برق خانگی در کشور ما سه برابر متوسط جهانی است، از این رو برق مصرفی توسط خانوارهای ایرانی با در نظر گرفتن استانداردهای جهانی پاسخگوی ۲۰۰ میلیون نفر جمعیت است.
مطابق گزارش اوپک، ایران سهمی معادل ۶.۷ درصد تقاضای گاز جهان را به خود اختصاص داده و این در شرایطی است که فقط ۱.۱ درصد جمعیت دنیا را دارا است. این اعداد نشان میدهد که سرانه مصرف گاز در ایران ۶ برابر جهان است. هر اقدام اقتصادی و هر جراحی اقتصادی بدون توجه به پیوستارهای فرهنگی آن به مثابه آب در هاون کوبیدن خواهد بود.
در ایران به ازای هر نفر، ۱۰ برابر هر ترکیهای و ۳ برابر هر چینی بنزین مصرف میشود و طبق اعلام دولت، ایرانیها در هر ساعت ۳ میلیون و ۷۹۰ هزار لیتر بنزین مصرف میکنند که این رقم تقریباً ۶ برابر میانگین مصرف بنزین در جهان است.
فرض کنید در انتخابات آتی ریاست جمهوری، از جانب هریک از نامزدهای داوطلب، برنامههای توسعه اقتصادی برای حل مشکلات اقتصادی داده شود؛ که البته در این زمینه ادعاهای مختلفی از جانب داوطلبین ریاست جمهوری مطرح میشود. حالا یک بار دیگر به گزارههای بالا نگاه کنید.
آیا صرفا دلایل اقتصادی، علل سوء مصرف ما ایرانیان است؟ آیا الگوی مصرف ما صرفا تحت تاثیر فاکتورهای اقتصادی است؟
بدون شک الگویهای مصرف ما ریشه در مناسبات فرهنگی و سبک زندگی ما دارند؛ لذا نسخه اقتصاد برای اقتصاد صرف نظر از پیوستارهای فرهنگی آن منطقا راه به جایی نخواهد برد.
سند تحول بنیادین آموزش و پرورش که به عنوان قانون اساسی نظام تعلیم و تربیت محسوب میشود، اشعار دارد که جهت گیری اقتصاد و سیاست باید تربیتی باشد. این به معنای نفی اندیشه سیاسیت برای سیاست و اقتصاد برای اقتصاد است. بدون شک الگویهای مصرف ما ریشه در مناسبات فرهنگی و سبک زندگی ما دارند.
ضعف در تربیت شهروندی و جامعه پذیری، منجر به شکل گیری اقتصاد سود جویانه، شکل گیری الگوهای اصالت مصرفی در جامعه، غلبه فرهنگ منفعت جویی شخصی به جای مصلحت اندیشیهای جمعی، بی توجهی به ساحتهای تربیت اجتماعی، سیاسی و صدها آفات فرهنگی دیگر که به صورت مستقیم و غیر مستقیم بر اقتصاد تاثیر دارد خواهد داشت.
اقتصاد منهای فرهنگ به اصالت مصرف خواهد رسید و جامعه را به مرز مسرفترین جوامع میرساند. برکت خداوند را در سطلهای زباله میریزد و محیط زیست را به یغما میبرد. آب سفرههای زیر زمینی را در باغات لاکچری میمکد و با استحصال رمز ارز راه صد ساله را یک شبه طی میکند و در عوض برق بیمارستانها را قطع میکند.
اقتصاد را بیش از آن که در طرحها و برنامههای بلند مدت توسعه اقتصادی بتوان سامان داد، باید در زیر ساختهای فرهنگی آن توسعه داد. توصیه اقتصاددانان متاخر به پرداختن به آموزش و پرورش به ویژه دوره ابتدایی برای رسیدن به توسعه متوازن را باید در این راستا ارزیابی کرد.
دانش آموزی که هنوز به اهمیت حیاتی آب پی نبرده است، در آینده الگوی مصرف آب او از متوسط جهانی بیشتر خواهد شد. او که به اهمیت انرژی برای خود و نسلهای آتی پی نبرده است، اقدام به استخراج رمز ارز در مزارع کشاورزی میکند و اهمیتی به افزایش میزان مصرف برق نمیدهد. او که در مدرسه آموزش مصرف صحیح گاز ندیده است باعث افزایش مصرف ۳ تا ۶ برابری گاز میشود و آن را حق خود میداند، چرا که معتقد است ایران روی گاز خوابیده است و صدها ضعف فرهنگی اقتصاد سوز از این نوع نظام تعلیم و تربیت تولید میشود؛ لذا هر اقدام اقتصادی و هر جراحی اقتصادی بدون توجه به پیوستارهای فرهنگی آن به مثابه آب در هاون کوبیدن خواهد بود.
شعار سال، با اندکی تلخیص و اضافات، برگرفته از صدای معلم، تاریخ انتشار: ۱۸ خرداد ۱۴۰۰، کد خبر: ۲۱۱۳۴، www.sedayemoallem.ir