شعار سال: عدالت از جمله مفاهیم تاریخی فلسفه سیاسی است که از گذشته تا به امروز، جزء آرمانهای بشر بوده است. مفهوم عدالت آموزشی نیز همواره مورد توجه متخصصان تعلیم و تربیت بوده و تلاش نموده اند تا طراحی برنامههای درسی را به گونهای انجام دهند تا به عدالت برای همه علم آموزان نزدیکتر شود. در این دیدگاه برابری فرصتها و عدالت خواهی یک ارزش محسوب میشود و آموزش و پرورش باید بتواند آن را در نظام شخصیتی انسانِ توسعه یافته بگنجاند. تلاش برای تحقق عدالت آموزشی بیش از هر چیز منوط به شناخت درست از این مفهوم است.
در این باره دکتر زهرا رحیمی استادیار گروه آموزش و پرورش دانشگاه علامه طباطبائی اظهار کرد: «اگر شرایط به گونهای باشد که برای تمام افراد یک جامعه، فرصت آموزشی متناسب با ظرفیتها و توانمندیهای دانش آموزان فراهم شود، به طوری که این آموزش تمام منابع درونی دانش آموزان را به جامع ترین شکل ممکن پوشش و پرورش دهد و امکان رشد و شکوفایی را در همه ابعاد محقق کند، عدالت آموزشی برقرار میشود.»
عدالت آموزشی به معنای یکسان بودن سیستم آموزشی برای همه نیست
وی ادامه داد: «منظور از عدالت آموزشی تدارک دیدن یک سیستم آموزشی یکسان نیست، بلکه به این معنا است که هرکس متناسب با توانمندیهای ذهنی و استعدادهای ذاتی خود بتواند آموزش دریافت کند.»
این استاد دانشگاه گفت: «برای تحقق عدالت آموزشی برداشتن دو گام نیاز است: در گام اول باید حداقلی از آموزش را چه به لحاظ منابع آموزشی و چه به لحاظ منابع مالی و منابع انسانی برای همه افراد جامعه تدارک دید و در گام دوم نیز باید متناسب با توانمندیها و علاقه مندیهای هر شخص، آموزش متفاوتی برای او ارائه شود.»
رحیمی افزود: «برای برقراری عدالت آموزشی باید فرصت یادگیری برای همه یکسان باشد و فرصت یادگیری شامل مولفههایی همچون امکانات و تجهیزات، منابع یادگیری، منابع انسانی و کیفیت آموزشی است.»
بیعدالتی آموزشی به لحاظ امکانات در ایران فریاد میزند
رحیمی در پاسخ به این سؤال که آیا در حال حاضر عدالت آموزشی در ایران دیده میشود؟، گفت: «سیستم آموزشی ایران یک سیستم آموزشی متمرکز است و یکی از اهداف آن، تدارک منابع یادگیری یکسان و تهیۀ کتاب درسی یکسان برای کل کشور است. اما از لحاظ امکانات و تجهیزات، نابرابری و بی عدالتی آموزشی در مناطق مختلف کشور فریاد میزند. به عبارت دیگر شاید گام اول عدالت آموزشی آن هم در بعضی محورها، درست برداشته شده باشد، اما بخصوص در گام دوم موفقیت قابل قبولی حاصل نشده است.»
وی در توضیح این ادعا ادامه داد: «باید بعد از اینکه اطمینان حاصل شد تمامی افراد در سیستم آموزشی به حداقل منابع مالی و انسانی لازم مجهز شده اند، متناسب با توانمندیهای این افراد به آنها خدمات ارائه شود. به طور مثال نمیتوان از دانش آموزانی که هوششان از میانگین بالاتر است و دانش آموزانی که نقص ذهنی دارند توقعی معادل میانگین هوشی جامعه داشت. ابتدا باید حداقلِ قابل قبولی از امکانات و منابع در تمامی مدارس موجود باشد، سپس تفاوتهای ویژه را در نظر گرفت.»
تفاوتهای فرهنگی در عدالت آموزشی دیده نشده است
این استاد دانشگاه گفت: «کشوری مانند ایران که به لحاظ فرهنگی بافت متنوعی دارد، برای برقراری عدالت آموزشی مسیر سخت تری در پیش دارد. گام اول با توزیع کتب درسی یکسان در کل کشور در حال اجراست، اما مشکل در گام دوم است. در نقاط مختلف کشور دانش آموزانی هستند که زبان مادریشان زبان فارسی نیست و از طرفی به لحاظ فرهنگی هم تفاوتهای فاحشی با هم دارند.»
وی با بیان اینکه در این شرایط به عدالت آموزشی خدشه وارد میشود، تصریح کرد: «ما هم اکنون شاهد این هستیم که بدون توجه به تفاوتهای فرهنگی و علایق دانش آموزان در مناطق مختلف، کتابی که در مناطق عشایری تدریس میشود و کتابی که در پایتخت تدریس میشود یکسان است.»
رحیمی ادامه داد: «علاوه بر منابع یادگیری و مالی، یکی از مولفههایی که عدالت آموزشی را شکل میدهد منابع انسانی است. معمولا معلمان در سالهای ابتدایی استخدام به مناطق محروم فرستاده میشوند و بعد از کسب تجربه بیشتر، به مراکز شهر منتقل میشوند؛ بنابراین معلمانی که تجربه بیشتری دارند در مدارس مرکز شهر تدریس میکنند و معلمانی که تجربه کم تری دارند، به مناطق محروم اختصاص مییابند. مشابه همین اتفاق در دانشگاهها هم دیده میشود.»
وی درباره محتوای مورد تدریس در مدارس گفت: «به عنوان مسئول تربیت هر جا که درسی را از سیستم آموزشی حذف میکنیم، به استعدادی که میتواند در آن درس شناخته شود، بی اعتنایی کرده ایم. در این صورت آموزش این مباحث به مراکز خصوصی خارج از مدرسه واگذار میشود و خانوادههایی که مشکل اقتصادی کم تری دارند، زمینه بیشتری برای پرورش آن بُعد حذف شده در فرزند خود دارند و در مقابل خانوادههای کمتر برخوردار عملاً با مشکل مواجه هستند و در این جا عدالت آموزشی زیر سوال میرود.»
رحیمی درباره پیامدهای عدم عدالت آموزشی در کشور گفت: «وقتی میگوییم عدالت آموزشی یعنی همه افراد و توانمندیها را ببینیم و آموزش متناسبی را ارائه دهیم. عدم برقراری چنین آرمانی یعنی نادیده گرفتن بسیاری از افرادی که آرزوهای خود را در سیستم آموزشی دنبال میکنند. این موضوع ناخودآگاه به ساختن اقلیت و اکثریت منجر میشود و گروه اقلیت، دلسرد و سرخورده میشوند.»
این استاد دانشگاه ادامه داد: «پژوهشها نشان میدهد خانوادههایی که فرزندانشان هوش بالاتری دارند تمایل بیشتری برای تحصیل آنها در خارج از کشور دارند، چون حمایت مناسبی دریافت نکرده اند و ما شاهد بسترسازی برای فرار مغزها هستیم.»
![تحقق عدالت آموزشی در ایران چه ملزوماتی نیاز دارد؟ تحقق عدالت آموزشی در ایران چه ملزوماتی نیاز دارد؟](/files/fa/news/1400/6/5/1045300_362.jpg)
لزوما هر مدرسه غیرانتفاعی آموزش بهتری را ارائه نمیدهد
رحیمی درباره مدارس غیرانتفاعی اظهار کرد: «این موضوع مخصوص ایران نیست و در بسیاری از کشورها بحث درباره تنوع مدارس وجود دارد. در کشور ما هم بحثهای زیادی مثلا درباره مدارس تیزهوشان صورت گرفته است. با این حال باید گفت بر خلاف تصور بسیاری از خانواده ها، لزوما هر مدرسه غیرانتفاعی، آموزش بهتری ارائه نمیدهد و کیفیت آموزش در این مدارس هم متفاوت است.»
به جای تنوع در مدارس به غنیسازی آموزش توجه شود
رحیمی درباره راهکارهای برقراری عدالت آموزشی بیان کرد: «کتب درسی یکسان به دلیل بی توجهی به فرهنگهای متنوع در کشور، خود عامل بی توجهی به عدالت آموزشی است. از سوی دیگر بسیاری از کتب، مناسب دانش آموزان تیزهوش نیستند. یکی از راهکارها این است که به جای تنوع مدارس به غنی سازی آموزش توجه شود. معلمان در مدارس ابتدایی باید نیروی کمکی جهت توجه مضاعف به تفاوتهای دانش آموزان داشته باشند.»
وی افزود: «همچنین در بحث کیفیت معلمان باید سیاستهای تشویقی در نظر گرفته شود تا معلمانی که تجربه و تخصص بیشتری دارند، ترغیب شوند مناطق محروم را پوشش دهند تا دانش آموزان آن مناطق نیز از داشتن معلم کارآزموده بی بهره نمانند.»
شعار سال، بااندکی تلخیص و اضافات برگرفته از عطنا، تاریخ انتشار: ۴ شهریور ۱۴۰۰، کدخبر: ۳۰۲۹۷۹، www.atnanews.ir