پول شوها جرمشان در مخفی کردن منبع، ماهیت واقعی، محل نقل و انتقال و جابجایی مال نامشروع است تا کسی به غیرقانونی بودن آن پی نبرد. خوشبختانه قانون در سال ۱۳۸۶ این عمل را جرم دانسته است. اما مرتکبین پست شویی اشخاص یقه سفید، ذی نفوذ و صاحب اعتبار حکومتی بوده و غالبا ظاهری موجه و متنسک از خود به نمایش میگذارند و با مانورهای فریبنده خویش چنین جلوه میدهند که پست و مقام، زخارف دنیاست و رغبتی به آن ندارند. همانها هستند که در پشت صحنه قدرت، مبادرت به ارایش تیم سیاسی و اقتصادی کشور مینمایند و با کمال صد تاسف، قانون در خصوص جرم انگاری آن غفلت ورزیده و ساکت است.
شعار سال: کسانی که مرتکب جرم پول شویی میشوند گناهشان این است که منبع، ماهیت واقعی، محل نقل و انتقال و جابجایی مال نامشروع را عمدا اخفا، پنهان یاکتمان میکنند تا کسی به غیر قانونی بودن آنهاپی نبرده و از تیغ مجازات خلاصی یابند ولزوما هدف از پول شویی، کسب درآمد و سود نیست که این خود، جرم مستقل دیگری است بلکه هدف، پنهان کردن منشا نامشروع ان است؛ اینگونه اشخاص حتی حاضرند برای رد گم کردن مردم و نظام، بخشی از عوایدمستقیم وغیرمستقیم حاصل از جرم منشا را با موسسات خیریه و عام المنفعه به اشتراک گذاشته و با اهدا کمکهای نقدی وغیرنقدی به نیازمندان و باپوشش "انگیزه شرافتمندانه" ولطایف الحیل، موجبات تزلزل عنصرروانی و فریفتن قاضی رادر دادگاه فراهم نمایند. خوشبختانه این جرم از سال ۱۳۸۶ توسط مقنن جرم انگاری شده و بعنوان یکی از افتخارات حقوق جزای ایران، شویندگان پول کثیف و هر مال نامشروع اعم از عین، حق ومنفعت را در تیررس مسئولیت کیفری قرار داده است؛
اما مع الاسف، پدیدهی پیچیدهتر و لوکس، به تعبیر بنده، "پست شویی" از ذهن قوه عاقله و عقلای قوم مغفول مانده، که مرتکبین آن اشخاص یقه سفید، ذی نفوذ و صاحب اعتبار حکومتی بوده و غالبا ظاهری موجه و متنسک از خود به نمایش میگذارند و با مانورهای فریبنده خویش اینچنین جلوه میکنند که پست و مقام، زخارف دنیاست و رغبتی به آن ندارند. همانها هستند که در پشت صحنه قدرت، مبادرت به ارایش تیم سیاسی و اقتصادی کشور مینمایند. آنها منشا انتقال قدرت به اشخاص و گروههای متبوع خود را مخفی نموده و ترجیح میدهند با جلوس نامرئی و نامحسوس در حاکمیت، نام و نشانی از محافل غیر رسمی خویش در شطرنج سیاست بر جای نگذارندو البته منظورم "دولت سایه" که در عرف سیاسی کشورها وجود دارد و مفید است، نمیباشد؛ مثلا اقای سعیدجلیلی ممکن است مشاورههای خوبی به دولت بدهد و بر کسی پوشیده نیست؛ اما ایا کسی میداند که اقای م. ک مدیر عامل سابق شرکت ملی نفت ایران را اقای ع. ا به وزیر سابق نفت تحمیل نمود، یا اینکه اقای ش. م مسئول سابق بسیج وزارت نفت در این وزارتخانه همه کاره است، یا نقش اقای ح. م در امورفرهنگی کشور و صدا وسیمای سابق و اقای ع. ح در امور قضایی وامنیتی وقس علیهذا.
مرتکبین این دست از اعمال و انتصابات، چون مستظهر به هسته اصلی و مرکزی قدرت هستند تمایلی به وضع قانون بازدارنده و شیشهای ندارند تا بتوانند با پنهان کاری و دور از چشم مراجع نظارتی در گعده های محفلی خویش، پازل منصوبین را طراحی و به تصمیم گیران القا نمایند. بدین ترتیب، معلوم نیست گناه این همه ناکارامدی و بحران مشروعیت که برای نظام خون بهای شهیدان، به ارمغان رسیده، بعهده کیست؟ والله خیرالماکرین
سیدمالک لطفیان وکیل دادگستری
اختصاصی پایگاه تحلیلی خبری شعار سال