پایگاه تحلیلی خبری شعار سال

سرویس ویژه نمایندگی لنز و عدسی های عینک ایتالیا در ایران با نام تجاری LTL فعال شد اینجا را ببینید  /  سرویس ویژه بانک پاسارگارد فعال شد / سرویس ویژه شورای انجمنهای علمی ایران را از اینجا ببینید       
کد خبر: ۳۷۰۶۰
تاریخ انتشار : ۲۷ آبان ۱۳۹۵ - ۱۴:۳۵
در باب موضوع و مسئله نفوذ که یکی از پر اهمیت ترین موضوعات روز کشور می باشد مطالب مختلف و متعدد و متنوعی نوشته شده که از دیدگاه و زوایای مختلفی به این پدیده نگریسته و پرداخته شده است که هریک به نوبه و در جایگاه خود حائز اهمیت و لازم و ضروری می باشند.
شعارسال: آنچه در این نوشته به آن اشاره می شود ماهیت نظام سلطه و چگونگی عمل نمودن نفوذ می باشد.در واقع این نوشتار مختصر در پی پاسخ دادن به پرسش هدف از نفوذ و چگونگی نفوذ نظام سلطه در کشورهای هدف از جمله ایران است.

نظام سلطه با استفاده از توان مجموعه فکری و تصمیم سازی خود که از بنیادها و موسسات دولتی و خصوصی تشکیل شده اند برنامه عملیاتی و اهداف موردنظر خود را تدوین می کند.برخی از این موسسات و بنیادها عبارتنداز: بنیاد راکفلر ، گروه بیلدربرگ ، بنیاد روچیلد ، موسسه بروکینگز ، موسسه رند ، موسسه آمریکن اینترپرایز و این عوامل با همکاری و هماهنگی سازمان CIA ، وزارت خارجه آمریکا ، وزارت خارجه آلمان ، وزارت خارجه انگلیس و سازمان mI6 و هماهنگی با شخصیت ها و موسسات مانند موسسه نایاک ، دانشگاه کلمبیا ، مرکز بلفر و در قالب برنامه های آموزشی گفت و گوهای علمی تحصیلات عالیه پروژه های مشترک علمی و کارگاههای علمی و با افراد و موسساتی در کشور هدف ارتباط و تعامل برقرار می کند و برنامه های خود را در قالب پوششی به آنها ارائه می کند این مسیر پر پیچ و خم باید منتج به تصمیم گیری و تصمیم سازی بر مبنا و در چارچوب اهداف نظام سلطه شود.

برای این کار حتما باید گفتمان سازی صورت گیرد که این گفتمان سازی با کمک غول ها و ابزارهای رسانه ای که به صورت شبانه روزی در مسیر اهداف نظام سلطه فعالیت دارند اجرایی می گردد.رسانه هایی مانند صدای آمریکا ، دویچه وله ، رویترز ، بی بی سی ، سی ان ان ، المانیتور و که دیکته ها و دستورالعمل های نظام سلطه را مو به مو اجرا می کنند. گفتمان سازی برای ادراک سازی و فراهم نمودن زمینه تغییر محاسباتی طراحی و اجرایی می شود در واقع نتیجه گفتمان سازی، ادراک سازی و حاصل ادراک سازی تصمیم سازی است.

هدف نظام سلطه استحاله انقلاب که در سه گذاره(۱-کنترل انقلاب اسلامی ۲-تطبیق با نظم جهانی ۳-پایان انقلاب) نهفته است که با استفاده از فرآیند ذکر شده به دنبال تغییر جهت گیری ها از طریق کنترل سیستم تصمیم گیری می باشد این تغییر جهت گیری ها عبارتند از : ۱- به بن بست رسیدن صدور انقلاب ۲- کاهش نفوذ منطقه ای ۳- خروج از جبهه مقاومت ۴-محدود شدن به محیط داخلی ۵- تزلزل در اتحاد ملی ۶- تغییر در توازن قوا با محوریت رژیم صهیونیستی.

نرم افزار و مغز متفکر حاکم بر ساختار جمهوری اسلامی ایران ، همان آرمان ها و نوع جهان بینی انقلاب اسلامی است و آن عامل حساس و سرنوشت سازی که فرآیند تقابل و تعامل را در عرصه منطقه ای و جهانی عملیاتی می سازد انقلاب اسلامی است.

نظام سلطه می خواهد این محاسبات را تغییر دهد و ارتباط و تعامل را بر مبنای اصول و مبانی لیبرال سرمایه داری با ایران رقم بزند کماکان که در ادوار مختلف آمریکا و نظام سلطه بر اساس اصول و قواعد لیبرال و دموکراسی سیاست های منطقه ای و جهانی خود را پیگیری کرده با تدوین پروژه(نظم نوین جهانی)بر مبنای قدرت ایالات متحده اقدام کرده است و امروز در این دوره حساس تاریخی که مقام معظم رهبری تعبیر پیچ تاریخی برای آن به کار بردند آمریکا تکثیر و گسترش صدور انقلاب اسلامی و تعمیق اندیشه های ناب اسلام محمدی را بر نمی تابد و با حیله های مختلف در صدد نفوذ برای استحاله است.نفوذ در بستر تعامل صورت می گیرد و با توجه به استراتژی تعامل پر خطای دولت یازدهم زمینه های نفوذ در ارکان تصمیم گیری و تصمیم سازی بیشتر می شود و در این مقطع هم باید گفتمان انقلاب پر رنگ شود و هم مسئله نفوذ را به درستی شناخت و راهکارهای مقابله با آن را به صورت دقیق پیاده سازی و عملیاتی نمود.

برای روشن شدن و فهم بهتر فرآیند نفوذ به چند نمونه مصداقی اشاره می شود. (شورای ملی ایرانیان) معروف به نایاک که خود را یک سازمان غیر انتفاعی و عام المنفعه معرفی می کند ولی در عمل به دنبال پیاده سازی سیاست های آمریکا از طریق تعامل در ایران می باشد و آمریکا از آن به عنوان بازوی اجرایی سیاست های نفوذ خود در ایران استفاده می کند حضور رئیس نایاک ، آقای تریتا پارسی در جریان مذاکرات هسته ای ایران و ۱+۵ در دولت یازدهم یکی از مصادیق تعامل برای نفوذ است،بنیادهایی مانند بنیاد جرج سوروس ، بنیاد اعانه ملی برای دموکراسی و مرکز وودرو ویلسون و بنیاد راکفلر و از حامیان نایاک هستند هاله اسفندیاری که سابقه جاسوسی تحت عنوان گفتگوهای علمی با همراهی رامین جهانبگلو در زمان دولت اصلاحات را دارد ارتباط مرکز ویلسون را با نایاک رقم می زند. بنیاد جورج سوروس که طراح و مبدع انقلاب های مخملی در جهان شناخته می شود با انجام کمک های مالی با نایاک ارتباط برقرار کرده است.

بنیاد اعانه ملی برای دموکراسی که تمرکز در براندازی و کودتای مخملی در ایران را دارد کمک مالی به نایاک برای برگزاری همایش ها و انجام کارگاههای آموزشی در ایران انجام داشته است.

بنیاد راکفلر هزینه های کنفرانس ها و برنامه های ضد ایرانی شورای ملی ایرانیان را تامین می کند و همچنین در زمینه بورس تحصیلی به اعضای نایاک کمک هایی داشته است یکی از فارغ التحصیلان مورد حمایت نایاک و راکفلر سحر نوروز زاده است که هم اکنون مدیر بخش ایران شورای امنیت ملی کاخ سفید است.

* قابل توجه است که موضوع رساله دکترای تریتا پارسی ( روابط ایران و اسراییل ) بود که با راهنمایی و هدایت فرانسیس فوکویاما آن را به اتمام رساند حال باید از خود پرسید حضور این فرد با اعضاء تیم مذاکره کننده هسته ای ایران چه معنایی دارد؟

مورد دیگری که می توان آن را به عنوان یک مصداق نفوذ در راستای تاثیر بر تصمیم گیری ها و تصمیم سازی ها قلمداد نمود گروه بحران بین الملل International crisis group می باشد.این گروه که مرکز آن در بروکسل بلژیک بوده و در بیش از ۳۱ کشور جهان شعبه فعال دارد.این گروه اگرچه به عنوان یک گروه صلح طلب برای جامعه بشریت معرفی شده است اما واقعیت این است که این گروه اهداف پنهانی ضد صلح و دخالت در امور کشورهای مختلف را در کارنامه خود دارد.از آنجا که این گروه به عنوان یک سازمان تحقیقاتی تحت نظر مستقیم وزارت خارجه آمریکا ایفای نقش کرده و در مواقع حساس و ضروری به سیاست مداران این کشور مشاوره می دهد لذا نمی توان آن را گروه مستقلی دانست که در راستای اهداف جامعه بشری عمل می کند.

حامیان مالی این گروه جرج سوروس و شرکت های بزرگ نفتی(شل) و (شورون) می باشد. افراد ایرانی که در ترکیب این گروه فعالیت دارند سابقه های فکری و نظرات و اقدامات آنها علیه انقلاب اسلامی و جمهوری اسلامی مشهود می باشد.یکی از این افراد علی واعظ که به عنوان تحلیل گر ارشد گروه بحران بین المللی در امور ایران می باشد دارای دکتری بیوتکنولوژی از دانشگاه ژنو و کارشناسی ارشد روابط بین الملل از دانشگاه جانز هاپکینز است و دوره فوق دکتری خود را در دانشگاه هاروارد ایالت متحده گذرانده است.واعظ پیش از الحاق به گروه بحران بین الملل مسئول پروژه ایران در (فدراسیون دانشمندان آمریکایی) در واشنگتن بود و سوابق طولانی در خبرنگاری در رسانه های بی بی سی و سی ان ان دارد.

نام علی واعظ بیش از هرچیز در جریان مذاکرات هسته ای ایران و ۱+۵ مطرح شد و همچنین در اسفند ماه ۱۳۹۲ در سفری به ایران به همراه خانم لوئیز آربور رئیس وقت گروه با تعدادی از شخصیت های ایران از جمله آقای هاشمی رفسنجانی دیدار نمودند.

یکی دیگر از ایرانیان فعال در این گروه و عضو هیئت مدیره آن هوشنگ انصاری می باشد.او که سابقه وزیر اطلاعات و جهانگردی کابینه امیرعباس هویدا، وزیر دارایی و اقتصاد در کابینه جمشید آموزگار و سفارت ایران در پاکستان و آمریکا در کارنامه کاری خود دارد.ایشان نگاه سیاسی متمایل به طیف جمهوری خواهان آمریکا می باشد.

همچنانکه در فرآیند نفوذ گفته شد گفتمان سازی یکی از اهداف مهم می باشدکه منجر به ادراک سازی خواهد شد.گفتمان سازی که توسط نظام سلطه طراحی و در رسانه های خود مورد تبلیغ واقع می شود که افراد و موسسات و رسانه هایی که گرایش به سکولاریزم و لیبرالیزم و اهداف نظام سلطه دارند در داخل ایران هم همنوا با آنها می شوند و گاه در پیاده کردن و انتشار گسترده آن گفتمان ها تلاش های سازمانی و مستمری را انجام می دهند.

گفتمان (جامعه مدنی) که یکی از شعارهای محوری دولت اصلاحات در ایران بود قبل از اینکه به عنوان گفتمان جریان اصلاح طلب در ایران مطرح شود در (مرکز مطالعات دموکراسی) در دانشگاه ویت منیستر لندن توسط پروفسور(جان کین) نظریه پرداز سرویس اطلاعاتی انگلیس تولید شد.

ارتباط و هماهنگی رسانه ها و متفکران سکولار در خارج و داخل در تمامی مراحل نفوذ قابل ردگیری ، مشاهده و تبیین است.گفتمان جامعه مدنی در رسانه هایی مانند فصلنامه(ایران نامه) ارگان مطبوعاتی(بنیاد مطالعات ایران)به ریاست علی اشرف پهلوی در واشنگتن برای مخاطبان طرح می شد و در داخل ایران ماهنامه های (کیان) و (نگاه نو) با اشتیاق و ولع خاصی صفحات متعدد خود را به گفتمان سکولاری جامعه مدنی اختصاص می دادند در نشریه نگاه نو افراد سکولار و روشنفکران وابسته به موسسات غرب و ضد انقلاب حضور گسترده ای داشته اند و آن هم به میمنت مدیر مسئول این رسانه یعنی علی میرزایی بود و افرادی مثل ژانت آفاری(فمنیست بهایی و عضو ارشد بنیاد اشرف پهلوی) بزرگ نادرزاد(معاون وزیر فرهنگ پهلوی) حوریا یاوری(پژوهشگر مقیم نیویورک) رامین جهانبگلو(مقیم فرانسه و جاسوسی که در سال ۸۵ در ایران دستگیر شد) مهرداد درویش پور(جامعه شناس لائیک مقیم اروپا) و در این نشریه قلم فرسایی می کردند.مکمل این جریان حلقه کیان با نظرات دکتر سروش بود.

جان کین که نظریه جامعه مدنی را برای گفتمان سازی مطرح کرده بود فقط در آن طرف مرز ها نظریه پردازی نکردند بلکه در مهرماه ۱۳۷۸ به ایران آمدند و دیداری با سروش حجاریان و آیت اله موسوی اردبیلی داشتند.

سعید حجاریان هم که با طرح تاکتیک فشار از پایین ، چانه زنی از بالا شناخته می شود و تلاش زیادی با به کارگیری این تاکتیک برای مقابله با انقلاب اسلامی و نظام جمهوری اسلامی داشتند مطالب مطرح شده ایشان کپی برداری از راهبردهای (تیموتی گارتن اش) نظریه پرداز mI6برای کودتا های مخملی اروپای شرقی بود گارتن اش هم در شهریورماه ۱۳۸۴ سفری به ایران برای دیدار با اصلاح طلبان داشتند. (برای مطالعه بیشتر و کاملتر در مصادیق فوق به کتاب های (شوالیه های ناتوی فرهنگی)،(شاه کلید انگلیسی) و (ارتش سری روشنفکران) از پیام فضلی نژاد مراجعه نمایید.)

آمریکا پس از حادثه یازده سپتامبر واژه افراطی گری را دوباره به ادبیات سیاسی جهان وارد کردند.آنها کشورهای توسعه نیافته و افراطی را مهمترین مانع و چالش ایجاد دموکراسی و اقتصاد بازار آزاد می دانستند و از مدل های شبکه سازی که از جنگ سرد الگوبرداری کرده بودند،برای مقابله با افراطی گری استفاده کردند. آمریکا در این مدل به دنبال تعریفی از میانه رو در مقابل افراطی بودند و تلاش کردند که از مسلمانان میانه رو برای اهداف دموکراسی سازی و ایجاد جامعه مدنی برای پیشبرد مقاصد نظام سلطه شبکه سازی و بهره برداری نمایند.آمریکا در واقع با استفاده از دیپلماسی عمومی به دنبال شبکه سازی و از این طریق توسعه جامعه مدنی و دموکراسی و نهایتا ارتقا لیبرالیسم در جوامع هدف خود می باشد و آمریکا برای شبکه سازی هیچگونه دخالت آشکاری ندارند.

آمریکا برای شبکه سازی میانه رو ها در خاورمیانه به دنبال شناسایی متحدان خاصی در این راستا می باشد که سکولارها ، مسلمانان لیبرال و سنت گرایان میانه رو را هدف طرح خود قرار دادند علاوه بر متحدان، شرکای آمریکا در ۵ گروه قابل شناسایی است:

۱-دانشگاهیان و روشنفکران مسلمان لیبرال و سکولار ۲- روحانیون مبارز جوان که رهبران آینده تلقی می شوند۳- فعالان اجتماعی ۴- گروه زنان ۵-روزنامه نگاران و نویسندگان میانه رو

در واقع میانه رو های مسلمان متعهد به دموکراسی بر اساس (سنت غربی لیبرالیسم)هستند و برخی مفاهیم قرآنی را درباره زنان تبعیض آمیز می دانند.

ایدئولوژی سیاسی مسلمانان لیبرال بنیاد مذهبی دارد ولی با دولت اسلامی مخالفند اگرچه شبکه سازی میانه رو ها در خاورمیانه جهان اسلام چالش های جدی دارد موانع اساسی برای اجرای کارآمد آن وجود دارد و باید آنرا به عنوان طرحی اساسی که از سوی مرکز سیاست عمومی خاورمیانه موسسه رند که با پشتوانه مالی ریچاردسون درباره استراتژی ایجاد شبکه هایی از مسلمانان میانه رو توسط انجل ربایا ، چریل بنارد ، لوول اچ، شوارتز و پیتر سیکل انجام شد(ماهنامه عصر اندیشه شماره ۱۱ صفحه ۹۶).

آنچه برای ما حائز اهمیت است عمق نگاه و خمیر مایه تفکر میانه روهای مسلمان است که بر مبنای سنت غربی لیبرالیسم فکر می کنند و متعهد به دموکراسی برآن اساس می باشند و مبانی فکری آنها را قبول داشته و نگاه سیاسی اسلام را می خواهند با تفکر لیبرال معنا کنند و غرب با این گفتمان سازی(گفتمان اعتدال و میانه روی) به دنبال نفوذ در ایران است در گفتمان سازی ابتدا مسئله ای را نفی می کنند و بعد یک جایگزین را با شیوه های مختلف رسانه ای و در ذهن جامعه عوام و خواص مطرح می کنند غرب ابتدا با نفی افراطی گرایی جلوه ای خشن از اسلام با مدل طالبانی و القاعده و داعش مطرح کردند و با یک مبارزه جدی و همه جانبه با اسلام ناب،سعی در از بین بردن اسلام سیاسی و انقلابی بپردازند و جایگزین آنرا تحت عنوان های زیبای (اسلام رحمانی) و (اسلام میانه) ولی با ماهیت اسلام آمریکایی معرفی کنند در این مسیر تبلیغی و اقدام عملیاتی، تفکر انقلابی و ضد امپریالیزم و ضد نظام سلطه را هم افراط گرایی معرفی می کنند و با این بهانه علیه سوریه و یمن و عراق و محور مقاومت و ایران به مبارزه بر می خیزند.

غرب با حمایت سیاسی و فرهنگی از متحدان استراتژیک خود یعنی مسلمانان میانه رو جنگ عقاید با دنیای اسلام را ادامه می دهد پس از مرگ ایدئولوژی اصلاحات غرب گرایان به دنبال یک تفکر پراگماتیسم بودند که یکی از الگوهای آنها(ریچارد رورتی)بود، جریان میانه روی غرب گرا تنها جریان مناسب برای پیشبرد گفتمان فوق بود این جریان مایه های نظری و معرفتی قوی نداشت ولی در عرصه عملی به دلیل ماهیت تکنوکراتی خود صاحب سبک است ولی هنوز نتوانسته است به گفتمان غالب تبدیل شود.

این جریان چون در چارچوب نظری و معرفتی غرب عمل می کند مواجهه اسلام و کفر و مبارزه با استکبار را نفی می کند و با استفاده از سیاست برد-برد به دنبال عملیاتی کردن آن است. این تفکر شعار مبارزه را در یک نوع افراطی گرایی می داند و مقاومت و حزب الله را هم در ردیف تروریسم قلمداد می کند و به راحتی در قراردادها و قبول FATF این نگاه قابل اثبات است.

غرب گراهای میانه و اعتدال گرا که شاخص آنها محمود سریع القلم است معتقد به همان معرفت شناسی پوزیتیویستی که معرفت وحیانی و عقل به صورت کامل را کنار زده و متزلزل و نامعتبر می دانند هستند و از حوزه آنچه در فرهنگ غربی(علم) انگاشته می شود خارج کردند و علم فقط شامل آنچه که از طریق حواس آدمی به دست می آید قلمداد می شد.

نیروهای اعتدال طلب معتقدند باید به عقلانیت رو آورد و عقلانیت نیز برخاسته از علم است و علم از به کار بستن (روش پوزیتیویستی)به دست می آید.از مبانی مهم فلسفه جهانی شدن،فراگیر شدن عقلانیت است.کار عقلایی ریشه در تفکر علمی و پوزیتیویستی دارد.در کار عقلایی منافع،نقش مهمتری از تعصب،جزمیت،قوم گرایی،عصبانیت،کینه و حسد دارد.(محمود سریع القلم-کتاب ایران و جهانی شدن چالش ها و راه حل ها ص ۳۲)

از معرفت پوزیتیویستی(هستی شناسی مادی)بر می آید و هستی شناسی مادی نیز در میان شئون و مباحات مختلف آدمی قائل به اصالت اقتصاد است.

این نگاه یک نوع پیشرفت وابسته مبتنی بر نگاه غرب را نسخه پیچی می کند اما نگاه پوزیتیویستی به پیشرفت تنها در لایه های معرفتی متوقف نمی شود و وقتی صورت عملیاتی به خود گرفت علاوه بر ایجاد و ساخت یک نظام اقتصادی لیبرال یک فرهنگ لیبرال را هم خواهد ساخت.

بر اساس نظریه اعتدال باید تمامیت غرب را بپذیریم و از گزینش گری بپرهیزیم و سریع القلم به صراحت اسلام را مانع پیشرفت کشور می داند که به چند نمونه از مطالب ایشان اشاره می شود.گفتمان اعتدال اعتقادی به استقلال ندارد و این ریشه در غرب باوری آنها دارد.

(طرز تفکر رایج جمهوری اسلامی از ابتدای انقلاب،قدرت اقتصادی و فناورانه غرب را نفی نکرده است،بلکه مقاصد سیاسی و مبانی فلسفی و فزون خواهی آن را نفی می کند.پاسخ غرب در مقابل جمهوری اسلامی ایران این بوده که غرب یک سیستم یکپارچه است و ایران نمی تواند با بخشی از آن ارتباط برقرار کند و با بخشی دیگر مبارزه سیاسی و اعتقادی داشته باشد.) (محمود سریع القلم-کتاب ایران و جهانی شدن چالش ها و راه حل ها ص ۱۱۳)

(مبانی قانون اساسی،هویت نظام سیاسی و تجربیات منفی تاریخی ایران با غرب، محدودیت های بسیاری در پذیرش وجوه فرهنگی و سیاسی جهانی شدن پیش روی جمهوری اسلامی ایران می گذارد.بهره برداری ایران از وجوه اقتصادی جهانی شدن،بدون حل و فصل پارادوکس های سیاسی و فرهنگی ایران و جهان،امکان پذیر نخواهد بود.) (محمود سریع القلم-کتاب ایران و جهانی شدن چالش ها و راه حل ها ص ۱۸)

به صراحت می نویسد(اسلام گرایی حداکثری در نظام جمهوری اسلامی تداوم یابد،ما از امکانات جهانی شدن،محروم خواهیم ماند،زیرا در این حال،خواسته های ما با خواسته های غرب،دچار اصطکاک و تنش است و این وضعیت،مانع استفاده اقتصادی ما می شود)( تا زمانی که خواسته های اسلامی جمهوری اسلامی ایران از محیط بین المللی خود،جنبه حداکثری داشته باشد،تعارض موجود میان تعامل ایران با جهانی شدن همچنان ادامه پیدا خواهد کرد.) (محمود سریع القلم-کتاب ایران و جهانی شدن چالش ها و راه حل ها ص ۱۸)

(اگر جمهوری اسلامی ایران بخواهد اسلامی رفتار کند و اسلام را راهنمای تصمیم گیری ها و اقدامات خود قرار دهد،مسلم است که نمی تواند با جهانی که بر مبنای سرمایه داری،قدرت نظامی صرف و ائتلاف های صرفا مبتنی بر قدرت است، همکاری و مناسبات راهبردی برقرار کند.)(محمود سریع القلم-کتاب ایران و جهانی شدن چالش ها و راه حل ها صفحات ۱۲۸-۱۲۷)

این گفتمان نیز بر اساس مبانی غرب و به دنبال حذف برخی از ارزش های دینی و حتی شعار های اصلی انقلاب اسلامی مثل استقلال می باشد و این مبانی اقتصادی هرگز قائل به پیاده سازی اقتصاد مقاومتی نمی باشد اگرچه بخش هایی در بدنه دولت اقدامات عملی در راستای اقتصاد مقاومتی انجام داده اند اگر این گفتمان به گفتمان غالب تبدیل شود جای نگرانی است ولی با توجه به شواهد و قرائن موجود علاوه بر چالش اساسی برای مبانی معرفتی اعتدال،گفتمان او هم درعرصه جامعه نحیف تر و آرام آرام منجر به مرگ تدریجی آن خواهدشد.

نگاه این گفتمان به بحث کلیدی توسعه یک نگاه غرب گرایانه و وابسته است که با استقلال نظام جمهوری اسلامی ایران و نرم افزار انقلاب اسلامی در تضاد است.

(در متون و ادبیات جهانی شدن،لفظ استقلال منسوخ شده است) (محمود سریع القلم-کتاب ایران و جهانی شدن چالش ها و راه حل ها ص ۲۲)

(اگر کشورمیان پایه ودر حال توسعه ای تصمیم گرفت در این فرآیند(یعنی جهانی شدن)واردشود،باید به دنبال استقلال اقتصادی نباشد،بلکه اقتصاد خود را در معرض تاروپود اقتصاد جهانی،به خصوص غرب،قرار دهد.) (محمود سریع القلم-کتاب ایران و جهانی شدن چالش ها و راه حل ها ص ۲۳)

(جمهوری اسلامی با یک پارادوکس مهم روبه رو است:از یک طرف می خواهد رشد و پیشرفت کند واز طرف دیگر،در پی حفظ استقلال سیاسی و همین طور عدالت در بیرون از مرزهای کشور است.در واقع،ریشه پارادوکس(جمهوری اسلامی)در نوع نگاه به خود و نظام بین المللی است.)(محمود سریع القلم-کتاب ایران و جهانی شدن چالش ها و راه حل ها ص ۲۴)

استقلال هرگز به دنبال انزوا طلبی و عدم تعامل با جهان نیست بلکه قواعد و قوانین ما و رفتار و منش ما در روابط بین الملل به گونه ای باشد که مقاصد سلطه طلبی و زیاده خواهی نظام سلطه را برآورده کند.وقتی یک جریان به صورت جدی به دنبال پیاده سازی یک گفتمان غرب گرا می باشد تقویت و تبیین بیشتر و بهتر گفتمان انقلاب بهترین روش مقابله است لذا ما باید در عرصه رسانه و افکار عمومی،گفتمان انقلاب بیشتر گسترش دهیم.

با اندکی اضافات و تلخیص برگرفته از سایت خبری سفیران انقلاب، تاریخ انتشار: پنجشنبه 13 آبان 1395، کدخبر: 4537، www.safirane57.ir

اخبار مرتبط
خواندنیها-دانستنیها
نام:
ایمیل:
* نظر:
* :
آخرین اخبار
پربازدیدترین
پربحث ترین
پرطرفدارترین