شعار سال:حجتالاسلام والمسلمین حمیدرضا شاکرین در نقد و ارزیابی عملکرد مرکز الگوی اسلامی ایرانی پیشرفت طی یک دهه گذشته گفت: تا زمانی که در حوزه علوم اسلامی انسانی، علمی متناسب با چارچوبهای فکری و نظری سند الگوی اسلامی ایرانی پیشرفت تولید نشود، نمیتوان انتظار معجزه از سند الگو داشت.
وی تاکید کرد: هر اندازه در این زمینه به درستی عمل کنیم، به همان نسبت میتوانیم سند الگو را طبق چارچوب های مصوب پیاده کنیم ، اما هر قدر در این مسئله ضعف داشته باشیم طبعا در اجرای سند الگو هم با آسیب هایی روبرو خواهیم شد. به نظر وی ضمانت اجرای الگوی اسلامی ایرانی پیشرفت به چند عنصر اساسی وابسته است:
1. نهادسازی با تعیین جایگاه حقوقی متناسب،
2. فرهنگسازی همراه با ایجاد رابطه تعاملی، 3. تولید دانش مناسب.
مشروح این گفتوگو را در ادامه بخوانید.
با توجه به اینکه بنیانگذار انقلاب اسلامی ایران در شعار «جمهوری اسلامی» از نظر تقدم و تأخر، جمهوری را بر اسلامی مقدم میدانستند چرا در نامگذاری اسم مرکز الگوی اسلامی ایرانی پیشرفت اسلامی بر ایرانی مقدم نوشته شده است. آیا دوگانهای در این زمینه وجود دارد یا اسلام و ایران به عنوان ظرف و مظروف ملاک بوده است؟
به نظر میرسد از جهتی بین دو واژه اسلام و ایران رابطه ظرف و مظروفی وجود دارد، یکی قالب و دیگری محتواست. این هم در نگاه حضرت امام و هم در دیدگاه مقام معظم رهبری وجود دارد، اما در نگاه هر دو بزرگوار این طور نیست که رابطه بین دو مفهوم اسلام و ایران منحصر به این وجه باشد. شاید مستقیما نتوانیم از نگاه حضرت امام پی به این مسئله ببریم، اما از نوع بررسیهای انجام شده در سخنان و مکاتبات ایشان نسبت چند جانبهای استخراج میشود. امام امت علاوه بر رابطه ظرف و مظروفی بین اسلام و ایران به نکات دیگری هم نظر داشتند.
در کلام مقام معظم رهبری ، به دلیل فضا و فرصتی که ایشان در اختیار داشتند با شفافیت و صراحت بیشتری این نکته بیان شده است. به طور مثال در ابتدای شکلگیری مرکز الگوی اسلامی ایرانی پیشرفت، وقتی شماری از سران و اندیشمندان این مرکز خدمت مقام معظم رهبری رسیدند و در ارتباط با اسلامیت و ایرانیت گفتوگو شد، بعضی از اعضا در محضر ایشان به بیان رابطه ظرف و مظروفی ایران و اسلام پرداختند؛ لیکن مقام معظم رهبری ضمن رد نکردن این رابطه، گونه دیگری از ربط و پیوند را هم افزودند.
ایشان اشاره داشتند که سند الگوی اسلامی ایرانی پیشرفت علاوه بر اینکه میباید در جامعه ایران و در ظرف این زیست بوم پیاده شود، ولی به لحاظ مبدأ شناختی هم برآمده از اندیشه اندیشمندان ایرانی مسلمان است. هر چند که اندیشمندان ایرانی مسلمان اساس چارچوب نظری و فکری خود را از اسلام و تعالیم دین مبین اسلام میگیرند، اما با توجه به سطح اندیشوری، توان ذهنی، قدرت آفرینشگری و تواناییها و خلاقیتهای اندیشمندان ایرانی، و اینکه چگونه اسلام را متناسب با دنیای امروز و نیازهای جامعه امروز ایرانی فهم میکنند و براین اساس سند الگوی پیشرفت طراحی میکنند، خودِ دانستهها و خلاقیتهای اندیشمندان مسلمان ایرانی دخالت دارد، به همین دلیل علاوه بر ظرف و مظروفی یک رابطه تولید و آفرینش گری هم وجود دارد.
اسلامی ایرانی یا ایرانی اسلامی، تفاوت در چیست؟
این نوع ترکیبات میتواند به گونههای متفاوتی به کار رود. به بیان روشنتر مقصود مخاطبان و کاربران است که معنای چینش این کلمات را مشخص میکند. ممکن است کسی ایرانیت را در ابتدا به کار ببرد، ولی لزوما نگاهش به لحاظ محتوایی نشان از تقدم ایرانیت بر اسلامیت نباشد.
اسلامیت از این جهت بر ایرانیت تقدم دارد که زیرساخت کلان و چارچوب اساسی سند الگوی اسلامی ایرانی پیشرفت را تعیین میکند. این نگاه هم زیرساختها و جهانبینی سند الگو را مشخص میکند و هم در بخش هنجاری بنمایههای قوی، گسترده و نیرومندی را در بر دارد. به همین دلیل در سند الگو از مبانی پایهای شروع شده است که این مبانی عمدتا اسلامی هستند. البته وقتی میگویم اسلامی هستند، از معقولیتی نیز برخوردارند که در سطح فراملی و فراگیر بشری نیز قابل پذیرش است.
بخشی از سند الگوی اسلامی ایرانی پیشرفت به مبانی ایرانشناختی اختصاص دارد، اما غلبه با مبانی اسلامی است که جهانبینی ما، نوع نگاه ما به دنیا و مقوله پیشرفت و اینکه میخواهیم به کجا و کدامین غایت و بر اساس کدامین جهتگیری ارزشی و هنجاری برسیم را برمیسازند. از این رو این جنبه اسلامیت بر دیگر ابعاد سند الگو احاطه دارد.
مبانی معرفت شناختی در سند چگونه تبیین شده است؟
ابتدا باید مفهوم و دستاورد معرفتشناختی تعریف شود. مباحث اصلی در این حوزه به مبانی مرجع و شیوه کسب معرفت میپردازد. به این منظور یک دسته مبانی معرفتشناختی عام فارغ از مسلمان بودن یا غیرمسلمان بودن دارد، مثل رئالیسم معرفتشناختی و معنا و مشترکات آن. اما در همین بحث نکته ویژهای وجود دارد که میتواند مبانی معرفتشناختی سند الگو را با دیگر اسناد توسعهای که به صورت سکولار نوشته شده و در دنیای غرب مبنا قرار گرفته است، قابل مقایسه است.
بر خلاف تفکر سکولار، اندیشمندان ایرانی دین را منبع معرفت میدانند و از همین جاست که اسلامیت در سند الگوی اسلامی ایرانی پیشرفت معنای خاص و منحصر به فردی پیدا میکند. یعنی حتی ممکن است کسی سکولار باشد و از واژه اسلامی هم استفاده کند، اما منظورش از اسلام وجهه فرهنگی و اجتماعی و پدیده قابل قبولی باشد که در هر جامعهای متناسب با فرهنگ زیستی آن جامعه کارکردهای مختلفی داشته باشد؛ لیکن در مبنای معرفتشناختی اندیشمندان مسلمان، دین منبع معرفت است، نه صرفا پدیدهای فرهنگی با کارکردهایی محدود.
این منبع خصوصیاتی منحصر به فرد دارد که دیگر منابع معرفتی مانند عقل، تجربه و ... فاقد آن هستند. از این جمله جامعیت دین است که در دیگر مجاری معرفت مثل عقل و علم وجود ندارد.
دومین ویژگی، عصمت تام دین الهی است. دین بر خلاف سایر منابع بشری خطاناپذیر است. منبع دینی هم از عصمت برخوردار است و هم از جامعیت، چون منبعی وحیانی است که متصل به علم لایزال الهی است.
ماهیت سند الگوی اسلامی ایرانی پیشرفت چیست؟ آیا سند الگوی اسلامی ایرانی پیشرفت، یک کلاننظریه یا یک سند راهبردی و یا صرفاً یک گفتمان فراگیر اجتماعی است؟
سند الگوی اسلامی ایرانی پیشرفت به گونهای طراحی شده که جامع همه این مفاهیم باشد. شیوهای که در سندنویسی این الگو مورد استفاده قرار گرفت، با شیوه به کار رفته در سایر اسناد توسعهای کشور و یا در خارج از ایران متفاوت است. سند الگو از ابتدا زیرساختیترین لایه معرفتی خودش را آشکار کرده است. مبانیای که نه صرفا مجموعهای از آموزههای راهبردی و کاربردی است، بلکه جنبه نظری و بنیادی دارد. مبانی نظری به گونهای است که همه موارد فرض شده در سوال را دربر دارد. هم یک گفتمان کلان است که در دل خودش یک نظریه را تولید کرده و بعد هم به اصول راهبردی میرسد و سپس وارد تدابیر عملی میشود.
نسبت سند الگوی پیشرفت با تمدن نوین اسلامی چیست؟
بین سند الگوی اسلامی ایرانی پیشرفت و تمدن نوین اسلام مشترکات بسیار زیادی وجود دارد. در تمدن به تنهایی صحبت از نگاه ملی وجود ندارد، بلکه صحبت از مجموعهای از مبانی فکری، فرهنگی، سبک زندگی و نوع ارتباطات و وضعیت علمی است. به بیان روشنتر وقتی صحبت از تمدن میشود منظور مفهومی فراتر از یک واحد سیاسی یا یک کشور و ملت مشخصی است.
علاوه بر این ویژگی تمدن از نظر درونمایهها با سند الگو متفاوت است. در تمدن اسلامی با نگاه فعلی همه چیز وجود دارد ، از داعش و تفکر سلفی بگیرید ، تا نظام جمهوری اسلامی و تفکر عقلانی شیعی. تمدن مفهوم بسیار گسترده و بازی دارد، گاهی حاوی عناصر متکثر و بسیار متضاد هم هست؛ لیکن دایره و شعاع تکثر در سند الگو به مراتب از دایره و شعاع تمدن کوچکتر و محدودتر است.
سند الگوی اسلامی ایرانی پیشرفت در حوزه تمدنسازی میتواند دستمایه ای غنی فراهم کند که برای ایجاد تمدن نوین اسلامی کمک کننده و بسط دهنده باشد؛ به گونهای که اقتضائات سایر اقلیمها و زیست بومها و تکثرهای فکری، فرهنگی جهان اسلام را نیز پوشش دهد.
«پیشرفت» در سند الگوی اسلامی ایرانی پیشرفت، چه تفاوتی با مفهوم بدیلی مثل توسعه دارد؟
کلمات مندرج در نام مرکز الگوی اسلامی ایرانی پیشرفت دربرگیرندگی و کارکرد بالایی دارند. با بررسی واژه توسعه به نگاهی کاملا مادی بر میخوریم. رویکرد غرب نیز همین نگاه مادی است. به همین دلیل مقام معظم رهبری اصلا تمایل به استفاده از این واژه در ترکیب نام مرکز نداشتند. اما واژه پیشرفت در حوزه کاربردی از نگاه تنگ مادی خلاص و رها است. البته این به معنای تفاوت این دو واژه در وضع لغوی نیست، بلکه با توجه به غلبه نگاه مادی در کاربرد توسع ها از آن چشم پوشی شد، تا با سهولت بیشتری بتوان گستره معنایی مورد نظر را منظور داشت.
نسبت سند الگوی اسلامی ایرانی پیشرفت و سند الگوی توسعۀ پایدار چیست؟
براساس نگاه مادی غرب همه امور مذهبی، معنوی، اخلاقی، تکنولوژیکی و کشاورزی بشر در چارچوب و قالب الگوی توسعه قرار میگیرد. آنان در پی رفع نیازهای زیستی و دنیای مادی بشر، کاهش آسیبها و افزایش پایداری آنها هستند. اگر احیانا در امور مذهبی و اخلاقی هم وارد شوند، صرفا برای رفع نیازهای مادی انسان عمل میکنند. اما در سند الگوی اسلامی ایرانی پیشرفت مسئله به¬طور کلی متفاوت است.
این سند با جنبه متعالی انسان فراتر از زندگی مادی و مناسبات انسانی و آنچه که رضایت خاطر او در این جهان را فراهم میکند، کار دارد.
انسان در سند الگوی اسلامی ایرانی پیشرفت موجودی است که یک جنبهاش ساحت مادی و زندگی دنیوی است، ولی به دلیل حقیقتی که در درونش دارد، بسیار فراتر و بزرگتر از این جهان مادی است.
بنابراین سند الگو باید به گونهای طراحی شود که خادم این انسان باشد و بتواند استعدادهای او را در تمام جنبهها شکوفا کند و از این جهان راهی هم برای جهان برتر و بزرگتر باز کند.
نظام حاکمیت یا حکمرانی اسلامی در سند الگو چگونه تصویر شده است؟
یکی از محورهای جدی سند الگوی اسلامی ایرانی پیشرفت همین مسئله است که در آرمانها، مبانی جامعهشناختی و اصول راهبردی به صورت شفاف به آن پرداخته شد. نظام حکمرانی مد نظر سند الگو از یک طرف بنیان الهی و از طرف دیگر پایههای زمینی و بشری دارد و این دو با یکدیگر در تعامل سازنده قرار دارند.
مسئلهای که مقام معظم رهبری بر آن تاکید دارند، مردمسالاری دینی است. این مسئله نشانگر نظام حکمرانی جمهوری اسلامی ایران است. مردمسالاری دینی مدنظر ایشان از یک طرف بنمایه دینی دارد و به آسمان متصل است و از سوی دیگر پایههای زمینی و فعال و خلاق بشری دارد.
رویکرد سند الگو، ملی سرزمینی است یا امتیتمدنی؟
سند الگو به گونهای طراحی شد که رویکرد ملی- سرزمینی، در متن نگاه امتی-تمدنی دارد. این مهم در بخش اسلامیت الگو قابل مشاهده است. با وجودی که سند الگو در ایران و توسط علما و اندیشمندان ایرانی نوشته شده؛ در عین حال به گونهای است که در دیگر جوامع اسلامی اعم از شیعه یا سنی مذهب با کمترین تغییرات قابل اجرا باشد.
با توجه به انبوه اسناد راهبردی و سیاستی فراوان موجود در کشور، چه ضرورتی برای ارائه سندی دیگر مانند سند الگو وجود داشت؟
مقام معظم رهبری در دیدار با شورای عالی مرکز الگوی اسلامی ایرانی پیشرفت بیان کردند که پس از انقلاب در زمینههای مختلف حرکتهای زیکزاکی و پراکنده در دولتهای مختلف انجام شد، اما نقشه راه مشخصی که مسیر کلان کشور را نشان دهد، نداشتیم. در اسناد برنامهای متعددی که طی چهار دهه گذشته نوشته شده نیز به این مسئله پرداخته نشده است. افزون بر این یکی از علتهای موفق نبودن آن اسناد نیز همخوانی نداشتن با زمینههای پیرامونیشان بود. همچنین شاید یکی از دلایل عقیم ماندن برخی از این اسناد که براساس کارشناسیهای مناسب، بسیار خوب نوشته میشد، ناهمخوانی با سایر قوانین و تطابق نداشتن با حوزههای اجرا بود.
یک سند کلان نقشی مشابه قانون اساسی دارد که اسناد عادی باید در تناسب با آن و در هماهنگی با سایر قوانین نوشته شوند. این قاعده اکنون باید مورد توجه قرار گیرد که پس از ابلاغ سند الگوی اسلامی ایرانی پیشرفت سایر اسناد مادر و قوانین عادی باید متناسب با این سند بازنویسی شوند.
همچنین باید پایش و فرهنگسازی جدی شود و مسوولان نظام از نظر ذهنی و تئوریک با سند الگوی اسلامی ایرانی پیشرفت ارتباط برقرار کنند. دستگاههای نظام باید وظایف، روابط و مناسبات درونی خود و روابط و مناسباتشان با سایر دستگاهها را مبتنی بر سند الگو بازنویسی و اصلاح کنند.
از سوی دیگر باید توجه داشت که سند الگوی پیشرفت یک سند بدون اشکال و نقص نیست بلکه به دلیل ماهیت انساننوشتی آن قطعا از خطا و نقص مبرا نیست. پس باید به صورت مستمر و پیوسته مورد پایش و واکاوی قرار گیرد و ایرادات و نقایصش در دورههای زمانی مختلف شناسایی و رفع شود تا این سند هم به سرنوشت دیگر اسناد برنامهای و توسعهای ابتر مانده گرفتار نشود.
ضمانت اجرای سند الگو چیست؟ چه اقداماتی پیشبینی شده تا سند الگو به سرنوشت دیگر اسناد برنامهای کشور دچار نشود؟
ضمانت اجرای سند الگوی اسلامی ایرانی پیشرفت، از یکسو تدابیر مقام معظم رهبری در اجراست، از دیگرسو اجرای سند الگو در گرو چند اتفاق است:
یک مساله نهادسازی است. باید مرکز الگوی پیشرفت یا نهاد دیگری عهده دار ضمانت اجرای سند الگو باشد. در این راستا یک مسئله مهم ، جایگاه نهاد ضامن است. این نهاد باید توان پیگیری و اجرای سند الگو را به صورت قانونمند و جدی ایفا کند و نسبت سایر نهادهای اجتماعی و تعاملات آنها با این نهاد کاملا مشخص باشد. این نهاد باید در نظام اداری کشور هم از جایگاه حقوقی بالایی برخوردار باشد و هم به لحاظ کیفی از تدبیر و مدیریتی برخوردار باشد که بتواند با نهادهای کشور ارتباط قابل قبولی برقرار کند.
تدوین یک رابطه تعاملی بسیار ظریف است. چون در چنین تعاملی است که هم جایگاه حقوقی و هم جایگاه اقناعی اهمیت بالایی خواهد داشت. در چنین فضایی دستگاههای مجری و متولی به وظایف خود در چارچوب سند الگوی اسلامی ایرانی پیشرفت به پذیرش و اقناع میرسند و هم در بخش اجتماعی و متن جامعه متوجه جایگاه خود در برابر سند الگو میشوند.
از طرف دیگر اجرای سند الگوی اسلامی ایرانی پیشرفت به یک دستگاه فکری – فرهنگی و ذهنیتسازی قوی نیاز دارد که بتواند جامعه را به خوبی همراه کند. نهادی که متولی سند الگوی اسلامی ایرانی پیشرفت میشود، باید بهره مند از نخبگان، متفکران و اندیشمندانی باشد که بتوانند به خوبی در جامعه هدایت فکری به وجود بیاوند. رابطه این نهاد با مخاطبان اصلی آن که مردم هستند نیز باید به جای آمره بودن، انگیزاننده و تعاملی باشد.
سند الگوی اسلامی ایرانی پیشرفت علاوه بر فرهنگسازی و جایگاه حقوقی قوی، تعامل همه جانبه نیاز دارد. از این حیث بهترین نهادی که میتواند این وظیفه را به خوبی ایفا کند شاید خودِ مرکز الگوی اسلامی ایرانی پیشرفت باشد؛ لیکن این نیازمند تعریف جایگاه مناسب آن در ساختار مدیریتی و حقوقی کشور است.
اگر سه عنصر جایگاه حقوقی، فرهنگسازی و رابطه تعاملی خوب طراحی شود، طبیعتا ضمانت اجرایی سند الگو هم تقویت میشود.
مهمترین تدابیر مصوب اندیشکده مبانی مرکز الگوی اسلامی ایرانی پیشرفت چیست؟
کاری که اندیشکده در حوزه مبانی انجام داد این بود که بعد از نوشته شدن تدابیر، کارکرد این تدابیر به بحث و تبادل نظر گذاشته شد. این سوال به جد مطرح شد که چطور میتوان بین نظر و عمل پیوند برقرار کرد یا به عبارت بهتر چطور میتوان این مبانی را عملیاتی کرد؟ خاصه آن که مبانی بیشتر جنبه عقیدتی و باوری دارد. بدین ترتیب اعضای اندیشکده شاخصهای لازم را استخراج کردند و در جلسات مشترکی که با سایر اندیشکده ها برگزار شد، این شاخصها به اصول راهبردی مبدل شد تا راهنمای عمل در سطح کلان مشخص باشد.
اندیشکده مبانی این اصول راهبردی را که سند الگو از آن به مبانی عملی یاد میکند، تدوین کرد. این اصول در چگونگی تدوین تدابیر سند الگو توسط سایر اندیشکده¬ها تاثیر زیادی داشت.
بسترهای قانونی و اجرایی کشور برای اجرایی شدن این سیاستها تا چه اندازه فراهم است؟
نگاهما به تدابیر مصوب اندیشکده مبانی این بود که بنمایههای فکری – نظری برای اجرای سند الگوی پیشرفت چیست و چه اقتضائات عملی دارد؟ سوال بعدی این بود که برای اجرایی کردن این اقتضائات در زیست بوم ایران به چه پیشنیازهایی از نظر فرهنگی نیاز است؟ و پذیرش اجتماعی نسبت به این تدابیر چقدر است؟
در گام بعد روی این سوالات و مبانی ایرانشناختی اندیشیده شد. شرایط اقلیمی و فرهنگی و تحولات و امکانات اقتصادی از جمله مواردی بود نشان میدهد کشور از جنبههای مختلف مستعد اجرای تدابیر سند الگوی اسلامی ایرانی پیشرفت است. اگر ویژگیهای کشور به خصوص از جهت منابع بودجهای و اقتصادی به درستی مدیریت و به کار گرفته شود، مشکل شکننده¬ای بر سر راه اجرای تدابیر سند الگو به وجود نخواهد آمد.
بزرگترین مانع بر سر راه اجرای سند الگوی اسلامی ایرانی پیشرفت عدم توجیه صحیح جامعه و مسوولان نسبت به کلیات سند الگوی پیشرفت است. علت این نگرانی مجموعه اقداماتی است که طی چهار دهه گذشته با وجود پیشرفتهای مختلف روی داده است. مثلا در باب علوم انسانی اسلامی با وجودی که در زمینههای مختلف علوم انسانی تحقیقات فاخری شده و کتاب و مقالات علمی چاپ و منتشر شده است، اما بدنه علمی کشور به صورت کامل درگیر این مسئله نشد و اگر شده بود شاهد جهش بسیار بلندی در علوم انسانی اسلامی بودیم و این دستاورد میتوانست کمک بسیار خوبی در الگوي اسلامي ايراني پيشرفت باشد.
اما چرا این اتفاق نیفتاد؟ بخشی از پاسخ ریشه در عدم فهم و درک صحیح مفهوم علوم انسانی اسلامی دارد. بنده در حوزه علمیه و در میان شخصیتهای محترم و ارزشمندی که بسیار هم قابل احترام هستند، بعضا میشنوم سخنانی درباره علوم انسانی اسلامی بیان میکنند که نشان میدهد ،متاسفانه الفبای علوم انسانی اسلامی را درک نکردهاند.
این مسئله بسیار مهمی است که تاثیری به مراتب بیشتر از موانع بودجهای و قانونی برای سند الگوی اسلامی ایرانی پیشرفت دارد. تاکید میکنم تا زمانی که در حوزه علوم اسلامی انسانی، علمی متناسب با سند الگو تولید نشود، نمیتوان انتظار معجزه از این سند داشت. هر اندازه در این زمینه به درستی عمل کنیم به همان نسبت میتوانیم سند الگو را طبق چارچوب های مصوب پیاده کنیم؛ اما هر قدر در این مسئله ضعف داشته باشیم، متاسفانه در اجرای سند الگو هم با آسیب مواجه خواهیم شد. بنابراین اگر بخواهیم آنچه بیان شد را در رابطه با ضمانت اجرای الگوی اسلامی ایرانی پیشرفت جمعبندی کنیم در مجموع به عناصر اساسی می رسیم:
1. نهادسازی با تعیین جایگاه حقوقی متناسب،
2. فرهنگسازی همراه با ایجاد رابطه تعاملی، 3. تولید دانش و به تعبیری علوم انسانی مناسب.
شعارسال، با اندکی تلخیص و اضافات برگرفته از خبرگزاری ایلنا، تاریخ انتشار: 23 بهمن1400، کدخبر:1195567 ، www.ilna.news