*برای من سوال است، چطور این پروژهها به شما پیشنهاد میشود؟خب ببینید، هر شغلی قلق خاص خودش را دارد، شما وقتی وارد یک حرفه میشوید، مشتریان خود را هم پیدا میکنید. شغل ما هم نیازمند یک سری ارتباطات است، یعنی مشتریان ناخودآگاه به سراغ شما میآیند.
*شما از کارتان راضی هستید؟ فکر نمیکنید دخالت در حریم خصوصی و زندگی دیگران است؟ببینید، رضایت معانی مختلفی دارد، شاید شغل من موقعیت اجتماعی نداشته باشد، اما درآمد خوبی دارد.
گاها افرادی ثروتمندی هستند که وقتی برای کنترل خانواده خود ندارند و از من میخواهند این کار را برایشان انجام دهم، خب انجام میدهم.
من با این کار نه حق کسی را میخورم و نه کار غیرشرعی انجام میدهم. طرف معامله با رضایت از من میخواهد کاری را انجام دهم، من هم انجام میدهم و پولم را میگیرم.
*تا به حال از انجام این کارتان ابراز پشیمانی کردهاید؟بله، شاید شما فقط در فیلمها دیده باشید، ولی یادم هست که یکبار یک آقا که نمیخواست، خانوادهاش متوجه شوند، از یک سالمند پرستاری میکند، شبها بدون علت از خانه خارج میشد و صبحها برمیگشت.
وقتی او را تعقیب کردم، فهمیدم که برای گذران زندگیاش شبها از یک سالمند نگهداری میکند و از کارم خیلی ناراحت شدم. حتی از خود آن شخص هم به خاطر کاری که انجام داده بودم معذرتخواهی کردم و پول را به خانواده اش برگرداندم.
*این کار شما یک نوع مچگیری است؟نه، مچگیری نیست، من به کسانی که وقتی برای کنترل خانواده، اطرافیان و یا زیردستانشان ندارند، کمک میکنم و پولم را میگیرم، قبلا هم گفتم، افراد طبق توافق و با رضایت خودشان به من پول میدهند، پس از این بابت اصلا عذاب وجدان ندارم.
*سوژههایتان را چطور دنبال میکنید؟خب متفاوت است، گاها شخص آنقدر پولدار است که برای رسیدن به هدف خود حتی ماشین در اختیارم میگذارد. اما گاها، ساعتها سر کوچه یا خیابان با لباس مبدل میایستم و مورد را دنبال میکنم. من برای کارم وقت میگذارم و در این مدت فوت و فن آن کاملا دستم آمده است.
*خانواده شما مشکلی با این کار ندارند؟منظور شما از مشکل را نمیدانم، چرا باید مشکلی داشته باشند، کار من قاچاق، دزدی و یا هر چیز بدی که فکر کنید نیست. من یک پدر پیر دارم که با او زندگی میکنم، خواهر و برادرانم هم ازدواج کردهاند.
کسی کاری به کار من ندارد، همین که بزهکار نیستم و کار خلافی نمیکنم، خانواده را هم راضی میکند.
*از نظر اخلاقی کار شما مشکلی ندارد؟من قبلا هم گفتم، اخلاق سرم میشود، آدم بیسواد و دنیا ندیده نیستم که پول زور از کسی بگیرم. شغلی نداشتم و دنبال این کار رفتم، من هم خط قرمزهای خودم را دارم.
مثلا وقتی یک آقا از من خواست که نامزدش را تعقیب کنم، این کار را نکردم، چون از نظر اخلاقی درست نبود که یک خانم را تعقیب کنم.
نظر شما درباره شغل من منفی است، چون نه جایی ثبت شده و نه کسی به لحاظ اجتماعی آن را قبول دارد. اما از نظر من یک نوع شغل ساعتی است، شما در قبال یک خدمت برای چند ساعت یا چند روز، مبلغی دریافت میکنید، کجای این کار ایراد دارد.
*میتوانم بپرسم درآمدتان در ماه چقدر است؟درآمد ثابتی ندارم، بستگی به پروژهای دارد که قبول میکنم، ولی خب از درآمدم راضی هستم.
*یعنی چقدر؟متغیر است، ولی حدودا ماهی ۱۰ میلیون تومان یا گاها اگر مشتری خوبی داشته باشم تا ۱۵ میلیون تومان یا بیشتر هم میشود.
*درست است که درآمدتان خوب است، ولی برنامهای برای آینده ندارید؟من هم مثل بقیه به دنبال تامین آینده هستم، دوست دارم ازدواج کنم. دختر مورد علاقهام را هم انتخاب کردهام، اما میترسم بروم خواستگاری و بگویند، شغلت چیست، بگویم «به پا» قبول نکنند. به خاطر همین آنقدر کار میکنم که پولدار شوم تا آنوقت دیگر عنوان شغلم برای کسی مهم نباشد و به آنچه میخواهم برسم.
شاید برایتان عجیب باشد، اما من در همین کار فهمیدم وقت چقدر ارزشمند است، خانواده چقدر مهم است، عشق و علاقه. کسانی هستند که حاضرند میلیونی هزینه کنند، ولی زمان ندارند، آنها در واقع از من زمان میخرند. همینطور خانواده که بعد از دست رفتن قدر آن را میفهمیم.
*و حرف آخر؟با خنده میگوید: خانم برای این زمانی که وقت من را گرفتید، چقدر میدهید؟ حرفی ندارم، امیدواریم همه جوانانی که مثل من شغلی ندارند یا دارند، آینده موفقی داشته باشند.