بی ارزش سازی قدرت پول ملی تابع دو مولفه اصلی یعنی وقوع رویدادهای خاص منجر به تضعیف و سقوط اقتصاد ملی و دوم حضور مدیران اقتصادی کم کفایت و کاهش عامدانه پول ملی با هدف جبران کسری های بودجه دولت ها و تامین کسری بودجه از جیب مردم با تحمیل تورم بر انها است. متاسفانه بعد از جنگ تحمیلی و با وجود هشدارهای مکرر در خصوص آفات اقتصاد دولتی و فساد پذیری بالای دولتی ها،کمتر کسی به این مهم توجه نموده و حتی تصویب اصلاحات اصل 43 و 44 قانون اساسی هم نتوانست کشور را از منجلاب دولتی گرایی افراطی در اقتصاد و انحصارات کثیف، نجات دهد. نتیجه می شود تامین کسری بودجه از جیب مردم بواسطه تورم ناشی از سقوط عامدانه ارزش پول ملی. وقتی الف بچه با کمترین سوابق اجرایی و تجربی ، رای اعتماد از مجلس می گیرد و وزیر می شود و فلان رئیس کمیسیون که هشدارها درباب کم توانی اش دادیم و دادند، سکانداری وزارتی دیگر را می کند و با نوعی انتصابات محفل محور مواجه هستیم آیا سقوط پول ملی، رویدادی تعجب برانگیز خواهد بود؟ وقتی طرف به گرفتن حقوق و مزایای ماهیانه می اندیشد و منافع ملی و تعهد به انقلاب و توسعه ، به کشکش هم نیست، آیا سقوط پول ملی جای تعجب دارد؟ از ماست که بر ماست .
شعارسال: این هفته سالروز انتشار اولین اسکناس ۵۰۰ تومانی را پشت سر گذاشتیم. با لحاظ کردن تورم میتوان فهمید که با ارزشترین اسکناس تاریخ ایران کدام اسکناس بوده است.
با این اوصاف اسکناس ۱۰۰۰ ریالی (۱۰۰ تومانی) بانک ملی ایران، چاپ شده در سال ۱۳۱۴، نسبت به قیمتهای زمان خودش درشتترین اسکناس از آن زمان تا به امروز بوده که به قیمتهای امروز «۱۶ میلیون و پنجاه هزار تومان» میارزیده است.
تعلل در چاپ نکردن اسکناسهای درشتتر متناسب با وقوع تورمها باعث شده است که اسکناسهای درشت کم ارزشتر از گذشته باشند که بعضا حتی اقتصادی بودن چاپ اسکناسهایی با چنین ارزش کوچک را زیر سوال میبرد.
اگر بخواهیم اسکناسهایی با ارزش معادل ۱۰۰ تومانی سال ۱۳۱۴ داشته باشیم، باید ایران چکهای ده و بیست میلیون تومانی وارد بازار بشوند.
واحد نمودار «میلیون تومان برحسب قیمت امروز تیر ۱۴۰۲» و با اغماض ایرانچک جزو اسکناسها فرض شده است.
البته درشتی یا خُردی اسکناسها سنجشی برای رفاه واقعی شهروندان نیست و صرفا به سهولت مبادلات مربوط است.
شعارسال با اندکی اضافات و تلخیص برگرفته از سایت اکوایران، تاریخ انتشار: 16تیر1402، کدخبر: 39748، ecoiran.com