شعارسال: معتاد آدرنالین (Adrenaline junkie) فردی است که از فعالیتهایی که باعث ترشح اپی نفرین شده و به آدرنالین راش (Adrenaline rush) معروف هستند، لذت برده و اغلب از شرکت در فعالیتهای دلهره آور، هیجان انگیز و پرتنش لذت میبرند. معتاد آدرنالین اصطلاحی برای معرفی این افراد است، اما تعریفی پزشکی و اصطلاحی علمی نیست. اصطلاحات مشابه برای آنها جویندگان هیجان (Thrill-seeker) یا جسور (Daredevil) میباشد.
یک معتاد آدرنالین از دنبال کردن فعالیتها و تجربیاتی که باعث ترشح اپی نفرین میشوند، لذت میبرد. ممکن است آنها احساس کنند که مجبور به شرکت در این کارها هستند که اغلب آنها را بیشتر پیش میبرد. زمانی که فرد دچار یک تجربه استرس زا یا پر تنش میشود، آمیگدالا هورمونهای نوراپی نفرین و اپی نفرین آزاد میکند. ایجاد ناگهانی نوراپی نفرین منجر به شادی شدید یا سرخوشی میشود. طبق مطالعهای در سال ۲۰۰۹، نوراپی نفرین میتواند یک علت اصلی در ایجاد اعتیاد و وابستگی به آدرنالین باشد. شواهد حکایتی نشان میدهند که این نیاز ناخودآگاه به تحریک میتواند بر نحوه رفتار روزمره افراد تاثیرگذار باشد؛ بنابراین ممکن است یک معتاد آدرنالین در زندگی خون درام یا نمایشی ایجاد کرده تا پاسخ بدن به استرس را تحریک کند. بعضی مطالعات نشان میدهند زمانی که معتادان آدرنالین از انجام فعالیتهای پر تنش و هیجان انگیز دست بردارند، ممکن است دچار علائم ترک شوند. یعنی تجربه احساساتی مثل هوس فعالیت پر خطر کردن، علاقه کمتر به فعالیتهایی غیر از همان فعالیتهای پر خطر گذشته و احساسات منفی مانند نا امیدی، تحریک و بی قراری.
علی نصیری با زبانی کنایه آمیز درخصوص پایداریها مینویسد که تخصصی ندارند؛ به هیجان و آدرنالین اعتیاد دارند. سرگرمیشان شده که دیپلماتها را در حین مذاکرات زیر فشار بگذارند که میز مذاکره را ترک کنند و نظامیان را در شرایط جنگی زیر فشار بگذارند که عملیات انجام دهند. اینها نه تخصصی در سیاست دارند، نه در امور نظامی. فقط به هیجان و آدرنالین اعتیاد دارند و ۹۰ میلیون نفر باید هزینهش را بدهند.
برخی از منتقدین این جریان در گذشته هم تئوری غارت را با فرمول سه مرحلهای دادبزن، تصرف کن و در انتها توجیه کن، به این گروه مربوط دانسته بودند.
گروهی از تحلیل گران هم، پایدارچیها را در قالب سه رکن جمهوری اسلامی (جمهوریت مبتنی بر قانون اساسی، اسلامیت مبتی بر دین مبین و انقلابی گری مبتی بر آرای امامین انقلاب) تحلیل کرده و معتقدند که پایدارچیها با مخفی شدن پشت رکن انقلابی گری، باعث تضعیف دو رکن دیگر میشوند.
در مجموع بنظر میرسد که عاقبت خوبی برای این جریان سیاسی در کشور وجود نداشته و بدلیل نوع عملکرد و ریشههای رفتاری آن، بزودی شاهد از بین رفتن این جریان سیاسی خواهیم بود.
پایگاه تحلیلی خبری شعار سال، برگرفته از منابع گوناگون