شعارسال: شرح چگونگی تأثیر (مثبت یا منفی) تضادها و اختلافات بر مدیریت همکاری منابعطبیعی و معیشت پایدار، معرفی روشهای مختلف اداره و مدیریت اختلافات برای کمک به تصمیمگیری صحیح و پیدا کردن مناسبترین راهحل، معرفی اصول مذاکره برای رسیدن به توافق و برخورد سازنده با تضادها و اختلافات موجود و نتیجهگیری مطلوب از آنها، پیادهسازی فرایند و روشهای مذاکره، تشریح گروههای میانجی در رابطه با نقش و مسئولیتی که در مدیریت اختلاف دارند، ایجاد یک مبنای سیستمی و الگوی کاربردی برای دستیابی به مدیریت مبتنیبر همکاری، زمینهسازی برای تحقق مدیریت هماهنگ، یکپارچه، جامع و مشارکتی برای مدیریت موضوعات چندوجهی و دستاندرکاران مختلف در بخش منابعطبیعی، مدیریت مبتنیبر همکاری بهعنوان اصول مدیریت تعارض هستند.
مدیریت مبتنیبر همکاری، موقعیتی است که در آن دو یا چند گروه درباره منطقهای خاص یا درباره منابع طبیعی بهطورکلی گفتگو میکنند و فعالیتها، مسئولیتها و اعتبارات را تعیین و تقسیم و انجام آنها را ضمانت میکنند. مدیریت مبتنیبر همکاری، معرف نوعی از مدیریت است که طی آن دولت، جوامع محلی، سازمانهای مردمنهاد و بخش خصوصی در فرایند تصمیمگیری، مشارکت مؤثر دارند. مدیریت مبتنیبر همکاری در بخش منابع طبیعی عبارت است از مشارکت دستاندرکاران مختلف برای سهیم شدن و تقسیم فعالیتها، حقوق و مسئولیتها بین یکدیگر برای دستیابی به توافقی جهت استفاده از سرزمین و یا بهرهبرداری از کالاها و خدمات منابع طبیعی.
مقدمات قبل از مذاکره
گفتگو کردن همیشه ساده نیست. گاهی شرایط مذاکره بسیار پیچیده است، مثل زمانی که طرف مقابل حاضر به قبول مذاکره نیست. یا مثل زمانی که گفتگو چندجانبه و چندبعدی است. بنابراین، باید در نظر داشت که برای مذاکره باید آمادگی لازم را کسب کرد. برقراری ارتباط، اعتمادسازی، همکاری، متقاعد کردن طرف مقابل به قبول مذاکره، چهار اصل مهم و مقدماتی در فرایند مذاکره است. در مرحله پیش-مذاکره ما باید با فهرست کردن چالشهایی که ممکن است در طول مذاکره با آن روبهرو شویم، راهحلهایی برای عبور از این چالشها و رفع اختلالهای ممکن در فرایند گفتگو پیدا کنیم.
اصول مذاکره
اصل اول: بر سر مواضع چانهزنی نکنید، منافع را برجسته کنید.
اصل دوم: افراد را از مسائل جدا کنید.
اصل سوم: روی خواستهها تمرکز کنید، نه روی مواضع.
اصل چهارم: انتخابهای جدید ایجاد و به منفعت مشترک بیاندیشید
اصل پنجم: گزینههای جایگزین عدم توافق خود را بشناسید.
اصل ششم: تحلیل قدرت در شرایط نابرابر.
نقش و جایگاه عامل سوم در مذاکرات (میانجی)
در شرایطی که اختلاف دیدگاه طرفین منازعه قابلتوجه باشد بهنحویکه نتوانند یک راه سازنده برای مذاکرات خود بیابند، اغلب نیاز است یک عامل سوم برای تسهیل فرایند مدیریت اختلاف وارد جریان مذاکرات شود.
عامل سوم به فرد یا گروهی اطلاق میشود که برای دستیابی به یک توافق موفقیتآمیز در مذاکرات، به طرفین مذاکره کمک میکند. واژه عامل سوم بهطورکلی شامل فرد یا افرادی است که نقش تسهیلگر و یا میانجی را ایفا میکنند. هر فردی که نقش راهنما را در مذاکرات، نشستها و کارگاهها عهدهدار است، تسهیلگر یا میانجی نامیده میشود. تفاوت این دو واژه در این است که میانجی بهطور خاص در فرایند مدیریت اختلاف نقشآفرین است، اما یک میانجی باید راهی را برای برقراری ارتباط مجدد بین طرفین که ارتباط خود را قطع کردهاند، بیابد و یا آنکه ارتباط موجود بین طرفین مذاکره را تقویت کند و بهبود بخشد. در این ارتباط، میانجی باید سوءتفاهمها را شناسایی و رفع کند و از دوقطبی شدن گروههای درگیر در مذاکره و یا عواملی که جریان منازعه را تشدید میکنند، پرهیز کنند.
مشروعیتبخشی به حقوق طرفین مذاکره بخشی از میانجیگری است. یک میانجی باید به طرفین اختلاف کمک کند تا بپذیرند که رعایت دیدگاه و باورهای طرف مقابل، بخشی از اصول مذاکره است. درحالیکه، یک تسهیلگر نقش هدایتکننده روند ارتباط را عهدهدار است، این مسئولیت بهطور رسمی به مدیر یک نشست مربوط میشود. میانجیگران نباید خود را بهطور مستقیم درگیر موضوع مورد اختلاف کنند و همچنین نباید پیشنهاددهنده راهحلها باشد.
کمک به تحلیل منطقی مشکلات و تعادلبخشی از دیگر روشهای میانجیگری است. میانجی به طرفین منازعه کمک میکند تا مشکل را تحلیل کنند و بتوانند مشکلات را از جنبههای مختلف مورد تجزیه و تحلیل قرار دهند. میانجی عامل اصلی برقراری تعادل و نیز واقعبینی در جریان مذاکره است. تعادل و واقعبینی کمک میکند روال مذاکره منطقی و منصفانه پیش برود و زمینه یک توافق قابلقبول فراهم شود.
اصول و مبانی رفع تعارض
رفع تعارض (Conflict Resolution) به مجموعهای از روشها و فرایندهایی اطلاق میشود که بهمنظور حل و رفع اختلافات و تعارضات میان افراد، گروهها یا سازمانها بهکار میرود. اصول و مبانی رفع تعارض شامل موارد زیر است:
اولین گام در رفع تعارض، شناسایی و درک منبع و ماهیت تعارض است. تشخیص اینکه تعارض چیست و چه عواملی باعث بهوجود آمدن آن شدهاند، بسیار مهم است. ایجاد فضا برای گفتوگوی آزاد و صادقانه میان طرفهای درگیر کمک میکند تا نظرات و احساسات یکدیگر را درک کنند و از سوءتفاهمها جلوگیری شود. هر طرف باید بهطور فعال به صحبتهای طرف مقابل گوش دهد و سعی کند احساسات و نقطهنظرات آنها را درک کند. این کار به ایجاد همدلی و کاهش تنش کمک میکند. شناسایی و بیان نیازها و خواستههای واقعی طرفین در تعارض میتواند به حل مسئله کمک کند و به طرفین یادآوری کند که همگان بهدنبال منافع مشترک هستند. تشویق به تفکر خلاق و تولید راهحلهای متنوع برای حل تعارض میتواند به رسیدن به توافقی مطلوب کمک کند؛ تلاش برای رسیدن به توافقی که هر دو طرف بتوانند آن را بپذیرند. ممکن است نیاز باشد از یک تسهیلگر یا میانجی برای کمک به روند توافق استفاده شود. در فرایند رفع تعارض، باید توجه ویژهای به حفظ احترام و روابط میان طرفین صورت گیرد تا پس از حل تعارض، روابط دچار آسیب نشود. پس از توافق، تعهد به اجرای آن ضروری است. همه طرفین باید اصول و جزئیات توافق را بپذیرند و به آن پایبند باشند. پس از اجرای توافق، ارزیابی نتایج آن و دریافت بازخورد از طرفین میتواند به بهبود روندهای آینده کمک کند. آموزش مهارتهای حل تعارض و پیشگیری از تعارضات در آینده، به کاهش تنشها و بهبود روابط کمک میکند. این اصول میتوانند به افراد و گروهها کمک کنند تا تعارضات را بهشکلی سازنده و مؤثر حل کنند.
شعارسال با اندکی اضافات و تلخیص برگرفته از پیام ما، تاریخ انتشار: 28آبان 1403، کدخبر:119741، payamema.ir