پایگاه تحلیلی خبری شعار سال

سرویس ویژه نمایندگی لنز و عدسی های عینک ایتالیا در ایران با نام تجاری LTL فعال شد اینجا را ببینید  /  سرویس ویژه بانک پاسارگارد فعال شد / سرویس ویژه شورای انجمنهای علمی ایران را از اینجا ببینید       
کد خبر: ۳۹۶۸۵۱
تعداد نظرات: ۲ نظر
تاریخ انتشار : ۰۲ آذر ۱۴۰۳ - ۱۹:۲۸
نظام معنایی در بعد از تولد، توسط خانواده و اطرافیان صاحب نظر،از طریق فرآیند تلقین و تقلید ، آموزش داده می‌شود و صورت عینی نظام معنایی همانا نظام عملکردی و نظام ذهنی (مجموعه‌ای از ذهنیت‌ها و...) خواهد بود.در جریان آموزش و تجربه زیسته، فرد مطمن می‌شد که بدون جلب همکاری دیگران قادر به تامین نیاز‌ها و خواسته هایش نیست؛ لذا نیاز به تفاهم و پیش بینی پذیری درفرد شکل گرفته و او را وادار می‌کند تامین نیاز‌ها و خواسته هایش را در قالب نهاد‌های اجتماعی پیگیری کند( حرکت انسان معناگرا به سمت جامعه پذیری و اجتماعی شدن). دستگاه منطقی ذهن در یک فرآیند کنش متقابل مستمر (به صورت ذهنی و عینی) همواره مشغول ارزیابی آموزه ها، معیار‌ها و... بوده که در صورت تحقق خواسته‌ها ونیازهایش به سطحی از لذت دست یافته و در صورت ناکامی احساس رنج می‌کند.در زمانی که میزان رنج فرد بیشتر از لذت‌های او بوده و مکانیسم‌های نظام معنایی در کاستن از رنج و افزایش لذت‌های او ناکارآمد و بهینه نباشند اراده معطوف به تعالی (طباع تام) وارد عمل شده و از طریق ایجاد اضطراب فرد را ناگزیر می‌کند برای کاستن از رنج هایش دست به اقدام بزند.با توجه به درجه عمومیت رنج و تکثر افراد و گروه‌های درگیر با آن، مساله اجتماعی متولد می‌شود که همانا میل به بازنگری در آموزه‌ها و دستورالعمل‌های نظام معنایی است. کنشگران پیشرو افرادی هستند که اقدام به ارائه راه حل ها، تدوین دستورالعمل‌ها و.... ، جهت مواجه‌ها با مساله اجتماعی می‌کنند.اگر رنج جنبه فردی و شمولیت اندکی داشته باشد مکانیسم کنترل اجتماعی سعی در کنترل و مدیریت برآیند‌های ذهنی و رفتاری آن می‌کند تا تعادل اجتماعی را حفظ کند. زمانی که رنج درجه و شمولیت بیشتری داشته و معانی دگرگون ساز کنشگران پیشرو طرفداران بیشتری پیدا کنند شاهد شکل گیری پدیده اجتماعی خواهیم بود که مساله تغییر و دگرگونی را به عنوان یک ضرورت اجتماعی مطرح می‌کنند. اگر نظام معنایی مسلط اقدام به مقاومت در برابر معانی دگرگون ساز کنشگران پیشرو و هواخواهان آن بکند، جنبش اجتماعی شکل می‌گیرد که به شکل بندی نظام معنایی جدید منجر می‌شود( تبدیل انسان اجتماعی شده به انسان سیاسی).مکانیسم شکل بندی نظام معنایی جدید از طریق فرآیند "تعلیق" آموزه‌ها و معیار‌های نظام معنایی مسلط شروع شده و سپس به "ازجاکندگی"منجر شده که با "جا یابی"آموزه‌ها و معیار‌های جدید پایان می‌یابد.توسعه دانایی محور که برپایه بنای سلسله مراتب اجتماعی مبتنی بر دانایی استوار است، در صورتی قابل تحقق بوده که عوامل خاموشی اراده معطوف به تعالی را حذف کرده و بستر را برای فعالیت کنشگران پیشرو فراهم کنیم و این امر از طریق مکانیسم نظافت معنایی امکان پذیر بوده تا بستر را برای تولید و اجرای حقیقت توافقی فراهم نماییم.

شعار سال: انسان در هنگام تولد با مجموعه‌ای از ژنوم‌ها بعلاوه دو صورت ذهنی (حرکت/شدن ومطلق بودن) متولد می‌شود. پس از آن نظام معنایی توسط خانواده و اطرافیان صاحب نظر، به فرد و از طریق فرآیند تلقین و تقلید آموزش داده می‌شود که صورت عینی نظام معنایی همانا نظام عملکردی و نظام ذهنی (مجموعه‌ای از ذهنیت‌ها و...) خواهد بود و دین، ارزش ها، اخلاقیات، تاریخ و... هم در قالب نظام معنایی ذهنی در فرآیند آموزش رسمی و غیر رسمی- به فرد- داده می‌شود.
کارکرد اصلی موارد مذکور بستر سازی برای تامین نیاز‌ها و خواسته‌های فرد می‌باشد. پس از شروع دوران بلوغ دستگاه منطقی ذهن فرد شکل گرفته و همواره سعی دارد با بهره مندی از آموزه‌های نظام معنایی به سمت تامین نیاز‌ها و خواسته هایش حرکت کند.  مکانیسم فعالیت دستگاه منطقی ذهن براساس ارزیابی آموزه‌های مذکور، امکان سنجی و قابلیت عملی آن‌ها در جهت اجرای افعالی که به تامین نیاز‌ها و خواسته منجر شود، می‌باشد.
در جریان آموزش و تجربه زیسته، فرد مطمن می‌شد که بدون جلب همکاری دیگران قادر به تامین نیاز‌ها و خواسته هایش نیست؛ لذا نیاز به تفاهم و پیش بینی پذیری درفرد شکل گرفته و او را وادار می‌کند تامین نیاز‌ها و خواسته هایش را در قالب نهاد‌های اجتماعی پیگیری کند. دستگاه منطقی ذهن در یک فرآیند کنش متقابل مستمر (به صورت ذهنی و عینی) همواره مشغول ارزیابی آموزه ها، معیار‌ها و... بوده که در صورت تحقق خواسته‌ها ونیازهایش به سطحی از لذت دست یافته و در صورت ناکامی احساس رنج می‌کند.
تعادل اجتماعی که هم کارکرد نظام معنایی است و هم به مثابه دماسنج روانی و اجتماعی فرد عمل می‌کند در قالب ترازوی عقلانی مشخص کننده درجه کارآمدی و بهینگی نظام معنایی خواهد بود. در زمانی که میزان رنج فرد بیشتر از لذت‌های او بوده و مکانیسم‌های نظام معنایی در کاستن از رنج و افزایش لذت‌های او ناکارآمد و بهینه نباشند اراده معطوف به تعالی (طباع تام) وارد عمل شده و از طریق ایجاد اضطراب فرد را ناگزیر می‌کند برای کاستن از رنج هایش دست به اقدام بزند. درجریان کنش متقابل، افراد متوجه می‌شوند که رنج آن‌ها جنبه شخصی داشته یا افراد دیگری را نیز شامل می‌شود. با توجه به درجه عمومیت رنج و تکثر افراد و گروه‌های درگیر با آن، مساله اجتماعی متولد می‌شود که همانا میل به بازنگری در آموزه‌ها و دستورالعمل‌های نظام معنایی است. کنشگران پیشرو افرادی هستند که اقدام به ارائه راه حل ها، تدوین دستورالعمل‌ها و.... ، جهت مواجه‌ها با مساله اجتماعی می‌کنند.

حکمت خسروانی:توسعه دانایی محور برپایه سلسله مراتب اجتماعی مبتنی بر دانایی

اگر رنج جنبه فردی و شمولیت اندکی داشته باشد مکانیسم کنترل اجتماعی سعی در کنترل و مدیریت برآیند‌های ذهنی و رفتاری آن می‌کند تا تعادل اجتماعی را حفظ کند. زمانی که رنج درجه و شمولیت بیشتری داشته و معانی دگرگون ساز کنشگران پیشرو طرفداران بیشتری پیدا کنند شاهد شکل گیری پدیده اجتماعی خواهیم بود که مساله تغییر و دگرگونی را به عنوان یک ضرورت اجتماعی مطرح می‌کنند. اگر نظام معنایی مسلط اقدام به مقاومت در برابر معانی دگرگون ساز کنشگران پیشرو و هواخواهان آن بکند، جنبش اجتماعی شکل می‌گیرد که به شکل بندی نظام معنایی جدید منجر می‌شود.
مکانیسم شکل بندی نظام معنایی جدید از طریق فرآیند "تعلیق" آموزه‌ها و معیار‌های نظام معنایی مسلط شروع شده و سپس به "ازجاکندگی"منجر شده که با "جا یابی"آموزه‌ها و معیار‌های جدید پایان می‌یابد. اگر کنشگران پیشرو نتوانند آموز‌های نظام معنایی را به روز و کارآمد کنند، فضای مجازی بستری می‌شود که کنشگران پیشرو در کشور‌های دیگر اقدام به ارائه آموزه‌ها و معانی لازم جهت پیشبرد اهداف و خواسته‌های افراد و گروه‌های اجتماعی کرده که عدم تعادل اجتماعی را تشدید نموده و درجه اضطراب اجتماعی را بالا می‌برد و این مساله را می‌توان نازایی اجتماعی هم نام نهاد.
اراده معطوف به تعالی که از طریق ایجاد اضطراب فردی و اجتماعی کار می‌کند به مثابه موتور پیشرفت افراد و جوامع بوده و راز عقب ماندگی جامعه ما در خاموش کردن آن توسط برخی جریانات صوفیه یا عملکرد‌های علم روانشناسی و... می‌باشد که با تجویز دارو سعی در کنترل و خاموشی آن دارند. البته مواد مخدر و... همین کارکرد را دارند.
توسعه دانایی محور که برپایه بنای سلسله مراتب اجتماعی مبتنی بر دانایی استوار است، در صورتی قابل تحقق بوده که عوامل خاموشی اراده معطوف به تعالی را حذف کرده و بستر را برای فعالیت کنشگران پیشرو فراهم کنیم به نحوی که بستر برای زایش ایلان ماسک‌ها و کارآفرینان _بعنوان موتور‌های توسعه و پیشرفت_فراهم شود و این امر از طریق مکانیسم نظافت معنایی امکان پذیر بوده تا بستر را برای تولید و اجرای حقیقت توافقی فراهم نماییم.

پایگاه تحلیلی خبری شعار سال با اندکی اضافات و تلخیص ،برگرفته از کانال تلگرامی صاحب نظران گیلانی

اخبار مرتبط
برچسب ها: حکمت خسروانی ، کانال تلگرامی صاحب نظران گیلانی ، کانال تلگرامی دورهمی صاحب نظران گیلانی ، انتقال نظام معنایی به فرزند توسط خانواده ، تبدیل نظام معنایی به نظام ذهنی ، انسان صاحب اندیشه ، جامعه پذیری و انسان اجتماعی شده ، انسان سیاسی ، اراده معطوف به تعالی ، طباع تام ، درجه عمومیت رنج و تکثر افراد و گروه‌های درگیر با آن ، رنج و مکانیزم های کنترل اجتماعی ، شکل گیری جنبش اجتماعی ، جنبش اجتماعی و نظام معنایی جدید ، ازجاکندگی ، اراده معطوف به تعالی از طریق ایجاد اضطراب فردی و اجتماعی ، ازجاکندگی اجتماعی ، مکانیسم نظافت معنایی ، نظافت معنایی ، فضای مجازی یا جنبش آزادی بخش ، شکل گیری نظام معنایی در شبکه های اجتماعی ، شکل گیری نظام ذهنی در شبکه های اجتماعی ، معنا در شبکه اجتماعی ، ذهن و شبکه اجتماعی ، آگاهی در شبکه اجتماعی ، کتاب حکمت خسروانی ، رزومه دکتر سید مهدی جباری ، عبدالمهدی جباری ، دکتر عبدالمهدی جباری ، عملکرد عبدالمهدی جباری ، رزومه عبدالمهدی جباری ، سفربه تعالی توسعه دانش بنیان قرآنی ، نگاهی نو به شدن لذت و رنج در فلسفه اسلامی ، نگاهی نو به انسان و اجتماع در فلسفه اسلامی ، جامعه شناسی تاریخی نوایگان ، عبدالمهدی جباری پیام نور
خواندنیها-دانستنیها
انتشار یافته: ۲
در انتظار بررسی: ۰
غیر قابل انتشار: ۰
ناشناس
Iran (Islamic Republic of)
۱۹:۳۵ - ۱۴۰۳/۰۹/۰۲
0
1
صاحب قلم بالا جناب آقای عبدالمهدی جباری ، اندیشه قوی در ترسیم سیر تکامل نظام دانایی و معناپایه از فرد به اجتماع و سپس اثرگذاری آن بر سطوح سیاسی ، ارایه نموده است.
ناشناس
Iran (Islamic Republic of)
۲۱:۵۹ - ۱۴۰۳/۰۹/۰۲
0
0
این روش که توصیه شده ، روش بسیار سختی برای اثرگذاری فرد بر جامعه است. خلی ها توان طی کردن آن را ندارند و نخواهند داشت. فرد در سطح خرد، سر و ته داستان را با تخصص م آورد و خودش را فرهیخته می پندارد.
در سطح جامعه ، روی یکی از منابع قدرت ( پول، مقام و موقعیت، ارتباطات و لابی ، زور و ....) تکیه می زند و خودش را فرهیخته می داند.
در سطح سیاست هم خودش را وارد دار و دسته ای خاص می کند یا به سمت آقازاده ها و کیف کشی مقامات گرایش می دهد و خودش را فرهیخته می داند.

روش شما می گوید که خودت را بساز. وارد جامعه شو و با توان خودت بدست بیاور در تعامل با جامعه. وارد سیاست بشو و از نظر شناختی و ارتباطی و منفعتی تغییر ایجاد کن.

بنظرم خیلی ایده ال می آید. اگر هم ایده ال نباشد، مطمئن هستم که 99 درصد مردم توان انجام آن را ندارند
نام:
ایمیل:
* نظر:
* :
آخرین اخبار
پربازدیدترین
پربحث ترین