شعارسال: تبوتاب نقلوانتقالات تابستانی فوتبال ایران کمکم فروکش میکند و لیگ برتر وارد مرحله حساس خود میشود، اما پرسشی اساسی همچنان ذهن کارشناسان و هواداران را به خود مشغول کرده است.
آیا مهاجمان گرانقیمتی که تیمهای متمول کشور جذب میکنند، واقعاً ارزش هزینههای سنگینی را که برایشان پرداخت میشود، دارند؟ برای پاسخ به این سؤال، در این گزارش به تحلیل آمار گلزنی مهاجمان لیگ برتر ایران در فصل ۱۴۰۳/۱۴۰۴ میپردازیم و آن را با پنج لیگ معتبر اروپایی شامل انگلیس، اسپانیا، ایتالیا، آلمان و فرانسه مقایسه میکنیم تا تصویری روشن از جایگاه گلزنی در فوتبال ایران و تناسب آن با هزینههای کلان ارائه شود.
۱- شکاف عمیق با اروپا
در فصل گذشته لیگ برتر ایران، ۴۷۴ گل به ثمر رسید که به میانگین ۱٫۹۸ گل در هر بازی میانجامد. امیرحسین حسینزاده، مهاجم تراکتور، با ۱۶ گل عنوان بهترین گلزن لیگ را از آن خود کرد. اما اگر به پنج لیگ برتر اروپا نگاه کنیم، اعداد کاملاً متفاوت است؛ میانگین گل هر بازی در لیگهای انگلیس، اسپانیا، ایتالیا، آلمان و فرانسه به ترتیب ۲٫۹۳، ۲٫۶۲، ۲٫۵۶، ۳٫۱۳ و ۲٫۹۸ بوده است. علاوه بر این، عملکرد درخشان ستارههای این لیگها فاصله چشمگیری با مهاجمان ایرانی دارد؛ برای نمونه محمد صلاح ۲۹ گل در لیگ برتر انگلیس زد، کیلیان امباپه ۳۱ گل در لالیگا، متئو رتهگوی ۲۵ گل در سریآ، هری کین ۲۶ گل در بوندسلیگا و عثمان دمبله و میسون گرینوود هر کدام ۲۱ گل در لوشامپیونه ثبت کردند.
۲- تلاش برای جبران کمبودها
سپاهان که این روزها زیر فشار زمان برای آمادهسازی تیم در آستانه مسابقات مهم داخلی و آسیایی است، با از دست دادن چندین بازیکن کلیدی از جمله محمد مهدی احمدی مواجه شده و همچنان در چند پست حیاتی از جمله مهاجم، دفاع میانی و هافبک هجومی با کمبود بازیکن روبهروست. این تیم در بازار تابستانی به سراغ خرید ناردین ملا حسنویچ رفت و بعد از مدتی کوتاه مشخص شد که این بازیکن با نظر کارترون مربی سابق تیم جذب شده و محرم نویدکیا او را در لیست مازاد قرار داد تا مهاجم بوسنیایی نیامده، رفتنی شود.
۳- افت محسوس مهاجمان
آمار نشان میدهد که مهاجمان لیگ ایران به مراتب گلهای کمتری نسبت به مهاجمان اروپایی ثبت کردهاند؛ برترین گلزن ایرانی تقریباً نصف گلهای مهاجمان برتر اروپا را زده است (۱۶ در مقابل ۲۵ تا ۳۱ گل). همچنین میانگین گل در هر بازی در ایران بسیار پایینتر است. این فاصله نه تنها کیفیت خط حمله تیمهای ایرانی را زیر سؤال میبرد، بلکه نشاندهنده ناکارآمدی در استفاده از سرمایهگذاریهای کلان در جذب مهاجم است.
۴- بحران سردار دورسون
در پرسپولیس نیز معضل قرارداد یک میلیون دلاری سردار دورسون، مهاجم اهل ترکیه این تیم، به یکی از چالشهای بزرگ تبدیل شده است. عملکرد نه چندان مطلوب سردار در تمرینات و حواشی متعدد این بازیکن باعث شده تا کادر فنی او را در لیست مازاد قرار دهد و تلاشها برای فسخ قرارداد او بدون پرداخت غرامتی سنگین ادامه دارد. این ماجرا در حالی رخ میدهد که پرسپولیس برای تقویت خط حمله به دنبال جذب مهاجمان جدید است.
۵- انتقالهای پرسروصدا
تیمهایی مانند استقلال، پرسپولیس و تراکتور با وجود هزینههای بالا در جذب مهاجمان، هنوز نتوانستهاند به بهرهوری مناسبی در امر گلزنی دست یابند. استقلال فصل گذشته نمونه مصداقی از این ناکارآمدی بود؛ استقلال با وجود داشتن مهاجمانی، چون مسعود جوما، جوئل کوجو، بلانکو و محمدرضا آزادی، بهترین گلزن تیمشان رامین رضائیان بود که بازیکن اصلی خط حمله نیست. امسال نیز این تیم دو مهاجم گرانقیمت، سعید سحرخیزان و داکنز نازون را جذب کرده و امیدوار است عملکرد فصل گذشته خود را بهبود ببخشد. علاوه بر این، ماجرای عیسی آلکثیر و حضورش در استقلال پس از قرار گرفتن در لیست خروجی پرسپولیس، با مخالفت هواداران و نظر منفی کادرفنی همراه است؛ موضوعی که نشان از کمبود مهره در خط حمله مارکت داخلی دارد.
۶- استراتژی نقل و انتقالات نیازمند بازنگری
آمار گلزنی در لیگ برتر ایران نسبت به لیگهای معتبر اروپا بسیار پایینتر است و مهاجمان گرانقیمتی که باشگاههای ایرانی جذب کردهاند، اغلب نتوانستهاند بازدهی متناسب با هزینههایشان ارائه دهند. این شرایط نشان میدهد که سیاستهای نقلوانتقالاتی نیازمند بازنگری جدی است و تمرکز باید بر پرورش استعدادهای جوان و بهرهبرداری از آکادمیهای فوتبال باشد.
فوتبال ایران؛ معدن طلا
شاهرخ بیانی
بازیکن سابق تیم ملی
وقتی یک بازیکن را با ۴ میلیون دلار میخریم، اما یک زمین تمرین مناسب نداریم، یعنی اولویتها به درستی تعریف نشدهاند. این نشان میدهد که به جای پرداختن به اصل کار، دنبال مسائل حاشیهای هستیم. ما هزینههای زیادی میکنیم، اما لذت نمیبریم. چرا؟ چون امکانات رفاهی مناسبی برای بازیکنان فراهم نمیکنیم. باید این امکانات را درست کنیم.
باشگاه استقلال برای جذب سعید سحرخیزان نزدیک به دو میلیون دلار هزینه کرد، در حالی که این بازیکن شاگرد من بود. ما در تیم هوادار بودیم و از صمد مرفاوی درخواست کردیم که از تیم ملی نوجوانان به ما بازیکن معرفی کند؛ آن زمان سعید سحرخیزان و فرهاد زاوشی قرارداد نداشتند.
ما با این دو بازیکن با مبلغی ناچیز، دو ساله قرارداد بستیم؛ با دویست هزار تومان، همراه با هزینه ناهار و اسکان. ما روی آنها کار کردیم، میدان دادیم و اعتماد به نفسشان را ساختیم. بعد از ما سعید به گل گهر فروخته شد، آن هم به مبلغ ۷ میلیارد تومان. گل گهر مربی خارجی داشت که به او میدان داد.
حالا میبینیم بازیکنی که زحمتش را ساکت الهامی کشیده، دو میلیون دلار برایش هزینه شده است! اما مهمتر از همه، این پولها باید صرف آکادمیها شود. در کشور ما طلا ریخته است، استعدادهای ناب فراوان داریم. آقایان مدیر، طلا در مملکت ما فراوان است! ۵۰ مورد دیگر مثل سحرخیزان داریم. چرا این پولها را در آکادمی هزینه نمیکنید؟ چرا کمیته فنی درست نمیکنید که سرمایهها را کشف و استعدادسازی کنیم؟ ما سهمخواه نیستیم، ما فوتبال بلدیم، اما مدیران ما بلد نیستند.
پول هست، اما خرج کردنش مدیریت میخواهد. ما ضعف مدیریتی داریم. چرا باید یک بازیکن ۳۶ ساله را با ۴۰ میلیارد تومان ببندند؟ این پول باید صرف آکادمیها شود.
با اندکی اضافات و تلخیص برگرفته از ایران آنلاین، تاریخ انتشار: 19مرداد1404، کدخبر:114556، inn.ir