پایگاه تحلیلی خبری شعار سال

سرویس ویژه نمایندگی لنز و عدسی های عینک ایتالیا در ایران با نام تجاری LTL فعال شد اینجا را ببینید  /  سرویس ویژه بانک پاسارگارد فعال شد / سرویس ویژه شورای انجمنهای علمی ایران را از اینجا ببینید       
کد خبر: ۶۷۱۷
تاریخ انتشار : ۰۲ دی ۱۳۹۴ - ۱۹:۱۹
دکتر پیغامی تاریخچۀ مصرف‌گرایی در غرب را بعد از انقلاب صنعتی و افزایش کارایی در اقتصاد غرب می‌داند.

شعار سال: عادل پیغامی در یادداشتی شفاهی تاریخچۀ مصرف‌گرایی در غرب را بعد از انقلاب صنعتی و افزایش کارایی در اقتصاد غرب می‌داند. همراه شدن انقلاب فرهنگی و تغییر روش در مهندسی منجر به کوتاه شدن عمر وسایل و ایجاد تاریخ انقضا برای وسایل مصرفی شد چرا که چرخۀ مصرف باید ادامه داشته‌باشد. ایشان در پایان گریزی کوتاه به مصرف‌گرایی در جامعه ایران دارند. این یادداشت در ادامه آمده است.

*تاریخچۀ مصرف‌گرایی

مصرف‌گرایی ظاهراً ترجمۀ کلمۀconsumerismاست. پشت هر کلمه‌ای فرهنگی وجود دارد. باید به این نکته توجه داشت که هنگامی که کلمه‌ای را استفاده می‌کنیم به فرهنگ پشت سر آن نیز توجه داشته‌باشیم. کانسیومریسم جریانی بود که در غرب شکل گرفت. اتفاقی بعد از انقلاب صنعتی قرن ۱۹ در ساختارهای اقتصادی رخ داد. اتفاق از این قرار بود که بهره‌وری افزایش یافت و تعاملاتی میان کارگر و کارفرما و دیگر مسائل رخ داد. همۀ این مسائل منجر به افزایش عرضه گردید. از طرف دیگر قانون و تصلبی به نام قانون مفرغ دستمزد وجود داشت. یعنی به کارگر به اندازه تلاش و ارزش افزوده‌ای که ایجاد می‌نمود دستمزد پرداخت نمی‌شد؛ بلکه بگونه‌ای دستمزد به وی داده می‌شد تا روزهای بعد نیز کارگر انگیزۀ کار کردن داشته‌باشد. این امر موجب شده‌بود تا عرضه بر تقاضا پیشی بگیرد و در ادامه موجب نقض قانون «باتیست سی» شد.

به اعتقاد او عرضه، تقاضا را می‌سازد. در این شرایطgeneral glutرخ داد. جنرال گلات به حالتی گفته می‌شود که هر چیزی انباشته و جمع شود؛ یعنی تولید انبوه وجود داشت اما مصرف انبوهی وجود نداشت. کالاهای مختلف تولید می‌شد اما مصرف‌کننده‌ای برای مصرف وجود نداشت چرا که کارگر تنها به اندازۀ بخورنمیر حقوق می‌گرفت. در حقیقت خود کارگر باید تقاضا کند اما پولی نداشت تا کالاهای تولیدشده را خریداری نماید. نگاه قدیم در سرمایه‌داری این بود که باید سهم کمتری به کارگر داد تا سرمایه‌دار خود سهم بیشتری ببرد. بوجود آمدن بحران بزرگ موجب این امر شد تا سرمایه‌داری به ظاهر مهربان‌تر شود و به این نتیجه برسد برای پایدار ماندن سرمایه‌داری باید مصرف‌کننده‌ای وجود داشته‌باشد و این مصرف‌کننده همان کارگران هستند. بعد از بحران بزرگ، نظریۀ دولت-رفاه به‌وجود آمد. بعد از این تاریخ ساعت کار کارگران کمتر شد، بعضی بیمه‌ها به‌وجود آمد، حمایت‌های اقتصادی ایجاد شد اما همۀ این‌ها به‌خاطر این بود تا جریان مصرف ادامه پیدا کند.

در غرب بعد از بحران بزرگ، مهندسی فرهنگی به‌وجود آمد که کانسیومریسم بخشی از آن است. مد، جریان تبلیغاتی و غیره بخشی از این مهندسی فرهنگی است. نوع نگاه غرب به مقولۀ سود و نفع شخصی بعد از این تاریخ داینامیک و پویا شد. در واقع با بلندمدت‌نگری، جنگ، رقابت و کلاه سر دیگران گذاشتن تبدیل به همکاری شد. در همین مدت جریان‌های کارگری در سراسر جهان مشغول شکل‌گیری بود و مارکس مشغول تهییج کارگران علیه نظام سرمایه‌داری بود. اما سرمایه‌داری زودتر از دیگران متوجه شد و تغییرات و بهبودی در وضعیت کارگران به‌وجود آورد.

اتفاق دیگری که رخ داد انقلاب مهندسی بود. محصولات ابتدایی قرن ۲۰ در صورت استفاده خوب مادام‌العمر قابل استفاده بود، لذا سرمایه‌داری برآن شد تا تاریخ انقضا برای محصولات ایجاد کند چرا که چرخۀ مصرف باید ادامه داشته‌باشد. برای مصرف مکرر روندهای مختلفی ایجاد کردند: مد، تنوع خدمات، تبلیغات، ارتقا نرم‌افزاری و برخی از این اقدامات بود. به همه این جریان می‌توان گفت: کانسیومریسم.

*آمیختگی حق و باطل

هر جریانی ممزوجی از حق و باطل است. در این جریان نیز اصل مبادله حق است و خلقت انسان نیز بر اساس مبادله و رفع نیازهای انسان است. اما هنگامی که کسی می‌خواهد در این پروسه دیگران را چپاول نماید و همه چیز را برای خود بخواهد، از مسیر حق خارج می‌شود. اقتصاد با بده-بستان می‌چرخد. در اقتصاد باید دادن و گرفتنی باشد و گرنه اقتصاد در مسیر خود قرار نمی‌گیرد. نکتۀ مهم دیگری که باید به آن توجه داشت دقت در تعریف انسان و نیازهای اوست. انسان نیاز به زیبایی و تجمل دارد. منتهی باید به این امر توجه داشت که زیبایی و نیاز به آن نباید همراه با پر شدن جیب عده‌ای از طریق تبلیغات و فریب و تحت تاثیر قرار گرفتن گروهی سودجو باشد، چرا که در این حالت دیگر از حالت نیاز به زیبایی خارج می‌شود.

*مصرف‌گرایی در ایران

مصرف‌گرایی در جامعه ما نیز می‌تواند دارای مفهوم مثبت و منفی باشد. هنگامی که مصرف همراه با اسراف و تبذیر است، مصرف‌گرایی امری مذموم و ناپسند است اما اگر در جای خود مصرف شود، اسلام به آن تشویق نیز نموده‌است. نکته‌ای که در مورد سبد مصرفی ایرانی‌ها مهم است ترکیب مصرفی است که از الگوی منطقی مشخصی تبعیت نمی‌کند. به عنوان مثال در گزارشی آمده است که ۶۰% ایرانی‌ها تاکنون مشهد به زیارت امام رضا علیه‌السلام نرفته‌اند، یا اینکه خیلی از ایرانی‌ها بسیاری از نقاط ایران را ندیده‌اند و از جاذبه‌های توریستی کشور خود بی‌خبر هستند یا اینکه سرانه خرید کتاب در کشور بسیار پایین است، اما همین افراد مصرف پیتزایشان افزایش پیدا کرده‌است. این عدم توزان در سبد مصرفی است که می‌تواند نمونه‌ای از مصرف‌گرایی منفی در جامعه باشد.

به عنوان مثال فرض کنید فردی ۵۰ هزار تومان داشته‌باشد. وی می‌تواند از دو الگوی مصرفی تبعیت کند. حالت اول آن است که فرد تمام پول خود را مصروف خرید و خوردن یک پیتزا همراه با خانواده خود کند، حالت دوم این است که با این پول یک کیلو گوشت خریده‌شود به همراه یک کتاب و یک فیلم سینمایی و همراه با خانواده دیده‌شود. هر دو الگوی مصرفی هستند. اما به نظر می‌رسد الگوی اول هم به لحاظ سلامت و بهداشت و هم مسائل فرهنگی الگوی خوبی نیست. از دیگر مسائلی که مصداق مصرف‌گرایی مذموم است، مصرف از روی چشم و هم‌چشمی، تبعیت و تقلید از مد، تفاخر به مصرف و غیره است.

نکات خوبی نیز در الگوی مصرفی ایرانی‌ها وجود دارد. به عنوان مثال ایرانی‌ها از مهمان‌های خود خیلی خوب پذیرایی می‌کنند و تکریم مهمان امری شایسته است. در اقتصاد اسلامی مصرف هنگامی که در مسیر حق و برای هدف درستی انجام می‌گیرد و خالی از اسراف و تبذیر باشد مورد حمایت اسلام است. در کتاب کافی بابی به نام تجمل وجود دارد. اسلام با تجمل مخالفتی ندارد، بلکه با هدف شدن مصرف مخالفت می‌کند

با اندکی اضافات و تلخیص برگرفته از وب سایت خبرگزاري مهر، تاریخ انتشار 1 دي 1394 ، کد مطلب3005876: www. mehrnews.com


اخبار مرتبط
خواندنیها و دانستنیها
نام:
ایمیل:
* نظر:
* :
آخرین اخبار
پربازدیدترین
پربحث ترین