شعارسال: غرض و انگیزه این نوشته کوتاه، رخدادهایِ اخیر در بدنه ی اقتصادیِ دولت و افتادن پرده ها و برملا شدن انگیره های پس و پشت این به اصطلاح "درد دل اعضایِ دولت با رئیس شان”، است.
اما این موضوع را می توان به جمله ای از استاندار آذربایجان شرقی که یک تنه سیاست تقصیرِ "دولت تدبیر و امید” را به دوش میکشد و گاه و بیگاه از ناکارآمدی پیشینیان دادِ سخن میدهد، پیوند داد.جمله این است: "در دولت قبل مردم را سر کار گذاشتند("۵ شهریور ۱۳۹۴، آناج).
اینجا سویه های دیگری از سرکار گذاشتن را رو میکنم تا شاید تکانهای باشد بر کارتلهای اقتصادیِ نگران از خوراک ارزانِ پتروشیمی؛ البته به نام نگرانی از وضعیتِ رکود در اقتصاد.
—————————————
⇐سر و کار گذاشتن یعنی، تفوق و جا انداختنگفتار نئولیبرالِ تجویزی از سوی نهادهای بین المللی،در هیأت بحثهای ملال آوری همچون،رعایت اعتدال و پرهیز از افراط در همه ی حوزه ها.
⇐سر و کار گذاشتن یعنی،ادعای "اعتدالگرایی” اما ادغام سیاست در مدیریت و نابودیِ سیاست به نام اعتدال.
⇐سر و کار گذاشتن یعنی،ادعای دولتی فراجناحی و بی چهره در قالب ادعای نخ نمایِ به کارگیریِ مدیران زبده و تکنوکرات از تمامی جناحهای سیاسی؛ تکنوکرات هایی که،آبشخورِ فکری و سیاسیِ بسیار روشنی دارند.
⇐سر و کار گذاشتن یعنی ادعایِ شرکتِ فعالانه مردم در اقتصاد، اما حاشیه ای شدنِ نقشِ مردم و اصل شدنِ"بر و بچه های اتاق” و برادرانِ راهیافته و آقازاده های جامانده از ورود به اتاق.
⇐سر و کار گذاشتن یعنی،ناتوانی در کاستنِ مشکلاتِ اقتصادیِ اقشارِ آسیب پذیر جامعه و به ناچار،توافق ژنو را مهمترین دستاورد خود اعلام کردن و تشبیههایِ ضمنیِ ظریف به امیرکبیر و مصدق.
⇐سر و کار گذاشتن یعنی،کُلی گویی و در رفتن از زیر موضعگیری در برابر واقعیات عینی و تردیدناپذیر جامعه.
⇐سر و کار گذاشتن یعنی،بسته خروج از رکود تورمی و وعده بهبود شرایط اقتصادی و ارائه عجولانه و سراسیمه آن،البته در آستانه ی انتخابات مهم!
⇐ سر و کار گذاشتن یعنی،موقتی بودن راهحل های دولت برای خروج از رکود،بنابر ادعای هم پیمانان خودِ دولت در بخش خصوصی(آل اسحاق، سایت مشرق، ۲۹ مهر ۱۳۹۴).
⇐سر و کار گذاشتن یعنی،راه اندازی کمپینِ ” نه به یارانه ی نقدی” و اجرای آرام و حساب شدهی فاز دوم هدفمندی یارانه ه.؛
⇐سر و کار گذاشتن یعنی،تزریق ۵۰۰۰ میلیارد تومان به بورس،در شرایطی که دولت از کسری بودجه در پرداخت یارانه ی نقدی مینالد. (ایرنا، دوشنبه اول اردیبهشت ۱۳۹۳)؛
⇐سر و کار گذاشتن یعنی،هر جا دچار احساس ناامنی و اضطراب شدیم، "او”(اینجا دولت یا استاندار قبلی) را هدفِ انتقاد خود قرار دهیم و برای دفاع از کیان خویش به کلیشه "عوام فریب” یا "پوپولیسم” متوسل شویم.
⇐سر و کار گذاشتن یعنی،پوشاندن ناکارآمدی باعلم کردنِ برخی ادعاها،همچون "کار ما علمی است و به ناچار زمان بَر”.
⇐سر و کار گذاشتن یعنی،داشتنِ سمت و سوی طبقاتی و تحقق ناپذیر بودن برنامههای اقتصادی و اجتماعی.
⇐سر و کار گذاشتن یعنی اینکه، کل توان نمادینِ اعتدالگرایان،مدیون افرادی همچون "رسایی” و "حسینیان” باشد؛ گزینه هایی که با تاثیرگذاریِ اندک در صحنه ی عمومی سیاست، به مستمسکی برای دولت به منظور مظلوم نمایی و همسو کردن افکار عمومی با "تدبیر و اعتدال” شده و این در حالی است که بیشترین حمایت از سوی سران حکومتی از این دولت شده است.
⇐سر و کار گذاشتن یعنی،ایجاد ذوق زدگی برای گاز زدن مک دونالد تا بتوان ذیلِ آن سیاست های بانک جهانی و نهادهای بین المللی را جا انداخت.
⇐سر و کار گذاشتن یعنی،همه را متهم به خیالبافی کردن و عدم واقع بینی.
⇐ مهم تر و دردآورتر از همه، سر و کار گذاشتن یعنی،انتشار نامه ای مثلا سیاسی با محتوایِ اقتصادی اما به شدت زرد و التماس به رئیس،برای خارج کردن اقتصاد از رکود؛ در حالی که پرده میافتد و دغدغه ی نویسندگان نامه، به فریاد «بورژوازی رانتخوار» تعبیر شود؛ و یا چه کسی از پول مفت بدش می آید؟(اظهارات ترکان، مشاور ارشد رییس جمهور(.
—————————————
آقای استاندار، اینها مهم نیست؛ مهم دستاورد است، مهم تبریک گفتن برجام است، مهم امید داشتن است، مهم آن است که مردم به کمی شادی نیاز دارند و این دولت با برجام،آن را یکجا ترزیق کرد.
آقای استاندار، اما یک چیز واقعیت دارد: مالیخولیای محوبیت همان کسانی که ادعا کرده اید مردم را سر کار گذاشته اند،همچون شبحی، خواببرخی را آشفته کرده است.
با اندکی اضافات و تلخیص برگرفته از اهروصال ، تاریخ انتشار شنبه 09 آبان 1394 ، کد مطلب : 50686 : www.aharvesal.ir