اما در طول مدت پیروزی انقلاب به این طرف، هراز گاهی از این طرف و آنطرف شخص مهمی سر برآورده و درباره ازدواج موقت اظهارنظر کرده، اما در این میان جنجالیترین صحبتها به نام آیتا...هاشمیرفسنجانی نوشته شده است. رفسنجانی در خطبههای نماز جمعهای که اوایل سال 70 شمسی آن را اقامه کرده بود، صیغه را به عنوان راهکاری برای مقابله با معضلات جنسی جوانان مطرح کرد. همان زمان با اینکه رفسنجانی در مقام رئیسجمهور این مطلب را عنوان کرده بود با هجمههای زیادی از طرف مخالفان و موافقان همراه شد. همین باعث شد دیگر درباره ازدواج موقت صحبت نشود تا اینکه در سال 81 بحث راهاندازی خانههای عفاف مطرح شد. بعدها اعلام کردند طراح این ایده، دستگیر شده است و خودش سابقه منکراتی داشته! بعد از آن باز در سال 86 مصطفی پورمحمدی، وزیر کشور خواستار رواج «صیغه» با هدف «جلوگیری از شیوع فساد در جامعه» شد. غلامحسین الهام، سخنگوی دولت اعلام کرد این سخنان از موضع دولت نبوده و از جانب یک روحانی مطرح شده است!
هرچه که بود، این روزها روی ازدواج موقت مانور زیادی داده میشود. آنقدر دربارهاش صحبت شده که دیگر به جزیی از زندگی مردم بدل شده! حتی دختران نوجوان هم دربارهاش میدانند. اما این اتفاق باعث نشده اندکی از نگاه منفی جامعه نسبت به آن کم شود. پروفسور حسین باهر، جامعهشناس و رفتارشناس معتقد است آن چیزی که در میان مردم ما وجود ندارد، روابطی است که به هیچچیز پایبندی ندارد و حتی حیوانات حرامگوشت هم این رفتار را با هم ندارند. صحبتهای او با «قانون» خواندنی شده است!
*ولی هنوز انگار چنین اتفاقی نمیافتد.
پس این دیگر ازدواج موقت نیست، دوستیای است که این روزها بین دختران و پسران رایج شده ولی از عنوان ازدواج موقت همه گریزان هستند یا لااقل تا آنجا که من اطلاع دارم کسی صحبت از این واژه نمیکند. ازدواج موقت یک حکمی است که در خود قرآن هم آمده و شرایطش هم در رساله آورده شده ولی هنوز قانون چیزی دربارهاش نگفته است.
*فکر میکنید اصلا میتواند راه جایگزینی برای همان روابط خاص باشد؟!
اصولا مسائل اسلام کلی است یعنی راهحلی برای کسانی که توان ازدواج دائم ندارند و از طرفی نیاز مبرم به ازدواج دارند. آن چیزی که در قانون با عنوان ازدواج موقت آمده است نیاز به اجازه پدر دختر دارد، یک خطبه عقد خوانده شود، مهریه و مدت تعیین شود. وقتی هم مدتشان تمام میشود باید «عده» نگه دارند و بعد از آن دیگر با هم کاری ندارند. مجموع این کارها با هم، میشود ازدواج موقت ولی این روابطی که در جامعه وجود دارد بعید میدانم اصلا شبیه ازدواج موقت باشند!
* فکر میکنید پدری راضی میشود که دخترش به عقد موقت شخصی دربیاید که بعد از مدتی او را رها کند!؟
ما پدرها به هر جهت سنتی و پایبند به مسائلی هستیم که ورای دینی است. در دین این راه گذاشته شده. قرآن و سنت مجوز این نوع ازدواج را داده و حتی مستحب دانسته. فردی که نمیتواند ازدواج دائم داشته باشد میتواند رابطه تن به تن داشته باشد یا هر روش دیگری که شرع تعیین کرده است. من تا حدی که میدانم اصلا به این ماجرا ازدواج موقت نمیگویند بلکه به آن صیغه میگویند ولی «صیغه» یک واژه مطرود است. یعنی اگر مثلا دختر و پسری با هم باشند حاضرند همینطور بدون صیغه باشند ولی به آنها زوج صیغهای نگویند. مگر اینکه هر دو طرف خیلی متدین باشند. منتها این چیزی که دختران و پسران در جامعه دارند در بعضی مواقع زمینه هرزگی را باب میکند. حتی منی که در کشورهای خارجی زندگی کردهام، چنین چیزی ندیدهام. در آنجا هر فرد فقط با یک نفر است اما در اینجا یک نفر با چند نفر میماند! حتی این وضعیت را در بین حیوانهای حرامگوشت هم نمیبینیم!
یک شیر نر فقط با یک شیر ماده است نه با چندتا ولی این بیبند و باریهایی که در بعضی موارد دیده میشود، زنهاری است برای مسئولان جامعه که جامعه ما از نظر اخلاقی و فرهنگی دارد به سمت بدی میرود. در گذشته اگر چنین چیزی وجود داشت حداقل رعایت ضوابط صیغه میشد اما الان آن ضوابط رعایت نمیشود و نمیتوان گفت این چیزی که الان در حال رخ دادن است همان صیغه یا متعه و ازدواج موقت است.
این چیزها نه تنها در فقه اسلامی آمده بلکه در خود قرآن هم به آن اشاره شده، از طرفی در تمام رسالههای عملی هم آمده ولی قانون فعلا مسکوت است و ملت هم به آن کاری ندارند. آنهایی هم که بخواهند کاری انجام دهند، این کار را میکنند و خیلی هم مقید به قیود دینی و آیینی نیستند. به عنوان یک رفتارشناس خیلی برای من مهم است که روابط انسانی ما به خصوص مسئله زوجیت که ناموس الهی و قاموس دینی است به هرزگی و بی بندوباری کشیده نشود. در کشورهای پیشرفته هم اینطور نیست. آنهایی که ادعای تجدد میکنند هم حتی اینطور رفتار نمیکنند چه برسد به مایی که میگوییم متمدن هستیم.
*اصلا فکر میکنید اینکار درست است که بخواهیم چنین چیزی را در جامعه رواج دهیم؟
صیغه چیزی است که کسی آن را نمیپسندد. این واژه مقداری بار منفی دارد. بدتر از همه تعدد زوجات به صورت موقتی است که مشکل آفرین شده. داستان پلیگامی، چند همسری از دو طرف است. تقریبا در بین حیوانات حرامگوشت هم چنین چیزی نداریم. شاید بعضی موجودات باشند ولی اخلاقیات ایجاب میکند هرکاری که میخواهیم انجام دهیم انضباط را در آن رعایت کنیم چه برسد به این مسئله که ناموسی است. هم مرد باید ناموس داشته باشد و هم زن. ناموس یعنی شهرت خوب مرد به زن و زن به مرد ...
* آیا جامعه ما آماده است که بخواهد صیغه یا ازدواج موقت را جایگزین آن ارتباطاتی کند که بهصورت مخفیانه صورت میگیرد و روابط جنسی را هم به دنبال دارد؟
جامعه برای مسائل دینی آمادگی لازم را باید پیدا کند. روشهایی که تا به حال به عنوان شریعت به کار رفته، خیلی جالب نبوده. اگر همه مسائل را بر وفق دین عمل میکردیم، مشکلی نداشت یعنی من در تمام عرصههای زندگیام بر اساس دین عمل میکردم اما اگر طوری باشم که جایی رعایت دین را بکنم و جایی نکنم، قطعا مشکل ایجاد میشود. همین است که باعث شده حتی افرادی که از خانوادههای متدین هم هستند زیر این بار نروند که واژه عقد موقت یا صیغه برایشان استفاده شود. در فقه ما اجازه پدر در این موارد واجب و لازم است. اما بعضی مراجع برای دختران رشید این را شرط واجب نمیدانند. مسائل شرعی همواره باید جامعالاطراف باشد. یعنی ما همه جا مقید باشیم و خدا را ناظر بر کارها بدانیم، اما وقتی به جاهای دیگرش کاری نداریم، این یکی را هم که به نفعمان نیست، رها میکنیم .
با اندكي اضافه و تلخيص برگرفته از وب سایت دانشگاه نیوز، تاریخ انتشار: چهارشنبه 8 مهر 1394، www.daneshgahnews.com