شعار سال: آمارها نشان میدهد صنعت خودروی کشور در سال جاری توفیقی در بحث صادرات خودرو نداشته است. کاهش ۸۸ درصدی صادرات خودروهای ایرانی و وارد کردن حدود ۵۸ هزار خودرو به کشور که نسبت به سال گذشته ۶ درصد رشد داشته، گویای این مساله است. «فرهیختگان» در همین رابطه با فربد زاوه، کارشناس صنعت خودرو به گفتوگو نشسته است. زاوه معتقد است: «انتقادی که میتوان به دولت داشت این است که در دولت یازدهم و دوازدهم نگاه به صادرات وجود ندارد. اگر وجود داشت، اینقدر تعرفهها را بالا نمیبردند. وقتی شما نمیتوانید در بازار داخلی خود رقابت کنید، چطور انتظار دارید در بازارهای بینالمللی بدون دیوار تعرفه رقابت کنید». متن کامل این گفتوگو در ذیل میآید.
وضعیت صادرات ما در عرصه خودرو نگرانکننده است و این نگرانی برای امسال بیشتر شده است، چون درسالهای گذشته با هر کیفیتی و به هر نحوی ما افزایش صادرات خودرو داشتیم، اما امسال با کاهش صادرات مواجه هستیم. فکر میکنید علت این مساله و بیرونقی صادرات چیست؟
اصولا صادرات خودرو در ایران سالهای سال است که رونقی نداشته، بنابراین اینکه حالا 500 عدد بالاتر یا 500 عدد پایینتر خودرو از کشور صادر شود، در اصل ماجرا تغییری ایجاد نمیکند. اگر اشتباه نکنم، بعد از سالهای 85 و 86 که در واقع 206 و سمند خودروهایی جدید محسوب میشدند و صادرات خوبی داشتند، سالهاست که آمار صادراتی ضعیفی داریم و این آمار صادراتی ضعیف هم دلایل مختلفی دارد؛ اول اینکه محصولاتی که امروز میخواهیم صادر کنیم، همان محصولاتی است که سال 86 صادر میکردیم. یعنی بعد از 10 سال نوع و کیفیت محصول ما تغییر خاصی نکرده است. این مساله در بازار داخلی به لطف وجود انحصار در بازار ایران باعث شده محصولات داخلی قابلفروش بوده باشد، چراکه مشتری ایرانی حق انتخاب دیگری ندارد، ولی در بازارهای بینالمللی اینگونه نیست که مشتری حق انتخاب نداشته باشد، لذا سراغ انتخابهای دیگری میرود و در نتیجه وضعیت صادرات خودروهای ایرانی به بازارهایی که در واقع این بازارها ساختاری شبیه بازار ایران دارند و دخالت دولتی در آن شدید است، محدود میشود. البته اگر در هر کدام از این بازارها سیاست دولتها مقداری تغییر کند، ما همان صادرات اندکمان را نیز از دست میدهیم. در واقع این موضوع عامل اصلی است، اما خب عوامل دیگری هم مطرح است؛ بهعنوان مثال، عدم عضویت ما در سازمان تجارت جهانی منجر به این میشود که همه بازارهای دنیا روی محصولات ما تعرفه بگذارند و این مشکل دوم برای صادرات ما است. بحثهای دیگری نظیر بحث ارز هم وجود دارد که وقتی در درازمدت ثبات پیدا میکند، منجر به کاهش صادرات میشود.
نقش دولت فعلی در کاهش 88 درصدی صادرات خودرو چیست؟ به نظر شما چه سیاستگذاریهایی باعث این کاهش صادرات شده است؟
اینها بازی با اعداد است. بهعنوان مثال رقم صادرات ما دو هزار خودرو بوده که در حال حاضر به 200 دستگاه خودرو کاهش یافته است. میخواهم بگویم درست است که 80 درصد از لحاظ ریاضی کاهش داشته، اما اینگونه نیست که مثلا صادرات این 2000 دستگاه خودرو اقتصاد ایران را تکان بدهد که حالا با 80 درصد سقوط به خاک سیاه بنشینیم. چون اصلا صادرات همان دو هزار خودرو هم رقم آنچنانی نبوده که با کاهش 80 درصدیاش اتفاق خاصی بیفتد. اگر شما 10 خودرو هم صادر کنید و این رقم به دو عدد کاهش یابد، شما باز شاهد کاهش 80 درصدی هستید. در حالی که همان قدر که صادرات دو خودرو بیاهمیت است، صادرات 10 خودرو هم اهمیتی ندارد. البته فعالیتهایی که حدود دو دهه پیش در صنعت خودرو شکل گرفت، بهویژه شراکتی که با پژو شده بود، حرکت خوبی برای بحث صادرات بود، اما متاسفانه این بحث درکنار نوآوری در محصول و تولید محصولات مشترک بنا به هزاران دلیل از مسائل سیاسی و بینالمللی گرفته تا مسائل مدیریتی داخلی متوقف شده است، وقتی متوقف شد همین نگاه نسبت به بازار داخلی صورت گرفت، بنابراین طبیعی است که شما در درازمدت ببینید صادراتی اتفاق نمیافتد. انتقادی که میتوان به دولت داشت این است که در دولت یازدهم و دوازدهم هم نگاه به صادرات وجود ندارد. اگر وجود داشت، اینقدر تعرفهها را افزایش نمیدادند، چون وقتی شما نمیتوانید در بازار داخلی خود رقابت کنید، چطور انتظار دارید در بازارهای بینالمللی بدون دیوار تعرفه رقابت کنید. چطور این مساله پذیرفتنی است؟ مثل این است که یک تیم فوتبال در زمین خودش بدون اینکه داور را بخرد یا مسابقه را با نتیجه پیشفرض هشت بر صفر شروع کند، نمیتواند بازی را ببرد. وقتی اینگونه است، این تیم در هیچ زمین دیگری هم نمیتواند پیروز باشد. حداقل در زمین خودش تماشاگران تشویقش میکنند و عرق ملی نسبت به محصول وجود دارد و ممکن است برخی به خاطر عرق ملی به اقتصاد ملی کمک کنند، اما جای دیگر حتی این کار را هم نمیکنند. در بازارهای خارجی چنین بازاری برای محصولات ایرانی وجود ندارد. وقتی من نمیتوانم در داخل کشور کار کنم و اینقدر از لحاظ توان مدیریتی ضعیفم، طبیعتا هیچ وقت هم نمیتوانم صادرات داشته باشم.
به نظر میرسد اگر دولت بنا دارد صادرات را توسعه دهد، در گام اول نباید اینقدر دیوارهای تعرفه را بالا ببرد، بهطوری که بهعنوان مثال، قیمت محصول را به دو یا سه برابر برساند تا مطمئن شود محصول داخلی فروخته میشود. گام دوم این است که باید اجازه دهند شرکتها و سرمایهگذاران خارجی به صورت مستقل در کشور کار کنند، حالا دولت بهرغم اینکه تلاش کرده رنو را به داخل کشور بیاورد، ولی بازهم مطابق گفته مسئولانی که در دولت هستند، قدرت خودروسازها بیشتر از خود رئیسجمهور است. البته این صحبت من نیست، صحبت کسانی است که در دولت هستند، بنابراین به نظر میرسد این مساله حل نمیشود. باید این بحثها شکسته شود و این قوانین تغییر کند که ما انتظار داشته باشیم تولید صادراتی اتفاق بیفتد و تا روزی که نگاهمان این است که همه دنیا دنبال این بازار 80 میلیونی هستند تا آن را از ما بگیرند، هیچ وقت نمیتوانیم صادرات انجام دهیم.
از منظر شما علت افزایش واردات خودرو به کشور چیست؟ آیا این مساله به علت کاهش تولید خودرو در داخل است یا ما بازار تبلیغاتی در صنعت خودرو نداریم؟ ارزیابی شما از این مساله چیست؟
اگر یک کالا یا محصول چهار درصد از موجودیاش در بازار وارداتی باشد و این از نظر شما حجم بالایی باشد، بحث دیگری است، ولی واقعیت این است که کل واردت خودرو نسبت به کل میزان خودروهای موجود در کشور حدود چهار تا پنج درصد است؛ یعنی اصلا به لحاظ تعدادی حجیم محسوب نمیشود. از نظر ارزشی هم چیزی حدود 10 تا 11 درصد بازار است، لذا در این موضوع من با شما موافق نیستم. اصولا کنترل واردات به این شیوه حتی برای مدیریت بازار ارز به نظر من شیوه درستی نیست. ما برای اینکه حتی بتوانیم بازار ارز یا میزان تقاضا را کنترل کنیم، باید فشار بیاوریم و میزان صادراتمان را افزایش دهیم، نه اینکه مدام وارداتمان را محدود کنیم. واردات خودرو به کشور ترکیه بهعنوان همسایه ما و با وجه اشتراکات زیاد با ما، فاقد عوارض است و هیچ عوارضی برای واردات خودرو وجود ندارد و فقط یک عوارض شمارهگذاری دریافت میشود. شما نگاه کنید سال گذشته ترکیه 26 میلیارد دلار صادرات خودرو داشته است، در حالی که پرفروشترین محصولی که در ترکیه فروخته میشود، ساخت ترکیه نیست، بلکه ساخت آلمان و در واقع وارداتی است. این غلط است که ما فکر کنیم همه معضلات ما از واردات است، در حالی که اینطور نیست. معضل عمده ما این است که پراید روی خط تولید آمده و 45 سال است که روی خط تولید قرار دارد و هنوز رئیس انجمن خودروسازان میگوید 15 سال دیگر به ما فرصت بدهید تا ما آن را از خط خارج کنیم. اگر مدیریت بزرگواران در این حد است که نیازمند 15 تا 20 سال زمان هستند، این به معنای آن است که آنها باید تشریف ببرند منزل، زیرا فرصتهای جهانی 6 سال است نه 10 تا 15 سال.
چرا با وجود قراردادهای جدید خودرویی در دولت روحانی مثل قرارداد پژو و رنو، وضع صادرات خودرو بهتر نشده است؟ به اعتقاد شما، چرا تحولی در این عرصه رخ نمیدهد؟
اشاره کردم که ساختار نظام تعرفه بهگونهای است که نعمتزاده، وزیر سابق صنعت، معدن و تجارت فکر میکرد اگر به پژو بگوید باید 30 درصد صادر کنید وگرنه فحشتان میدهم، آنها میترسند و صادر میکنند. این موضوع به یک ساختار اقتصادی نیاز دارد. من بارها از این آقایان سوال کردهام که اگر 30 درصد محصولاتشان را صادر نکردند یا 20 تا 40 درصد قطعات مورد استفاده در خودروها، ساخت داخل نبودند چه کار میکنید؟
مشتری ایرانی را دوباره جریمه میکنید، چون مدیرانتان توانایی ندارند؟
بیتردید این مسائل با دستور و این حرفها درست نمیشود. این مسائل با ساختارهای اقتصادی و نظام تعرفه و نظام مدیریتی درست میشود. باید فضا را بهگونهای تغییر بدهیم که بهعنوان مثال برای کسبوکارها مالیات بردرآمد طراحی کنیم، این احتمال وجود دارد که تغییر به سمت صادراتی شدن پیش برود، وگرنه با این روند اصلا مهم نیست، حتی اگر ما 300 قرارداد دیگر هم ببندیم، اما این قراردادها به هیچ چیز ختم نخواهد شد.
برخی کارشناسان صنعت خودرو میگویند در حال حاضر شرکتهای خودرویی ما تنها مونتاژکار هستند، لذا با تداوم این وضعیت نمیتوان به موضوع صادرات امیدوار بود، ارزیابی شما از این موضوع چیست؟
اصلا شرکتهای خودروساز در همه جای دنیا مونتاژکار هستند و این حرفها را ما سالهاست در این کشور میزنیم و هیچگاه نرفتهایم ببینیم که این مسائل معنی دارد یا نه؟ آخر کدام شرکت خودروسازی قطعهای تولید میکند؟ شرکتهای خودروساز معمولا قطعات اصلی بدنه را نهایتا تولید میکنند که در ایران هم تولید میکنند، ولی قطعهسازی که کار خودروساز نیست، کار قطعهساز است. حالا این قطعه را میتوان یا از داخل ایران یا خارج از کشور خرید. این در بحث صادرات و عمق صادرات هیچ اهمیتی ندارد. شما تصور کنید یک فولکس واگنی که در آلمان میخرید، همه قطعاتش را خودشان ساختهاند؟ قطعا اینطور نیست. بحث صادرات دو حالت دارد؛ یا شما صرفا خودرو را تولید میکنید، مثل کاری که در ترکیه اتفاق میافتد و باید سعی کنید با کمترین هزینه تامین قطعات، بیشترین ارزش افزوده را ایجاد کنید. در این بین ممکن است در کشور ترکیه، 30 تا 50 درصد قطعه در ترکیه تولید شود، اما این موضوع به این معنا نیست که ساخت قطعه حتما باید در داخل کشور صورت بگیرد، زیرا تولید قطعه در ترکیه با تولید بالا و قیمت ارزان امکانپذیر است، اما در ایران چنین مسالهای وجود ندارد و قطعهساز ایرانی اصلا حاضر نیست قطعه خودرو را ارزانتر بدهد، لذا میگوید تعرفه را 80 درصد بگذارید تا من بتوانم 60 درصد از قطعه فرانسوی گرانتر بفروشم.
خب با این دیدگاه نمیتوان صادرات انجام داد. مثلا برند دارید و میخواهید برندتان را صادر کنید. خب این احتیاج به شبکه خدمات و فروش و تبلیغات و مارکتینگ دارد که من اصلا تصور نمیکنم سرمایهگذاران ایران توان مالی چنین سرمایهگذاریهای عظیمی را داشته باشند. به نظر من رفتن به این سمت جز بازیهای سیاسی چیز دیگری نخواهد بود. ما نهایتا بهترین کاری که میتوانیم انجام دهیم این است که کارخانه شرکتهای خارجی شویم و اجازه بدهیم سرمایهگذار خارجی بیاید و در اینجا محصول تولید کند، منتها وقتی سرمایهگذار میآید اینجا محصول تولید کند و میبیند که بهعنوان مثال تعرفه واردات لاستیک مرتبا بالا میرود و یک بار 40 درصد و بار دیگر 50 درصد است، مساله متفاوت میشود، زیرا سرمایهگذار ماشینی را که تولید کرده و بهعنوان مثال لنتش 40 درصد و موتورش 60 درصد گرانتر است، کجا و چگونه میتواند بفروشد؟
اینجاست که میگویم دیوار تعرفهای یک عمل ضدصادراتی است؛ یعنی اگر شما تعرفه را لحاظ کنید، اصولا نمیتوانید صادرات انجام دهید، برای اینکه همه به گرانفروشی عادت میکنند. تعرفه عامل اصلی گرانفروشی در کشور است. خب درنهایت هم تعرفه منجر به این میشود که صادرات رونق نگیرد. حالا هرچه شما تعرفه قطعات و یک خودروی کامل را بالا ببرید، احتمال صادرات را پایینتر آوردهاید.
سایت شعار سال، با اندکی تلخیص و اضافات برگرفته ازسایت هشتگ، تاریخ انتشار 19بهمن 96، کدمطلب:7671887239717003741،www.8tag.ir