پایگاه تحلیلی خبری شعار سال

سرویس ویژه نمایندگی لنز و عدسی های عینک ایتالیا در ایران با نام تجاری LTL فعال شد اینجا را ببینید  /  سرویس ویژه بانک پاسارگارد فعال شد / سرویس ویژه شورای انجمنهای علمی ایران را از اینجا ببینید       
کد خبر: ۱۵۰۶۶۹
تاریخ انتشار : ۳۱ مرداد ۱۳۹۷ - ۱۲:۱۲
موضوع سهم خواهی بازیگران چهره از فیلم های پرفروش، جدید نیست و در تمام دنیا از جمله هالیوود مرسوم است، اما معمولا در ایران این سرمایه گذاری روی فیلم های کمدی صورت می گیرد و فیلم هایی با ژانرهای دیگر فراموش می شوند و این باعث دورشدن مردم از فیلم هایی که دغدغه ای را بیان می کنند، می شود. هرچند که ما قائل به ضرورت هر دو نوع سینمای تجاری و فرهنگی هستیم، اما غالبا بازیگران با بهره گیری از چهره یا محبوبیت خود در فیلم های کمدی و پرفروش سهیم می شوند. اگر جریان سهیم شدن بازیگران یا دیگر عوامل در فیلم های کمدی تداوم پیدا کند، به زودی سینمای فرهنگی و اجتماعی در صورت حمایت نشدن از سوی دولت یتیم می ماند!

شعار سال: مسائل اقتصادی این روزها بیش از پیش بر تهیه کنندگان فشار وارد می کند و آن ها برای ساخت یک اثر و پرداخت دستمزد تمام عوامل گاهی با مشکل مواجه می شوند. در این میان اگر فیلمنامه خوبی به دست تهیه کننده برسد و نتواند دستمزد عوامل را پرداخت کند، طبق توافق قبلی با بازیگر یا دیگر عوامل در سود و زیان فروش فیلم شریک می شود. این موضوع از طرفی به سود اقتصاد سینماست و جریانی مرسوم در اقتصاد مالی تمام فیلم هاست، اما از طرفی معمولا فیلم های عامه پسند و کمدی چنین بازیگرانی با دستمزدهای بالا دارند و این باعث می شود که به تدریج پول مهمترین موضوعی باشد که یک فیلم درگیر آن می شود.

اینکه یک بازیگر به خاطر مسائل فرهنگی تنها روی یک فیلم سرمایه گذاری کند یا در سود و زیان آن سهیم شود، جزو موارد نادری است که در این آشفته بازار کیمیا محسوب می شود. سلایق متنوع اند و حضور فیلم های پرفروش کمدی حیاتی است، اما نباید جریان به سمتی پیش برود که بازیگران چهره تنها به صرف فروش و استقبال مخاطبان روی پروژه ای سرمایه گذاری کنند و از فیلم هایی که وجه فرهنگی بیشتری دارند یا دغدغه مهمی را بیان می کنند، غافل شد. بنابراین، در کنار داشتن فیلم های کمدی که بازیگران چهره برای سهیم شدن در آن راغب ترند، باید از فیلم های فرهنگی و بومی نیز حمایت شود و این همان زنگ خطری است که اگر به صدا در نیاید، سینمای ما را به سمت سینمای کمدی شانه تخم مرغی دهه 80 می کشاند.

در این گزارش با تهیه کنندگان، سرمایه داران و کارگردانانی صحبت کردیم تا بدانیم سود یا زیان فیلم ها به جیب چه کسی می رود و چه زمانی قرار است به فیلم هایی که وجه فرهنگی بیشتری دارند، توجه شود.

فروختن یا نفروختن فیلم بیشتر به سرمایه گذار لطمه می زند

محمد نیک بین تهیه کننده فیلم «ملی و راه های نرفته اش» در پاسخ به این پرسش که فروختن یا نفروختن فیلم چه کسی اعم از سرمایه گذار، تهیه کننده یا سینمادار را بیش از هرکسی منتفع یا متضرر می کند، به برنا گفت: فرمول کلی کار این است که یک نفر سرمایه گذار که می تواند تهیه کننده باشد، سرمایه گذاری می کند. فروش یا عدم فروش در وهله اول به سرمایه گذار لطمه می زند و این موضوع واضحی است. پس از آن بقیه افراد در استخدام تهیه کننده هستند و حقوق خود را دریافت می کنند.

تهیه کننده فیلم «آتش بس» با اشاره به مشارکت عوامل در سود و زیان یک پروژه توضیح داد: گاهی بعضی از عوامل به جای دریافت دستمزد خود، در کار شریک می شوند؛ یعنی آن ها نیز در فروش یا عدم فروش پروژه شریک می شوند و از این طریق قطعا امید دارند سهم بیشتری از حق الزحمه معمول دریافت کنند و اگر این اتفاق نیفتد، ضرر می کنند.

او ادامه داد: در کل وقتی فروش نرفتن یک فیلم تکرار شود، صنعت سینما صدمه می بیند و معمولا وقتی سرمایه گذاران ضرر می کنند، با احتیاط سرمایه گذاری می کنند و یا دفعات بعد ممکن است سرمایه گذاری نکنند. در نتیجه کمبودهایی در کار به وجود می آید و ممکن است عده ای سرمایه ای داشته باشند و به صورت انحصاری بتوانند کارها را در دست بگیرند.

نیک بین با بیان اینکه نمی توانم به چشم مثبت یا منفی به این موضوع نگاه کنم، عنوان کرد: این نوع سرمایه گذاری تعریف خوب یا بد ندارد و بستگی دارد، هرکس با چه سرمایه ای می خواهد پیش برود. حق الزحمه یک بازیگر سرمایه او محسوب می شود و او با این سرمایه و به امید فروش بیشتر این کار را انجام می دهد.

تهیه کننده «تسویه حساب» خاطرنشان کرد: امکان این وجود دارد که بازیگری تنها به قصد فرهنگی کار سرمایه گذاری انجام دهد، اما معمولا وجه بازگشت مالی برای آن ها اهمیت دارد. ممکن است گاهی برای اعتقادتان بگویید من این ریسک را می کنم و در نتیجه برای اعتقادم هزینه می کنم، اما نمی توانید در خصوص تمام فیلم ها این کار را انجام دهید.

سهم سینمادار از فروش فیلم ها 50 درصد است

رضا سعیدی پور مدیر پردیس سینمایی آزادی در خصوص اینکه منافع یک فیلم به چه کسی اعم از سرمایه گذار و تهیه کننده می رسد، به برنا گفت: به طور طبیعی هر فیلمی که در سینماها نمایش داده می شود، 50 درصد منافع آن به سینمادار می رسد. وقتی فیلمی فروش خوبی داشته باشد، سهم سینمادار بیشتر است. 50 درصد دیگر مربوط به دفتر پخش است که به آن ها می رسد. خود دفتر پخش با سرمایه گذار یا تهیه کننده قرارداد می بندد و وقتی فیلم خود را به دفتر پخش ببرد، 10 درصد مربوط به او و 90 درصد مربوط به تهیه کننده و سرمایه گذار است.

سعیدی پور ادامه داد: به طور طبیعی کارگردان مثل بازیگر دستمزد می گیرد و در سود و زیان فیلم سهیم نیست. به تازگی نیز این اتفاق افتاده که بعضی از بازیگران در فیلم سرمایه گذاری می کنند.

این موضوع اشکالی ندارد و یک کار حرفه ای است و به عنوان مثال، یک بازیگر مثل رضا عطاران را به فیلم می آورند و توانایی پرداخت دستمزد او را ندارند و در عوض در فروش فیلم سهیم می شود. این موضوع هیچ ارتباطی با سینمادار ندارد و مبلغی که بازیگر در فیلم سهیم می شود را تهیه کننده پرداخت می کند.

ما صاحب سینمای متعلق به تهیه کننده نیستیم

محسن دامادی کارگردان فیلم در حال اکران «همه چی عادیه» در خصوص دستمزد و سهم بازیگران از یک پروژه سینمایی به برنا گفت: کارگردان مانند همه عوامل دستمزدی دارد و همه می دانند بخشی از فروش فیلم ها مربوط به سینمادار می شود و باقی آن علاوه بر مواد تبلیغی و درصدی که مربوط به پخش کننده است، بسته به سرمایه گذاری است.

دامادی در خصوص توجه به اقتصاد و سهم خواهی بازیگران که بیشتر در فیلم های کمدی اتفاق می افتد، گفت: ما صاحب سینمای متعلق به تهیه کننده نیستیم و اگر باشد، شاید به تعداد انگشتان یک دست هم نرسد. معمولا کسانی که سرمایه گذاری می کنند، مربوط به بخش فیلمسازی تجاری هستند و این نوع فیلمسازی را دوست دارند و به آن ها حق می دهم. طبعا این گروه به شدت روی موضوع، سوژه فیلم و انتخاب عوامل و کارگردان تأثیر می گذارند. عمده گرایش این نوع فیلم ها در سینمای ایران تقلید از فیلم های پیش از انقلاب است و گاهی به اندازه ای به آن نوع سینما نزدیک می شوند که حتی نوع قاب بندی ها و دیالوگ ها نیز از آن وام گرفته می شود.

او با بیان اینکه یک نوع سینمای دیگر داریم که تبدیل به بلای جان صنعت سینما شده است، افزود: سال ها قبل لقب سینمای نفتی را به این نوع سینما می دادند و جزو سینماهایی است که با فروش پول نفت یک شخص خاصی را صدا می کنند و می گویند فلان پول را دریافت کن و بر مبنای خواسته ما که بیشتر جنبه تبلیغی دارد، فیلم بساز. در اینجا تهیه کننده درصد زیادی را برای خود بر می دارد و تهیه کننده به منزله یک آدم دلسوز و نگران نیست بلکه به فکر سهم خودش است و نسبت به کارش دغدغه چندانی ندارد.

کارگردان «هما کی میاد» با اشاره به جنبه دیگر موضوع عنوان کرد: جنبه دیگر مربوط به بازیگرانی است که یا به دلیل وضعیت مالی خوب یا محبوبیت، اسپانسرهای شخصی دارند و زمانی که وارد جنبه تهیه کنندگی می شوند، هدف عمده شان دیده شدن بیشتر است تا برای آینده خود سرمایه گذاری است. مجموعه این عوامل باعث می شود که سرمایه و قصه و توجه به مسائل اجتماعی و توجه به آثاری که برآمده از نیاز عمومی است، کمرنگ شود.

دامادی ادامه داد: در تمام این سالها نیز یک سینمای کمرنگ و خنثی در کشور ما رشد کرده است و مناسبات پخش نیز به شکل خیلی بدی به سمت انحصار می رود تا عوامل موثر پخش قدیمی از این میدان به در شدند. با این نوع پخش انحصاری آینده خوبی را نمی توانیم برای سینما و دیگر بخش های صنعتی و اقتصادی تصور کنیم. نمی خواهم بگویم که همه چیز تیره و تار است، بلکه برای همه راه حل است، اما مدیر و مدبری که پشت جریان باشد و راه حل اعمال کند، وجود ندارد.

این کارگردان در پایان صحبت های خود گفت: مردم در حال حاضر از فیلم های کمدی استقبال می کنند، اما نباید غافل شویم که اگر تنها نوع خاصی از فیلم وجود داشته باشد، سلیقه عمومی به سمت آن گرایش پیدا می کند. اینجاست که نقش دولت مشخص می شود و اگر کسی خود را متولی سینما می داند، باید بر اساس یک سلیقه به سراغ تولید فیلم های خوب برود. اگر همیشه بخواهند بر اساس عبارات اروتیک سینما را سرپا نگه داریم، به زودی مردم به حالت تنفر در می آیند.

سهیم شدن بازیگران در کار، ربطی به فیلم تجاری و غیرتجاری ندارد

حبیب اسماعیلی پخش کننده فیلم در خصوص سرمایه گذاری بازیگران و دیگر عوامل در یک فیلم به برنا گفت: این موضوع تازه نیست و شاید عوامل انقلاب تا حدودی این مسأله را بد می دانستند یا سخت می گرفتند، اما این در دنیا انجام می شود و بزرگترین بازیگران و سوپراستارها در فیلم ها سهیم هستند و از یک دید دیگر باید به این موضوع نگاه کنیم.

اسماعیلی ادامه داد: گاهی بازیگران به جای دریافت دستمزدهای کاذب، می توانند در فیلم سهیم باشند که اگر فروش کرد، سهم ببرند. این موضوع هیچ اشکالی ندارد و به فیلم تجاری و غیرتجاری ربطی پیدا نمی کند و به توافق تهیه کننده و بازیگر مربوط است.

این پخش کننده فیلم یادآوری کرد: مسائل سینمای ما در حال شبیه شدن به سینمای دنیاست و سینما احتیاج به چهره و هنرمند دارد و سوپراستار اینجا یک تعریف و در دنیا تعریف دیگری دارد.

او گفت: در خیلی از کمپانی های بزرگ دنیا بازیگران صاحب استودیو هستند و گاهی در پروژه ها سهیم می شوند و این هیچ اشکالی ندارد، چون بازیگر فیلم را از خودش می داند. این همان پایه ای است که اول انقلاب به آن توجه کردیم و اگر کارگردان و بازیگر در فیلم سهیم باشند، بیشتر برای کار دل می سوزانند و هم اینکه سعی می کنند با کیفیت خوبی بسازند. در نهایت هم اگر فیلم خوب و تجاری بود، دست اندرکاران نیز در آن سهیم می شوند.

سایت شعار سال، با اندکی تلخیص و اضافات برگرفته از خبرگزاری برنا ، تاریخ انتشار 31مرداد 97، کدمطلب: 743870، www.borna.news


اخبار مرتبط
نام:
ایمیل:
* نظر:
* :
آخرین اخبار
پربازدیدترین
پربحث ترین