تعطیلی گاراژها و تجمع همه آنها در یک مکان، بار عظیمی از ترافیک شهری را کم و به حمل و نقل مسافر نیز انسجام بخشیده بود. تجربه چند ماه کار کردن در ترمینال جنوب کافی بود که شرکتهای مسافربری مشکل تردد اتوبوسها از جنوب تهران به شهرهای غربی و شمالی را حس کنند و ایده ساخت ترمینال غرب را در ذهن بپرورانند. امکان احداث سریع ترمینال نبود و اتوبوسهای عازم غرب کشور نیز با مشکل مواجه بودند؛ پس شرکتهای تعاونی در اطراف میدان آزادی (محل پارکسوار آزادی فعلی) که فضایی باز و خلوت بود چادر زدند و کار خود را در آن مکان آغاز کردند.
مدتها دفاتر شرکتها در چادر مستقر بود که شهرداری تهران دست به کار شد و برای هر شرکت یک سوله احداث کرد. سوله نیز راهحل خوبی نبود و به صورت موقت تدارک دیده شده بود. سال 1370کلنگ احداث بزرگترین پایانه کشور در این مکان زده شد و در نیمه دوم سال 1375 با حضور رییسجمهور وقت، مرحوم هاشمی رفسنجانی، پایانه مسافری غرب تهران با 50 هکتار مساحت افتتاح شد.
حالا 21سال است که از عمر این پایانه میگذرد و کم کم آثار خستگی بر چهره آن نشسته است. قطعاً هنوز هم این پایانه برای بسیاری از معضلات حمل و نقل مشگل گشاست، اما به نظر میرسد که انبوه جمعیت بیش از پیش این ترمینال خاطره انگیز را با چالشهای مواجهه کرده است. جمعیت این روزهای تهران و حجم بالای مهاجران قابل مقایسه با سالهای اولیه افتتاح این ترمینال نیست. هرچند این پایانه به دلیل استقرار در فضای مناسب از لحاظ زیر ساخت امکان توسعه چند وجهی را دارد، اما به نظر میرسد که سازه اصلی آن با محدودیت فضا و البته یک سری زیر ساختها مواجهه شده است.
ترمینال غرب همان طور که در ابتدای متن نیز به آن اشاره شد بزرگترین پایانه کشور است، اما گویی در طراحی آن در چند چیز کم دقتی شده است و یا اینکه به مرور زمان نیاز است که تمهیداتی برای آن اندیشیده شود.
اوضاع نابسامان قیمت ها/ چیزی نخور و ارزان سفر کن!
به دلیل عدم زیرساختها مناسب ریلی و البته قیمت گزاف پروازهای داخلی بسیاری از مردم بالاجبار اتوبوس را برای سفرهای خود انتخاب میکنند. این وضعیت در خصوص مسیر هایی منتهی به غرب کشور مانند همدان و کرمانشاه و ایلام و... کاملاً مصداق پیدا میکند چرا که این شهرها از پروازهای مناسب و خط راه آهن محروم هستند. با این وجود مسافران زیادی همیشه در ترمینال حضور دارند که برای سوار شدن به اتوبوس در سالن اصلی منتظر هستند و طبیعتاً نیازمند خرید مایحتاج اولیه سفر هستند. با گشت و گذاری که یک شب در این پایانه داشتیم متوجه شدیم که نظارت خاصی برای قیمت کالاها نیست. تقریباً هیچ محصولی با قمیت مندرج بر روی بسته بندی به فروش نمیرسد. این وضعیت آنجا بغرنج میگردد که برخی کالاهای پرمصرف در پایانهها (مانند چایی، نسکافه، شیرینی و...) هیچ قیمت مصوب و کارخانهای ندارند و هر فروشگاه به میل خود آن را قیمت گذاری میکند.
با گشت و گذاری که یک شب در این پایانه داشتیم متوجه شدیم که نظارت خاصی برای قیمت کالاها نیست. تقریباً هیچ محصولی با قمیت مندرج بر روی بسته بندی به فروش نمیرسد. این وضعیت آنجا بغرنج میگردد که برخی کالاهای پرمصرف در پایانهها (مانند چایی، نسکافه، شیرینی و...) هیچ قیمت مصوب و کارخانهای ندارند و هر فروشگاه به میل خود آن را قیمت گذاری میکند
برای مثال برای مصرف یک لیوان چایی با نبات شما باید 3 هزار تومان هزینه کنید! و اگر بخواهید نسکافه و یا یک لیوان قهوه میل کنید چیزی در حدود 5 هزار تومان باید پول بدهید. برخی کالاهای با قیمت کارخانهای نیز بدون رعایت حق مصرف کننده و کاملاً بر اساس سلیقه فروشنده به شما فروخته خواهد شد.
برای اینکه بتوانیم این گزارش را فیش برداری کنیم مجبوریم یک چایی و بیسکویت بخریم که قیمت عادی آن نباید بیش از ۲ هزار تومان شود، اما مجبوریم بیش از 2 برابر پرداخت کنیم.
این وضعیت در خصوص خرد و خوراک و ساندویچ هم صادق است و صرف یک ساندویچ ساده و سالم برای سفر بیش 15 هزار تومان برای شما هزینه خواهد داشت که خارج از محوطه ترمینال آن را می توانید با نصف قیمت خرید کنید.
البته تنها ویژگی مثبت ترمینال غرب در آشفته باز قیمت ها، وجود شعبهای از فروشگاه زنجیرهای «شهروند» است که تمام محصولات آن با قمیت مصوب به فروش میرسد و تنوع محصولی خوبی هم دارد. اما با این وجود جز این فروشگاه، عدم نظارت بر قیمتها کاملاً احساس میشود. البته ما اصلاً وارد قیمت محصولات کادویی نشدیم که همانند تمام پایانههای کشور قیمتهای کهکشانی دارد.
تهویه نامناسب، سرویس بهداشتی نامناسبتر!
هرچند ترمینال غرب در محوطه وسیعی قرار دارد، اما ساختمان اصلی آن نسبت به جمعیت کوچک به نظر میرسد و یا اینکه بعد از 21 سال جوابگوی نیاز مردم نیست. ازدیاد جمعیت بعلاوه کوچک بودن ساختمان اصلی تهویه را هم با چالش مواجه کرده است و دمای ساختمان اصلی بیش از اندازه است. این گزارش در تعطیلات عید غدیر نوشته شده است و مردم زیادی برای مسافرت به این پایانه غرب مراجعه کرده بودند؛ به نظر می رسد که در روزهای پیک مسافرت (مانند نوروز) وضعیت میتواند بدتر هم بشود.
جدای از وضعیت سالن اصلی که شاید نتوان خیلی با آن کلنجار رفت، اما وضعیت بد سرویسهای بهداشتی مشکل اصلی و همیشگی ترمینالهای (فرودگاه، راه آهن و اتوبوس) کشور بوده است. با توجه به گستردگی پایانه غرب تعداد سرویسهای آن نه تنها کم است بلکه بسیار پراکنده هستند. در واقع مسافران برای استفاده از آنها باید مسافت زیادی را پیاده طی کنند و این اصلاً برای افرادی که سالخورده و یا بیمار هستند مناسب نیست. متوجه شدیم قبلاً در سالن اصلی تعداد محدودی سرویس بهداشتی بوده است که بنابر دلایلی نامعلوم آنها قفل و پلمب شده اند. هرچند مسؤولین می گفتند که آنها باز خواهند شد، اما تعداد کم آنها و ازدیاد مسافر باعث می شود قید استفاده از سرویسهای داخل پایانه را بزنید. نیم ساعت انتظار در صف دستشویی منطقی نیست، هست؟
وضعیت بد سرویسهای بهداشتی مشکل اصلی و همیشگی ترمینالهای (فرودگاه، راه آهن و اتوبوس) کشور بوده است. با توجه به گستردگی پایانه غرب تعداد سرویسهای آن نه تنها کم است بلکه بسیار پراکنده هستند. در واقع مسافران برای استفاده از آنها باید مسافت زیادی را پیاده طی کنند و این اصلاً برای افرادی که سالخورده و یا بیمار هستند مناسب نیست
انتظار میرود که با توجه به حجم بالای مسافرگیری به اندازه کافی فضای بهداشتی در این پایانه تعبیه شود که متاسفانه اینطور نیست و باید از واژه اسفبار در این مورد استفاده کرد.
مسافر پول نقد لازم ندارد؟
امروزه مردم کمتر از پول نقد استفاده میکنند و به لطف خودپردازها و کارتخوانها عموم خریدها اعتباری شده است، اما این نافی لزوم همراه داشتن پول نقد آن هم در مسافرت نیست. متأسفانه ترمینال غرب در این زمینه هم با کمبودهایی مواجه هست. تعداد خودپردازهای فعال آن بسیار کم است و اصلاً جوابگوی جمعیت نیست. دقیقاً همین مشکل را ایستگاه میدان آزادی در خط چهار متروی تهران هم دارد. هرچند بانک شهر یک واحد سیار کامل را مستقر کرده است، اما صفهای واقعاً طولانی است و اگر برای دریافت پول نقد عجله داشته باشید هیچ بعید نیست که اتوبوس را از دست بدهید. این انتظار هست که در این مکان ها با رایزنی هر بانک موظف به استقرار یک و یا چند عابربانک به میزان پراکندگی ترمینال باشد تا شاهد تراکم جمعیت و بی نظمی نباشیم. نباید فراموش کرد که برخی از همان تعداد محدود عابربانک گاهی دچار خطای نرم افزاری شده و از دسترس خارج میشوند. گاهی هم پول تمام میکنند و اگر شما شب سفر میکنید باید دعا کنید که دستگاه کارت شما را نبلعد، چون هیچ مرجعی برای رفع مشکل شما در پایانه مستقر نیست!
تاخیر اتوبوسها، هواپیما را روسفید کرده است
یکی از معضلات جدی تعاونیهای مسافربری تاخیر بسیار زیاد اتوبوسها برای حرکت در ساعت مقرر است. محال ممکن است که اتوبوس رأس ساعت مقرر و درج شده در بلیط اتوبوس حرکت کند و همیشه یک مشکل در حرکت وجود دارد. در سفرهای متعددی که با اتوبوس داشتم حداقل 30 و نهایتاً یک ساعت تاخیر در حرکت اتوبوسها را شاهد بودهام که اصلاً مطلوب نیست. در واقع اگر شما بلیطی را برای سفر در ساعت 19:30 دقیقه عصر تهیه کرده باشید امکان ندارد که زودتر از ساعت 20 از ترمینال خارج شوید. این تعلیل برای این است که مطمئن شوند مسافری جا نمانده است یا اگر هم جا مانده بتوانند بلیط را به فرد ثالثی بفروشند، آن هم به قیمت هواپیما چارتر!
اگر باورتان نمی شود، نزدیک عید یا اعیاد رسمی کشور سری به ترمینال ها بزنید و از راننده بخواهید که هر طور شده یک جا برای شما خالی کنند تا متوجه شوید که قیمت پله عقبی اتوبوس چیزی کم از صندلی بیزنس کلاس هواپیما ندارد!
خلاصه آنکه باید به مسافران پروازی گفت که از تأخیر هواپیما ننالند چرا که اتوبوسهای ترمینال غرب هم دست کمی از پرندههای مهرآباد ندارند.
مراقب باشید اتوبوس آتش نگیرد/ مرگ با هواپیما سینماییتر است!
چند سال پیش آتش گرفتن خودروهای اسکانیا به یک سریال بدل شده بود. در واقع کسی که قصد مسافرت دارد به دلیل کم کاریها در تکمیل خطوط ریلی، زمینی و هوایی وقتی اتوبوس را انتخاب میکند و پس از آنکه با مشقت و دست و پنجه نرم کردن با مشکلات ترمینال سفر خود را آغاز میکند هنوز هم بدون استرس نیست و باید مراقب باشد که به دلیل قدیمی بدون ناوگان حمل و نقل جادهای خدای نکرده اتوبوس آتش نگیرد!
به نظر میرسد اکثر مسافران بین سقوط هواپیما و زنده سوختن در اتوبوس، مرگ به وسیله سقوط از هواپیماهای زهوار در رفته را انتخاب کنند؛ لااقل سینمایی تر است!
جدای از عدم حس اطمینانی که اخبار آتش سوزی اتوبوسها به جان مردم انداخته است، ایران به دلیل وسعت سرزمینی زیاد نیازمند به کارگیری اتوبوسهای مدرن و مجهز و با امکانات مسافرتی کافی است. هنوز بسیاری از شرکتهای مسافربری از اتوبوسهای قدیمی 40 نفره استفاده میکنند که با توجه به کیفیت جاده و پراکندگی شهرهایی ایران حقیقتاً آزار دهنده است. هرچند بخش قابل توجهی اتوبوس vip در ترمینالها حضور دارند، اما گاهی قیمت بلیط آنها نزدیک به قیمت بلیطهای چارتر هواپیما میشود. متأسفانه در ترمینال غرب بخش قابل توجهی از اتوبوسهای قدیمی و 40 نفره وجود دارد که خستگی سفر را به تن مسافر خواهد گذاشت. هر چند این مورد را نمیتوان مختص پایانه غرب دانست، اما انتظار میرود که به دلیل حضور و تمرکز زیاد شرکتهای مسافری کشور در این ترمینال اصلاح از آنها آغاز شود و شاهد خارج نمودن این سری از اتوبوس ها از ناوگان حمل و نقل جاده ای باشیم.
در پایان باید گفت: خدمات ارائه شده در ترمینال غرب اسفبار نیست، اما نمیتوان گفت که ارائه خدمات در آن مطلوب هست. حقیقتاً عدم تهویه مناسب، عدم وجود تعداد مناسبی سرویس بهداشتی و عدم حضور خودپردازها آزار دهنده است و باید شهرداری تهران سعی کند چهره مناسب تری از این مکان پر رفت و آمد ترسیم نماید.
سایت شعار سال، با اندکی تلخیص و اضافات برگرفته از خبرگزاری فارس ، تاریخ انتشار 11 شهریور 97، کدمطلب: 13970611000322 www.farsnews.com ،
م.ا75