شعار سال: آخرین آمارهای
سرشماری کشور در سال 95، نشان میدهد، حدود 10 درصد از جمعیت کل کشور سالمند هستند. افرادی که در
حال حاضر از نظر معیشت، سلامت، اشتغال و فراغت دچار مشکلات جدی هستند و با کاهش
باروری و افزایش سطح مراقبتهای بهداشتی و درمانی قرار است تعداد آنها تا سالهای آینده،
سه برابر شود. به طوری که، بهگفته کارشناسان تا سال 2050، به ازای هر سه فرد، یک
سالمند وجود دارد. همچنین، صاحبنظران معتقدند اگر برای این وضعیت برنامه دقیقی
نداشته باشیم، کشور در آینده با چالش جدی پیری و سالخوردگی جمعیت روبهرو خواهد
شد. این در حالی است که سابقه ایران در حوزه سالمندی به کمتر از 10 سال میرسد و
کشورهای اروپایی نزدیک به یک دهه است که در حال برنامهریزی و فعالیت در این حوزه
هستند. چالش پیری جمعیت، علاوه بر اینکه نشاط و نیروی کار فعال را از کشور میگیرد،
ایران را با تعداد زیادی سالمند مبتلا به بیماریهای مختلف روبهرو خواهد کرد.
چراکه، کشورما هنوز نتوانسته در بحث پیشگیری از بیماری برای دوران سالمندی موفق
عمل کند. به
همین علت، پیشبینی میشود در آینده با سه برابر شدن جمعیت سالمندان، بخش زیادی از
منابع کشور صرف درمان و نگهداری آنها شود. البته، «محسن سلماننژاد»، رئیس
دبیرخانه شورای ملی سالمندان، چالش پیری جمعیت را صرفاً منفی نمیداند و معتقد است
با برنامهریزی و راهکارهای مناسب میتوان از این بحران به سلامت عبور کرد. به
طوری که اگر وزارت بهداشت توجه بیشتری به موضوع پیشگیری از بیماریها داشته باشد،
در آینده تعداد زیادی سالمند سرحال و سالم خواهیم داشت. همچنین، چند برابر شدن
قیمت کالاها باعث شده تا تعداد زیادی از سالمندان کشور که حدود 30 درصد از آنها
دچار فقر مطلق هستند دچار مشکل شوند، به گفته سلماننژاد، آنها در حال رایزنی با
دولت و مجلس هستند تا با تصویب قانون، یارانه سالمندان را افزایش دهند. با رئیس
دبیرخانه شورای ملی سالمندان در مورد چالشهای سالمندان، وضعیت سند جامع سالمندی و
برنامههای شورای ملی سالمندی، گفتوگویی انجام دادیم که میخوانید:
هرم جمعیتی سالمندان در حال حاضر در چه وضعیتی قرار دارد و پیشبینی
شما از تعداد جمعیت سالمندان در سالهای آینده چیست؟
نزدیک به یک قرن است که کشورهای توسعه یافته در حال تجربه پدیده
سالمندی هستند اما این پدیده در کشور ما تنها چند سال است که آغاز شده و مورد توجه
قرار گرفته است. این درحالی است که آمارها و پیشبینیها نشان میدهد وضعیت سالمندان
ایران در سه دهه آینده بسیار وخیم خواهد شد. تاجایی که پیشبینی میشود تا سه دهه
آینده، 80 درصد سالمندان در کشورهای در حال توسعه زندگی کنند. این پیشبینی نشان
دهنده وضعیت بحرانی کشورهای در حال توسعه تا سال 2050 است. موضوعی که کاهش نرخ باروری و تداوم آن به آن
دامن زده و روز به روز جامعه رابه سمت سالخوردگی پیش میبرد.
برای مواجهه با این پدیده سالمندی در آینده چه باید کرد و چه برنامههایی
دارید؟
برای مواجهه با این پدیده باید سیاستگذاری و برنامهریزیهای متعدد
انجام داد. پیر
شدن هرم جمعیتی چند سال است که در ایران آغاز شده و در حال حاضر سرعت زیادی گرفته
است. بههمین دلیل، اگر دستگاههای مسئول فکری برای کنترل آن و برنامهریزیای
برای آینده نداشته باشند با چالشهای جدیای در آینده نزدیک مواجه خواهند شد. بر
اساس آخرین سرشماری سال 95، نزدیک به9.5 درصد از جمعیت کشور ما سالمند هستند که
این میزان معادل با هفت میلیون و 500 هزار فرد است. این 9.5 درصد شامل افرادی است
که بالای 60 سال دارند. البته این آمار مربوط به سال 95 است و بهطور قطعی در حال
حاضر به حدود هشت تا 10 میلیون نفر رسیده است. بههمین علت دستگاههای متولی از
جمله بهزیستی و وزارت بهداشت باید برنامهریزیهای دقیقی در حوزه سلامت و رفاه
آنها در نظر گیرند.
چه عواملی باعث تسریع روند پیری جمعیت در ایران شد؟
مهمترین عاملی که باعث افزایش روند پیری جمعیت در ایران شد، رشد جمعیت
در دهه 60 است. ما در این دوره انفجار جمعیت را داشتیم و بعد از آن با کاهش
زادوولد روبهرو بودیم. همه این اتفاقات دست به دست هم داد تا در سه دهه آینده، 30
درصد از جمعیت کشور سالمند شود. برای پی بردن به عمق این فاجعه، مثالی برای شما میزنم.
اگر جمعیت کشور 90 میلیون نفر باشد، 30میلیون نفر از این تعداد سالمند خواهند بود.
بنابراین، ضروری است تا مسئولان حوزه سالمندان برنامهریزی درستی برای این وضعیت
داشته باشند تا در آینده دچار مشکل نشویم.
پیر شدن یک سوم جمعیت ایران در آینده چه مشکلاتی برای ما ایجاد میکند؟
خاکستری شدن جمعیت علاوه بر از بین بردن پویایی و تحرک یک جامعه لزوماً
دارای پیامدهای منفی نیست. اگر کشور ما هم مانند کشورهای اروپایی و غربی برنامهریزی
درستی برای سالمندان خود داشته باشد میتواند سالمندان موفق و فعالی تربیت کند.
درصورتی هم که مانند الان به وضعیت موجود بیتوجه باشد در آینده با تعداد زیادی
سالمند بیمار روبهرو خواهیم بود.
برای اینکه در دهههای آینده با سالمندان بیمار روبهرو نشویم از حالا
باید چه کار کنیم؟
در بسیاری از کشورهای خارجی سالمند شدن به معنی بیمار بودن نیست اما
متأسفانه در حال حاضر بخش عمدهای از منابع کشور صرف هزینههای بیمارستانی و
درمانی سالمندان میشود. به همین علت، باید بهدنبال راههای پیشگیری از ابتلا به بیماری
از همان دوران جوانی باشیم تا با کنترل ریسک فاکتورها از بیماریهای دوران
سالمندی جوانان امروز جلوگیری کنیم.
در حال حاضر سالمندان ما با چه چالشهایی مواجه هستند؟
معیشت، سلامت و اشتغال سالمندان از مهمترین چالشهای آنها در ایران
است. سالمندان
زیادی در کشور وجود دارند که در فقر مطلق قرار دارند و برای تأمین معیشت خود دچار
مشکل هستند. بر اساس آمار موجود 20 تا 30 درصد از سالمندان تحت پوشش نهادهای
حمایتی قرار دارند و از عهده تأمین هزینههای زندگی خود بدون دریافت مستمری این
سازمانها برنمیآیند. علاوه بر این، تعداد زیادی سالمند در کشور داریم که دچار
فقر نسبی هستند. البته مشکلات اقتصادی و چندبرابر شدن قیمت کالاها در بازار در ماههای
اخیر به مشکلات معیشتی سالمندان دامن زده و شرایط را برای آنها سختتر کرده است.
به همین دلیل لازم است دولت برای این دسته از افراد بستههای ویژهای تهیه کند تا
باری از دوش آنها برداشته شود. در حوزه سلامت هم ما تعداد زیادی سالمند در کشور داریم
که دچار بیماریهای مختلف هستند و از عهده تأمین هزینههای درمان خود برنمیآیند.
بر اساس آماری که در گذشته وزارت بهداشت اعلام کرده، 65درصد از منابع درمانی کشور
صرف سالمندان میشود و همین آمار عمق فاجعه را در مورد وضعیت سلامتی سالمندان میرساند.
در حال حاضر یکی از چالشهایی که سالمندان ما با آن روبهرو هستند مسأله اشتغال و توانمندی
است. اشتغال
نه به آنکه سالمند مانند یک فرد جوان هر روز به طور طاقتفرسا کار کند. به معنی
آنکه فقط مشغول باشد و بیکار نباشد. تمام تلاش ما هم درشورای دبیرخانه سالمندی
این است که با ایجاد مشاغل خاص و پایگاههای ویژه تلاش کنیم برای سالمندان علاوه
بر کسب درآمد، مشغول هم شوند.
اگر به گفته شما وضعیت سلامتی سالمندان فعلی آنقدر وخیم است، لطفاً
بفرمایید وضعیت سالمندان آینده را چطور پیشبینی میکنید؟ چراکه بخش زیادی از
سالمندان آینده، جوانان دهه 60 هستند و بهگفته برخی از کارشناسان به علت برخی از رفتارهای
غلط در سبک زندگی در دوران سالمندی با آسیبها و مشکلات جدی مواجه خواهند شد.
من فکر میکنم نباید به این اندازه هم درباره سالمندان آینده بدبین
باشیم. چراکه اگر سبک زندگی جوانان ما در دهههای اخیر تغییر کرده است و این باعث
شده تا آنها بیشتر در معرض ابتلا به بیماریها قرارگیرند در کنار آن تجهیزات پزشکی
و امکانات بیمارستانهای ما هم نسبت به 30 سال گذشته تغییر و تحول جدی یافته است. یعنی بواسطه
پیشرفت در علوم پزشکی ما توانستیم جان تعداد زیادی از بیمارانی که در گذشته بهخاطر
جهل و نبود امکانات میمردند را نجات دهیم. هرچند، در طول این سالها ما با افزایش
امید به زندگی ایرانیها هم روبهرو بودیم. بهطوری که امید به زندگی در سال 70،
66 سال بود و در سال 80 به 70 سال رسید و هماکنون امید به زندگی ایرانیها در دهه
90 به 76 سال رسیده است. کاهش مرگ و میر ناشی از بیماریهای عفونی، افزایش دسترسی
به خدمات بهداشتی و سطح سواد مردم در طول این سالها از جمله مهمترین دلایل
افزایش امید به زندگی در کشور است.
در صحبتهایتان به مشکلات معیشتی سالمندان اشاره کردید، گزارشها نشان
میدهد تعداد زیادی از سالمندان از فقر رنج میبرند و دچار مشکلات معیشتی هستند؟ برای
این افراد چه تمهیداتی اندیشیده شده است؟
متأسفانه سالمندان زیادی در کشور زندگی میکنند که در تأمین معیشت خود
دچار مشکل هستند. درحالی که داشتن منبع درآمد و یک سرمایه برای زندگی یک سالمند از
اهمیت بسیاری برخوردار است. زمانی که سن افراد به بالای 60 سال میرسد باید آنها
علاوه بر اینکه کولهباری از تجربه هستند، پساندازی هم برای خود داشته باشند. چراکه حقوق بازنشستگی کفاف زندگی
یک سالمند را نمیدهد. البته در این زمان صندوقها و بیمههای مختلف هم باید خدمات
ویژهای برای سالمندان در نظر بگیرند. این کمکها در کشور ما کم است اما در کشورهای
اروپایی به این شکل نیست و صندوقها حمایتها و تسهیلات ویژهای در اختیار
سالمندان خود قرار میدهند.
در حال حاضر چند نفر از سالمندان ما در آسایشگاه کهریزک زندگی میکنند؟
به نظر شما فقر مهمترین دلیلی است که باعث میشود سالمندان به کهریزک فرستاده
شوند؟
در حال حاضر، 15 هزار نفر از سالمندان کشور ما در مراکز نگهداری
سالمندی زندگی میکنند که تعداد آنها به زیر یک دهم درصد هم به نسبت کل سالمندان
کشور نمیرسد. همانطور که اشاره کردید فقر یکی از دلایلی است که باعث میشود
خانوادهها سالمندان خود را به کهریزک بفرستند اما همیشه این مسأله به این علت
اتفاق نمیافتد. گاهی خانوادهها از عهده نگهداری و رسیدگی به سالمندان خود برنمیآیند
و او را به آسایشگاه میفرستند. به همین علت یکی از برنامههایی که باید برای
سالمندان انجام دهیم توانمند کردن برای استقلال بیشتر آنها است. استقلال سالمند به
این معنی که او بتواند بهعنوان یک فرد عادی از مکانی به مکان دیگر برود و نیازی
به دیگران نداشته باشد.
با توجه به سه برابر شدن جمعیت سالمندان در کشور، اقدامی برای افزایش
مراکز نگهداری آنها در دهههای آینده در نظر گرفتهاید؟
تجربه سالهای اخیر ما نشان میدهد که خانوادههای ایرانی علاقهمند
نیستند پدران و مادران خود را به خانه سالمندان بفرستند. این موضوع هم نشأت گرفته از
فرهنگ و عقاید اسلامی ما است. بههمین خاطر آنها تلاش میکنند تا با هر تلاش و
زحمتی که شده پدران و مادرانشان را نزد خود نگه دارند. در حال حاضر ما تختهای
خالی زیادی در مراکز شبانه روزی نگهداری از سالمندان داریم و به همین علت نیازی
نیست که به فکر گسترش این خانهها باشیم. چون هنوز ظرفیت خالی داریم! البته ما در
کشور تعداد زیادی سالمند داریم که علیرغم اینکه در آسایشگاه نیستند شرایط سختی در
خانهها دارند. آنها ممکن است هنوز نزد خانوادههای خود نگهداری شوند اما مشکلات
متعددی دارند. بر همین اساس تمرکز ما باید بر گسترش مراکز نگهداری سالمندان نیست و
به فکر ساخت دهکدههای سالمندی و تفریحگاه برای آنها هستیم.
وزارت بهداشت تا به حال چقدر در حوزه پیشگیری و سلامت سالمندان موفق
عمل کرده است؟
متأسفانه باوجود تلاشهای صورت گرفته وزارت بهداشت در وظیفه پیشگیری
از ابتلا به بیماری بسیار ضعیف عمل کرده است. موضوعی که باعث شده تا ما با تعداد
زیادی از سالمند بیمار در کشور روبهرو شویم. مسئولان این وزارتخانه تمام تمرکز خود
را به روی درمان بیماریها قرار دادند و از بحث پیشگیری غافل شدند. متأسفانه بیمهها هم نتوانستند به
خواستههای سالمندان جامه عمل بپوشانند و باری از دوش آنها کم کنند. به همین خاطر،
ما روز به روز با سالمندان بیمار مواجه میشویم.
برخی از کارشناسان اعتقاد دارند پدیده سالمندی در ایران در حال زنانه
شدن است، آیا این موضوع را تأیید میکنید؟
زنانه شدن سالمندی در کشور را تأیید میکنم. ما در سالهای اخیر دچار
تغییر و تحولات متعددی در حوزه سالمندی از نظر جنسیتی بودیم. به طوری که در سال 1355، به ازای هر 106
سالمند مرد، 100 سالمند زن داشتیم اما این نسبت در حال حاضر به 97 مرد و 100 زن
رسیده است. همچنین، حدود 20 درصد از سالمندان زن کشور در حال حاضر تنها زندگی میکنند.
زنانی که هیچ حمایتی نمیشوند و دچار مشکلات متعددی هستند. برخی از آنها حتی از
افسردگی و بیماریهای پوکی استخوان رنج میبرند. این در حالی است که تنها 5 درصد
از مردان سالمند کشور ما تنها زندگی میکنند. به همین علت، حمایت از آنها باید در
دستور کار جدی نهادهای حمایتی قرار گیرد.
حدود یک سال است که سند جامع سالمندان به تصویب رسیده است، بفرمایید
این سند چه دستاوردی تا به حال داشته است؟
خوشبختانه این سند در دی ماه سال 96 به تصویب رسید و دبیرخانه شورای
ملی سالمندان موظف به اجرای اهداف و سیاستهای این سند شد. هدف از تصویب آن هم
رسیدگی به چالشها و فرصتهای سالمندان ایران بود. در حال حاضر برخی از مفاد این سند
اجرایی شده است اما بخشی از آن هم به علت نیاز به تصویب قوانین معطل مانده است. به
طور مثال، یکی از تأکیدات سند تشکیل سازمانهای مردم نهاد حوزه سالمندان بود که در
طول چند سال اخیر توانستیم 100 سازمان مردم نهاد ایجاد کنیم. یکی دیگر از مسائلی
که در سند به آن اشاره شده نیز موضوع رسیدگی به وضعیت معیشت سالمندان است. پیشنهاد
ما برای حل این معضل افزایش یارانه سالمندان است که این کار نیاز به تصویب قوانین
جداگانه دارد.
چندین بار در رسانهها موضوع تصویب لایحه از حمایت از سالمندان مطرح شد
اما چرا این لایحه هنوز به تصویب مجلس نرسیده و در دولت باقی مانده است؟
در سالهای گذشته چند بار موضوع تصویب لایحه حمایت از سالمندان مطرح
شده بود اما موضوع در آن زمان به جایی نرسید.در حال حاضر ما دوباره لایحهای برای
چالشهای حوزه سلامت، معیشت و رفاه سالمندان تدوین کردهایم که بزودی به هیأت دولت
ارسال میشود و پس از تأیید به مجلس ارسال خواهد شد. مهمترین هدف از تدوین و تلاش
برای تصویب این لایحه به خاطر این است که بخشی از بودجه کشور صرف امور سالمندان
شود.
شعار سال، با اندکی تلخیص و اضافات برگرفته از روزنامه ایران، تاریخ انتشار 9 مهر97، شماره: 483839
س ی