*چرا در رمان شخصیتی مانند سردار سلیمانی نداریم تا معادلات را برهم بزند؟
احمد شاکری نویسنده و منتقد ادبی در این نشست با اشاره به پیروزی انقلاب اسلامی و نقش آن در حوزههای مختلف گفت: پیروزی انقلاب اسلامی پیروزی در بسیاری از جوانب بود و فقط محدود در شاکله حکومت نمیشود و ما در اغلب حوزهها شاهد تغییرات و انقلاب بودیم.
وی افزود: وقتی از ادبیات انقلاب حرف میزنیم منظور ادبیاتی است که مولود انقلاب است و فقط بازتاب دهنده ادبیات نیست. در تاریخ جهان یک بار شاهد بودیم انقلاب زاینده محصولات هنری است. بنابراین هر اتفاقی که در آن انقلاب بیفتد هنر هم در همان حد حرکت خواهد کرد. هنر دارای نسبت با انقلاب اسلامی است و ما این را در قرون مختلف و انقلابهای جهان دیدهایم که هنر با اتفاقات تاریخی نسبت دارد. حال سوال این است که چرا در هنرها بخصوص رمان وداستان ما نه تنها ادبیات جهانی بلکه بومی نیز نداریم و تا این حد فاصله داریم.
وی افزود: چرا ما در جهان در حوزه انتظامی سردار سلیمانی داریم ما در رمان چنین شخصیتی نداریم که رمانش معادلههای جهانی را بر هم بزند.
*روشنفکران ادبیات انقلابی نمینویسند
شاکری گفت: یک وقت سخن از ادبیات انقلاب است و یک زمان ادبیات انقلابی که اولی ترکیب اضافی و دومی ترکیب وصفی است. احمد محمود رمانی دارد که در آن به انقلاب پرداخته یا رضا براهنی راجع به انقلاب اثر نوشته، اینها رمان انقلاب است و میبینیم که طیف روشنفکری هم به اینها پرداختهاند اما به نظر من ادبیات انقلابی توسط روشنفکران و افراد ضد انقلاب نوشته نمیشود این تفاوت میان ادبیات انقلاب و ادبیات انقلابی است.
شاکری در بخش دیگری از سخنانش گفت: ادبیات تا پیش از پیروزی انقلاب در دست روشنفکران بوده وآنها معتقد بودند که بیشتر از مردم میفهمند و باید از آنها برای اداره جامعه کمک گرفته شود اما انقلاب اسلامی تصور آنها را برهم زد و یک شکست واقعی خوردند و دیدیم که امام که یک روحانی است و عاشورا انقلاب را پیروز کردند، نتیجه این میشود که آنها وقتی با این شکست روبرو شدند تحریم کردند و چیزی ننوشتند.
*محمود دولتآبادی در 8سال دفاع مقدس کجا بود؟
وی افزود: سوال من از محمود دولت آبادی این است که در 8 سال دفاع مقدس کجا بودی که حالا یادت افتاده کار در مورد انقلاب بنویسی آن هم اثری که اجازه انتشار پیدا نمیکند. بعد از پایان طوفانها اثر نوشتهاید آنهم داستانی که بیشتر زیرزمینی است چون این ها جبهه نرفتهاند.
این منتقد ادبی گفت: گام اول روشنفکران در مواجهه با انقلاب اسلامی قهر و بایکوت بود و فکر کردند اگر ننویسند رمان زمین میماند در حالی که شاهد بودیم از همان خاکسترها نسل جوان نویسندهها بلند شدند. روشنفکران پس از اینکه دیدند نویسندههای انقلابی رشد کردند شروع کردند در ضد انقلاب و دفاع مقدس نوشتن و این شد که در ادبیات انقلاب هم ضد انقلاب و هم انقلابی در مورد آن مینویسند.
*هنر انقلابی با بیعفتی همخوانی ندارد
وی در بخش دیگری از سخنان گفت: اما ادبیات انقلابی هدف و غایتش انقلاب است و هر اثری که غایت آن با این غایت هم سو باشد هنر انقلابی است. پس ادبیات انقلاب ادبیات موضوعی نیست بلکه ادبیات فراموضوعی است. مع الاسف آن قدر که ارزشهای انقلاب متجلی شده در رمان و داستان این ارزشها متجلی نشده است.
شاکری گفت: هر قدر هنر نتواند این ارزشها را در خود متجلی کند انقلاب با خبر روبروست. بقای انقلاب به بقای هنر انقلابی است و بی عفتی و بی اخلاقی با هنر انقلابی همخوانی ندارد و این یک تهدید است و ریشه انقلاب را میخورد.
نویسنده رمان «عریان در برابر باد» گفت: باید پایگاه مردم در هنر انقلاب بررسی شود زیرا زمانی حرف از مردم زده میشود که مراد مخاطب است و یک زمان نیز اشاره به هنری دارد که مردم موضوع آن است و آسیب هایی که بر مردم در یک جامعه میرسد را مورد اشاره قرار میدهد. پس یک جا منظور از مردم مخاطب است و در جای دیگر موضوع.
*هنرمند انقلابی در متن مردم است
او گفت: باید به هنر انقلابی مردمی توجه کرد و یکی از مغالطههایی که روشنفکران پشت آن پنهان میشوند همین عبارت مردم است. نویسنده ادبیات زرد یکی از آنهایی است که پشت عبارت مردم پنهان میشود زیرا رمان زرد به مثابه سینمای گیشهای است و فقط در جستجوی فتح قلههای بازار است و به دنبال تعالی انسانها نیست و اینها زیر چتر مردم پنهان میشوند چون کارهایشان خوب فروخته میشود. دسته دیگر روشنفکران هستند که زیر این چتر پنهان میشوند و مردم را ملاک قرار میدهند. در حالی که اقبال مردم همیشه ملاک نیست و اساسا نشان دهنده ارزش هنری به شمار نمیرود. متخصصان هنری نیز گاهی دچار همین اشتباه میشوند و فروش را ملاک قرار میدهند.
او اضافه کرد: هنر مردمی هنری نیست که پیرو مردم باشد بلکه ملاک آن حق و حقیقت است و بلکه هنر مردمی هنری است که از متن مردم برخواسته و رنجهای آنها را منعکس میکند پس هنر انقلابی، هنری است که هنرمندش در متن مردم باشد.
شاکری گفت: در برابر هنر مردمی هنر محفلی قرار دارد و در ادبیات ما این گونه در حال ظهور است. این نوع هنر فقط در جمعهای هنرمندان شبه روشنفکر دیده میشود و آنها آثاری خلق میکنند که خودشان فقط میفهمند در حالی که هنر مردمی نه افسارش در اختیار مردم است و نه فقط برخی آن را میفهمند و از این حیث هنر روشنفکر هنر متعهد نیست.
*کسی که باید دادگاهی شود هنرمندان هستند
او پیرامون هنر متعهد گفت: هنر متعهد در حقیقت به درد و رنج مردم متعهد است اگر قرار است کسی دادگاهی شود هنرمندان هستند وگرنه مردم کار خود را کردهاند ولی هنرمندان به وظیفه خود عمل نکردند و کم کاری از جانب مردم نبوده است.
*آقای دولتآبادی رمانت آنقدر فروش نرفت که در سوئیس آن را سوزاندند
شاکری گفت: ممیزی فجیعترین و مضحکترین بهانه برای ننوشتن از سوی نویسندگان روشنفکر است. آقای دولت آبادی شما که در سوئیس رمانت را بدون ممیزی چاپ کردی و از بس فروش نرفت رمانت را سوزاندند شما که بدون ممیزی رمان چاپ کردی چه شد. ممیزی یک بهانه است برای اینکه میخواهند از فضای روشنفکری خود بنویسند اما با آنها اجازه داده نمی شود.
شاکری در بخش پایانی سخنانش گفت: برای رسیدن به ادبیات انقلابی باید انقلاب کرد و ما پس از انقلاب شاهد این انقلاب نبودیم. ادبیات ما بیشتر از دلار به ایمان نیاز دارد.
*پیشنهاد یک منتقد ادبی به رئیس قوه قضائیه
وی گفت: آقای رئیس جمهور حتی اگر خودتان نمیخوانید و یا فرصت خواندن ندارید به یک نفر معتمد بگویید رمانی را بخواند تا در زمان خروج از جلسات هیات دولت ان را زیر بغلتان بزنید. آقای وزیر ارشاد تنها ماهی یک مرتبه یک نویسنده را دعوت کنید و با او ناهار بخورید و زمانی به اندازه یک ناهار خوردن به او اختصاص دهید. آقای صادق لاریجانی شما که از وضعیت طلاق شکایت دارید تاکنون چقدر رمان پیش گیرنده از طلاق خواندهاید تا آنها را پیشنهاد کنید.
شاکری در پایان گفت: وقتی رئیس قوه ما رمان نمیخواند و نمیداند رمان چیست چطور میتواند پیشگیری کند آیا شما وقتتان از رهبر مملکت کمتر است در حالی که تاکنون رهبری انقلاب بر چندین کتاب تقریظ نوشتهاند. هنر در کشور ما یک شعار سیاسی است من فکر نمیکنم اگر کسی در مملکت ما فهم سیاسی داشته باشد در شعار تبلیغاتی اش حرف از حذف ممیزی بزند.
*نویسندگان طیف روشنفکری نمیتوانند از انقلاب اسلامی بنویسند
جهانگیر خسروشاهی در این نشست با اشاره به اینکه نویسنده چیزی جز زیست خود را نمینویسد گفت: پس به نظرم نویسندگان طیف روشنفکری نمیتوانند در مورد انقلاب اسلامی چیزی خلق کنند. زیرا آنها حضور آنچنانی درجریان انقلاب نداشتهاند.
وی افزود: کسی که به صوم و صلات بی توجه است و توبه نیز نکرده نمیتواند در مورد انقلاب بنویسد به نظر من رمان خودش محتواست و نمیشود فرم را به کسی آموخت و از او انتظار داشت که یک ایده را در فرم بیاورد.
*از تحقیر جوانان تا میدان دادن به نویسندههای روشنفکر
این نویسنده در بخش دیگری از سخنانش گفت: کدام یک از نهادهای فرهنگی از استعدادها حمایت کردند تا نویسنده انقلاب تربیت شود و اساس با تزریق پول نویسنده انقلابی تربیت نمیشود. از نظر من راه نجات ادبیات انقلاب اسلامی توجه به همین جوانان انقلابی است.
او اضافه کرد: با تحقیرجوانان و میدان دادن به چهرههایی که روزگاری در میان روشنفکران زیستهاند و پول دادن به آنها داستان انقلابی متولد نمیشود.
خسروشاهی در پایان سخنانش پیشنهاد کرد که از رتبههای برگزیده جشنواره داستان نویسی حمایت شود و استعدادهای آنها پرورش داده شود و پس از خلق اثر کارهایشان منتشر شود.
با اندکی تلخیص و اضافات برکرفته از خبرگزاری فارس، تاریخ انتشار: 18 اردیبهشت 1395 ، کد مطلب: 13950218000539 www.farsnews.com