شعار سال: حمايت ضعيف اسپانسرها از ليگ برتر
بسکتبال زنان، شرايط را به گونهاي رقم زده که آنها مجبورند براي اينکه در اين
رقابتها حضور داشته باشند، با هزينه شخصي تيمداري کنند. «نارسينا» تيمي است که
دختران و زنان تهراني آن را با هزينه خودشان ساختهاند و بدون اينکه ريالي از بخش
خصوصي بگيرند، از جيب برايش خرج ميکنند. اتفاق مهم درخصوص راهاندازي تيم «نارسينا»
حضور يکي از مربيان سازنده در رأس اين تيم است.
ندا عسگرنيا کسي است که در 17 سال حضور حرفهاياش در عرصه مربيگري
بسکتبال بدون اينکه به دنبال منفعتي باشد، به عشق بسکتبال فقط به اين شيوه تيمداري
کرده تا بتواند سهمي در پشتوانهسازي بسکتبال زنان ايران داشته باشد. او از سالها
حضورش در ليگ بسکتبال بانوان ميگويد: «متأسفانه عدم
حمايت از تيمهاي خانمها در رقابتهاي ليگ باشگاهي باعث شده تا ما به اين شرايط
روي بياوريم. من از زماني که وارد کار مربيگري شدهام، به همين صورت در ليگ شرکت
کردهام. پيش از اين هشت سال سرمربي تيم «تيام»
بودم که آن هم با هزينه همهمان شکل گرفته بود. اما بعد از مدتي صلاح ديديم
که اين تيم را منحل کنيم. چراکه بازيکنان آن به نقطهاي رسيده بودند که دلم نميخواست
با اين شرايط سخت ورزش حرفهاي کنند. آنها رشد کرده بودند و حقشان اين بود که
بروند در تيمهاي مهمتر که اسپانسر دارند بازي کنند. من
با «تيام» دو بار عنوان نايبقهرماني رقابتهاي سوپرليگ ب را به دست آوردم. در حال
حاضر هم سهسالي است که تيم نارسينا را راهاندازي کردهام. دو
بار در ليگ يک قهرمان شديم و يک عنوان سومي هم در سوپر ليگ ب داريم.» عسگرنيا اما امسال شرايط سختتري نسبت به دورههاي
قبل براي مربيگري و تيمداري در ليگ دارد: «ما چون حامي مالي نداريم، توانايي
اينکه يک سالن براي تمرينکردنمان بگيريم، نداريم. ما سوله مدرسه خواجه عبدالله را
که در خيابان شريعتي است، اجاره کردهايم و در آن تمرين ميکنيم. اجاره هر ساعت اين
سوله که غيراستاندارد هم هست، 120 هزار تومان است. اين سوله را روزهاي فرد به ما
دادهاند که عملا فقط از روزهاي يکشنبه و سهشنبه از آن استفاده ميکنيم. چراکه
روزهاي پنجشنبه بازيهاي ليگ است. شما فکر کنيد ما با اين مقدار ساعت تمرين چه
بازدهياي ميتوانيم در اين رقابتها داشته باشيم. اصلا
وضعيت خوبي نداريم. آنقدر تبعيض و کملطفي وجود دارد که حتي بدترين ساعتها را
براي تمرينکردن به ما ميدهند. ساعت يک بعدازظهر سوله را به ما ميدهند. بيشتر
بچههاي اين تيم رده جواناناند و همه آنها محصل هستند. نميتوانند
خود را از مدرسه به تمرين برسانند. يکي، دو نفري هم که کارمند هستند با اين مشکل
مواجهاند.»
مشکلات بسکتباليستهاي تيم نارسينا اما به همين جا ختم نميشود. جاي بد
ماجرا هزينههاي زيادي است که آنها بايد براي رفتوآمد خود به شهرهاي مختلف پرداخت
کنند: «در هفتههاي گذشته ما دو سفر به شيراز و بندرعباس داشتيم که به ترتيب براي
هر کدام نفري 450 و 500 هزارتومان پول بليت قطار و اسکان دادهايم. به خاطر گراني
بليت هواپيما مجبوريم تمام اين سفرها را با قطار برويم. مگر بچههاي دانشآموز چه
منبع درآمدي دارند. ما در سفر بندرعباس حدود 21 ساعت در راه بوديم. شما فکر کنيد
يک بازيکن چطور بايد بعد از اين سفر طولانيمدت بلافاصله خودش را براي رفتن به
زمين مسابقه آماده کند.»
اين مربي بسکتبال زنان دليل اصلي دغدغههاي مشکلات مالي ورزش زنان و
نگاه محدود به آن را سيستم ورزش کشور ميداند: «وقتي ورزش زنان ديده نميشود و مسابقات
پخش تلويزيوني ندارند، طبيعي است که اسپانسرها تمايلي براي حمايت از ما نشان نميدهند.
ما تمام مسابقات را با حجاب و پوشش کامل برگزار ميکنيم اما مردان اين اجازه را
ندارند که به سالنها بيايند. حتي حراست سالن در برخي موارد اجازه نميدهند که با
وجود محجبهبودن بازيکنان فيلمبردار و عکاس به داخل سالن بيايند. تا زماني که ما
نتوانيم خيلي قانونمند با اين قضيه برخورد کنيم، اين مشکلات به قوت خود باقي
خواهند بود. البته اين را بايد بگويم؛ از
زماني که بسکتبال زنان ما توانسته مجوز حجاب را براي شرکت در ميادين بينالمللي
بگيرد، نگاهها در مقايسه با قبل خيلي بهتر شده است. من با توجه به شرايط موجود
حرف ميزنم. سالها درها بسته بوده اما الان ميبينيم که مردان اين رشته خيلي خوب
دارند از ما حمايت ميکنند. آنها به دنبال اين هستند که بتوانند معلوماتشان را در
اختيار ما قرار دهند تا روند روبهرشدتري را داشته باشيم. به هر حال ما الان جزء تيمهاي
حاضر در مسابقات آسيايي و جهاني هستيم.»
شعار سال، با اندکی تلخیص و اضافات برگرفته از روزنامه شرق، تاریخ انتشار 6 آذر 97، شماره: 3301
والا خیلی از تیم ها در بسیاری از رشته ها همینه