پایگاه تحلیلی خبری شعار سال

سرویس ویژه نمایندگی لنز و عدسی های عینک ایتالیا در ایران با نام تجاری LTL فعال شد اینجا را ببینید  /  سرویس ویژه بانک پاسارگارد فعال شد / سرویس ویژه شورای انجمنهای علمی ایران را از اینجا ببینید       
کد خبر: ۱۷۴۴۹۲
تاریخ انتشار : ۱۸ آذر ۱۳۹۷ - ۰۹:۴۶
فقط ایران نیست؛ در همه جای دنیا، رسانه‌های اجتماعی شرایط ابراز خشم را برای مردم بیش‌ازپیش مهیا کرده‌اند.

شعار سال: تحقیقات نشان می‌دهد خشم، در صدر فهرست احساساتی است که در جهان در رسانه‌های اجتماعی به اشتراک گذاشته می‌شود. اگر قبلا موضوعی شما را خشمگین می‌کرد، فقط به افراد دور‌و‌بر خود می‌توانستید انتقال دهید. اکنون به برکت وجود رسانه‌های اجتماعی، این امکان برایتان فراهم است که جمع ناشناخته بسیار وسیعی را آگاه کنید و باعث سرایت خشم شوید. محققان دریافته‌اند که خشم هم مانند هر محرک دیگری، دارای خاصیتی اعتیادآور است که به آن عادت می‌کنید و آن‌وقت به دنبال چیزهایی می‌گردید که شما را عصبانی کند.

ما دیگر فقط مخاطب رسانه‌ها نیستیم،«کاربر -مخاطب» هستیم که خودمان امکان نشر محتوا داریم. رسانه اجتماعی، راهی در اختیار کاربر- مخاطبان قرار داده تا این خشم را به همه عرصه‌ها تسری دهند. این تریبون‌های اجتماعی، سرایت هیستریک را میسر ساخته؛ اما چنین امکانی اصلا بی‌ثمر نیست. ما وقتی ببینیم که هنجاری اخلاقی نقض شده است، خشمگین می‌شویم؛ اما خشم خوب و خشم بد داریم. خشم خوب یا اخلاقی، حسی قدرتمند است که مردم را برمی‌انگیزد تا متخلفان را رسوا و مجازات کنند. مجازات اخلاقی می‌تواند نیرویی در خدمت خیر باشد؛ چون با انداختن تقصیر به گردن کنشگران بد، همکاری را تحکیم می‌کند. فشار افکار عمومی باعث تغییرات ثمربخش در کنترل فساد اداری و افشای اجحاف در بخش‌های مختلف جامعه می‌شود و صاحبان قدرت را متوجه خشم افکار عمومی می‌کند که رفتار خود را تغییر دهند. اکنون خشم خوب در کشور ما باعث توجه بیشتر به حفظ محیط زیست و همچنین حقوق حیوانات شده است.
اما خشم بد، زمانی است که سرایت انفجارگونه نارضایتی، نظم و امنیت را از جامعه سلب کند و آرامش و آسایش عمومی مورد تهدید واقع شود. در‌این‌صورت جامعه به سمت آنارشیسم و هرج‌ومرج پیش می‌رود و ارکان‌ اجتماعی متلاشی می‌شود. انفجار توده‌ای، خشک و ‌تر را با هم می‌سوزاند و نتیجه‌ای فاجعه‌آمیز به بار می‌آورد. همه به یاد داریم ویدئوی وایرال‌شده یک دست‌فروش جوان تونسی را که خود را معترضانه آتش زد، چگونه انفجار مهیبی را در کشورهای عرب ایجاد کرد که هنوز تبعات آن فروکش نکرده است.
تحقیقات اخیر نشان داده محتوای برانگیزاننده در حالت آنلاین، در مقایسه با آفلاین، نیرومندتر است. محققان در حال بررسی هستند که پلتفرم‌های رسانه‌های دیجیتال، تا چه حد احساسات اخلاقی را تشدید و شکل‌گیری عادت را ترویج می‌کنند، گفتارهای اجتماعی ثمربخش را سرکوب می‌کنند و ماهیت خشم خوب را تغییر می‌دهند. هدف محققان آن است که بفهمند چگونه فناوری‌های جدید می‌تواند احساسات اجتماعی را از نیرویی در خدمت خیر جمعی، به ابزاری برای خودنابودگری جمعی تبدیل کند. تحقیقات در ایالات متحده و انگلستان، نشانگر آن است که رسانه‌های اجتماعی، خشم عمومی را افزایش داده است. در ایران هنوز تحقیقی دراین‌باره صورت نگرفته؛ اما شواهد نشان می‌دهد بردباری اجتماعی کاهش یافته و پُست‌های خشم‌آلود، عرصه رسانه‌های اجتماعی را تسخیر کرده است. بروز خشم دیجیتالی در کاربران کشورمان، ارکان جامعه را هدف گرفته و اگر اولیای امور چاره‌اندیشی نکنند، وضعیت غیرقابل انتظاری حاصل خواهد شد. فشار فزاینده اقتصادی بر اقشار متوسط و ضعیف جامعه، تعمیق شکاف نابرابری‌های اجتماعی، بی‌کاری مزمن جوانان، فسیل‌شدگی و تغییرناپذیری برخی لایه‌های مدیریت، دست به دست هم داده و حرکات بی‌سابقه آمریکا و متحدان منطقه‌ای در تشدید برخورد اقتصادی و سیاسی، آن را به مرز قابل تأملی رسانده است. شوربختانه، زمینه لازم برای تبدیل خشم عمومی ناشی از فعالیت شبکه‌ای مردم، به مسئله اجتماعی تا حدی فراهم شده و حاکمیت اگر نتواند این شرایط را مدیریت کند، وضعیت نامشخصی در انتظار جامعه خواهد بود. به نظر من دو راه برای تبدیل این تهدید خطرناک به یک فرصت عالی وجود دارد که گذار به شرایط عادی را فراهم می‌کند. راه نخست، زمینه‌سازی برای تقویت نشاط اجتماعی و رفع موانع عدیده آن است که در اینجا رسانه ملی و نهادهای فرهنگی نقش پُررنگی دارند. فعالیت انحصاری و محفلی رادیو و تلویزیون، مخاطب را از آن گریزان کرده و به دامن ماهواره و شبکه‌های اجتماعی انداخته است. محتوای این‌همه شبکه ریز‌و‌درشت صداوسیما، یکسان است و تنوع گفتمانی ندارد. کافی است یک شبکه رادیویی و یک شبکه تلویزیونی برای محتوای موجود در نظر گرفته شود و مابقی در اختیار خیل عظیم هنرمندان مردمی و سلایق متنوع اجتماعی قرار گیرد تا نشاط مثبت اجتماعی را بالا ببرند.
راه دوم تغییرات خوب در نهادهای حکمرانی است. مراکز قدرت در ایران، قابل تقسیم به انتخابی و انتصابی است. عمده کار در دست بخش انتخابی است. مردم وقتی از این بخش ناراضی باشند، در خود قدرت کنترل می‌بینند و احساس می‌کنند که می‌توانند چهار سال دیگر دوباره انتخابش نکنند. بخش انتخابی وقتی دچار ناکارآمدی باشد، فرافکنی می‌کند و تقصیر را متوجه بخش انتصابی می‌کند که امکان فعالیت مؤثر نمی‌دهد و این امر آتش خشم افکار عمومی را در شرایط نامساعد شعله‌ور می‌کند.
در همین ماجرای قانون منع به‌کارگیری بازنشستگان، مردم دیدند که این قانون شامل همه بخش‌ها نشد و غالب چهره‌ها همچنان مصمم بر جای خود نشسته‌اند. بروز و ظهور تغییرات مناسب و درخور‌توجه در این بخش، به نحوی که احساس کنترل را در مردم بیشتر کند، باعث خواهد شد انرژی بزرگ حاصل از خشم بی‌امان کاربر - مخاطبان، به ‌جای تخریب، متوجه پیشرفت و توسعه بیش‌ازپیش ایران عزیز شود. ایران در انتظار تصمیمات بزرگ است.

شعار سال، با اندکی تلخیص و اضافات برگرفته از روزنامه شرق، تاریخ انتشار 17 آذر 97، شماره: 3310


اخبار مرتبط
نام:
ایمیل:
* نظر:
* :
آخرین اخبار
پربازدیدترین
پربحث ترین
پرطرفدارترین